۳۰ آذر ۱۳۹۸ - ۱۳:۰۴
ضرورت تکمیل زنجیره تولید محصولات کشاورزی در شرق استان سمنان
یادداشت؛

ضرورت تکمیل زنجیره تولید محصولات کشاورزی در شرق استان سمنان

سمنان - یکی از مسائلی که می‌تواند درزمینهٔ توسعه اقتصادی شرق استان سمنان مثمر ثمر باشد، تکمیل زنجیره تولید است موضوعی که به‌واسطه توانمندی‌های موجود در این منطقه می‌بایست در زمره اولویت‌ها قرار گیرد.

خبرگزاری بازار – پدرام حکیم: استان سمنان را در یک تقسیم‌بندی سنتی ازلحاظ اقتصادی به دو حیطه شرق و غرب تقسیم کرده‌اند. تقسیم‌بندی که از غرب به‌عنوان قطب صنعتی و از شرق به‌عنوان قطب کشاورزی یاد می‌کند دلیل آن نیز استقرار بیش از ۷۵ درصد صنایع در شهرهای غرب استان سمنان و ۱۴درصد آن‌ها در شاهرود و میامی است.

این تقسیم‌بندی بر روی سکه صنعت مشکلی ندارد اما بر روی سکه کشاورزی چرا. ابتدا باید گفت اصلاً شاهرود و میامی را نباید قطب نامید وقتی ما سخن از قطب می‌کنیم درواقع از یک تولید وسیع، برند سازی، زنجیره تولید، مزیت‌های اقتصادی و سرمایه‌گذاری و ... سخن می‌گوییم اما کدام‌یک از آنان در شاهرود و میامی وجود دارد!

شهرستان‌هایی که تولید گندمشان روی‌هم اندازه نصف گندم تولیدی یک شهرستان کوچک در استان گلستان مانند کردکوی یا مینودشت نمی‌شود کجا قطب کشاورزی هستند! آن‌هم در این‌همه خشک‌سالی و کم‌آبی موجود... درنتیجه باید گفت تقسیم‌بندی شرق و غرب استان اساساً بی‌معنی است و همین تقسیم‌بندی سنتی اشتباه و معنی‌دار نیز سبب شده تا شاهرود و میامی از ده‌ها فرصت سرمایه‌گذاری اقتصادی محروم بمانند و شاهد بیکاری وسیع در این منطقه باشیم.

شاهرود و میامی قطب کشاورزی می‌شود مگر اینکه به نکاتی چون تکمیل زنجیره تولید و مزیت از زمین تا مغازه‌ای که در تهران قرار دارد بپردازیم که نخستین راه آن برنامه‌ریزی برای برند سازی است. زمانی محصولات کشاورزی موفق می‌شوند که برند شوند مانند انار ساوه، پسته رفسنجان، زعفران قائن، انگور تاکستان و ... اما کدام محصول شاهرود را خارج از استان با برند این شهرستان می‌شناسند؟

پس درنتیجه برند سازی اولین مرحله است که از آن محروم هستیم، موضوع بعد اینکه ما باید بدانیم در کدام محصولات مزیت داریم و در کدام محصولات خیر؛ ۴۰ سال است که کشاورزان شاهرود هرسال یک محصول را می‌کارند آن محصول سال آتی زیاد می‌شود و درنتیجه ارزان پس سال بعد به سراغ دیگر محصول می‌روند درحالی‌که نه یک برنامه واحدی برای الگوی کشت در شاهرود و میامی وجود دارد و نه اصلاً عزمی از طرف دولتمردان که این زنجیره را تکمیل کند.

درنتیجه تا اینجا دریافتیم که نه می‌دانیم مزیتمان بر چه محصولی است و نه توانسته‌ایم آن را برندسازی کنیم. سومین ایراد این است که ما حتی هنوز نمی‌دانیم قرار است چه نیازی از کشور یا جامعه یا همین استان خودمان را پوشش دهیم تا صرفاً به سمت کاشتن آن برویم برای مثال امروزه اهمیت گیاهان دارویی درک شده است اما چقدر در این زمینه حرکت کرده‌ایم؟

چهارمین ایراد اینجا است که ما مزیت‌های اقتصادی را نمی‌شناسیم مزیت اقتصادی یعنی در میامی گندم و چغندرقند به‌خوبی و با ارزان‌ترین قیمت به عمل می‌آید اما مثلاً کاشت زیتون خیر؛ ما می‌توانیم با شهرستانی که برعکس زیتون در آن ارزان تمام می‌شود قرارداد بسته و به آن‌ها چغندرقند بدیم و بجایش زیتون بگیریم یعنی ما نیاز آن‌ها را تأمین و آن‌ها نیاز ما را برطرف کنند این یعنی مزیت اقتصادی در بخش کشاورزی اما امروز چه اتفاقی در این زمینه رخ‌داده است؟ در بیارجمند که خشک‌ترین جای استان است کسی آب ندارد تا بخورد دو هزار متر آن‌سوتر شخصی هندوانه می‌کارد که برای هر کیلوگرمش مقدار بسیار زیادی آب با ارزش و کم یاب را هدر می‌دهد.

درنتیجه تا زمانی که این حلقه‌های زنجیره تولید را به هم متصل نکنیم نمی‌توانیم شاهد اتفاقات خوبی درزمینهٔ توسعه اقتصادی در شاهرود و میامی باشیم. مرز هوایی و بین‌المللی شدن اتفاق میمون و مبارکی بود که با پیگیری حسینی شاهرودی نماینده شهرستان‌های میامی و شاهرود و همت و همراهی مردم ایجاد شد، اما باید در نظر داشت که ما باید از کف شروع کنیم و بعد به فکر برندینگ و حمل‌ونقل لذا این امر اهتمام بیشتر مسئولان را می‌طلبد.

اما باید چه کرد؟ ابتدا باید برنامه‌ای میان‌مدت و بلندمدت برای کنترل و مدیریت آب در شاهرود و میامی نوشت چراکه اگر آب نبود تمام مباحث بالا را باید به زباله‌دان انداخت، دوم باید دید اولاً شاهرود درزمینهٔ کشاورزی و تولیدات این حوزه چه دارایی‌هایی دارد و چه مزیت‌هایی را می‌تواند جواب دهد و سوم برای پوشش کشاورزی هیدروپونیک برنامه عملی داد تا بعد بتوانیم درزمینهٔ برند سازی محصولاتمان موفق عمل کنیم آنگاه است که می‌توانیم توقع داشته باشیم تا شرکت‌های بازرگانی و صادراتی و ... محصولاتمان را با بهره‌گیری از ظرفیت مرز هوایی صادر کنند.

تا آن زمان اما باید گفت شاهرود و میامی حتی یک شرکت بازرگانی محصولات کشاورزی ندارند. یک تعاونی صادرات محور هم ندارند. این شهرستان‌های حتی یک برند عرضه محصولات کشاورزی ندارند و یک فرد شاهرودی که انگور را به پاکستان و روسیه و دیگر کشورها صادر می‌کند آن را لبه درستی بسته‌بندی نمی‌کند و این نشان می‌دهد که اصلاً اهمیت بسته‌بندی، سورت بندی و تبلیغات را نمی‌دانیم. از آن بدتر اما اینکه ما ارتباط تنگاتنگی بین علم و تحقیقات با کشاورزان هم نداریم و حتی از داشتن یک مشاور مالی مرتبط هم محروم هستیم.

کد خبر: ۴۵۵

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha