بازار؛ گروه بورس: با شروع مناظره های نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا بازار گمانه زنی ها در خصوص پیروزی هر یک از کاندیداها بر وضعیت اقتصادی ایران حسابی داغ شده است. برخی انتخاب بایدن را درمان مشکلات اقتصادی می دانند. برخی دیگر اما از نابودی اقتصاد کشور در صورت پیروزی ترامپ سخن می گویند. کامران ندری عضو پژوهشکده پولی و بانکی اما نگاه صفر و یکی به این انتخابات ندارد. او به بازار می گوید: در صورت انتخاب نامزد دموکرات انتخابات آمریکا قیمت ها در بازار ارز تحت تاثیر یک شوک خارجی، روند کاهشی به خود می گیرد. این وضعیت را در بازار سکه و تا حدودی خودرو هم به وجود میآید؛ اما نباید منتظر کاهش قیمت تمامی کالاها و خدمات بود. به گفته او، قیمت کالا و خدمات چسبندگی بسیار بالایی به سمت پایین دارند و معمولا بعد از افزایش قیمتها، کاهشی در کار نیست. عضو پژوهشکده پولی و بانکی همچنین تاکید میکند: در صورتی که اگر نتایج انتخابات آمریکا به نفع ما نباشد، قیمت دلار افزایش مییابد. مدتی بعد از این رشد، تعادل در بازارها دوباره برهم میریزد. البته این بار بورس است که باید رشدی متناسب با بهای دلار داشته باشد و دوباره در ماه های پایانی سال شاهد رشد شاخص خواهیم بود.
او همچنین تاکید میکند: صرف نظر از انتخابات آمریکا، امکان رشد بهای دلار در بازارهای کشور همچنان وجود دارد. به گفته ندری، بهای دلار در یک سال گذشته حدود ۳ برابر شده در حالیکه شاخص بورس تقریبا ۴ برابر شده و باید به نوعی تعادل در بازارها ایجاد شود. متن کامل گفتگوی بازار با کامران ندری عضو پژوهشکده پولی و بانکی با خبرگزاری بازار را در ادامه میخوانید:
همه مشکلات فعلی اقتصاد ناشی تحریمهای اقتصادی علیه ایران نیست که انتظار داشته باشیم با برداشته شدن آنها یا حتی کمتر شدنش، حل و فصل شود. بخش عمده ای از مشکلات امروز ناشی از سیاست گذاریهای داخلی است که متاسفانه عزمی برای اصلاح آن دیده نمی شود
* نیمه اول نخست امسال در شرایطی به پایان رسید که نرخ تورم نقطهای شهریور به ۳۴.۴ درصد اعلام شد. قیمت دلار به پایان شهریور به حدود ۲۷ هزار تومان و سکه هم ۱۳.۳ میلیون تومان رسیده بود. با توجه به وضعیت نامساعد بازارها در ۳ هفته ابتدایی مهر، پیش بینی میکنید که شرایط اقتصادی در نیمه دوم امسال سخت تر شود؟
شرایط اقتصادی کشور تا حدودی به انتخابات آمریکا بستگی دارد. این احتمال وجود دارد با انتخاب بایدن تغییرهایی در صادرات نفت به وجود بیاید و کمی از مشکلات موجود در نقل و انتقال پول برطرف شود. در این حالت احتمالا درآمدهای ارزی کشور بیشتر شده و نرخ ارز کمی کاهش خواهد یافت.
در انتخابات آمریکا اگر نتیجه ای که دلخواه ماست، حاصل شود، اتفاقاتی مثبتی را در بهای ارز در کشور شاهد خواهیم بود. متناسب با کاهش بهای دلار، بهای طلا هم تا حدودی کاهش پیدا میکند. این روند کاهشی را تا حدودی در بازارهایی همچون خودرو هم شاهد خواهیم بود. اما باید توجه داشت که کاهش بهای دلار نمی تواند قیمت کالا و خدماتی را که گران شده را به حالت قبلی خود بازگرداند
* با توجه به اینکه بخشی از مشکلات کشور ناشی از سیاست گذاریهای داخلی است، این شوک خارجی به اندازه کافی قدرتمند است میتواند شرایط اقتصاد ایران را کاملا عوض کند؟
اما باید توجه داشت که همه مشکلات فعلی اقتصاد ناشی تحریمهای اقتصادی علیه ایران نیست که انتظار داشته باشیم با برداشته شدن آنها یا حتی کمتر شدنش، حل و فصل شود. بخش عمده ای از مشکلات امروز ناشی از سیاست گذاریهای داخلی است که متاسفانه عزمی برای اصلاح آن دیده نمی شود. در انتخابات آمریکا اگر نتیجه ای که دلخواه ماست، حاصل شود، اتفاقاتی مثبتی را در بهای ارز در کشور شاهد خواهیم بود. متناسب با کاهش بهای دلار، بهای طلا هم تا حدودی کاهش پیدا میکند. این روند کاهشی را تا حدودی در بازارهایی همچون خودرو هم شاهد خواهیم بود. اما باید توجه داشت که کاهش بهای دلار نمی تواند قیمت کالا و خدماتی را که گران شده را به حالت قبلی خود بازگرداند.
*چرا تاثیر پذیری قیمتها از رشد قیمت ارز تا این اندازه سریع اتفاق میافتد، اما هیچ گاه متناسب با کاهش بهای ارز، هیچ ارزانی در کشور رخ نمی دهد؟
این اتفاق دو دلیل اصلی دارد. به خاطر اینکه اینکه لنگر تورم در اقتصاد کشور ما بهای ارز است. به عبارت دیگر هرگاه نرخ ارز به ثبات برسد، از ثبات در اقتصاد کشور حکایت میکند. اما دلیل دوم ناشی از چسبندگی رو به پایین قیمت کالا و خدمات از بهای ارز است. در واقع اینطور است که وقتی قیمت کالا و خدماتی بالا رفت خیلی راحت کاهش پیدا نمی کند. این چسبندگی را در بازارهایی همچون سهام و ارز به مراتب کمتر است. با این اوصاف پیش بینی میشود که در نیمه دوم سال شرایط بهتری نداشته باشیم. نگاهی به تجربه سالهای گذشته نشان میدهد که در نیمه نخست سال بازارهای مختلف ثبات بیشتری را داشته و در نیمه دوم شرایط بازارها به مراتب بدتر میشود.
اگر نتایج انتخابات آمریکا به نفع ما نباشد شاهد رشد قیمت دلار در کشور خواهیم بود. مدتی بعد از این رشد، تعادل در بازارها دوباره برهم میریزد. بعد از اینکه بازدهی دلار از بورس سبقت گرفت، بازار سرمایه روند روبه رشد خود را آغاز میکند و شاهد رشد شاخص بورس در ماه های پایانی سالخواهیم بود. در واقع این بار نرخ ارز است که موجب رشد قیمتها در بازار سرمایه میشود
* سوال اینجاست که اگر دونالد ترامپ در انتخابات آمریکا موفق شود، چه سرنوشتی در انتظار بازارهای ایران خواهد بود؟
اگر نتایج انتخابات آمریکا به نفع ما نباشد شاهد رشد قیمت دلار در کشور خواهیم بود. مدتی بعد از این رشد، تعادل در بازارها دوباره برهم میریزد البته این بار به نفع دلار. به عبارت دیگر بعد از اینکه بازدهی قیمت دلار از بورس سبقت گرفت، بازار سرمایه روند روبه رشد خود را آغاز میکند و شاهد رشد شاخص بورس در ماه های پایانی سال خواهیم بود. در واقع این بار نرخ ارز است که موجب رشد قیمتها در بازار سرمایه میشود.
