۵ آذر ۱۳۹۹ - ۰۳:۰۰
بورس‌های آمریکا شبیه بورس ایران شده‌اند/ بحران اقتصادی با واکسن کرونا تمام نمی‌شود
کارشناس بازارهای جهانی در گفتگو با بازار:

بورس‌های آمریکا شبیه بورس ایران شده‌اند/ بحران اقتصادی با واکسن کرونا تمام نمی‌شود

رادپور، اعتقاد دارد که با تولید واکسن کرونا، بحرانی که حتی قبل از کرونا در دنیا شکل گرفته، تمام نمی شود و وقتی بحران نمی تواند خاتمه پیدا کند در نتیجه قیمت طلا در دراز مدت روند صعودی خواهد داشت.

بازار؛ گروه بورس جهان: در دوره ای که جدیدترین ویروس از خانواده کرونا ویروس ها، شیوع پیدا کرده است، بحران اقتصادی بزرگی هم در دنیا ایجاد شده و  رشد اقتصادی کشورهای مختلف را منفی کرده است.

معمولاً در دنیا و در مواقع بحرانی و خارج شدن روند زندگی از حالت عادی و معمولی، سرمایه ها از  بازار سهام به سمت طلا می رود و در نتیجه قیمت طلا افزایش پیدا می کند و بعد از خاتمه بحران، قیمت طلا کاهش پیدا می کند و بورس رونق می گیرد.

در گفتگوی «بازار» با میثم رادپور، کارشناس بازارهای پولی و مالی، بحران کنونی اقتصادی و چشم انداز بازار سهام و قیمت طلا مورد کند و کاو قرار گرفته است.

*****

*انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برگزار شد و هر چند ترامپ به نوعی در پذیرش نتیجه آن مقاومت می کند اما به نظر می آید که کار ترامپ تمام شده. در ماه های اخیر، این بحث مطرح بود که زمانی که بورس های آمریکا پیش از برگزاری انتخابات رشد می کنند حزب حاکم پیروز می شود.قبل از این انتخابات، بورس های آمریکا در حال رشد بودند ولی یک استدلال این بود که در ماه های قبل، کرونا باعث افت شاخص های بورس های دنیا شده و الان که این بحران فروکش کرده، بورس ها رشد می کنند. به نظر جنابعالی، این رشدی که قبل از انتخابات آمریکا در بورس های این کشور اتفاق افتاد، چه دلایلی داشت؟
-من فکر می کنم این رشدی که در بازارهای مالی آمریکا، شاهد هستیم، رشدی نیست که ناشی از افزایش تولید باشد یا رشدی نیست که در آن افق کسب ها و کارها روشن تر شده باشد. حتی بعد از این که کرونا شیوع پیدا کرد و در فصل دوم سال ۲۰۲۰ که تولید ناخالص داخلی آمریکا خیلی کاهش پیدا کرد، در آن دوره باز دیدیم که بورس بعد از یک ریزش، افزایش پیدا کرد.

علت اصلی افزایش قیمت ها در بازارهای مالی و خصوصاً بازار سهام در ایالات متحده آمریکا، محیط با نرخ بهره پایین و سیاست های دولت و بانک مرکزی آمریکا بود. سیاست های دولت و بانک مرکزی آمریکا، از جنس سیاست های انبساطی است.

بانک مرکزی آمریکا، سیاست پولی انبساطی در پیش گرفت و دولت آمریکا هم، سیاست بودجه ای به شدت انبساطی در پیش گرفت. ما شنیدیم که بانک مرکزی آمریکا، نزدیک ۶ تریلیون دلار، به ترازنامه اش اضافه کرد و این ۶ تریلیون دلار در قالب خرید اوراق و وام به کسب و کارهای کوچک و متوسط خرج شد.

دولت آمریکا هم ۲.۷ تریلیون دلار به طور مستقیم به اشخاص پرداخت کرد و حتی بسته حمایتی و محرک اقتصادی چهارم دولت آمریکا در روزهای قبل از انتخابات مطرح شد و به خاطر درگیری های انتخاباتی کمرنگ شد. البته ما انتظار داریم که حتی بسته حمایتی چهارم هم ارائه شود. الان نرخ بهره واقعی ایالات متحده، منفی است. نرخ بهره واقعی با معیار اوراق قرضه ۱۰ ساله و تورم سر به سر ۱۰ ساله، منفی است.

