به گزارش بازار، سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه در گفت و گویی به آمار رسمی مبادلات تجاری روسیه با ایران اشاره کرد و گفت: مبادلات تجاری دو کشور در سال ۲۰۱۹ بیش از ۲۰ درصد افزایش داشت در حالیکه در نیمه اول امسال و با وجود پیامدهای زیاد بیماری همه گیر کرونا، مبادلات کالا ۸ درصد افزایش یافت.
لاوروف تصریح کرد: ما با هیچ کشور دیگری چنین شاخصهایی از همکاری را نداریم، آن هم در شرایط همه گیری کرونا که مبادله کالا افزایش یافته و کاهش پیدا نکرده است. متن کامل این گفت و گو را در ادامه می خوانید:
ایران و روسیه در عرصهای سیاسی، دفاعی و امنیتی روابط نزدیک و قابل قبولی دارند، چرا علیرغم اراده رهبران دو کشور، روابط اقتصادی دو کشور متناسب با شان روابط دوجانبه پیشرفت نکرده است؟ البته هر کدام از طرفین نقدهایی نسبت به طرف مقابل دارند، اما چگونه میتوان موانع را برطرف کرد و روابط اقتصادی را گسترش داد؟
من نمیتوانم با سوالی که طرح کردید موافق باشم. بدون تردید ما مخالف تلاشها برای وضع تحریمهای یکجانبه و بویژه اقدامات فراسرزمینی آنها هستیم. منظور من زمانی است که هیات حاکمه آمریکا در ماه می ۲۰۱۸ برجام را مختل و این تحریمها را بازگرداند. موضع ما کاملا مشخص است. ما نه تنها تحریمهای یکجانبه را به رسمیت نمیشناسیم، بلکه با گامهای مشخصی از ایران حمایت میکنیم و حتی بیش از آنچه هست انجام میدهیم. اطلاعات مشخصی نمیتوانم بدهم، چون این اطلاعات به اندازه کافی حساس است، اما من به شما اطمینان میدهم که در تهران بسیار خوب میدانند که ما چه کاری میکنیم و به خوبی میدانند که اگر آنها را به عدد و رقم تبدیل کنیم، میلیاردها و میلیاردها دلار میشود. در تمامی زمینهها این همکاری انجام میشود. از کشاورزی گرفته تا فناوری اطلاعات و اگر شما به آمار رسمی مبادله کالا نگاه کنید امسال مبادله تجاری بیش از بیست درصد افزایش یافت و در شش ماهه اول سالجاری که همه گیری کرونا تاثیرگذار بود، مبادله کالا هشت درصد افزایش یافت. ما عملا با هیچ کشوری چنین شاخصهایی از همکاری را نداریم. در شرایط پاندمی مبادله کالا افزایش یافته و واردات ما از ایران به مراتب سریعتر از صادرات ما به جمهوری اسلامی ایران رشد کرده است. در سال ۲۰۱۹ توافقنامه موقت بین ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا لازم الاجرا شد که در اصل شرایطی را فراهم میکند تا بازار بزرگ کشورهای اتحادیه اقتصادی اوراسیا برای کشور شما باز شود. به همین خاطر لازم است به شهروندان جمهوری اسلامی ایران درباره روابط اقتصادی و تجاری ما اطلاع رسانی شود.