بخش عمده ای از افزایشی که در بازار ارز و مسکن و خودرو مشاهده میکنیم ناشی از افزایش لجام گسیخته قیمتها در بازار سرمایه بوده است
* شاخص بورس که تا مرز ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار واحد رشد کرده بود، حالا به حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار واحد افت کرده است. این آمارها نشان میدهد که با وجود رشد قیمت دلار، ارزش بازار سرمایه در دو ماه گذشته نه تنها رشد نکرده بلکه به شدت هم ریزشی بوده است. دلیل این رفتار متفاوت چیست؟
ما برعکس این اتفاق را در کشور شاهد بودیم. در واقع رشد ارزش بازار سرمایه در ماههای گذشته بود که منجر به افزایش بهای دلار و طلا شد. بعد از اینکه قیمت سهام به سقف خود رسید، سرمایه گذاران در بورس، سرمایههای خود را از این بازار خارج کرده و شروع به سرمایه گذاری در بازارهای دیگر کردند. بررسی قیمتها نشان میدهد که بهای دلار در مدت مشابه سال گذشته حدود ۱۱ هزار و ۵۰۰ تومان بوده است. در واقع در یک سال گذشته بهای دلار حدود ۳ برابر شده است. در حالیکه شاخص از حدود ۳۵۰ هزار واحد حالا به یک میلیون و ۵۰۰ هزار تا رسیده است. در واقع شاخص بورس در یک سال گذشته حدود ۴ برابر شده است. اگر کسی که پارسال وارد بازار شده، همین امروز هم از بازار خارج شود، سرمایه اش ۴ برابر شده است.
این اعداد به خوبی نشان میدهد که دلار هنوز به اندازه سهام رشد نکرده است. به همین دلیل سهامداران بورس ترجیح میدهند که سهام خود را فروخته و داراییهایی مثل ارز و سکه و خودرو را بخرند. به باور من بخش عمده ای از افزایشی که در بازار ارز و مسکن و خودرو مشاهده میکنیم ناشی از افزایش لجام گسیخته قیمتها در بازار سرمایه بوده است.
بعد از اینکه قیمت سهام به سقف خود رسید، سرمایه گذاران در بورس، سرمایههای خود را از این بازار خارج کرده و شروع به سرمایه گذاری در بازارهای دیگر کردند. بررسی قیمتها نشان میدهد که بهای دلار در یک سال گذشته تقریبا ۳ برابر شده در حالیکه شاخص بورس تنها ۴ برابر شده است
* با توجه به اینکه دلار رشد کمتری را نسبت به بازار سرمایه داشته، روند افزایشی بهای ارز بازهم ادامه خواهد داشت؟
رشد قیمتها تا آنچا ادامه پیدا میکند که بازارها به تعادل برسند. برای ایجاد تعادل دو راه بیشتر وجود ندارد. راه اول این است که ریزش شاخص همچنان ادامه پیدا کند. اما از آنجاییکه دولت با وارد کردن حقوقیها و بانکها به بورس میخواهد به صورت دستوری شاخص را بالا نگه دارد، بعید میدانم که تعادل در بازارها از محل ریزش شاخص حاصل شود. اما راه دوم برای ایجاد تعادل، رشد قیمتها در بازار ارز و سکه و خودرو و سایر بازارهاست که گزینه محتملتری است.
* یعنی اگر رشدهای وحشتناک بازار سرمایه نبود، تورم کالاهای مختلف در بازار تا این اندازه پیش نرفته بود؟
هرچند که رشد بازار سرمایه مهم ترین عوامل اصلی افزایش قیمتها محسوب میشود اما نمی توان تاثیر عواملی همچون رشد نقدینگی، کسری بودجه، استقراض مدام دولت از بانک مرکزی را در افزایش بهای تورم نادیده گرفت. البته اگر قیمت دلار به اندازه کافی بالا برود دیگر اثر تورمی بازار سرمایه روی آن متوقف میشود و بعد از آن فاکتورهایی همچون نرخ رشد نقدینگی اثر خود را روی تورم نشان خواهد داد.
نظر شما