*یعنی با این وضعیت، باید رشد بورس ها بدون در نظر گرفتن انتخابات اتفاق می افتاد؟
-بله. اصلاً محیط آنجا، این طور بوده و رشد بورس، به خاطر رشد اقتصادی نبوده است. در حقیقت، نزول اقتصاد در این دوره اتفاق افتاده است.

*وقتی تزریق پول و سیاست های انبساطی در پیش گرفته می شود باید رشد بورس های آمریکا اتفاق بیفتد یعنی بورس ها مثبت باشند و شاخص های بورس ها مثبت هم بودند.
-الان نرخ بهره واقعی در آمریکا، درسطح پایینی است و در ایران هم شاهد همین پدیده هستیم. الان اگر کسی اوراق قرضه دولتی بخرد یا پولش را در بانک نگه دارد، قدرت خرید او کاهش پیدا می کند. این حالت، تمایل به خرج کردن یا یک نوع تمایل به سرمایه گذاری را افزایش می دهد.

وقتی که نرخ بهره پایین باشد و نرخ بهره واقعی منفی است، قیمت های سهام و بورس بالا می رود. وقتی نرخ بهره واقعی، منفی باشد قیمت تمام دارایی های مالی، رشد می کند. در این حالت، نه فقط بازار سهام، بلکه قیمت اوراق قرضه هم گران می شود.

علت اصلی افزایش قیمت ها در بازارهای مالی و خصوصاً بازار سهام در ایالات متحده آمریکا، محیط با نرخ بهره پایین و سیاست های دولت و بانک مرکزی آمریکا بود. سیاست های دولت و بانک مرکزی آمریکا، از جنس سیاست های انبساطی است

*در ایران به خاطر تورم بالا، قیمت سهام بورسی افزایش پیدا کرد. همین وضعیت که در بورس ایران وجود داشت در بورس های آمریکا هم اتفاق افتاده است؟
-بله. الان چیزی نسبت به دوره قبل از شیوع کرونا بهتر نشده که به خاطر آن بازار سهام، رشد کرده باشد. حتی اوضاع بدتر شده و ضایعه هایی بر جا مانده و در این مدت میزان فروش بلیت ایرلاین ها نیز کاهش پیدا کرده است. درست است که الان واکسن کرونا آمده ولی بیش از هشت ماه است که همین وضعیت وجود دارد.

البته معلوم هم نیست این واکسن هایی که تولید شده، چه نتیجه ای دارد. ما با یک عدم اطمینان می توانیم راجع به آنها اظهار نظر کنیم و قطعاً نمی توانیم بگوییم خطر کرونا برطرف شده. در ضمن، همین واکسن چهار ماه یا پنج ماه یا شش ماه دیگر، در اختیار عموم مردم قرار می گیرد.

*شما اعتقاد دارید که بورس های آمریکا و بورس ایران، از نظر بحث تورم شبیه همدیگر هستند. در اوایل که شیوع ویروس کرونا اتفاق افتاد، شاخص بورس های دنیا کاهش پیدا کرد. آن کاهش شاخص های بورس از جمله بورس های آمریکا را ناشی از چه عواملی می دانید؟
-خبر شیوع ویروس آمده بود و چشم انداز اقتصادی، منفی است. بعد از این که ویروس در آمریکا شیوع پیدا کرد، مداخله های دولت آمریکا به طور جدی در اقتصاد شروع شد. وقتی که شیوع ویروس کرونا در ایالات متحده شدت گرفت، بانک مرکزی آمریکا در ماه مارس (فروردین) شروع به مداخله کرد. در ادامه، دولت آمریکا بسته حمایتی مالی ارائه کرد.