درخصوص تاجران ایرانی در اینجا هیچ مشکلی وجود ندارد. قوانینی که نحوه سرمایه گذاری در روسیه را مشخص میکند و قوانینی که فعالیت فعالان اقتصادی خارجی و بازرگانان را در روسیه تنظیم میکنند و به علاقه مندی از سوی شرکای ایرانی و روسی بستگی دارد. ما خواستار این هستیم که این ارتباطات زیاد شود و تعداد پروژههای مشترک افزایش یابد و من فکر میکنم که برای این منظور مساعدت حداکثری انجام خواهیم داد، نه تنها در فدراسیون روسیه، بلکه در دیگر کشورهای عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا. من میتوانم آماری را که یادآور شدم، مشخص کنم. توافقنامه موقت بین ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا بیش از یک سال است که به اجرا گذاشته شده است، از اکتبر ۲۰۱۹، و طی شش ماه اول اجرای توافقنامه موقت بین ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا مبادلات تجاری تقریبا به میزان ۱۵ درصد رشد کرد. ضمن اینکه جریانهای کالا بیشتر از سوی ایران به کشورهای اتحادیه روانه میشود. در ۹ ماه اول امسال، باز هم علیرغم همه گیری کرونا، صادرات ایران به کشورهای اتحادیه اقتصادی اوراسیا به میزان ۳۰ درصد افزایش یافت، این شاید بهترین آمار صادرات در جهان باشد. با توجه به پیامدهای ویروس کرونا، من اطمینان دارم ظرفیت بیشتری برای توسعه ارتباطات اقتصادی و سرمایه گذاری وجود دارد. همکاری نظامی - فنی را هم فراموش نمیکنیم، که به صورت سنتی بخش قابل توجهی از مشارکت تجاری و اقتصادی ما را به خود اختصاص میدهد، و وقتی که توافقنامه موقت با اتحادیه اقتصادی اوراسیا به تجارت آزاد با اتحادیه اقتصادی اوراسیا تبدیل شود، این آمار بیشتر هم خواهد شد، این گام بعدی است که کارشناسان هم اکنون روی آن کار میکنند. درخصوص ارز ملی که در پرداختها مورد استفاده قرار میگیرد، اولویت ما و اولویت ایران، پرهیز از دلار در مبادلات اقتصادی، یا دلار زدایی است. درحالیکه آمریکا از جایگاه دلار در سیستم بین المللی پول شدیدا سوء استفاده میکند، کشورهای بیشتری این موضع را اتخاذ میکنند، چون میفهمند که وابستگی به دلار میتواند هر لحظه علیه آنها استفاده شود، همانطور که در رابطه با جمهوری اسلامی ایران مشاهده میکنیم. امروز بین کشورهای ما دلار در پرداختها ارز اصلی محسوب نمیشود، بلکه روبل روسیه ارز اصلی است؛ و در کل استفاده از ارزهای ملی اولویت ما است و نه تنها در چارچوب اتحادیه اقتصادی اوراسیا و کشورهای همکار اتحادیه اقتصادی اروسیا، بلکه در چارچوب سازمان همکاری شانگهای، بریکس و شیوههای دیگر نیز این موضوع را بررسی میکنیم.
من به شما اطمینان میدهم که ما این خط مشی را همراه با همکاران ایرانی مان ادامه میدهیم.
با توجه به اینکه از یک سو آمریکاییها براساس رویکرد یکجانبه گرایانه در عرصه بین المللی، به اعمال تحریم علیه بسیاری از کشورها، ازجمله ایران و روسیه مبادرت میکنند و از سوی دیگر ظرفیت جدیدی بنام کشورهای مورد تحریم شکل گرفته است، آیا وقت آن نرسیده است که باشگاه کشورهای تحریمی شکل بگیرد و اقتصاد آنها نقش مکمل را هم ایفا کند؟
این موضوع دو بخش دارد. بخش اول نحوه خنثی کردن تأثیر منفی تحریمها روی ارتباطات اقتصادی است، که بخاطر تحریمهای غیرقانونی آمریکا، کشورهای اروپایی و شرکای آنها ایجاد میشود و بخش دوم اصولی و مبتنی بر حقوق بین الملل است. غیرقانونی و نامشروع بودن تحریمها باید پیوسته و مدام در کانون توجه جهانیان و بویژه سازمان ملل قرار گیرد. درخصوص بخش اول که تأثیر آن بر روی روابط اقتصادی است، باید بگویم، برای نمونه در روابط جمهوری اسلامی ایران با اتحادیه اقتصادی اوراسیا، در هر صورت باید از طریق دلارزدایی و گرایش به استفاده از ارزهای ملی، جلوی محدود شدن ارتباطات اقتصادی را گرفت. بکارگیری سایر روشهای خلاقانه در ارتباطات اقتصادی متقابل، بسیارتأثیرگذار است. ما همچنین راهکارهای موثر و قانونی را برای مقابله با آثار منفی تحریمها جستجو میکنیم، چراکه به خوبی میدانیم که ابزار تحریم به وسیلهای روزمره در دست همکاران غربی ما تبدیل شده است، نباید در روابط تجاری به آنها اعتماد کرد، نباید روی آنها به عنوان شرکای مطمئن نیز حساب کرد، باید روی توانمندیهای کشورهایی اتکا کرد که از اصول حقوق بین الملل پیروی میکنند و مطمئن بودن آنها تردید برانگیز نیست.
