بازار- دریاقدرتی پور: این روزها همه از سفره هایی حرف می زنند که آب رفته است؛ از معیشتی که در گرانی های چند سال اخیر پا گذاشته است بر گلوی مردم. انعکاس گرانی در چشم های همه کسانی که به حداقل ها فکر می کنند، پیداست، حالا چه کارگر، چه کارمند و چه سرپرست خانوار، چیزی که عیان است، گرانی های یکی دوساله اخیر است که روی همه تاثیرگذاشته است. این تاثیر از کم کردن مسافرت ها شروع شده و به کم کردن خورد و خوراک و پوشاک و حتی کم کردن یک وعده از غذای روزانه رسیده است؛ شاید بتوان گفت تجربه ها در مواجهه با گرانی های بازار در یک کلام در آب رفتن سفره ها خلاصه شده است.
وقتی خانوارهای ایرانی ناچار به حذف کالاهای اساسی از سبد خانوار هستند
مریم یکی از کسانی است که قدرت خریدش نسبت به قبل بسیار کاهش یافته است؛ او در توضیح کاهش قدرت خریدش به خبرنگار بازار می گوید: مجبور شده ایم به جای گوشت قرمز، از حبوبات یا سبزیجات استفاده کنیم. وعده غذاهایی که با گوشت قرمز می خوریم، از چهار بار در هفته، به یک بار یا حتی به هیچ رسیده است؛ البته این موضوع تنها به مواد پروتئینی ختم نمی شود، ما یک خانواده پنج نفره هستیم که فاصله زمانی بین خرید لباس هایمان را هم زیاد کرده ایم و به جای هر شش ماه یکبار، هر سال خرید می کنیم.
مسعود از دیگر افرادی است که از سهم تفریحش کم کرده است و در این ارتباط به خبرنگار بازار می گوید: تفریح ما دیدن تلویزیون و یا مشاهده فیلم در خانه تبدیل شده است، دیگر به سینما نمی رویم، کنسرت برایمان خاطره شده است، تئاتر را هم کنار گذاشته ایم.
وی افزود: در این شرایط دیگر نمی توانیم سفری به نقاط دیگر کشور داشته باشیم؛ به غیر از آن پولی برای تفریح باقی نمی ماند مگر اینکه در طی دو ماه چند بار به فست فودی ها سر بزنیم.
او کارمند یک سازمان دولتی است و همسرش هم در یک مهدکودک کار می کند. دو فرزند دارند که هر کدامشان در حال درس خواندن هستند. به نظر مسعود با تورمی که هر روز در حال چاق شدن است نمی شود هیچ کاری کرد و تنها باید به فکر کم نیاوردن بود.
از سوی دیگر برای عده ای از شهرنشینان که در کلان شهرها زندگی می کنند، فشار گرانی تاثیر زیادی بر سلامت زیستن خانواده داشته است؛ زهرا در حاشیه کلانشهر اصفهان زندگی می کند و سرپرست خانوار محسوب می شود در این ارتباط به بازار می گوید: گرانی ها تاثیر بسیار زیادی روی زندگی ما داشته. خیلی وقت است در خانه میوه ندیده ایم، بسیاری از میوه های فصل را اصلا نخریده ایم و گوشت را هم از زندگیمان حذف کرده ایم؛این طور که زهرا می گوید، زندگی اش، تقریبا مطابق با الگویی است که اطلاعات آماری اقتصادی کلان در کشور ارائه می کند.
گزارشهای بانک مرکزی هزینه سالانه خانوادههای یک نفره که ۷.۶ درصد کل خانوارها را تشکیل میدهند را در سال گذشته ۲۷ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان محاسبه کرده و اگر این رقم را با تورم ۳۴ درصدی امسال جمع و به تعداد ماههای سال تقسیم کنیم، متوجه میشویم هزینه ماهانه خانوادههای یک نفره در حال حاضر به سه میلیون تومان میرسد. یعنی کسی که تنها زندگی میکند باید حداقل سه میلیون تومان درآمد ماهانه داشته باشد تا بتواند از پس هزینهها بربیاید. این رقم برای خانوادههای دو نفره که حدود ۲۰ درصد خانوادههای کشور را شامل میشوند، چهار میلیون و ۳۰۰ هزار تومان است.
