بازار؛ گروه بین الملل: در حالی که نبرد در خطوط تماس ظاهراً در وضعیت فرسایشی تثبیت شده، روسیه جبههای تازه گشوده است: ریلها. سلسله حملات اخیر به مسیر کییف–کوول–لهستان، گلوگاه اصلی انتقال تسلیحات غرب و صادرات حیاتی غلات، نشان میدهد کرملین به جای تخریب یکباره، راهبرد «اختلال پیوسته» را انتخاب کرده است.
از انهدام قطار باری تا هدفگیری پل و سپس آسیبزدن به تعمیرگاه لوکوموتیو، مجموعهای از ضربات به چشم میخورد که طی چند روز رخ داده و همگی یک پیام مشترک دارند: جنگ از جغرافیای اوکراین فراتر رفته و به زیرساختهای اتصال آن با اروپا رسیده است.
این مسیر نهتنها ستون فقرات صادرات اوکراین، بلکه محور ارتباطی ناتو با کییف است. هر اختلال روی این ریل، هم درآمد دولت اوکراین را میکاهد و هم هزینههای لجستیکی اروپا را بالا میبرد.
هدف روسیه از این الگوی حملات چیست؟
روسیه در حال اجرای یک استراتژی چندلایه است:
۱. هدف کوتاهمدت: کندکردن جریان تسلیحات: حتی چند روز تأخیر در انتقال سیستمهای پدافندی و مهمات میتواند موازنه تاکتیکی در جبهه را تغییر دهد.
۲. هدف میانمدت: فرسایش اقتصادی اوکراین: حملونقل غله و کالا، شریان حیاتی ارزآوری اوکراین است. افزایش هزینه بیمه، تغییر مسیرها و کاهش ظرفیت انتقال، اقتصاد اوکراین را دچار فشار پایدار میکند.
۳. هدف بلندمدت: ارسال پیام سیاسی به اروپا: مسکو میخواهد بگوید: هرچه بیشتر در جنگ مداخله کنید، هزینه آن در خاک خودتان ظاهر میشود. نه با حمله مستقیم، بلکه با ضربهزدن به مسیرهایی که اروپا برای تداوم حمایت از اوکراین به آن متکی است.
سناریوهای محتمل در مرحله بعدی (۶ ماه آینده)
بر مبنای چنین دیدگاهی پنج سناریوی مختلف را می توان در شش ماه آینده در نظر گرفت:
سناریوی اول: گسترش حملات روسیه به شبکههای فرعی: روسیه ممکن است هدفگیری را از مسیر اصلی کییف–کوول به خطوط پشتیبان مانند خط ریونی–لوبلین و مسیر لفیو–یاورو تسری دهد. این کار ظرفیت تعمیر و جایگزینی اوکراین را محدودتر میکند. پیامد این حملات افزایش ۲۰ تا ۴۰ درصدی هزینه حملونقل برای اوکراین و فشار بیشتر بر ذخایر ارزی است.
سناریوی دوم: ورود پهپادهای دوربرد روسیه برای حملات عمیقتر: اگر مسکو از پهپادهای لانست ارتقایافته یا پهپادهای بالارده با برد بیش از ۱۰۰۰ کیلومتر استفاده کند، حتی نقاط نزدیک مرز لهستان نیز ممکن است در تیررس قرار گیرند. در نتیجه این اتفاق نگرانی امنیتی در شرق اروپا گسترش می یابد و ناتو تلاش خواهد کرد در دفاع نقطهای از زیرساختهای اوکراین نقش پررنگ تری برعهده بگیرد.
سناریوی سوم: واکنش سختتر اروپا – تشکیل سپر لجستیکی اوکراین: اروپا ممکن است بستهای شامل سامانههای پدافندی اختصاصی برای مسیرهای ریلی فعال کند، بودجه فوری برای تعمیرات سریع تصویب کند و کریدورهای دریای بالتیک را گسترش دهد. این رویداد موجب پایداری بیشتر مسیرهای انتقال تسلیحات خواهد شد اما تنش با روسیه را بیشتر می کند.
سناریوی چهارم: فشار اقتصادی اروپا بر روسیه: اتحادیه اروپا ممکن است بهصورت هدفمند صنایع ریلی، حملونقل و شرکتهای انرژی مرتبط با تأمین مالی ارتش روسیه را هدف قرار دهد. این سناریو هزینه جنگ برای روسیه را افزایش می دهد ولی پاسخ متقابل مسکو را نیز به دنبال خواهد داشت.
سناریوی پنجم: حرکت جنگ به سمت جنگ ارادهها: اگر روسیه بتواند اتصال اوکراین به اروپا را بیثبات کند، ممکن است اروپاییها در سال ۲۰۲۵ با پرسشهای داخلی مواجه شوند: آیا ادامه حمایت از اوکراین ارزش هزینههای روبهافزایش را دارد؟ پیامد این وضعیت فرسایش تدریجی اجماع اروپایی خواهد بود، که برای روسیه یک پیروزی راهبردی محسوب میشود.
درمجموع به نظر می رسد جنگ در حال ورود به مرحلهای است که در آن زیرساخت، مهمتر از میدان نبرد شده است. حملات روسیه بخشی از استراتژی بزرگتر برای افزایش هزینههای جنگ برای اوکراین و اروپا است. این روند، اگر تداوم یابد، میتواند موازنه سیاسی و اقتصادی در اتحادیه اروپا را تغییر دهد و جنگ را از شکل نظامی به شکل نبرد زیرساخت و ارادههای سیاسی تبدیل کند.




نظر شما