درباره بخش دوم باید بگویم، ما میخواهیم یک کارزار به معنای خوب آن را در سازمان ملل متحد و سایر عرصههای بین المللی برای محکوم کردن تحریمهای یک جانبه تقویت کنیم و تلاش کنیم که همه به این درک مشترک برسند که باید این رویه نامشروع را متوقف کرد. ما همراه با کشور شما هر سال به قطعنامه محکومیت محاصره اقتصادی کوبا رأی مثبت میدهیم، در این موضوع تنها آمریکا و دو سه کشور از آن حمایت نمیکنند. هم اکنون با تلاشهای مشترک ما، درخصوص آنچه که شما هم بیان کردید، باشگاه طرفداران عدالت در امور اقتصاد بین المللی درحال شکل گیری است که با قاطعیت با عرف تحریم مخالفت میکند، با تلاشهای ما پست گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد درخصوص غیرقانونی بودن تحریمهای اقتصادی یکجانبه شکل گرفته است. باید از کار این نهاد جدید حمایت کرد. تاکنون چند گزارش ارائه شده است، این گزارشها اصولی، بر مبنای منشور سازمان ملل متحد و بکارگیری اصول منشور ملل متحد هستند، در وهله اول، برابری حقوق در رفع اختلاف و عدم دخالت در امور داخلی. به همین خاطر من فکر میکنم که حتما این کار را ادامه میدهیم. مهم این است که موضع سازنده خود را مورد تأکید قرار دهیم، ما هیچ کس را به هیچ کاری مجبور نمیکنیم، ما میخواهیم نظام شفاف اقتصادی وجود داشته باشد. چیزی که آمریکایی ها و غربیها تحت عنوان جهانی سازی ایجاد کردند و همه سازوکارهای اقتصادی، نظیر بانک جهانی و صندوق بین المللی پول را به آن مرتبط ساختند و سپس مقررات و قواعدی را درست کردند. آنها همان سازوکارها را به ضرر نظام موجود اقتصادی بکار میگیرند. من فکر میکنم باید خجالت بکشند.
جمهوری اسلامی ایران به اذعان آژانس بین المللی انرژی اتمی، همواره به تمامی تعهدات خود ذیل برجام پایبند بوده و علیرغم خروج یکجانبه آمریکا، اقدامات ایران بازهم در چارچوب برجام بوده است. خروج آمریکا از برجام، بی عملی اروپا نسبت به تعهدات و ناکارآمدی سازوکار اینستکس، خساراتی به ایران وارده که مطالبه آنها در افکار عمومی ایرانیان، به یک مطالبه عمومی تبدیل شده است. به نظر شما جبران خسارتهای ایران چگونه ممکن است و بازگشت احتمالی آمریکا به برجام چگونه باید انجام شود که مغایرتی با مطالبات عمومی مردم نداشته باشد؟
ما اتفاق نظر داریم که ریشه مشکلی که پیرامون برجام بوجود آمد، ناشی از خروج آمریکا از برجام و مجموعه تحریمهای شدیدی است که آمریکا علیه ایران اعمال کرد. این ریشه مشکل است. در حقیقت خود آمریکاییها از تعهداتشان امتناع کردند. تعهداتی که طبق قطعنامه ۲۲۳۱ به تصویب شورای امنیت سازمان ملل رسید. من معتقدم این یک رفتار متکبرانه و بی سابقه توسط آمریکا در قبال حقوق بین الملل است.
موضع واشنگتن غیر سازنده و مخرب است. از همه جهات این موضوع و بازی کردن با آن غیرعقلانی و مخرب است. منظورم کشورهایی هستند که میخواهند برجام را تخریب کنند و از اجرای تمام توافقات با اعضا، باقیمانده در برجام، از جمله با جمهوری اسلامی ایران سر باز بزنند. من فکر میکنم که در آمریکا کسانی هستند که میخواهند که برجام برای همیشه به خاک سپرده شود، البته به دست ایرانیان. در اینجا موضوع مهم، شکیبایی نشان دادن برای احیاء ظرفیت برجام است. چراکه برجام از یکسو موازنهای بین تعهداتی است که ایران بر عهده گرفته و از سوی دیگر تضمینی برای مشارکت ایران در فرایندهای اقتصاد جهانی، بدون هر گونه محدودیت میباشد. به نظر من و نه تنها من، برجام دستاور دیپلماسی، و دستیابی به برجام، پیروزی بزرگی بعد از سالها مذاکره بود. برجام همچنین دستاوردی در حوزه عدم اشاعه و عادی سازی روابط ایران با دنیای غرب است، به همین خاطر ایجاد وضعیتی که در برجام اختلال ایجاد شود و ایران را در آن مقصر بدانند به نفع ما نیست.
