بازار؛ گروه استانها: تحولات پرشتاب جهان در سالهای اخیر، پارادایم قدرت و ثروت را تغییر داده است؛ اگر دیروز «نفت» و «سرمایه فیزیکی» موتور محرک اقتصاد جهانی بود، امروز «داده»، «الگوریتم» و «توان محاسباتی» به سرمایههای راهبردی و تعیینکننده جایگاه ملتها تبدیل شدهاند. هوش مصنوعی دیگر یک موضوع علمی انتزاعی یا مختص فیلمهای علمی-تخیلی نیست، بلکه به «پیشران اصلی توسعه» و یکی از مهمترین شاخصهای قدرت ملی در نظم نوین جهانی بدل شده است.
در چنین شرایطی، پرسش بنیادین این است که ایران چگونه میتواند از این موج فناوری برای جهش اقتصادی و حل چالشهای دیرینهای همچون بهرهوری پایین، ناترازی انرژی و مدیریت بحران بهره ببرد و همزمان از تهدیدات امنیتی و فرهنگی آن مصون بماند؟
در یادداشت زیر، سید مهدی قریشی، مدرس دانشگاه تهران، ضمن واکاوی دقیق فرصتهای راهبردی هوش مصنوعی در بخشهای کلیدی کشور، به تبیین مخاطرات ناشی از فقدان قانونگذاری و وابستگی به سرویسهای خارجی پرداخته و نقشهی راهی را مبتنی بر همکاری دولت، دانشگاه و بخش خصوصی برای تحقق حکمرانی دادهمحور ترسیم میکند که این یادداشت بدین شرح است:
تحولات چند سال اخیر نشان داده است که هوش مصنوعی در حال تبدیلشدن به «پیشران اصلی توسعه» در جهان است؛ فناوریای که مرزهای علم، اقتصاد، فرهنگ و حکمرانی را دگرگون کرده و به یکی از مهمترین میدانهای رقابت ژئوپلیتیک کشورها تبدیل شده است. اگر در گذشته اقتصاد جهان بر پایه نفت یا سرمایه فیزیکی میچرخید، امروز داده، الگوریتم و توان محاسباتی به سرمایههای راهبردی تبدیل شدهاند. کشورها در حال ورود به مرحلهای هستند که در آن، «سطح بهرهمندی از هوش مصنوعی» به یکی از شاخصهای اصلی قدرت ملی تبدیل میشود. از این منظر، پرسش اصلی پیشروی ما این است که هوش مصنوعی تا چه حد میتواند به فرصتی برای پیشرفت کشور تبدیل شود و چگونه میتوان از تبدیل آن به تهدید جلوگیری کرد؟ پاسخ به این پرسش، نیازمند شناخت دقیق سه موضوع کلیدی یعنی ظرفیتها، مخاطرات و الزامات سیاستگذاری این فناوری است و بدون چنین شناختی، امکان اتخاذ تصمیمات مؤثر وجود نخواهد داشت.
الف- ظرفیتهای راهبردی هوش مصنوعی برای توسعه کشور
سلامت؛ از تشخیص هوشمند تا مدیریت نظام سلامت
در حوزه سلامت، هوش مصنوعی دیگر یک ایده آیندهنگرانه نیست، بلکه «واقعیت امروز» نظامهای درمانی است.
در بسیاری کشورها، تشخیص بیماریهایی مثل سرطان پوست، تومورهای مغزی یا مشکلات قلبی توسط الگوریتمهای هوش مصنوعی تا ۲۰ درصد دقیقتر از تشخیص انسانی گزارش شده است. اکنون نزدیک به نیمی از سیستمهای تشخیصی ارتقایافته بر پایه یادگیری ماشین فعالیت میکنند. برای ایران نیز هوش مصنوعی در نظام سلامت سه کارکرد کلیدی دارد که عبارتند از تشخیص سریع و دقیق، بهینهسازی منابع و رفع نابرابری دسترسی.
ایران برای عبور از محدودیتهای اقتصادی، بیش از هر زمان دیگر نیازمند افزایش بهرهوری است. هوش مصنوعی دقیقاً در نقطهای میتواند اثرگذار باشد که اقتصاد به چابکی و تصمیمگیری دقیق نیاز دارد
آنچنان که مشخص است در بسیاری از کشورها، سامانههای هوشیار با تحلیل تصاویر پزشکی توانستهاند خطای تشخیصی را کاهش دهند و زمان تشخیص را کوتاه کنند. برای ایران، که با کمبود پزشکان متخصص در برخی استانها مواجه است، استفاده از دستیارهای تشخیصیار، سیستمهای مدیریت پرونده الکترونیک و پیشبینی اپیدمیها میتواند تحولآفرین باشد. این فناوری ظرفیت آن را دارد که هزینههای درمان را کاهش و کیفیت خدمات را بهصورت قابلتوجه افزایش دهد.
