ونوس بهنود؛ بازار: هرچند استان اردبیل بهعنوان قطب محصولات کشاورزی و دامی شناخته میشود اما تبوتاب بازار لبنیات در این استان هم لمس شد. برای منطقهای که به نظر میرسد، وابستگی در تولید نداشته و باوجود کشت و صنعت مغان زنجیره کاملی از تولید محصولات لبنی دارد، اعمال افزایش قیمتها کمی دور از انتظار بود. اما واقعیت این است که نهتنها محصولات تولیدی استان قادر به پوشش کامل بازار نیست و بهنوعی یکهتازی در تأمین تقاضا ندارد، بلکه درعینحال محصولات تولیدی اردبیل نیز افزایش قیمت را به مشتریان خود تحمیل کرد.
مدیر کارخانه مغانه(واحد تولیدی محصولات لبنی وابسته به کشت و صنعت مغان) در گفتگو با خبرنگار بازار به تأثیرگذاری تولیدکننده در قیمتها در انتهای زنجیره تصمیمسازیها اشاره کرد و گفت: البته رعایت کیفیت در حین افزایش قیمت در اختیار خود تولیدکننده است.
کیومرث خان محمدی معتقد است برخی تولیدکنندگان با گرانی مواد اولیه قیمتها را بالا برده و کیفیت را کاهش میدهند تا حاشیه سود موردنظرشان یا حفظشده یا افزایش یابد.
*دلیل افزایش قیمت محصولات لبنی طی ماههای اخیر را تشریح کنید؟
دلیل عمده افزایش قیمت محصولات لبنی مربوط به افزایش قیمت شیر است. ۶۵ تا ۷۰ درصد قیمت محصولات لبنی وابسته به ماده اولیه یا شیر خام و حتی در شیر خشک بالای ۹۰ درصد وابسته به شیر خام است.
در تیرماه امسال قیمت هر کیلو شیر خام ۲۹۰۰ تومان بود اما باوجوداینکه بر روی نرخ ۴۱۵۰ تومان توافق شد، از سوی ستاد تنظیم بازار برای شیر اعلامشده بود، قیمت طی یک هفته اخیر به ۴۵۰۰ تومان رسید.
اما لازم به ذکر است هرچند قیمت شیر ۵۰ درصد افزایشیافته اما قیمت محصولات لبنی متجاوز از ۳۰ درصد افزایش نیست. درواقع بسیاری از واحدهای تولیدی شرایط مصرفکننده را در نظر گرفته و قیمتی معقول اعمال میکنند. هرچند این افزایش قیمت به مصرفکننده تحمیلشده، خود تولیدکنندگان متضرر هستند.
*با توجه به اینکه واحد تولیدی مغانه، شیر موردنیاز خود را از دامپروری کشت و صنعت تأمین میکند، آیا این موضوع در کاهش هزینهها و مدیریت قیمت مؤثر نبوده و لازم به افزایش قیمت بود؟
بله. خوشبختانه ما در کشت و صنعت مغان چرخه کامل تولید داریم و برای من تولیدکننده تأمین شیر از دامپروری همین مجموعه بسیاری از هزینهها ازجمله حملونقل را کاهش میدهد. درواقع اگر با هزینههای جانبی قیمت تمامشده هر کیلو شیر را حساب کنیم تا ۵ هزار تومان هم میرسد.
ما در افزایش قیمت هم رعایت حال مشتری را داشتیم و بهنوعی بوده که حتی حاشیه سودمان را کمتر در نظر گرفتیم اما کیفیت محصولات کاهش نیافته است.
از سویی ما قادر به تأمین برخی نهادههای دامی هم هستیم. اما تمامی واحدهای تولیدی شرایط مشابه ما ندارند و برای آنها هزینه تمامشده تأمین شیر بهمراتب بالاتر است که در قیمتگذاری لحاظ میکنند.
*دلیل افزایش قیمت شیر را چه عواملی میدانید؟
خوب ببینید ما با کمبود نهادههای دامی مواجه شدیم. حتی مدتی نهادههای دامی وارداتی به دست دامداران نرسید و حتی مدتی باقیمت سه یا چهار برابری در بازار آزاد هم یافت نمیشد. چنین شرایطی در افزایش قیمت شیر و تولیدات دامداریها مؤثر خواهد بود.