یعنی یک ماه بعد از شیوع کرونا، بانک مرکزی آمریکا شروع کرد و دو ماه بعد، دولت آمریکا مداخله کرد. در عین حال، عددهای حمایت های مالی خیلی سنگین بود. زمان پایان بودجه سالیانه دولت آمریکا، ماه سپتامبر (مهر ماه) است و الان بودجه سال ۲۰۲۰ تمام شده. در بودجه سال ۲۰۲۰، دولت آمریکا ۲.۱ تریلیون دلار کسری بودجه بر جای گذاشت و این عدد، عدد خیلی بزرگی است.

نسبت کسری بودجه در ایالات متحده به تولید ناخالص داخلی در دوره جنگ جهانی دوم، یک بار چنین عددی شده بود و در آن سال بیش از ۲۰ درصد کسری بودجه وجود داشت. در سال ۱۹۴۲ میلادی، این نسبت اتفاق افتاده بود، واقعاً مخارج دولت آمریکا زیاد شده بود و به کشورهای عضو بلوک غرب رسیدگی می کرد. آن زمان، زمان جنگ بود وآمریکا خرج داشت.

در آن زمان، دولت آمریکا کسری بودجه بزرگی را تجربه کرد ولی آن زمان، جنگ جهانی دوم در جریان بود. در ماه های اخیر هم، چشم انداز کسب و کارها تیره شد و رشد اقتصادی کاهش پیدا کرد. بعداً در اقتصاد مداخله شد و نرخ های بهره که پایین بود، پایین تر آمد و فروپاشی بیش تر شد. در این زمان بود که بانک مرکزی آمریکا و دولت آمریکا، در اقتصاد مداخله کردند.

این کسری بودجه دولت آمریکا، در قالب اوراق بدهی در خواهد آمد و باز بانک مرکزی آمریکا، بخش مهمی از این اوراق را می خرد. کم و بیش مرکزی آمریکا، قول داده که تا سال ۲۰۲۳ میلادی، نرخ بهره را در حد صفر درصد نگه می دارد و افزایش نمی دهد.

چه چیزی بهتر از این خبر برای بازار سهام است؟ این موضوع، یک خبر خوب برای بازار سهام تلقی می شود. می خواهم بگویم عامل اصلی جا به جایی ها، تولید یا افزایش بهره وری نبوده و فقط به خاطر شیوع کرونا یک چشم انداز، تاریک و تیره شد و بر این اساس نرخ بهره را پایین آورده و پول پاشی کردند.

*این طور تصور می شد که با پیروزی بایدن در انتخابات، بورس های سهام کشورها تضعیف می شود ولی با وجود پیروزی بایدن، رشد بورس ها ادامه پیدا کرد و شاخص «نزدک» و همین طور شاخص «داو جونز» که مربوط به شرکت های بزرگ صنعتی آمریکا است همچنان مثبت هستند.این مثبت بودن وضعیت فعلی بورس ها و دو هفته بعد از انتخابات آمریکا را ناشی از چه عاملی می دانید؟
-اولاً عامل مسلط، بایدن یا ترامپ نیست. عامل مسلط، فضای اقتصادی ایالات متحده است، نرخ بهره بسیار پایین است و اِعمال سیاست های سوپر انبساطی در جریان است. چه بایدن باشد و چه ترامپ این محیط، تحریک کننده قیمت سهام است.

در ضمن فرق آقای بایدن با آقای ترامپ این است که بایدن، علاقه دارد که بیش تر خرج کند و مالیات بیش تری دریافت کند. او می خواهد مخارج دولت آمریکا را بالا ببرد و مثلاً بسته های مالی حمایتی بزرگتری ارائه کند و خدمات درمانی بیش تری ارائه کند. تمام این کارها، مخارج دولت آمریکا را بالا می برد.

در حالی که ترامپ، می خواهد بیش تر خرج کند ولی مالیات کمتری بگیرد. از بابت خرج کردن بیش تر، بازارها ترامپ را بیش تر دوست داشتند و علاقه نداشتند مالیات بیش تری پرداخت کنند. ترامپ می خواست مالیات را افزایش ندهد و نرخ مالیات شرکت ها، مالیات بر درآمد و مالیات بر سود سهام و حتی عایدی سرمایه را بالا نَبَرد.

