۲۲ شهریور ۱۳۹۹ - ۰۹:۰۹
تماس‌های مکرر با مسئولان اقتصادی کار دست بازار سرمایه داد!
آقابزرگی در گفتگو با بازار:

تماس‌های مکرر با مسئولان اقتصادی کار دست بازار سرمایه داد!

آقابزرگی یکی از صاحب‌ نظران بازار سرمایه، از خروج شخصی از بازار سرمایه سخن گفت که حضور آن به نفع بازار و منافع سرمایه‌گذاران در این بازار بود.

گروه بورس: بازار؛ در مورد دلایل اصلاح و تداوم دوران اصلاح تحلیل‌های متعددی عنوان شده که نه می‌توان آن‌ها را رد کرد و نه می‌توان این تحلیل‌ها را تایید کرد. بیشتر فعالان بازار سرمایه و همچنین صاحب نظران بازار بورس از آینده روشن بازار سرمایه سخن می‌گویند، آن‌ها بر این باورند که بازار سرمایه ایران جوان است و هنوز به پختگی لازم نرسیده بنابراین کمی صبر، تحمل و آموزش نیاز است که این بازار به پختگی لازم برسد.

آقابزرگی یکی از صاحب‌ نظران بازار سرمایه بدون اینکه نامی ببرد، از خروج شخصی از بازار سرمایه سخن گفت که حضور آن به نفع بازار و منافع سرمایه‌گذاران در این بازار بود. شخصی که به خاطر تفاوت دیدگاه با مسئولان اقتصادی از بازار رفت.

آنچه در ادامه می‌خوانید گفتگوی بازار با دکتر فردین آقابزرگی کارشناس بازار سرمایه است که بیشتر یک نوع بررسی جامعه شناسی و تاریخی است تا تحلیل وضعیت کنونی بازار سرمایه.

*با توجه به ورود سهامداران تازه وارد، سوالات زیادی  در این دوران از شما پرسیده شده است، کدام سوال بیش از همه شما را جذب کرده است؟
شاید حدود ۲۵ سال پیش می‌شنیدیم که افرادی که آشنایی کامل با بازار سرمایه نداشتند زمانی که برای خرید سهام هجوم می‌آوردند می‌گفتند که می‌خواهیم بورس بخریم، من اخیرا در سال ۹۹ جمله‌ای از یک شخص شنیدم که برای خودم جالب و تعجب برانگیز بود. یک سرمایه‌گذاری که به نظر می‌رسید زیاد هم وارد نیست به شرکت ما مراجعه کرد و جستجو می‌کرد که این حبابی که می‌گویند چیست، من می‌خواهم حباب بخرم، خیلی از آن تعریف می‌کنند و من همین گونه ماندم که اینقدر سطح تبلیغات ما وسیع شده  و در مورد حباب بورس سخن گفته شده که ایشان آمده بود سهام حباب بخرد.

یا اینکه چند وقت پیش(قبل از دوران اصلاح بازار)  در صدا و سیما نشستی داشتیم  و این برای من جالب بود که از ابتدای درب ورودی صدا و سیما تا خود استدیو تمامی همکاران، دست‌اندرکاران و مجریان سوالشان این بود که ما باید چه زمانی از بورس خارج شویم و این در حقیقت یک کنجکاوی عمیقی را نشان می‌داد و آنقدر وسعت داشت که این تردید  در همه سوالاتی که از من می‌کردند مشهود بود و همه حسشان این بود که در یک تاریخی بازار ریزش دارد.