من مصاحبه محمد جواد ظریف مورخ ۱۷ نوامبر را مورد توجه قرار میدهم که در آن گفته شده بود، همه اعضای برجام میتوانند تردید نکنند که ایران به تمامی تعهدات خود عمل خواهد کرد، اگر آمریکا به تعهدات خود بازگردد. تعهداتی که در قطعنامه ۲۲۳۱ پیش بینی شده است.
من فکر میکنم که این اظهارات، عاقلانه و حکیمانه است، این موضع ایران احترام برانگیز است. از طرف دیگر ما مواجه هستیم با کسانی که تلاش میکنند به فرایند احیاء برجام، مسائل دیگری را اضافه کنند که در برجام از آنها نام برده نشده است. شما میدانید منظورم چیست. این مسائل میتواند بررسی شود، اما نه در چاچوب برجام، زیرا برجام نه میتواند اصلاح شود و نه مورد تجدید نظر قرار گیرد. ایران نیز تا آنجا که من متوجه هستم آماده بررسی موضوعات دیگر است، اما نه به عنوان شرط احیاء برجام. بر خلاف همه اقدامات تحریک آمیز آمریکا، من ارزش قائل هستم که ایران به تعهدات برجامی ادامه میدهد. تعهد اصلی را ما همکاری کامل با آژانس بین المللی انرژی اتمی و پروتکل الحاقی درباره تضمینهای تکمیلی میدانیم. مهم حفظ این موضع اصولی است که در کل جامعه بین المللی احترام برانگیز است. اما در خصوص بازگشت آمریکا به برجام من نمیتوانم پیش بینی کنم، باید از واشنگتن پرسید، باید دو ماهی صبر کنیم، فکر میکنیم که مشخص شود.
روسیه در تدوین قواعد و مقررات حقوق بین الملل پیرامون مبارزه با تروریسم تلاشهای زیادی کرده و مواضع مشخصی دارد. ایران و روسیه نیز همکاریهای موثری در زمینه مبارزه با تروریسم داشته و اکنون هم این همکاری ادامه دارد. اما به نظر میرسد این قواعد و مقررات در صحنه عمل و با استفاده از مکانیزمهای بین المللی عینیت بیشتری پیدا کند. در یکسال احیر دو تن از عالیرتبهترین مقامات نظامی و علمی ایران، سردار قاسم سلیمانی و دکتر محسن فخری زاده قربانی ترور شده اند. در موضوع سردار سلیمانی آمریکاییها مشخصا مسئولیت را پذیرفتند و قرائن و شواهد نشان میدهد که ترور دکتر فخری زاده نیز بدست سرویسهای ویژه خارجی صورت گرفته است. مسئولیت جامعه بین المللی در قبال این نوع تروریسم چیست؟ از آنجا که روسیه و بسیاری از کشورها اذعان کرده اند که این ترورها تنشهای منطقهای و بین المللی را به شدت افزایش میدهد، چرا شورای امنیت به شکل موثری وارد ماجرا نمیشود؟
بله واقعا شما درست میگویید، روسیه حقیقتا در سرمنشأ تأسیس زیربنای فعالیت ضد تروریستی قرار داشته است. از جمله بعد از حوادث سپتامبر ۲۰۰۱ در آمریکا، این کار جنبه چندجانبه به خود گرفت. امروز ما به شدت پایبند به مفادی هستیم که در منشور سازمان ملل متحد و اسناد شورای امنیت سازمان ملل متحد گنجانده شده است. مبنای این اسناد آن است که مبارزه با تروریسم، باید بدون استانداردهای دوگانه و در هر جایی اتفاق بمی افتد، انجام شود. پرهیز از سیاسی سازی و نفی هرگونه تلاش برای از میان برداشتن مبانی، مقرارت و مکانیزمهای مبارزه با تروریسم، از اصول مهم اسناد شورای امنیت هستند.
متأسفانه تلاش برای سیاسی کردن و حتی بدتر از آن، استفاده از تروریسم برای دستیابی به اهداف ژئوپلتیک توسط برخی کشورها ادامه دارد و ما امروزه میبینیم که چنین اقداماتی، از جمله در سوریه، افغانستان و جاهای دیگر در جریان است. به همین دلیل ما همچنان مبنا را بر این قرار میدهیم که برای مبارزه واقعی با تروریسم بین المللی، همه کشورها باید متحد شوند، صرفنظر از اینکه چه نوع روابط سیاسی و دیپلماتیکی بین آنها برقرار است.