اساساً جمهوری خواهان، علاقه دارند که مخارج دولت آمریکا، پایین تر بیاید. الان هم عامل مسلط که جهت کُلی را روشن کرد و جا به جایی جدی و رو به بالا ایجاد کرد، محیط اقتصادی با این مشخصات بود که مطرح کردم.

پولی کردن بدهی ها و افزایش حجم پول در اقتصاد، باعث شده که نرخ های بهره کاهش پیدا کند. حرف من این است که کرونا باعث شد این مسیر، سریعتر طی شود. این طور نبوده که اقتصاد ایالات متحده، فقط با کرونا از مسیر خودش خارج شده باشد. این طور نیست که کسری بودجه آمریکا جبران شود و پولی سازی بدهی بدهی از بین برود

*شیوع ویروس کرونا، بحران ایجاد کرد و بحران هم یعنی ایجاد یک حالت غیر عادی در مسیر روزمره زندگی. با واکسنی که گفته شده ۹۰ درصد اثربخشی دارد و یک واکسن دیگر که ادعا می کند ۹۴ درصد اثربخشی دارد و ایمنی ایجاد می کند، حدود ۸۰ دلار، قیمت اونس طلا کاهش پیدا کرد.آیا اقتصادهای دنیا به این نتیجه رسیده اند که بحران رو به پایان است که قیمت طلا در چند ساعت تا حد ۱۸۸۰ دلار کاهش پیدا کرد؟
-بعد از اعلام خبر واکسن، قیمت اونس طلا حدود ۵ درصد کاهش پیدا کرد. بازارها نسبت به خبرها واکنش نشان می دهند. این خبر هم، خبری بود که بیش تر به نفع بازار سهام است و به نفع طلا تلقی نمی شود.

اگر کسی می دانست این واکسن می آید انتظار داشت که بازار طلا، یک ریزش را متحمل شود ولی این مقدار ریزش، هنوز عددی خاص و بزرگی نیست که ما بخواهیم یک جمع بندی کنیم و به یک نتیجه خاصی برسیم.

من تصور نمی کنم چشم انداز بازار طلا، به خاطر ویروس کرونا منفی شده باشد. چون به نظرم، مسائل اقتصاد دنیا فراتر از این حرف ها بود. وقتی کرونا شیوع پیدا کرد، اقتصاد دنیا و اقتصاد آمریکا، داشتند به یک سمت خاص می رفتند. آن سمت هم، افزایش بدهی ها، پولی کردن بدهی های دولت و افزایش حجم پایه پولی است.

*این پولی کردن بدهی ها چه تاثیری بر اقتصاد دارد؟
-پولی کردن بدهی ها و افزایش حجم پول در اقتصاد، باعث شده که نرخ های بهره کاهش پیدا کند. حرف من این است که کرونا باعث شد این مسیر، سریعتر طی شود. این طور نبوده که اقتصاد ایالات متحده، فقط با کرونا از مسیر خودش خارج شده باشد. این طور نیست که کسری بودجه آمریکا جبران شود و پولی سازی بدهی بدهی از بین برود.

*نظر شما این است که بحران شروع شده بود و کرونا فقط این بحران را تشدید کرد و به آن سرعت داد؟
-بله؛ همین طور است. ما شواهدی که داریم، همین موضوع را نشان می دهد. شما می توانید به چند عامل و مولفه نگاه کنید. هم در بازار سرمایه، هم در بازار اوراق قرضه و بدهی و هم در بازار پول، مشکل وجود داشت.

برای مثال در بازار پول، در سپتامبر ۲۰۱۹، در یک روز شاهد دو بحران عجیب و غریب و دور از انتظار در بازار آمریکا بودیم. یک دفعه و به طرز غیر منتظره، نرخ های بهره در بازار بین بانکی، به حوالی ۱۰ درصد رسید.

این یک مساله بود و اتفاقات دیگری هم رخ داد. برای مثال، ما شاهد بودیم که حجم اوراق شانگهای یا حجم اوراق افزایش پیدا کرد یا باز شاهد هستیم که حجم اوراق قرضه یا بدهی های شرکت های غیر مالی ایالات متحده به شدت افزایش پیدا کرده است.

در آخر سال ۲۰۱۹، نسبت بدهی های شرکت های غیر مالی در ایالات متحده به تولید ناخالص داخلی حدود ۷۸ درصد بود و این حالت، بیش از هر زمان دیگری بود. البته فقط اقتصاد ایالات متحده، این طور نیست. علی الخصوص در اقتصاد ایالات متحده، هم حجم بدهی ها و تعهدات مالی و پولی بزرگتر شده و اقتصاد از این بابت، ریسکی تر شده و هم انتظار داریم که این مسیر ادامه پیدا کند.

به نظر نمی رسد که مساله کرونا، باعث توقف یا تغییر روند اقتصاد ایالات متحده، از مسیری که پیش از این داشته شود. کرونا باعث شد که این روند تسریع شود و رفتن کرونا نیز، باعث نمی شود که این روند برگردد بلکه ما انتظار داریم که این روند، مثل گذشته ادامه داشته باشد.

البته وقتی شیوع کرونا خاتمه پیدا کند، ما انتظار داریم از شدت حرکت به آن سمت، کاسته شود. ما انتظار داریم که بسته چهارم محرک اقتصادی دولت آمریکا، ارائه شود تا اقتصاد به دوره مثبت و رشد خودش برگردد.

در نهایت من فکر می کنم تمام بهبودهایی که در اقتصاد ایالات متحده اتفاق می افتد، بهبود مقطعی است و این بهبود، در یک روندی است که روند رو به بحران است.

*با بحران مالی سال ۲۰۰۸ قیمت جهانی طلا افزایش پیدا کرد و قیمت اونس طلا به حدود ۲۰۰۰ دلار رسید. بعداً که به نظر رسید بحران از بین رفته و در اقتصاد بهبود ایجاد شده، قیمت طلا تا حدود ۱۲۰۰ دلار کاهش پیدا کرد. در وضعیت فعلی هم، رشد قیمت طلا اتفاق افتاد و تا نزدیکی ۲۰۰۰ دلار بالا رفت.جنابعالی، چشم انداز طلا در بازارهای جهانی را چگونه پیش بینی می کنید؟
-من فکر می کنم بازار طلا، آینده بلند مدت به شدت صعودی دارد. الان چیزهایی که می توانیم آنها را شبیه طلا بدانیم از جمله بیت کوین، افزایش قیمت جدی پیدا کرده اند. صرف نظر از نوسان ها، من فکر می کنم طلا در بلند مدت، به شدت صعودی است.

بازارها در کوتاه مدت، درگیر انواع و اقسام اتفاقات هستند و وقتی طلا ۵۰ دلار کاهش قیمت پیدا نمی کند نمی شود از این نوسانات، استنباط خاصی داشته باشیم.

*از نظر شما در میان مدت قیمت طلا چطور خواهد شد؟
-من فکر می کنم طلا روند رو به رشد دارد و البته رو به رشدی که به شدت صعودی است.

*بحران مالی ۲۰۰۸ برطرف شد و قیمت طلا کاهش پیدا کرد. در وضعیت فعلی، آیا فکر نمی کنید قیمت طلا بیش از ریزشی که اتفاق افتاده، ریزش خواهد داشت؟
-ما اگر افق خودمان را بلند مدت در نظر بگیریم، طلا روند صعودی خواهد داشت و تقریباً  در این موضوع هم شک ندارم. من فکر نمی کنم، بحران تمام شده باشد. شرایط الان با سال ۲۰۰۸ خیلی فرق دارد. در سال ۲۰۰۸، نرخ های بهره بلند مدت صفر درصد نبوده ولی الان صفر درصد است.

ما بازار سهام الان را با سال ۲۰۰۸ مقایسه کنیم. اولاً آقای ترامپ کارهای زیادی انجام داد تا بازار سهام را رونق بدهد. از همه ظرفیتی که می شد برای قیمت سهام استفاده کند، استفاده کرد. الان هم، دیگر ظرفیت پولی موجود نیست و نمی توان بازار سهام را تحریک کرد. چون نرخ های بهره صفر است.

