جایگاه بازار با الهام از زیست سلولی

محمدشهاب، بازار:  میتوان با کمک آرایه تشبیه و الهام گیری از طبیعت، DNA را سیاست، و سلول را نیز هم چون یک جامعه در نظر گرفت و از طریق الهام گیری از قوانین زیست مولکولی جایگاه بازار در علم اقتصاد را بیان کرد. قوانین شیمی وجود تمایلات اتم ها و مولکول ها است که سبب به وجود آمدن واکنش شیمیایی میشود. قوانین زیست سلولی لزوماً قوانین شیمی را دنبال نمی کند همان طور که جامعه با داشتن صاحبان سیاست درست؛ میتواند به عرضه و تقاضا فرصت برای مدیریت اقتصاد از طریق تعریف و اعمال و نظارت درست قوانین حمایتی در توضیح تغییرات قیمت و منحصر شدن راه درمان به عرضه و تقاضا، ندهد. بدن اجازه واکنش شیمیایی در برخورد هر مولکول به مولکول هایی که تحت مدیریت هسته سلولی ای به نام DNA هستند نمی دهد این در حالی است که در طبیعت واکنش های شیمیایی به صورت طبیعی به وفور می تواند شکل گرفته و انجام شود. مساله این است که قوانین شیمی که منجر به ایجاد واکنش شیمیایی میشود در درون مجموعه ای که تحت مدیریت است و مدیریت خود را از طریق تولید سلول های مورد نیاز انجام میدهد متفاوت استفاده میشود.

DNA سوار بر قوانین شیمی:

DNA ، واکنش شیمیایی انرژی زا متابولیسم سولی را تایید می کند تا انرژی برای انجام کار سلولی فراهم باشد. DNA از طریق واکنش شیمیایی انرژی زا واکنش های شیمیایی مورد نیاز خود برای انجام کار و فعالیت سلولی را تامین می کند به طور مثال برای هضم غذا یک سلول جانوری از واکنش شیمیایی انرژی زا استفاده می کند تا آنزیم های گوارشی بسازد و یا برای ترمیم بافت های آسیب دیده سلول های پروتئین ای ساخته و برای ترمیم بافت های آسیب دیده مورد استفاده قرار بگیرد.  

آیا قوانین شیمی نادرست وضع شده است؟

قوانین شیمی در جای خودش خوب است. آب به عنوان حیاتی ترین ماده ترین بر اساس قوانین شیمی شکل گرفته است. در عین آنکه در درون بدن یک جاندار قوانین شیمی حکم فرمایی نمی کند در غیر این صورت میتوان انتظار هر نوع واکنش شیمیایی و هر نوع بی ثباتی در ظاهر و رفتار یک موجود زنده شاهد بود. یکی از قوانین شیمی ترجیح اتم ها به پر شدن تعداد الکترون ها در آخرین ترین مدار الکترونی خود است. اگر اتم هیدروژن تمایل نداشت مدار اول خود را با گرفتن یا به اشتراک گذاشتن یک الکترون پر کند و یا اتم اکسیژن تمایل نداشت با گرفتن یا به اشتراک گذاشتن دو الکترون مدار سوم الکترونی خود را کامل کند یک مولکول آب ایجاد نمیشود و اگر قانون جاذبه بین بار مثبت و منفی نبود و مولکول آب قطبی نبود ابر مولکول آب شکل نمی گرفت و آبی که قابل رویت باشد دیده نمیشد. بنابراین حیات مدیون قوانین شیمی است در عین آنکه این DNA است که برای یک موجود زنده تعیین میکند چه استفاده از قوانین شیمی برده شود چه واکنشی انجام شود چه واکنشی انجام نشود و اگر واکنشی صلاح می داند که انجام شود تعداد دفعات انجام آن واکنش چقدر باشد(در اقتصاد هم همین است این دولت است که از عرضه و تقاضا متوجه میشود چه جایی را باید مورد حمایت قرار میداد که آنرا مورد حمایت قرار نداده است).

اقتصاد و مکانزیم عرضه و تقاضا:

قوانین بازار در جامعه ای بدون سیاست، قیمت را بر اساس (یا بهتر بگوییم به نام) مکانیزم عرضه و تقاضا تغییر می دهد در حالی که در جامعه ای با سیاست قوانین اقتصاد حمایتی بر قوانین بازار میتواند سوار شود. واژه میتواند اشاره به عوامل ساقط کننده سیاست از ماهیت خود (به مثابه عوامل ساقط کننده DNA از هویت خود) در سوار شدن بر قوانین بازار از طریق اهمال در تعریف و اعمال و نظارت درست به علت وجود اهداف اقتصادی برای صاحبان سیاست دارد. چند نکته اینجا مورد توجه است:

۱- برقرار بودن قوانین بازار و سخن از اصلاح اقتصاد بر اساس قوانین بازار به مثابه عدم وجود سیاست در جامعه یا همان سیاست آفت خورده در پیوند با اهداف اقتصادی است.

۲- منظور از سوار شدن به قوانین بازار ساقط کردن قوانین بازار از طریق تعریف و اعمال و نظارت درست اقتصاد حمایتی به منظور حمایت از اقتصاد است.

۳- منظور از قوانین بازار تغییرات قمیت بر اساس(یا بهتر بگویم به نام) مکانیزم عرضه و تقاضا است.  

نتیجه گیری:

ممکن است در یک جامعه دولت و سیاست وجود داشته باشد ولی در عین حال مساله آن جامعه تغییرات قیمت، و توضیح دهنده آن قوانین بازار باشد. این مساله نشان از وجود یک ایراد در سیاست است ایرادی که یا از غلبه قدرت گروه مقابل بر سیاست یا آلوده شدن سیاست (به اهداف اقتصادی) میتواند حکایت کند.