*آیا واحدهای تولید محصولات لبنی از مواد اولیه وارداتی استفاده میکنند و آیا افزایش نرخ ارز میتواند دلیلی برگرانی این محصولات باشد؟
بله. بهعنوانمثال در شیرهای طعم دار یا دوغ از اسانسهای وارداتی استفاده میشود. در خود واحد مغانه از استارترهایی استفاده میکنیم که از ۴۰ هزار تومان به ۸۰۰ هزار تومان افزایش قیمت دارد و بیشک تغییرات نرخ ارز در قیمت تمامشده محصولات ما مؤثر است.
*چرا برند مغانه نتوانسته جایگاه برابری با سایر محصولات لبنی تولیدی کشور داشته باشد؟
تولید اصلی ما شیرخشک است و در بازار هم جایگاه مطلوبی داریم. درواقع ۹۰ درصد شیر واردشده به کارخانه به شیر خشک تبدیل میشود.
این محصول نیز در بازار استانهای مختلف توزیع میشود و جزو تولیدکنندگان مطرح شیر خشک کشور هستیم.
در تولید شیر و دوغ هم جزو برندهای شناختهشده و مورداطمینان بازار هستیم. تا جایی که بررسی میدانی بازار نشان میدهد مردم به برند مغانه در شیر و دوغ رغبت بیشتری دارند.
درگذشته صادراتی نیز به کشورهای آسیای میانه انجام میشد اما طی سالهای اخیر به دلیل کاهش سهمیه صادرات شیر خشک، صادرات ما کاهشیافته و رقم قابلتوجهی نیست.
*موانع توسعه واحد تولیدیتان را با توجه به اینکه ۶ سال است بهعنوان واحد برگزیده کیفی از سوی سازمان استاندارد شناختهشدهاید، بیان کنید.
ما برنامههایی برای توسعه خط تولید داریم ازجمله خط تولید شیر ای اس ال(فراپاستوریزه). در مورد راهاندازی خط تولید پنیر هم، هماندیشیهایی شده است. اما به دلیل اینکه مدیریت کشت و صنعت چندین نوبت تغییریافته و هماکنون نیز مشخص نیست به بخش خصوصی واگذار میشود یا بخش دولتی، فعلاً برنامههای توسعه خط تولید متوقفشده است.
در حال حاضر ۱۰۰ نفر بهصورت مستقیم در این مجموعه اشتغال دارند و با راهاندازی خطوط تولید جدید بهمراتب با افزایش بیشتری نیز همراه خواهد بود.
*به اعتقاد شما مدیریت دولتی در بخش صنعت لبنیات موفقتر است یا مدیریت بخش خصوصی؟
در همه جای دنیا دولتها بخشی از محصولات استراتژیک را خودشان مدیریت میکنند که کار درستی هم هست. بهعنوانمثال به تجربهدیده شده که اگر بذر در اختیار بخش دولتی قرار گیرد بهمراتب معقولتر است. باید در مقایسه بخش دولتی و بخش خصوصی این سؤال را پرسید که چرا وقتی افراد در بخش دولتی هستند گفته میشود ناکارآمدند اما همان فرد در بخش خصوصی کارآمد تعریف میشود؟
به اعتقاد بنده شاید بخش دولتی با برخی محدودیتهای قانونی مواجه باشد که اگر این محدودیتها رفع شود شاید بهمراتب مدیریت آن معقولتر هم باشد.
مثال دیگری که میتوانم مطرح کنم، ممانعت دولت از خروج ارز است. بهعنوانمثال زمانی که سطح زیر کشت گندم حتی در همین دشت مغان افزایش یافت و درنتیجه واردات کاهش یافت و مانع از خروج ارز میشد، مدیریت مطلوبی داشتیم.
درمجموع مدیریت دولت بر روی محصولات استراتژیک مطلوب است و گاهی حتی دولت سود ریالی برای خود در نظر نمیگیرد تا محصول با کمترین هزینه در اختیار مردم قرار گیرد. این در حالی است که بخش خصوصی به دنبال منافع خودش است و اگر محصولی مانند گندم حاشیه سود کمتری داشته باشد، چندان راغب به تولید آن نیست.
نظر شما