هر چه اندازه خانوار بزرگ تر شود هزینه ماهانه هم بالا میرود. برای همین بر اساس محاسبات، هزینه ماهانه خانوادههای سه نفره در حال حاضر چهار میلیون و ۹۰۰ هزار تومان است. خانوادههای چهار نفره بیشترین توزیع را در بین خانوادههای کشور دارند و حدود ۲۹ درصد خانوادههای ایرانی چهار نفرهاند. این خانوادهها سال گذشته ۴۵ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان پول خرج کردهاند که اگر این رقم را ۳۴ درصد افزایش داده و تقسیم بر تعداد ماه کنیم، هزینه ماهانه این خانوادهها در حال حاضر به پنج میلیون و ۱۲۰ هزار تومان رسیده است.
افزایش بیش از ۴۰ درصدی در سبد معیشت خانوار
اگر نرخ دستمزد کارگران را پس از کسر تورم سالانه محاسبه کنیم، واقعیت تلخی رونمایی می شود، واقعیتی که برای کارگران دردناک است. این در حالی است که طی چند ساله اخیر پس از تورم ناشی از هدفمندی یارانهها، با افزایش قیمتهای ناشی از تحریمها و رشد نرخ ارز مواجه شدیم. اینها همه باعث شد که سبد معیشت خانوار افزایش بیش از ۴۰ درصدی قیمت را تجربه کند.
براساس همین برآوردها نرخ سبد هزینه خانواده کارگری هماکنون بیش از چهارمیلیون تومان تخمین زده شده است. از این رو کارگران با دریافت پایه حقوق دو میلیون تومانی برای جبران مابهالتفاوت هزینه خانوار خود اگر شانس یارشان شود شغلهای دوم و حتی سومی دستوپا میکنند و اگر نه باید به نان بخور و نمیری اکتفا کنند.
هدایت که یک کارمند ساده است درد دلهایی از این اوضاع نابسامان اقتصادی دارد و در این ارتباط می گوید: با این مقدار حقوق و با این تورم افسار گسیخته معجزه است که زندگی میکنیم و دستمان جلوی کسی دراز نیست خودش هنرمندی میخواهد که با دو سر عائله بخواهی زندگی کنی خوب است که تعدادمان بیشتر نیست وگرنه نمیدانم چه بر سرمان میآمد.
او بعدازظهرهایش را هم به مسافرکشی اختصاص داده از کار روزانه او فقط یکی دو ساعت میماند که برای بچهها و خانوادهاش تنها خستگی را به ارمغان میآورد.
نجفی هم کارگری است که وضعیتی مشابه دارد و میگوید: چشممان را به روی خیلی از نیازهایمان بستهایم نیازهایی از قبیل زیارت، تفریحات، ورزش و البسه مازاد را حذف کردیم، تا دخلمان به خرجمان برسد.
یک بررسی سرانگشتی مشخص میکند که طی سالهای اخیر افزایش حداقل دستمزد با نگاهی به مصوبات شورایعالی کار در سنوات گذشته نه تنها هیچگاه افزایش حداقل مزد بر مبنای نرخ تورم واقعی را تعیین نکرده، بلکه به موضوع لزوم تامین معیشت خانوار کارگری هم توجه چندانی نشده است.
کسری درآمد خانواده ها و کاهش مداوم اقلام سبد خرید
گزارش بانک مرکزی نشان میدهد هزینههای سالانه برای خانوادههای پنج نفره در سال ۹۶ کمتر بوده و آنها در سال ۴۴ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان خرج کردهاند. با انجام محاسبات متوجه میشویم خانوادههای پنج نفره که ۱۰ درصد خانوادههای کشور را شامل میشوند، باید ماهانه پنج میلیون تومان درآمد داشته باشند. خانوادههای شش نفره و بالاتر درصد کمی از خانوادهها را تشکیل میدهند.
با این حال محاسبات نشان میدهد در حال حاضر هزینه ماهانه خانوادههای شش نفره چهار میلیون و ۷۸۰ هزار تومان، خانوادههای هفت نفره چهار میلیون و ۲۷۰ هزار تومان، خانوادههای هشت نفره پنج میلیون و ۵۶۰ هزار تومان، خانوادههای ۹ نفره پنج میلیون و ۴۰ هزار تومان و خانوادههای ۱۰ نفره و بیشتر که تنها ۰.۱ درصد خانوادههای کشور را شامل میشوند، چهار میلیون و ۵۳۰ هزار تومان است.
با یک حساب سرانگشتی هم می توان دریافت که میزان کسری درآمد خانواده ها خیلی بیشتر از اقلامی است که می توانند در سبد خریدشان داشته باشند و شاید به همین خاطر است که درصد بیشتری از مردم به نان شب هم محتاج شده اند.
نظر شما