*احتمال زیاد از شما سوال زیاد می‌شود که کدام سهام را خریداری کنیم و یا چه زمانی از بازار خارج شوم، این نوع برخورد سهامداران تازه وارد را شما چگونه تحلیل می‌کنید؟
اگر از توجیه پذیری سرمایه گذاری بخواهیم نگاه کنیم سوال بسیار منطقی و بجا، این است که کدام صنعت یا کدام رشته از شرکت‌ها می‌تواند کماکان با اقبال روبه رو باشند؟ به نظر یکی از پاسخ‌های مناسبی که می‌توان به این سوال داد این است که ببینیم که در برابر تهدیدهای که به اقتصاد و بازار سرمایه ما وارد می‌شود کدام یک از تهدیدها به نوعی می‌تواند تبدیل به فرصت شود.  در حال حاضر به واسطه تحریم‌ها صادرات نفت به عنوان ماده خام با محدودیت‌های زیادی به صورت ناخواسته روبه رو شده است. اگر تا پیش از این دولت یا به عبارتی شرکت نفت این ماده را به صورت خام صادر می‌کرد الان همین ماده را در اختیار پالایشگاه‌ها و یا صنایع تبدیلی جهت ارزش افزوده قرار می دهد و این یعنی توان تبدیل تهدید به فرصت برای کشور.

آمارهای رسمی حکایت از این دارند که حداقل ۷۰۰هزار میلیارد تومان طرح‌های نیمه تمام دولتی وجود دارد  در حالی که یکی از مکان‌های خوب و کم هزینه برای تامین مالی این طرح‌ها بازار سرمایه است و می‌تواند به شکل‌های مختلف مانند افزایش سرمایه از محل مطالبات آورده نقدی، افزایش سرمایه از طریق صرف سهام  و سلب حق تقدم صورت بگیرد.

*با توجه به ریسک‌پذیر بودن بازار سرمایه بیشترین مراجعه کننده به شما از لحاظ سنی کدام طیف هستند؟
از لحاظ سنی شاید بتوان گفت در دوره حاضر با توجه به افزایش شاخص بورس و افزایش سطح عمومی قیمت‌ها در چهار ماهه اول سال، خوشبختانه اکثر فعالان و متقاضیان در این عرصه  قشر جوان هستند که بخشی از آن ناشی از این باشد که در اقتصاد خود به خود یک اشتغالی صورت می‌گیرد به عبارت ساده‌تر قشر جوان که بیشتر به دنبال شغل و همچنین فعالیت‌های اقتصادی هستند با توجه به خبر بازدهی بازار سرمایه به کل کشور، از این بازار بیشتر استقبال کردند  و کسانی که تا حدودی میان سال و کهنسال باشند به جهت گریز از میزان ریسکی که باید متحمل شوند کمتر مورد علاقه آن‌ها بوده است.

تناسبی بین بازار اولیه و ثانویه نیست

*آیا تناسبی بین رشد بازار اولیه و بازار ثانویه یا همان بورس وجود دارد؟
بورس جزو یکی از مقوله‌ها و بخش‌هایی است که در محاسبات تولید ناخالص ملی کشور مد نظر قرار می‌گیرد و به نوعی اشتغال زایی دارد البته این را باید اشاره کنیم که فلسفه بازار سرمایه و بورس تامین مالی بنگاه‌های اقتصادی با کمترین هزینه به منظور تجهیز و استفاده این منابع برای طرح‌ها توسعه است. معاملاتی که در بازار ثانویه انجام می‌شود، شادابی، طراوت و انگیزه  ورود مستقیم پول از جانب سرمایه گذار به شرکت‌ها و بنگاه‌ها را فراهم می‌کند.

