به گزارش بازار، ابراهیم درویش، نویسنده و پژوهشگر سیاسی در گفتوگو با شبکه العهد هشدار داد که جهان امروز در برابر طرحی «اختاپوسی» از سوی رژیم اسرائیل در دریای سرخ و شاخ آفریقا قرار گرفته است.
به گفته او، کنترل بر دریاها به ضرورتی در جنگهای سلطهطلبانه تبدیل شده و اشغالگر اسرائیلی با هدف خارج کردن بنادر از مدار خدمت، به ضربه زدن به زیرساختهای دریایی روی آورده است.
درویش افزود که «ایالات متحده و دستپروردهاش اسرائیل در پی تجزیه و تضعیف کشورهای جهان بدون استثناء هستند و جامعه جهانی با خطر "هیولای صهیونیستی" مواجه است؛ خطری که اگر مهار نشود، بهتدریج رشد کرده و تهدیدی جدی برای آینده جهان خواهد بود».
طی سالهای اخیر، رژیم صهیونیستی نشان داده که به دنبال نفوذ در مسیرهای دریایی حیاتی است. دریای سرخ بهعنوان گذرگاه راهبردی میان آسیا، آفریقا و اروپا، برای تلآویو اهمیت ویژهای دارد. این مسیر نه تنها به کانال سوئز و مدیترانه متصل میشود، بلکه شریان حیاتی تجارت جهانی و انرژی است.
فتنهانگیزی در سومالی سومالی
به دلیل موقعیت ژئوپلیتیک در خلیج عدن و نزدیکی به بابالمندب، همواره مورد توجه قدرتهای خارجی بوده است. گزارشها نشان میدهد که اسرائیل با استفاده از روابط غیررسمی و شبکههای امنیتی، در بیثباتی این کشور نقش داشته تا مسیرهای دریایی را تحت کنترل خود درآورد.
نقش امارات در یمن و سودان
امارات متحده عربی بهعنوان متحد نزدیک اسرائیل، در جنگ یمن حضوری فعال داشته و کنترل برخی بنادر جنوبی یمن را در دست گرفته است. همچنین در سودان، پس از عادیسازی روابط خارطوم با تلآویو، همکاریهای امنیتی و نظامی میان دو طرف افزایش یافته است. این اقدامات به گفته تحلیلگران، بخشی از پروژه مشترک اسرائیل و امارات برای نفوذ در شاخ آفریقا و دریای سرخ است.
ضربه به بنادر و زیرساختهای دریایی
درویش بهدرستی اشاره میکند که اشغالگر اسرائیلی به دنبال ضربه زدن به بنادر است. نمونههای مشابه در یمن و سودان نشان میدهد که بنادر استراتژیک مانند عدن و پورتسودان همواره در معرض فشار و تهدید قرار دارند. هدف از این اقدامات، خارج کردن این نقاط حیاتی از خدمت و ایجاد وابستگی به مسیرهای تحت کنترل آمریکا و اسرائیل است.
پروژه تجزیه و بیثباتسازی
ایالات متحده و اسرائیل در هماهنگی با برخی متحدان منطقهای، به دنبال تجزیه و تضعیف دولتهای مستقل هستند. این سیاست در سومالی، سودان و یمن بهوضوح دیده میشود؛ کشورهایی که با بحرانهای داخلی و فشار خارجی دستوپنجه نرم میکنند.
در سالهای اخیر، بحرانهای تجزیهطلبانه و جنگهای داخلی در غرب آسیا و شمال آفریقا بیش از آنکه ناشی از اختلافات داخلی باشند، نتیجه دخالتهای خارجیاند. امارات در این روند نقش محوری داشته و با حمایت از گروههای مسلح و جداییطلب در کشورهایی چون لیبی، یمن، سودان و سومالی دولتهای مرکزی را تضعیف کرده است.این سیاستها با راهبرد اسرائیل همسو هستند؛ راهبردی که تجزیه کشورهای بزرگ عربی، تسلط بر گذرگاههای دریایی و ایجاد واحدهای ضعیف و متخاصم را دنبال میکند. نتیجه آن نیز مشخص است؛ بیثباتی دائمی، فروپاشی نهادهای ملی و کاهش توان منطقه برای مقابله با تهدیدهای خارجی و حمایت از قضیه فلسطین.




نظر شما