بازار؛ گروه بورس: تقریبا هر هفته شاهد تصمیمات جدید یا اصلاح برخی از قوانین در روند معاملات بازار سرمایه توسط سازمان بورس و اوراق بهادار هستیم که بیشتر آنها مبتنی بر روند کنترل اصلاح شاخص هستند که می توان به تغییر زمان پیش گشایش، افزایش اعتبار صندوقهای سرمایهگذاری، پایان ممنوعیت نوسانگیری توسط حقیقیها و از این دست مصوبات اشاره کرد.
معمولا چنین اقداماتی در زمان ریزش یا رشد بیشتر دیده میشود تا بازار را با سرعت بیشتری به تعادل برسانند. به نظر میرسد که برخی از تصمیمات در زمان درستی اجرایی یا گرفته نمیشوند به همین خاطر است شاهد تاثیرات آن بر روند معاملات نیستیم. آقا بزرگی مدیر عامل کارگزاری بانک رفاه در مورد تغییر زمان پیش گشایش معاملات میگوید به نظر من به جای تغییر دادن در ساعت پیش گشایش بهتر بود دامنه نوسان پیش گشایش را با دامنه نوسان روند معاملات در ساعت اصلی تغییر میدادند. او در گفتگو با بازار عنوان کرد که سازمان بورس یک نهاد ناظر است و ایجاد تعادل یا رفتارهایی که منجر به تعادل در بازار میشوند جزو وظایف قانونی این سازمان نیست.
*گاهی اوقات دیده میشود که مسئولین سازمان بورس سخنانی را عنوان میکنند که نشان از تلاش آنها برای کنترل روند بازار و یا به تعادل رسیدن روند معاملات است، اما در نهایت آن وعده به نتیجه نمیرسد و این باعث از بین رفتن سرمایه سهامدارانی میشود که با توجه به این وعدهها اقدام به معامله کردند، به نظر شما سازمان به عنوان یک نهاد ناظر آیا وظیفه در به تعادل رساندن بازار دارد؟
اتفاقات به ترتیبی رقم میخورد که یک مرجعی مثل سازمان بورس مورد خطاب قرار میگیرد، در حالی که این نهاد به عنوان یک مرجع بالا دستی و قانون گذار وظیفه کنترل رفتارهایی که منجر به ایجاد تعادل در بازار میشوند را ندارد. اینکه از یک مرجعی مثل سازمان بورس انتظار داشته باشند که فضای اقتصادی کشور را به ترتیبی پیش ببرد که بازار سرمایه روند مورد انتظار ما را داشته باشد سبب میشود که سازمان از چارچوب خودش خارج شود و همین عامل ممکن است منجرب به صحبتهایی شود که یا پشتوانه ندارند یا قابل اجرا نیستند، به عنوان مثال تغییر در ترکیب دارایی صندوقهای سرمایه گذاری، تغییر در اعتبار صنعت کارگزاری و از این نوع تصمیمات که به نظر بنده به عنوان یکی از عاملهای ایجاد سلب اعتماد در بازار میشود و بازار را از جریان طبیعی خودش خارج کنند که میتوان آن را به عنوان یک ریسک تلقی کرد.
بیش از ۵۰درصد بنگاههای اقتصادی موجود در بازار سرمایه به صورت مستقیم یا غیرمستقیم درگیر نهادهای وابسته به دولت و یا دولتی هستند و اگر بگویم که دولت هیچ حرکتی در بورس نکرده است این صحبت از اساس اشتباه است
*شرایط بازار به گونهای است که سهامداران خرد نمیدانند در این شرایط باید چه کاری را انجام دهند و به نوعی در سهم گیر کردند، چه پیشنهادی به این سهامداران دارید؟
دسته اول، سهامدارانی با تجربه و آگاه هستند و به عبارتی حرفهای یا نیمه حرفهای اقدام میکنند و با این فراز و نشیبهای بازار آشنا هستند و میدانند که در چنین مواقع چشم انداز را باید به میان مدت و بلند مدت تغییر دهند و دسته دوم افرادی هستند که حقیقتا به آنها در خصوص ریسک بازار گفته نشده و یا خودشان بیش از حد و اندازه و با پذیرش ریسک بیش از حد این سرمایهگذاری را انجام دادند و میتوانیم بگوییم که متاسفانه با کسب یک تجربه تلخ اصل سرمایهگذاری را تجربه کردند که در کنار پیشبینی کسب بازدهی، ریسک هم بر آنها مترتب است و جزو لاینفک سرمایه گذاری میباشد. یک تعدادی هم افرادی هستند که شاید الان در حال حاضر اظهار ضرر و زیان از کاهش قیمتها میکنند و شاید در یک مقطعی در سال ۹۹ سودهایی را کسب کردند، بنابراین برآیند سود و زیان نتیجه سرمایه گذاری خواهد شد.