دوم این که آقای ترامپ در همین مسیر، از ظرفیت سیاست بودجه ای استفاده کرد و مالیات ها را به شدت کاهش داد. پیش از آقای ترامپ، نرخ مالیات ۲۵ درصد بود ولی آقای ترامپ نرخ مالیات را به ۲۰ درصد کاهش داد.

سوم این که آقای ترامپ، از سیاست تعرفه ای نیز به نفع شرکت های آمریکایی استفاده کرد و جنگ تجاری به راه انداخت. در حالی که هیچکدام از این اقدامات در سال ۲۰۰۸ نبود. در بحران سال ۲۰۰۸، نرخ های بهره بلند مدت لااقل از صفر فاصله داشت.

محیط فعلی، مانند محیط سال ۲۰۰۸ نیست و ما نمی توانیم بگوییم بحران فعلی تمام شده و مثل بحران سال ۲۰۰۸ که بحران تمام شده بود، طلا باید روند گذشته را دنبال کند. به نظر من این محیط فعلی یک محیط غیر عادی و محیط شکننده اقتصادی و محیط بحران خیز استاین وضع به نفع طلا خواهد بود

*شما می گویید بحران فعلی، به زودی برطرف نمی شود پس طلا نزول نخواهد داشت.
-من می گویم این حالتی که در آن هستیم، حالت بحرانی است و اصلاً حالت عادی نیست.

*فرضاً برای یک سال آینده شما اعتقاد دارید که قیمت طلا نزولی نخواهد شد و اوضاع فعلی مثل دوره اتمام بحران سال ۲۰۰۸ نیست؟
-من فکر می کنم طلا نزولی نمی شود چرا که این محیط، قابل قیاس با محیط سال ۲۰۰۸ نیست. برای مثال، بانک مرکزی آمریکا در دسامبر سال ۲۰۱۲ گفت ما تا سه و نیم سال دیگر به نرخ بهره دست نمی زنیم و بعد از آن، بازار طلا ریخت.

بانک مرکزی آمریکا، همان کار را در ژانویه ۲۰۲۰ تکرار کرد ولی بعد از اعلام این سیاست، قیمت طلا بالا رفت. اگر ما بخواهیم دو بحران را با همدیگر مقایسه کنیم، باید بگوییم همان اتفاق که در زمان بحران سال ۲۰۰۸ رخ داد، باید الان هم رخ می داد و قیمت طلا می ریخت ولی این طور نشد.

بنابراین، محیط فعلی، مانند محیط سال ۲۰۰۸ نیست و ما نمی توانیم بگوییم بحران فعلی تمام شده و مثل بحران سال ۲۰۰۸ که بحران تمام شده بود، طلا باید روند گذشته را دنبال کند. به نظر من این محیط فعلی یک محیط غیر عادی و محیط شکننده اقتصادی و محیط بحران خیز است.

این وضع به نفع طلا خواهد بود. در این محیط، نرخ بهره هم صفر است  و در حالت تورمی، همه چیز می تواند رشد کند. البته این محیط لزوماً باعث تخریب بازار سهام نمی شود. ممکن است حال اقتصاد خوب نباشد و باز بازار سهام بالا برود.

ممکن است مولفه های اقتصادی، نشان دهنده افزایش تولید و بهره وری نباشد ولی شاهد افزایش قیمت تمام شرکت ها باشیم. به دلیل این که نرخ بهره واقعی، منفی است، شاخص دلار در معرض ریزش قرار گرفته است، تراز تجاری آمریکا به شدت منفی شده است و این وضع ادامه دار است.

کد خبر: ۵۴٬۹۶۶

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha

    نظرات

    • نظرات منتشر شده: 1
    • نظرات در صف انتشار: 0
    • نظرات غیرقابل انتشار: 0
    • IR ۱۵:۳۶ - ۱۳۹۹/۰۹/۰۵
      1 0
      پس بریم طلا بخریم