آموزش؛ شخصیسازی یادگیری و رفع شکافهای آموزشی
نظام آموزشی ایران با مسائل ساختاری مانند تراکم کلاسها، کمبود معلم متخصص و تفاوت سطح یادگیری دانشآموزان مواجه است. هوش مصنوعی میتواند این چالشها را به فرصت تبدیل کند. ابزارهای یادگیری هوشمند قادرند سطح توانایی هر دانشآموز را تحلیل کرده و مسیر یادگیری مناسب او را ارائه دهند. این فناوری میتواند عدالت آموزشی را تقویت کرده ،آموزش در مناطق کمبرخوردار را ارتقا دهد و فشار کاری معلمان را کاهش دهد. در واقع، هوش مصنوعی نقطه اتصال آموزش سنتی و نیازهای اقتصاد آینده خواهد بود.
اقتصاد، صنعت و کشاورزی؛ افزایش بهرهوری و ثباتبخشی به تصمیمات
ایران برای عبور از محدودیتهای اقتصادی، بیش از هر زمان دیگر نیازمند افزایش بهرهوری است. هوش مصنوعی دقیقاً در نقطهای میتواند اثرگذار باشد که اقتصاد به چابکی و تصمیمگیری دقیق نیاز دارد.
هوش مصنوعی میتواند از سه طریق کلیدی بر بهرهوری اثر بگذارد:
۱. اتوماسیون هوشمند فرآیندهای صنعتی و کاهش هزینههای تولید
۲. تحلیل دادههای اقتصادی و کاهش خطا در تصمیمگیریهای کلان
۳. بهینهسازی مصرف منابع (بهویژه انرژی و آب)
در کشاورزی، استفاده از الگوریتمهای تحلیل خاک، پایش ماهوارهای، پیشبینی آفات و مدیریت هوشمند مصرف آب میتواند به افزایش تولید و پایداری منابع کمک کند؛ رویکردی که بسیاری کشورها از یک دهه قبل آغاز کردهاند.
رسانه و فرهنگ؛ ارتقای قدرت نرم و مقابله با محتوای مخرب
مهمترین تأثیر هوش مصنوعی در عرصه رسانه ار می توان دوگانه تولید وکنترل محتوا دانست. از یکسو، رسانهها میتوانند با کمک ابزارهای هوشمند، محتوای چندرسانهای با کیفیت بالا و هزینه پایین تولید کنند؛ از سوی دیگر، فناوریهای مبتنی بر هوش مصنوعی امکان تشخیص و رصد شبکههای انتشار شایعات، مقابله با عملیات روانی و تحلیل الگوهای رفتار رسانهای را فراهم میکند. خصوصاً برای کشوری مثل ایران که با جنگ روایتها مواجه است، استفاده از فناوریهای نوین برای تقویت امنیت ادراکی و مقابله با اخبار جعلی یک ضرورت راهبردی است.
مدیریت بحران و حکمرانی؛ پیشبینی، پیشگیری و تصمیمگیری مبتنی بر داده
ایران بهدلیل تنوع اقلیمی و آسیبپذیری در برابر مخاطرات طبیعی، نیازمند «حکمرانی مبتنی بر پیشبینی» است. به عنوان نمونه هوش مصنوعی در مدیریت بحران میتواند نقاط پرخطر سیل را پیشبینی کند، روند فرونشست زمین را رصد کند، الگوهای مصرف انرژی را تحلیل و ناترازیها را هشدار دهد و در بحرانهایی مانند آلودگی هوا یا زلزله، تصمیمات سریعتر و دقیقتر فراهم آورد. این فناوری همچنین در حکمرانی میتواند زمینه شکلگیری «دولت دادهمحور» را ایجاد کند؛ دولتی که تصمیمات خود را بر مبنای دادههای واقعی اتخاذ میکند نه حدس و تجربه شخصی.
ب- تهدیدها و نگرانیهای مرتبط با هوش مصنوعی
امنیت دادهها و حریم خصوصی
فقدان قوانین سختگیرانه در حوزه حفاظت از دادهها، میتواند باعث انتقال اطلاعات حساس شهروندان، بیماران یا کسبوکارها به سرویسهای خارجی شود. انتقال داده یعنی انتقال قدرت؛ و هرگونه بیتوجهی در این حوزه، تهدیدی برای امنیت ملی خواهد بود. بسیاری از سرویسهای جهانی، دادهها را در خارج از کشور ذخیره میکنند. این موضوع میتوانداستقلال کشور را مخدوش کرده و دادههای حیاتی را در معرض سوءاستفاده قرار دهد. به عنوان نمونه دسترسی به داده های کشور می تواند تصمیمگیری های اقتصادی و امنیتی را وابسته به بیگانگان کند.