بر اساس یک آمار اجمالی از سال ۹۴ تا ۹۸ اندازه حجم معاملات بازار اولیه ما از ۲۲ هزار میلیارد تومان در سال ۹۴ به ۳۰ هزار میلیارد تومان در سال ۹۸ رسیده است که شاید کمتر از ۱۵ تا ۲۰ درصد رشد داشته است در حالی که اندازه بازار ثانویه یا بورس در سال  ۹۴، حدود ۳۰۰هزار میلیارد تومان بود که در سال ۹۸ این رقم به ۷هزار ۴۰۰هزار میلیارد تومان رسیده و از نظر حجم معاملات از عددی حدودا نزدیک به  ۶۰ تا ۷۰ هزار میلیارد تومان در سال ۹۴ به ۱هزار و ۱۰۰هزار میلیارد تومان در سال ۹۸ رسیده است در نتیجه تناسب بازار اولیه و ثانویه نشان می‌دهد که ما در حقیقت به نوعی آثار ورود نقدینگی را به صورت پیش فعال در بازار ثانویه مشاهده می‌کنیم، در حالی که بنگاه‌های اقتصادی نصیبی از افزایش معاملات در بازار ثانویه به اندازه‌ای که بازار سرمایه رشد کرده، نبرده‌اندو نشان می دهد که نقدینگی و عدم توجه به رسالت و ساز و کار بازار سرمایه که تجهیز منابع برای بنگاه‌های اقتصادی از دلایل آن است.

شاید یکی از تبعات متمرکز شدن بر روی بازار ثانویه آثار انتقال انتظارات تورمی از بازار سرمایه به سایر بازارها باشد.  در سنوات گذشته  شاید از افزایش قیمت طلا، مسکن، ارز و غیره تورم خود ساخته شکل می‌گرفت اما الان این ابهام و نکته به وجود آمده که خود بازار سرمایه سبب ایجاد انتظار تورمی می‌شود به این شکل که قدرت خرید یک سرمایه گذار از ابتدای ماه تا انتهای ماه بدون ایجاد هیچ ارزش افزوده‌ای دو برابر می‌شود و این افزایش امکان خرید این شخص را برای خرید یا ایجاد تقاضا به سایر محصولات افزایش دهد. قدرت خرید بدون پشتوانه سبب افزایش نقدینگی غیر متناسب با رشد و بنیه اقتصاد می‌شود و این یعنی تورم.

آمارها رسمی حکایت از این دارند که حداقل ۷۰۰هزار میلیارد تومان طرح‌ها نیمه تمام دولتی وجود دارد  در حالی که یکی از مکان‌ها خوب و کم هزینه برای تامین مالی این طرح‌ها بازار سرمایه است که می‌تواند به شکل‌های مختلف مانند افزایش سرمایه از محل مطالبات آورده نقدی، افزایش سرمایه از طریق صرف سهام  و سلب حق تقدم صورت بگیرد. همچنین طبق آمار، بخش خصوصی تا این لحظه ۵۰۰هزار  میلیارد تومان طرح نیمه تمام دارد و دلیل متوقف بودن آن، عدم تامین منابع برای اجرای طرح‌ها است درحالی که این میزان رشد در بازار سرمایه ما می‌تواند کمک به تامین مالی این شرکت‌ها بکند. سیاست‌ها ما در قابل عدم تناسب بازار ثانویه و اولیه می‌تواند در این راستا باشد، بخشی از این نقدینگی را واقعا به سمت بازار اولیه سوق بدهیم.

*از نظر شما اخراج یا استعفای کدام شخص از بازار بورس سبب لطمه به این بازار شد؟
یکی از نکاتی که برای من هم جالب بود و الان به یک خاطره تبدیل شده، یکی از مسئولین وقت سازمان بورس در سه سال گذشته بعد از تماس‌ها که با مسئولین اقتصادی داشتند و نقطه نظراتی که ایشان به منظور پیشگیری از رشد شتابان قیمت سهام و شاخصها اعلام می‌کردند سبب خروج آن از بورس شد و شاید یکی از نکاتی که در جریان این مصاحبه گفته شود لزوم حفظ مقام ناظر است. در آن مقطع شخصی که خارج شد صرفا دارای دیدگاه بلند مدت در بازار سرمایه بود، همچنین  حفظ و صیانت از منافع سرمایه‌گذاران را می‌دید، اما عدم تطبیق دیدگاهش با مقام‌های بالا دستی سبب شد که دیگر ادامه فعالیت ندهد.

کد خبر: ۴۰٬۸۵۳

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha