فاطمه بختیاری؛ بازار: بدون شک سنت سکنی گزیدن و داشتن مسکن و مأوا اساسیترین و حیاتیترین نیاز بشر است و کلیت امر به این شکل دیده میشود که در همه جوامع مسکن، حکم «سرپناه» رادار است.
درگذشته فراهم کردن مسکن موضوع پیچیده و بغرنجی نبوده اما در چند دهه اخیر به دلیل ناکارآمدیهای اقتصادی، مسکن با تئوری و معادلات پر چالش روبرو شده تا جایی که فراتر از حیطه اقتصادی خانوادهها پیش رفته و چنان با سیطره روزافزون تورم و گرانی گرهخورده که دررسیدن به آن نفسها به شماره افتاده و قلک آرزوها ته کشیده است.
فراهم کردن مسکنی مناسب نه مسکنی که از امکانات فول برخوردار و یا در بهترین نقاط شهر قرارگرفته باشد بلکه حتی خرید خانه در پایینترین نقطه شهر همآرزویی دستنیافتنی شده است
متأسفانه علیرغم تلاشهای انجامگرفته امروز فراهم کردن مسکنی مناسب نه مسکنی که از امکانات فول برخوردار و یا در بهترین نقاط شهر قرارگرفته باشد بلکه حتی خرید خانه در پایینترین نقطه شهر همآرزویی دستنیافتنی شده و مستأجران در آرزوی رسیدن به یک سرپناه شخصی هرچند کوچک روزگار خانهبهدوشی را سپری میکنند.
کمی به گذشته برگردیم؛ آنچه در گذشته در بازار مسکن اتفاق میافتاد این بود که قیمت مسکن نسبت به افزایش حقوق حداکثر ۳۰ درصد گرانتر بود اما در دو سه دهه اخیر شاهد افزایش قیمت مسکن آنهم بهطور نجومی هستیم بهطوریکه در برخی از نقاط شهر همدان خانهای که درگذشته متری دو میلیون و ۵۰۰ هزار تومان ارزش داشت و معامله میشد امروز باقیمت متری کمتر از ۲۵ میلیون تومان معامله نمیشود.
سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است که آیا پیرو افزایش قیمت مسکن حقوق یک کارگر و کارمند هم چند ده برابر شده و آیا با این اوصافی که در قیمت مسکن در جریان است، قشر کارگر و کارمند میتواند صاحبخانه شود؟!
طبق آنچه در تمام دنیا مرسوم است مسکن یک نیاز حیاتی و ضروری برای خانوارها به شمار میرود اما در کشور ما گویی ماراتن افزایش قیمت مسکن بدون خط پایان است و شاید علت آن را در این واقعیت پیدا کنیم که نگاه به مسکن در ایران نگاه سرمایهای است.
اما یک نظر اجمالی در رابطه با افزایش قیمت مسکن؛ متأثر از قیمت زمین بر قیمت تمامشده مسکن است که در این مطلب به بررسی آن میپردازیم.
باوجود پهناوری نسبی کشور نسبت به تراکم جمعیت و علیرغم وجود فراوانی زمین که حتی قسمت زیادی از آن با امحای زمینهای کشاورزی و باغات به مناطق شهری و روستایی اضافهشده اما بازهم شاهد افزایش قیمت مسکن و ساختمان از هر نوع تجاری، صنعتی، اداری و مسکونی هستیم
طبق بررسیها باوجود پهناوری نسبی کشور نسبت به تراکم جمعیت و علیرغم وجود فراوانی زمین که حتی قسمت زیادی از آن با امحای زمینهای کشاورزی و باغات به مناطق شهری و روستایی اضافهشده اما بازهم شاهد افزایش قیمت مسکن و ساختمان از هر نوع تجاری، صنعتی، اداری و مسکونی هستیم که یکی از علل بارز بروز این معضل علاوه بر هزینه مصالح و دستمزد افزایش بیرویه قیمت زمین است.
کارشناسان معتقدند همین موضوع بهخودیخود و بهنوعی اصلیترین علت تورم در بخش ساختوساز است چراکه با بالا رفتن نرخ زمین قیمت تمامشده هر واحد مسکونی نیز افزایش قابلتوجه مییابد.
