۲۴ آذر ۱۴۰۴ - ۲۲:۳۹
جدایی در مقابل عادی‌سازی: نقش اسرائیل در جنوب یمن چیست؟

جدایی در مقابل عادی‌سازی: نقش اسرائیل در جنوب یمن چیست؟

در روزهای اخیر، جنوب یمن شاهد تحولات ژئوپلیتیکی مهمی بوده است که چشم‌انداز سیاسی و نظامی کشور را به‌طور محسوسی تحت تأثیر قرار داده است.

به گزارش بازار، این تحولات پس از گسترش نفوذ شورای انتقالی جنوب، با حمایت و پشتیبانی آشکار امارات متحده عربی، بر استان حضرموت و بخش‌های وسیعی از شرق یمن رخ داده و موازنه قدرت را در این مناطق تغییر داده است.

این تحولات منجر به شکل‌گیری واقعیتی سیاسی جدید شده که در آن، شورای انتقالی جنوب به بازیگر مسلط در بخش‌های مهمی از جغرافیای جنوبی و شرقی یمن تبدیل شده است.

با تشدید لفاظی‌های جدایی‌طلبانه شورای انتقالی، که دیگر تمایل خود به بازگرداندن پروژه «دولت جنوب» را پنهان نمی‌کند، پیچیدگی صحنه یمن افزایش یافته است. این پروژه نه‌تنها وحدت داخلی یمن را تهدید می‌کند، بلکه می‌تواند زمینه‌ساز آغاز مرحله‌ای تازه از تنش‌ها در سطح منطقه‌ای باشد.

در ظاهر، تحولات جنوب یمن در چارچوب رقابت نفوذ میان عربستان سعودی و امارات متحده عربی قابل تحلیل است؛ اما تحولات نشان می‌دهد که بازیگر سومی نیز به‌صورت محتاطانه و غیرعلنی در حال رصد و تأثیرگذاری بر روندهاست: رژیم صهیونیستی. تل‌آویو، تقویت روند جدایی‌طلبی در جنوب یمن را فرصتی راهبردی در راستای محاسبات امنیتی خود تلقی می‌کند.

باب‌المندب؛ پیشران اصلی مداخله اسرائیل

افزایش توجه اسرائیل به یمن، از اهمیت راهبردی تنگه باب‌المندب ناشی می‌شود؛ گذرگاهی که یکی از حیاتی‌ترین شریان‌های کشتیرانی جهان به‌شمار می‌رود و ارتباط‌دهنده دریای سرخ با اقیانوس هند است. تل‌آویو هرگونه تهدید بالقوه علیه این گذرگاه را خطری مستقیم برای امنیت اقتصادی و دریایی خود می‌داند و آن را بخشی از معادله تقابل با ایران تلقی می‌کند.

از این منظر، اسرائیل تحولات یمن را نه یک بحران داخلی مستقل، بلکه بخشی جدایی‌ناپذیر از معادله امنیت دریای سرخ و درگیری‌های منطقه‌ای گسترده‌تر می‌بیند؛ رویکردی که سبب شده نقش آن به‌تدریج از یک ناظر خاموش به یک بازیگر اثرگذار تغییر یابد.

استراتژی اسرائیل در یمن؛ مقابله با حوثی‌ها ها در درجه اول

از زمان آغاز جنگ غزه در اکتبر ۲۰۲۳، جبهه یمن به یکی از پیچیده‌ترین میدان‌های تقابل برای اسرائیل تبدیل شده است. حملات موشکی و پهپادی حوثی‌ها و هدف قرار دادن کشتی‌های مرتبط با اسرائیل در دریای سرخ، این جبهه را به یک چالش امنیتی فعال و حل‌نشده برای تل‌آویو بدل کرده است.

در این چارچوب، مداخله اسرائیل در پرونده یمن بخشی از مواجهه همه‌جانبه با ایران ارزیابی می‌شود. بر اساس این رویکرد، اسرائیل از دو مسیر موازی عمل کرده است: نخست، اقدام نظامی مستقیم علیه حوثی‌ها؛ و دوم، تلاش برای خنثی‌سازی راهبردی آن‌ها از طریق تقویت موقعیت شورای انتقالی جنوب و کاهش دسترسی حوثی‌ها به ساحل و مسیرهای دریایی.

جدایی در مقابل عادی‌سازی: یک تغییر اساسی در استراتژی

با امضای توافق‌نامه‌های ابراهیم و گسترش همکاری میان امارات و اسرائیل، تل‌آویو از مسیر ابوظبی وارد معادله یمن شد و به یکی از حامیان اعلام‌نشده شورای انتقالی جنوب تبدیل گردید. این حمایت با تمرکز بر امنیت دریای سرخ، باب‌المندب و بنادر دارای اهمیت راهبردی صورت گرفته است.

در این چارچوب، اظهارات عیدروس الزبیدی درباره احتمال عادی‌سازی روابط با اسرائیل در صورت تشکیل کشور مستقل جنوبی، نشان‌دهنده پیوند مستقیم پروژه جدایی با بازتعریف سیاست خارجی جنوب یمن است. گزارش‌ها از تماس‌های مستقیم میان شورای انتقالی و مقامات اسرائیلی نیز این مسیر را تقویت می‌کند.

پیامدهای منطقه‌ای

سناریوی جدایی جنوب یمن، در صورت تحقق، می‌تواند منجر به انزوای حوثی‌ها در شمال و محدود شدن دسترسی آن‌ها به دریای سرخ شود؛ موضوعی که یک دستاورد راهبردی برای اسرائیل تلقی می‌شود. در عین حال، اختلافات در اردوگاه مخالفان حوثی‌ها ممکن است در کوتاه‌مدت به افزایش قدرت مانور سیاسی و نظامی این گروه منجر شود.

در سطح منطقه‌ای، تشدید تحرکات جدایی‌طلبانه و احتمال گسترش نفوذ اسرائیل در دریای سرخ، نگرانی جدی کشورهای همجوار یمن، به‌ویژه عربستان سعودی و مصر، را برانگیخته است؛ چرا که کنترل بر این آبراه‌های حیاتی می‌تواند توازن امنیتی منطقه را به‌طور بنیادین دگرگون کند.

کد خبر: ۳۸۲٬۷۰۷

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha