بازار: رونمایی معامله قرن از سوی ترامپ رئیس جمهور آمریکا و بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی در حالی رخ داد که ترامپ درگیر استیضاح بود و نتانیاهو در حال محاکمه است.
بر این اساس یکی از اهداف این طرح فرافکنی جهانیان از مسائل داخلی این کشورها بود. جدا از این مسأله رونمایی از این طرح که به ابتکار «جرد کوشنر» داماد ترامپ عملیاتی شد و مشورتهایی نیز با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس صورت گرفت نشان از همراهی برخی کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی در خصوص این طرح است.
اما این طرح به عنوان یک طرح اقتصادی مطرح است و آنگونه که ترامپ در سخنرانی رونمایی از طرح مدعی شد قرار است فلسطینی ها را به لحاظ اقتصادی توانمند سازد. اما آیا این طرح قادر است مردم فلسطین را توانمند سازد یا به فقر بیشتر و اتکای اقتصادی بیشتر آنها به رژیم صهیونیستی منجر خواهد شد؟
در واقع معامله قرن شامل سرمایهگذاری به صورت وام و قرض در فلسطین، اردن، مصر و لبنان به ارزش ۵۰ میلیارد دلار است و در عوض فلسطینیها را مجبور به چشمپوشیهای اجحافآمیز در مقابل سرمایهگذاریها و پول میکند
در واقع معامله قرن شامل سرمایهگذاری به صورت وام و قرض در فلسطین، اردن، مصر و لبنان به ارزش ۵۰ میلیارد دلار است و در عوض فلسطینیها را مجبور به چشمپوشیهای اجحافآمیز در پروندههای قدس، آوارگان و مرزهای سال ۱۹۶۷ در مقابل سرمایهگذاریها و پول میکند.
شاکله کلی طرح به صورتی است که به اصطلاح کشور مستقل فلسطینی برآمده از این طرح کاملا در داخل رژیم صهیونیستی محصور خواهد شد و نوار غزه هم با اجازه مصر با دنیای بیرون ارتباط دارد.
جزئیات این طرح برای مردم عادی فلسطین که از بیکاری گسترده، سطح رفاه پایین، عدم ارتباط با دنیای خارج، کمبود برق و آب آشامیدنی مناسب، مشکلات بهداشتی و خدماتی و آموزشی و ضعف ساختارهای زیربنایی رنج میبرند، به زعم طراحان آن می تواند وسوسه کننده باشد.
مطابق معامله قرن کرانه باختری کاملا در اراضی اشغالی محضور شده است و تنها راه ارتباطی آن با اردن از طریق دو پل است. به عبارت دیگر دره رود اردن نیز در اختیار اسرائیل است. کرانه باختری که مطابق طرح دو دولتی و اراضی ۱۹۶۷ با اردن و بحر المیت دارای مرز بود در این طرح هیچ گونه مرزی ندارد.
هم مرز بودن با بحر المیت که یک دریای توریستی است می توانست برای مردم فلسطین درآمد توریستی داشته باشد که در عمل این موضوع منتفی است
هم مرز بودن با بحر المیت که یک دریای توریستی است می توانست برای مردم فلسطین درآمد توریستی داشته باشد که در عمل این موضوع منتفی است. بخشی از ساحل بحر المیت از سوی اردن برای استفاده توریستی فلسطینیان اختصاص داده خواهد شد. یعنی فلسطینیان برای سفر توریستی فقط قادر خواهند بود به آن بخش از ساحل بروند.
همچنین بر اساس این طرح کرانه باختری با تونل یا بر اساس برخی اخبار به وسیله یک پل با ارتفاع ۳۰ متر از سطح زمین به نوار غزه متصل می شود. این بدان معناست که بر خلاف آنچه تاکنون دولت خودگردان فلسطینی تبلیغ کرده، در معامله قرن، جدا کردن کرانه باختری از نوار غزه به طوری که اولی در کنترل اسرائیل بماند و دومی به مرکزیت کشور فلسطینی تبدیل شود، پیشبینی نشده و این دو منطقه قرار است جغرافیای واحدی را تشکیل دهند.