*در زمان ریزش بازار شاهد شایعاتی مبنی بر دخالت دولت در بازار به منظور حفظ روند ریزشی بودیم که از نظر صاحبان بازار این موضوع صحت ندارد و تمام اقدامات دولت در جهت حمایت از سهامداران بوده است، آیا شما چنین دیدگاهی را قبول دارید؟
با توجه به آماری که منتشر شده و صحبتهایی که از سوی مسئولین اقتصادی کشور مطرح میشود، بیش از ۵۰درصد بنگاههای اقتصادی موجود در بازار سرمایه به صورت مستقیم یا غیرمستقیم درگیر نهادهای وابسته به دولت و یا دولتی هستند و اگر بگویم که دولت هیچ حرکتی در بورس نکرده است این صحبت از اساس اشتباه است اما اگر این فرض را در نظر بگیرید که جریان طبیعی بازار تمامی نهادهای مالی را به یک رفتاری سوق میدهد در نتیجه دولت هم از این قضیه مستثنی نیست و معمولا در زمانی که همه میخرند ممکن است دولت هم عطش خرید داشته باشد که این کار را به نوعی از طریق شرکتهای تابعه و روشهای دیگر انجام میدهند، مثل ۴ ماه ابتدای سال.
به نظر من به دلیل عدم برنامه ریزی بعد از گذر دو سال از سیاستهای پولی که شاید قابل محاسبه و پیشبینی بود که نقدینگی چارهای به جز ورود به بورس ندارد سبب بروز برخی از اختلالات شد، مثل صندوقهای ای تی اف که میتوانست همزمان باهم عرضه شود و یا سهام عدالت که یکباره باید عرضه میشد (زمان لازم عرضه سهام عدالت آن زمانی بود که بازار بیش از حد و اندازه آن رشد کرده بود). نبود برنامه ریز این ذهنت را به وجود میآورد که دولت در حد و توانی که مورد انتظار است در بازار دخالت نمیکند.
*ما در طول سال جاری اقدامات متعددی از سازمان بورس و مسئولین اقتصادی در خصوص بازار سرمایه مشاهده کردیم، از نظر شما کدام یکی از آنها نسبت به سایر اقدامات موثر بوده است؟
اگر بخواهیم طرح موضوع دارای اولویت را بیان کنیم، به نظر بنده موضوع تفکیک اشخاص حقوقی و حقیقی است و یا کنترل فروش حقوقیها، هر چند که از اساس من اعتقاد دارم که امکان تفکیک بین حقوقیها و حقیقیها وجود ندارد چرا که بسیاری از حقوقیها که در حال حاضر در بازار سرمایه فعال هستند از کنار هم قرار گرفتن فرد یا افرادی حقیقی تشکیل میشوند مانند صندوقهای شرکتهای سرمایه گذاری و یا کدهای پی ار ایکسی که سبدگردانی اختصاصی انجام میدهد به گونهای که هر کد سبدگردان از دید مقام ناظر و بسیاری از فعالان بازار که از بیرون نگاه میکنند یک کد حقوقی است اما در اصل مربوط به شخص حقیقی میباشد. اینکه حقوقیها را از فروش معذور کنیم و فقط این اجازه را به حقیقیهای بازار بدهیم از نظر من یکی از تصمیماتی بود که به زم بازار خوش آمد.