البته در این میان نباید بر طرحهای اجراشده برای مدیریت بازار مسکن چشم پوشید چنانکه در دولتهای نهم و دهم دولت وقت با ارائه راهکاری نسبت به حل مشکل سرسامآور مسکن اقدام کرد که این اقدام تا حدی قسمتی از تورم کاذب قیمت ساختمان را با ساخت حدود دومیلیون واحد مسکونی در قالب طرح مسکن مهر کاهش داد.
در این طرح دولت وقت ازآنجاکه طبق نظریات فقهی میشد بعضی از اموال عمومی را تا کمتر از یک قرن بهصورت اجارهای در اختیار نیازمندان قرارداد مسکن مهر را به اجرا رساند و زمینهایی که اکثراً در کنار تپهها قرار داشتند و کوهپایهای بودند و به لحاظ قانونی در زمره اموال عمومی قرار میگرفتند به اجرای طرح اختصاص داد.
دولت فعلی نیز تلاشهای کج دار و مریزی برای مدیریت بازار مسکن در پیش گرفت اما تا جایی که مشخص و مبرهن است در مدیریت اوضاع موفق نبوده و قیمت زمین و مسکن روزبهروز روند افزایشی را شاهد است
دولت فعلی نیز تلاشهای کج دار و مریزی برای مدیریت بازار مسکن در پیش گرفت اما تا جایی که مشخص و مبرهن است در مدیریت اوضاع موفق نبوده و قیمت زمین و مسکن روزبهروز روند افزایشی را شاهد است.
موضوع گرانی مسکن را از زاویه دیگری که بررسی کنیم به این نتیجه میرسیم که درصدی از شهروندان بهسادگی از درآمدهای آنچنانی برخوردار هستند و همین موضوع شاید بهظاهر ساده نیز خود عاملی برای دامن زدن به تورم افسارگسیخته در بخش مسکن است چون این قشر بهآسانی قادر به خرید هرچه بخواهند هستند و بر همین اساس عامه مردم هم باید با چوب آنها رانده شوند ضمن اینکه در بحث اقتصاد درواقع تورم، انتقال غیرقانونی ثروت از جیب عوام به جیب قشر ثروتمند محسوب میشود و همانگونه که شاهدیم دقیقاً مرفهین هر جامعه از تورم بالا سود و بهره میبرند.
البته دلایلی هم برای افزایش بیرویه قیمت زمین وجود دارد که از آن جمله میتوان به رشد شهرنشینی در کشور اشاره کرد.
وقتی زیرساختهای یک زندگی معمولی در بسیاری از روستاها و شهرهای کوچک فراهم نباشد طبیعتاً بومیان آن مناطق به خاطر به دست آوردن یک زندگی راحت به مهاجرت روی آورده و از روستا به شهرهای کوچک و از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگتر نقلمکان میکنند که این حرکت در گسترش شهرها تأثیر بسزایی برجای گذاشته و باعث تبدیل زمینهای کشاورزی اطراف شهرها به زمینهای مسکونی و همچنین تبدیل زمینهای مرکزی شهر به برجهای سر به فلک کشیده و ساخت مجتمعهای تجاری باقیمتهای نجومی میگردد.
بهعنوانمثال در خصوص مطلب ذکرشده اگر شما برای کالایی که در دست دارید تعداد بیشتری خواهان و مشتری داشته باشید، طبعاً قیمت انتقال را بالاتر خواهید برد و نگرانی خاصی بابت فروش آن ندارید و بر همین اساس وقتی جمعیت روستایی و شهری کوچکتر به کلانشهرها کوچ میکنند تورم در بخش ساختوساز و بهتبع آن در قیمت زمین سرسامآور خواهد بود.
موضوعات مختلف موثر بر افزایش قیمت مسکن را که کنار هم میگذاریم گویی زنجیروار به هم متصل هستند و اگر یکی را دلیل گرانی مسکن بدانیم در دخالت موضوع دیگر کملطفی کردهایم؛ بههرحال آنچه مسلم است تقویت بنیه اقتصادی مسکن میتواند رشد اقتصادی فزاینده را منجر شود و حل این بحران، کاهش تورم را نیز به دنبال دارد.
مع ذالک انجام این مهم منوط و وابسته به جلوگیری از بروز شوک قیمت مسکن، اجاره مسکن و نیز حاکمیت تقاضای مسکن بهعنوان سرپناه و حذف سوداگری در بازار مسکن است.
نظر شما