بازار؛ گروه بین الملل: ریاست آلمان در شورای اتحادیه اروپا در دوره دشوار نیمه دوم سال ۲۰۲۰ توجه جهانیان را به خود جلب کرده است. انتظار می رفت که آلمان به واسطه جایگاه خود به عنوان یک قدرت بزرگ اصلی اروپا، بتواند همبستگی داخلی اتحادیه اروپا را افزایش داده و ظرفیت خود را برای فعالیت و نفوذ بین المللی افزایش دهد. آلمان با توجه به عملکرد واقعی خود، در شش ماه گذشته اساساً در برابر آزمایشات سیاسی مقاومت کرده است.
اتمام مذاکرات پیمان سرمایه گذاری دوجانبه چین و اتحادیه اروپا در اواخر سال ۲۰۲۰ هیجان زیادی برای ریاست جمهوری آلمان ایجاد کرده است. در برابر آشوب های اروپا و جهان، سیاست های پایدار آلمان برای آینده اروپا مهم است.
بن بست اقتصادی و اجتماعی ناشی از شیوع COVID-۱۹ مرگبار، اروپا را به بدترین بحران از زمان پایان جنگ جهانی دوم فرو برده است. پس از تصدی پست ریاست جمهوری، برلین مأموریت خود را برای تغییر شکل اروپا برای دوره پس از همه گیری به عهده گرفت و پیشگیری و کنترل همه گیری و بهبود اقتصادی را از اولویت های اصلی خود دانست. برلین تلاش های زیادی برای تقویت سیاست ها در این زمینه انجام داده است.
ماموریت دشوارتر غلبه بر رکود اقتصادی ناشی از همه گیری و در نتیجه هدایت اتحادیه اروپا در مسیر بهبود بود. بسته نجات مالی شاهد پیچ و خم هایی بوده است. به دلیل تأخیر در عدم تأیید از طرف لهستان و مجارستان ، سرانجام این بسته با مصالحه در بین رهبران اروپا در دسامبر سال ۲۰۲۰ تصویب شد.
با بازنگری در فرمول برنامه بهبودی اروپا، آلمان نقشی اساسی در کل روند بازی داشت. تصویب طرح بهبودی که موجب همبستگی اکثر کشورهای اروپایی شده است، توانایی اروپا را برای اقدام تأیید کرده است.
همچنین پیشرفت در زمینه هایی مانند تغییر اقلیم، خدمات دیجیتالی، روابط اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا و مسائل امنیتی و دفاعی ارتقا یافته است. به عنوان نمونه سیاست دیجیتال، مقررات اقتصاد دیجیتال را تقویت کرده و به اولین کشور در جهان تبدیل شده است که پیش نویس های عمومی قانون خدمات دیجیتال و قانون بازارهای دیجیتال را منتشر می کند.
از طرف دیگر، رقابت اروپا را در زمینه های علمی و فناوری آینده افزایش داده و ساخت زیرساخت های دیجیتال را در اروپا تثبیت کرده است. با این حال در مورد امور مربوط به پناهندگان، سیاست آفریقا و گسترش اتحادیه اروپا، نتایج کمی حاصل شده است.
این سه موضوع همه به امنیت و ثبات حاشیه اروپا مربوط می شوند و از اهمیت بالقوه ای برای اتحادیه اروپا برخوردارند. آنها نه تنها به دلیل همه گیری، بلکه بیشتر به دلیل اختلافات مداوم و منافع رقابتی در اروپا به تعویق افتادند.
شایان ذکر است که در دوره دوم ریاست جمهوری دوره ای «آنگلا مرکل»، صدراعظم آلمان بیش از هر زمان دیگری در هدایت و شکل دهی به دستور کار سیاسی، خط اصلی و جهت توسعه اتحادیه اروپا فعال بوده است - هم با مسائل ادغام و هم با سیاست چین.
در مورد ادغام اروپا، مرکل در طی روند بهبود با پیشنهاد مشترک رئیس جمهور فرانسه برای ایجاد صندوق احیا اروپا، امتیاز نادری داد. حتی در بحران بدهی اروپا، آلمان برای غلبه بر خط قرمز انضباط مالی خود، سازش نکرد. طرح بهبودی آلمان ممکن است غیرمنتظره به نظر برسد، اما در محدوده امکان پذیر است.
وقتی صحبت از سیاست چین می شود، مرکل تصویر کلان و ماهیت استراتژیک روابط چین و اتحادیه اروپا را درک می کند. او چین را به خوبی می شناسد و به منافع اقتصادی و تجاری اتحادیه اروپا و مشارکت استراتژیک جامع با چین اهمیت زیادی می دهد.
وی اجلاس سران چین و اتحادیه اروپا را که در ابتدا برای سپتامبر ۲۰۲۰ در لایپزیگ آلمان برنامه ریزی شده بود، آغاز کرد. مرکل در تعاملات خود با چین طرفدار برقراری رابطه خوب با پکن با حفظ منافع اروپا بوده است. او چین را هم به عنوان یک شریک همکاری و هم به عنوان یک رقیب می داند. دیدگاه نسبتاً متعادل پکن پایه و اساس پایداری برای تعامل چین و اتحادیه اروپا ایجاد کرده است. وی راه تخریب اتصال را انتخاب نکرده است.
در واقع، توافق با چین که در اواخر سال ۲۰۲۰ تکمیل شد، نه تنها پایان خوبی برای هفت سال مذاکرات دو جانبه بود، بلکه همچنین یک نیروی محرکه برای اقتصاد کم رونق کنونی اروپا بود و میراث خوبی برای نقش چرخشی آلمان به عنوان ریاست شورای اتحادیه اروپا برجای گذاشت.
نظر شما