*یکی از تصمیمات سازمان بورس دو مرحلهای کردن معاملات بر خط است که با هدف بالا بردن امنیت سیستم معاملات بازار سرمایه صورت گرفته است، اما هستند افرادی که عنوان میکنند این تصمیم بیشتر به منظور کند شدن روند معاملات در بورس است، تحلیل شما در رابطه با این تصمیم سازمان چیست؟
در شرایط صعودی و رکودی بازارهای مالی و بورس هر تصمیمی گرفته شود مطمئنا یک بازخوردی دارد و آن بازخورد هم معمولا به زم احاد مردم خوش نمیآید. طی چند ماه گذشته چندین مورد از اختلال در هسته معاملات، مخدوش شدن سرورهای چند شرکت و همچنین سوء استفاده از کدهای معاملاتی کاربران داشتیم که نیاز به بالا بردن سطح ایمنی را افزایش میداد و این تصمیم اساسا به منظور افزایش سطح ایمنی کاربران و فعالان بازار است اما چون مرتبط با مجموعه تدابیری که سازمان بورس برای پیشگیری از روند نزولی بازار اتخاذ کرده، است، از نظر کلی صحنهای را تداعی میکند که این تصمیم به منظور اصلاح روند قیمتها اتخاذ شده است.
اگر قرار بود تصمیمی هم در رابطه با افزایش امنیت معاملات صورت بگیرد، باید از گذشته صورت میگرفت چرا که ما چندین سال است که به صورت آنلاین در حال انجام معاملات در بازار هستیم، اتخاذ چنین تصمیم به نظر من مجددا این را در اذهان تداعی میکند که این تصمیم روشی برای کند کردن روند اصلاح شاخص است.
*تغییر زمان پیش گشایش برای سهامداران خرد میتواند تصمیم موثری در روند معاملات بازار باشد؟
اگر کسی بدون تحلیل برای ورود به صف خرید یا فروش ورود پیدا کند، ۱۰ یا ۲۰ دقیقه هیچ تاثیر بر روی تصمیمات آن نمیگذارد، اما اگر فرقی بین زمان پیش گشایش و زمان انجام معاملات اصلی وجود داشته باشد، میتوان شاهد تاثیرات مثبتی در روند بازار باشیم، به این معنی که مثلا دامنه نوسان را در زمان پیش گشایش افزایش دهند. به نظر من به جای تغییر دادن در ساعت پیش گشایش معاملات میبایست نوسان بازار در زمان پیش گشایش با نوسان زمان اصلی معاملات متفاوت باشد.
*سوالی که بیشتر سهامداران خرد دارند این است که «آینده بازار چه میشود؟» شما چه پاسخی به این سوال دارید؟
بالغ بر ۵۰درصد شرکتهای بورسی قیمتشان اصلاح شده و حتی شرکتهایی وجود دارند که بیش از ۵۰ درصد اصلاح قیمت داشتند اما حدود ۴۵۰ شرکت بورسی و فرابورسی به دلیل نخوردن حجم مبنا و یا توقف نماد معاملاتی هنوز اصلاحات لازم را انجام ندادند، خوشبختانه شرکتهای اثرگذار بر روی شاخص و بنیادی به دلیل داشتن متقاضی خرید و خوردن حجم مبنا، گردش خوبی داشتند، اگر مشخصا نخواهم تاریخی دقیقی برای ورود سرمایهگذاران به بازار عنوان کنیم، مقاطع فعلی مقاطع خوبی برای سرمایه گذاری است.
چشم اندازه سرمایه گذاری در این شرایط باید بلند مدت یا میان مدت و حداقل ۶ماهه تا یکساله است باشد. به دلیل محدود شدن نوسانات نرخ ارز و با توجه به اصلاحات صورت گرفته بعد از یک دوره زمانی رشد تا پایان سال ۹۹ انتظار بازده خاصی را از بازار ندارم و با فرض ثابت بودن شرایط کنونی یک روند مثبت بسیار کمی تا پایان سال خواهیم داشت. مقاطع فعلی زمان بسیار خوبی برای چیدن یک پرتفوی مناسب برای سرمایه گذاری تا سال ۱۴۰۰با شرایط ثبات بودن حال حاضر است.
نظر شما