مهدی کریمی، بازار: این روزها مردم تحت فشارهای اقتصادی و خاصه، معیشتیِ بسیار زیادی قرار دارند و کاری نیز از دست آنان بر نمی آید. و روند گران شدن قیمت ها را به تماشا نشسته اند. تنها ابزار دفاعی مردم این است که امروز بخریم چرا که فردا، گران میشود.
این موضوع یک لوپ گرانی کالا و خدمات را ایجاد و تسریع می نماید. در همبن راستا کارشناسان اقتصادی نیز حرفها و انتقادهایی که بایست داشته باشند را اعلام کرده و از نظر آنان حرفی برای گفتن نمانده است و همین طور اینکه دولتمردان تمام مشکلات اقتصادی را به بیرون از ایران مرتبط میدانند درست نیست، چرا که آیا بودجه بندی بی قواره کشور که بیش از ۷۵ درصد آن به هزینههای جاری تعلق دارد ،مربوط به بیرون از ایران است؟
ردیف های اعتباری
یا اینکه آیا ردیف هایی در بودجه وجود دارد که سالهاست محل و ماهیت بودجه به اتمام رسیده و محلی از اعراب ندارد و هنوز اعتبار می گیرد و حتی پاسخ نمی دهند ، نیز مربوط به بیرون کشور است؟ از اولین دولت بعد از جنگ روند گرانی کالاها و خدمات شروع شد.
هر چند تا کنون شش برنامه اقتصادی پنج ساله و یک چشم انداز بیست ساله و صدها برنامه ریز و درشت بین حوزهای و استانی دیگر برای کنترل تورم و گرانی تهیه شده است؛ امادر تمام این دولت ها پدیده گران شدن وجود داشته است. این نشان میدهد بود و نبود برنامه در مهار گرانی، تفاوتی ندارد و معمولاً هم دولتمردان در گزارشات خود اعلام میکنند که مطابق برنامه حرکت میکنند و بعضاً جلوتر از برنامه هستند. حال اگر دولت ها مطابق برنامه حرکت می کنند و حتی جلوتر از برنامه هستند پس می توان نتیجه گرفت، که گران کردن کالا و خدمات بخشی از برنامه دولت است و مردم از آن بی خبرند.
شعار کنترل گرانی
یعنی قبل از شروع دولت، شعار کنترل قیمت میدهند اما در عمل عامل گرانی اند. یعنی اینکه یا دولت ها برنامه را نخوانده اند یا احیاناً خوانده، اما به ان باور ندارند. اگر خوانده و باور دارند و آن را اجرا میکنند، در نتیجه، افزایش قیمت ها به صورت هدفمند از طرف دولت انجام میشود و از اجزاء برنامه است و هنر دولت ها گران کردن کالا و خدمات است.
بیچاره مردم به امید واهی در آرزوی کاهش قیمت و مهار تورم به دولتها اعتماد میکنند. و این موضوع نشان میدهد دولتمردان به هیچ مدل ، روش و نظریه، جهت مهار گرانی اعتقاد نداشته و برای برای بهبود وضعیت موجود چشم اندازی ندارند. اینکه نرخ تورم را ۲۰ درصد اعلام میکنند با کدام سبدکالا مطابقت همخوانی دارد کسی نمی داند. اما اینکه کالاهایی که تا دیروز ۴۰ تومان بوده و امروز ۱۲۰ تومان است، یعنی ۳۰۰ درصد گران شده است را همه میدانند و لمس می کنند.
کالاهای غیر اساسی
این نه تنها تدبیر نیست، که عین بی هنری، و بی خیالی است. نشان می دهد که مردم برنامه گریز نیستند بلکه عملکردِ و بی توجهی دولت ها مردم را برنانه گریز کرده است. در دنیا دولتها معمولاً برای رشد و توسعه و ارتقاء خود به طرق مختلف از کمکهای مردمی استفاده میکنند.
مردم کره و مالزی طلا و جواهرات خود را برای کمک به دولت به میدان آوردند. بعضی از دولت ها از مالیات یا افزایش قیمت کالاهای غیر اساسی مانند سیگار از مردم کمک میگیرند. اما دولت در ایران همواره برای بقا و نه برای ارتقا و بدون حساب و کتاب دست در جیب مردم می کند و آسایش و آرامش مردم را از آنان سلب میکند. پیشنهاد میشود دولت آینده به صراحت بیان کند چه برنامه ای دارد؟
اگر می خواهد از نقطه A به نقطه B برود، چرا؟ و چگونه؟ خواهد رفت. منابع تامین مالی آن کجاست؟ در نهایت چارچوبی را تعریف نماید تا اعتماد مردم به دولت ها برگردد.
نظر شما