در خصوص دانشمندمحسن فخری زاده، دیدید که ما با قاطعیت این ترور را در سطوح مختلف، از جمله در بیانیه وزارت امور خارجه محکوم کردیم. ما این ترور را یک تحریک و در راستای بی ثبات کردن منطقه ارزیابی میکنیم، در منطقهای که همین حالا نیز مملو از مشکلات و تضادهای گوناگون است، منطقهای که برای سالها در معرض تلاش قدرتهای خارجی برای دخالت در آن بوده است. ما همچنین ارزیابی دقیق و کاملی از ترور فرمانده قدس سپاه پاسداران سردار سلیمانی در ژانویه امسال ارائه و آن را محکوم کردیم. همانطور که شما هم اشاره کردید آمریکاییها مسئولیت را بعهده گرفتند. من معتقدم که این موضع غیر قابل قبولی برای هر کشوری است. من شنیدم که در ایران اعلام شده است که نتایج در تحقیقات راجع به ترور آقای فخری زاده بدست آمده است، من فکر میکنم که زمانی که ایران تشخیص بدهد که امکان انتشار نتایج تحقیقات میسر است، این برای همه کشورها مهم خواهد بود که از این نتایج آن مطلع شوند.
تحلیلگران معتقدند که قدرت در جهان، درحال انتقال از غرب به شرق است. هندسه نوین قدرت جهانی را در آینده نزدیک چگونه ارزیابی میکنید و به نظر شما روسیه و ایران در این نظم نوین چگونه باید نقش آفرینی کنند؟
من فکر میکنم بیشتر از اینکه جابجایی قدرت جهان از غرب به شرق باشد، چندقطبی شدن در جهان در حال وقوع است، بعد از پانصد سال هژمونی و استعمارگری غرب دیگر نمیتواند همه مسائل در حوزه اقتصاد جهان را به تنهایی حل و سیاست جهان را به تنهایی تعیین کند، طی دهههای اخیر سهم اقتصاد کشورهای گروه هفت به مراتب کاهش پیدا کرده است و سهم کشورهای عضو بریکس به میزان قابل ملاحظهای افزایش یافته است. این اتفاقی نیست که چند سال قبل که گروه بیست ایجاد شد که در ابتدا دو بار در سال و بعدا یک بار در سال تشکیل جلسه داد. مبنای ایجاد گروه بیست، به منزله اذعان گروه هفت به این است که بدون کشورهای در حال توسعه نمیتوان مشکلات اقتصادی جهان را حل کرد. در آنجا نه تنها کشورهای عضو بریکیس، بلکه همفکران آنها نیز وجود دارند. این فرایند جالبی است که تثبیت خواهد شد. فرایند شکل گیری دنیای چند قطبی برگشت ناپذیر است. اما تلاشها برای متوقف کردن این پروسه را ما مشاهده میکنیم. من فکر میکنم که کشورهای غربی متوجه شده اند که احیاء تمام و کمال دنیای تک قطبی، آنگونه که آمریکاییها و متحدانش میخواهند دیگر امکانپذیر نیست. متأسفانه اروپاییها دائما سیگنالهای بیشتری به ما میدهند که در نظم جدید جهانی نمیتوانند ادعای استقلال داشته باشند. آنها میگویند علاقهمند به همبستگی یوروآتلانتیکی و بازگشت آمریکا به اروپا هستند، اگر اینگونه باشد اروپا یک قطب در سیستم چند قطبی روابط بین المللی نخواهد بود. در این صورت به نفع آمریکا است که نفوذ خود را در اروپا حفظ کند و تلاش کند که تعداد مدعیان قطب بودن در نظم جدید کمتر شود، چین حالا به عنوان دشمن اصلی و تهدید اصلی غرب انتخاب شده است، چراکه چین به سرعت دارد توسعه مییابد. به این دلیل که چین اقتصاد خود را توسعه میدهد، رفاه مردم خود را بالا میبرد و امنیت خود را بهتر تأمین میکند، چین را تهدیدی برای مجموعه غرب تلقی میکنند. این همان خلق و خویی است که از اعصار گذشته به آنها رسیده است و باید کنار گذاشته شود. ایران و روسیه دو بازیگر بزرگ هستند، همچون سایر بازیگران بزرگ دیگر حتما نقش خود را در نظم جدید ایفا خواهند کرد، نه به این معنی که این نظم جدید باید جایگزین منشور سازمان ملل متحد شود، بلکه عنصر جدید باید این باشد که حقوق برابر، عدم دخالت در امور داخلی کشورها و حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات باید کاملتر از آنچه که تا الان بوده است در عمل محقق شود.
نظر شما