همچنین شهرکهای صهیونیست نشین بعد از مرزهای ۱۹۶۷ نیز این کرانه را تبدیل به مجمع الجزایری کرده که رفت و آمد فلسطینیان را بیش از پیش سخت و دشوار کرده است. حتی شهرکهای اسرائیلی داخل فلسطین برآمده از این طرح نیز در اختیار اسرائیل است و ارتش رژیم صهیونیستی برای ورود به آنجا مختار است. اینها به معنای سخت شدن تردد فلسطینیان در کرانه باختری از یک سو و تردد آنها به اراضی اشغالی جهت کار از سوی دیگر است.
بر اساس معامله قرن همچنین کانونهای شهرک سازی کماکان تحت تسلط رژیم صهیونیستی باقی خواهند ماند و شهرکهای جدا افتاده نیز به آنها ملحق خواهند شد و مساحت کانونهای شهرکی تا رسیدن به شهرکهای جداافتاده گسترش مییابد.
وضعیت اقتصادی نوار غزه هم وضعیت بغرنجی خواهد شد و استقلال اقتصادی به هیچ عنوان نخواهد داشت
وضعیت اقتصادی نوار غزه هم وضعیت بغرنجی خواهد شد و استقلال اقتصادی به هیچ عنوان نخواهد داشت. در معامله قرن ۷۰ درصد از کرانه باختری(اراضی ۶۷) به فلسطینیان داده شده و به جای ۳۰ درصد آن دو بخش به نوار غزه که مساحت آن ۳۰ درصد غصب شده در کرانه باختری هم نیست به فلسطینیان داده شده است.
این دو ناحیه، نواحی صنعتی و کشاورزی هستند و به وسیله نواری به هم متصل هستند و هیچ مرزی هم با مصر نخواهند داشت. نوار غزه کنونی هم با مصر از طریق گذرگاه رفح مرز دارد که کنترل آن در اختیار مصر است و با اینکه با دریای مدیترانه ساحل دارد ولی اجازه تأسیس بندر نخواهد داشت و از منابع انرژی مدیترانه نیز بعید است سهمی به آنها تعلق گیرد.
هنوز الحاق این دو بخش که قرار است به جای ۳۰ درصد کرانه باختری به فلسطینیان داده شود نیز در هاله ای از ابهام قرار دارد.
از سوی دیگر اعلام شده بر اساس معامله قرن مصر با هدف ایجاد کارخانه، فرودگاه و اماکنی برای مبادلات تجاری و کشاورزی اراضی را به فلسطین میدهد (بدون اجازه سکونت).
مرزهای نوار غزه برای تجارت جهانی از طریق گذرگاههای رژیم صهیونیستی و مصری باز و همچنین بازار غزه با کرانه باختری گشوده و همچنین این اقدام از طریق دریا انجام میشود.
مطابق این طرح، در طول پنج سال، بندر دریایی و فرودگاهی برای فلسطین جدید احداث خواهد شد و تا آن زمان، فلسطینیها از فرودگاهها و بنادر رژیم صهیونیستی استفاده خواهند کرد.
همچنین مرزهای میان فلسطین جدید و سرزمینهای اشغالی برای عبور و مرور شهروندان و کالاها باز می ماند.
بر این اساس مطابق معامله قرن اگر فلسطینیها هم منطقهای را در دست داشته باشند صرفاً به عنوان منطقه خودمختار است نه دولتی با حاکمیت مستقل، روابط خارجی و ارتش هم ندارد. بر این اساس فلسطین اساساً به عنوان کشور مستقل مطرح نخواهد بود که بتواند روابط اقتصادی و تجارت خارجی مستقلی داشته باشد. این شبه کشور از لحاظ اقتصادی متکی به رژیم صهیونیستی و مصر خواهد بود.
این در حالی است که برای نمونه بدانیم دریای مدیترانه تا چه اندازه به لحاظ منابع انرژی حائز اهمیت است.
غنی ترین منابع گازی دریای مدیترانه در بخش شرقی آن قرار دارد که مرزهای آبی مشترک ترکیه، سوریه، لبنان، فلسطین (فلسطین اشغالی و غزه)، مصر و قبرس است
غنی ترین منابع گازی دریای مدیترانه در بخش شرقی آن قرار دارد که مرزهای آبی مشترک ترکیه، سوریه، لبنان، فلسطین (فلسطین اشغالی و غزه)، مصر و قبرس است. بنا به گزارش های آماری سازمان زمین شناسی آمریکا در سال ۲۰۱۰ منطقه شرقی مدیترانه با داشتن حداقل ۱۲۲ و حداکثر ۲۲۷ تریلیون متر مکعب گاز طبیعی قابل استخراج پنجمین منطقه برخوردار از این منبع انرژی در دنیا است. همچنین ذخایر نفتی این منطقه حداقل ۱.۷ و حداکثر ۳.۷ میلیارد بشکه برآورد شده است.
امروز ۱۳ میدان گاز طبیعی در سواحل و آب های منطقه ای فلسطین اشغالی (اسرائیل) و نوار غزه وجود دارد که عبارتند از: ۱ـ دو میدان تمار ۱ و تمار ۲ در غرب بندر حیفا در شمال غربی فلسطین اشغالی ۲ـ دو میدان لویاتان ۱ و لویاتان ۲ در غرب یافا. ۳ـ میدان سارا در غرب نتانیا. ۴ـ میدان میرا در غرب نتانیا. ۵ـ میدان ماری در نزدیکی نوار غزه. ۶ـ میدان شمن در ۱۶ کیلومتری شهر اسدود در جنوب فلسطین اشغالی. ۷ـ میدان کاریش در غرب حیفا. ۸ـ میدان تانین در ۱۲۰ کیلومتری سواحل شمالی فلسطین اشغالی (اسرائیل). ۹ـ میدان دولفین در ۱۱۰ کیلومتری سواحل شهر حیفا. ۱۰ـ میدان دالیت در ۴۰ کیلومتری میدان تامر. ۱۱ـ میدان نوح (یا نوا) در سواحل نوار غزه در نزدیکی عسقلان. ۱۲ـ میدان شمشون واقع در ۹۲ کیلومتری شهر عسقلان در جنوب فلسطین اشغالی.
علاوه بر میادین گازی یاد شده، هنوز مناطق دیگری در منطقه اقتصادی دریایی فلسطین اشغالی قرار دارد که عملیات اکتشافی در آن ها صورت نمی گیرد و رژیم صهیونیستی از سال ۲۰۱۰ از صدور مجوز برای کشف میادین گازی جدید خودداری کرده است. هم اکنون ۴۰ مجوز اکتشاف گاز صادر شده است که تنها ۶۵ درصد از منطقه اقتصادی دریایی فلسطین اشغالی را پوشش می دهد.
تعدادی از شرکت های بزرگ در جهان در شرق دریای مدیترانه بین قبرس، مصر و فلسطین اشغالی مشغول اکتشاف و استخراج گاز هستند. بارزترین آن ها شرکت ایتالیایی ENI در مصر و قبرس، شرکت فرانسوی ،Total در قبرس و ائتلاف شرکت آمریکایی «نوبل انرژی» و شرکت اسرائیلی دیلیک است که میادین گازی در فلسطین اشغالی را در انحصار خود دارند. هم اکنون کار اکتشاف و استخراج گاز در میادین فلسطین اشغالی در انحصار شرکت آمریکایی نوبل انرژی و شرکت اسرائیلی دیلیک است.
در این میان، فلسطین نیز با توجه به داشتن پیوند به مناطق ویژه اقتصادی در دریای مدیترانه، در صدد حمایت از حقوق خود شده و سعی دارد از منابع طبیعی که در قلمرو مرزهای دریایی فلسطین استخراج می شود، بی نصیب نماند. البته فلسطین با کشورهای اسرائیل، مصر و قبرس مرز دریایی مشترک دارد و بایستی در هر پروژه اقتصادی که از این پهنه بگذرد سهم داشته باشد. البته این امر از سوی رژیم صهیونیستی نادیده گرفته شده است.
نظر شما