گرچه هوش مصنوعی میتواند مشاغل جدیدی ایجاد کند، اما بدون برنامهریزی ممکن است در کوتاهمدت، اشتغال برخی حوزهها را تهدید کند و در این میان مشاغل تکراری و ساده بیشترین آسیبپذیری را دارند
تغییر ساختار مشاغل و مخاطرات بیکاری
گرچه هوش مصنوعی میتواند مشاغل جدیدی ایجاد کند، اما بدون برنامهریزی ممکن است در کوتاهمدت، اشتغال برخی حوزهها را تهدید کند و در این میان مشاغل تکراری و ساده بیشترین آسیبپذیری را دارند. البته در مقابل، نیاز به متخصصان داده، تحلیلگران الگوریتم، مهندسان رباتیک و ناظران اخلاقی هوش مصنوعی افزایش خواهد یافت. این نکته حائز اهمیت است که اگر سیاستگذاری مناسبی صورت نگیرد، کشور با شوک نیروی کار مواجه خواهد شد.
انتشار گسترده اخبار جعلی و عمیقنماها
امروزه تولید یک ویدئوی جعلی از یک چهره سیاسی یا هنرمند سرشناس تنها چند دقیقه زمان میبرد و مصادیق زیادی از آن را تاکنون دیده ایم. این فناوری میتواند امنیت روانی جامعه را تهدید کرده و بیاعتمادی عمومی را افزایش دهد. در نبود قوانین و سازوکارهای نظارتی، خطر سوءاستفاده از این فناوری بسیار بالا خواهد بود. بدون قانونگذاری:
• مسئولیت خطاهای ناشی از سیستمهای هوش مصنوعی مشخص نیست؛
• تولید و انتشار محتوای جعلی قابل کنترل نخواهد بود؛
• حقوق کاربران و تولیدکنندگان داده مبهم میماند؛
• و زمینه برای سوءاستفاده، تبعیض الگوریتمی و نقض حریم خصوصی فراهم میشود.
بنابراین، قانونگذاری مهمترین نیاز کشور در حوزه هوش مصنوعی است.
وابستگی فناوری و آسیبپذیری راهبردی
بدون توسعه مدلهای بومی، کشوری مانند ایران وابسته به فناوری خارجی خواهد شد؛ وابستگیای که در صورت تحریم، محدودیت یا تغییر سیاست شرکتهای بزرگ، میتواند آسیبزا باشد. تجربه بسیاری کشورها نشان داده است که زیرساخت هوش مصنوعی باید بومی، امن و پایدار باشد.
ج- الزامات و سیاستهای ضروری برای بهرهبرداری ملی از هوش مصنوعی
هوش مصنوعی تنها زمانی به فرصت تبدیل میشود که پنج رکن همزمان و هماهنگ عمل کنند: دولت، دانشگاه، رسانه، بخش خصوصی و مردم.
دولت باید قانون ملی هوش مصنوعی تدوین و مراکز پردازش و پایگاههای داده ملی ایجاد کند. اولویت قرار دادن حکمرانی داده و همچنین حمایت از شرکتهای دانشبنیان و استارتاپها و نظارت بر تولید محتوای جعلی از دیگر وظایف دولت در زمینه هوش مصنوعی است. در واقع، دولت باید نقش معمار زیرساخت و حافظ امنیت دیجیتال را برعهده بگیرد.
دانشگاهها نیز باید مسیر خود را با تحولات جدید همسو کنند و با راهاندازی رشتهها و گرایشهای نوین، جایگزینی دروس کماثر با مهارتهای عصر دیجیتال، توسعه پژوهشهای مسئلهمحور و مشارکت فعال در پروژههای ملی به ایفای نقش خود در این زمینه بپردازند. در حقیقت کشوری که نیروی انسانی متخصص در حوزه هوش مصنوعی تربیت نکند، از رقابت جهانی عقب خواهد ماند.
در حوزه رسانه نیز وظایفی بر عهده فعالین این عرصه می باشد که شامل تبیین خطرات اخبار جعلی برای مردم ، آموزش روش تشخیص محتوای ساختگی، اطلاعرسانی فرصتهای فناوری و مطالبهگری قانونگذاری و شفافیت می باشد. نقش رسانه در حکمرانی هوش مصنوعی، نقشی زیربنایی و تعیینکننده است.
و اما شاید کلیدی ترین وظایف بر عهده بخش خصوصی است که باید در توسعه محصولات بومی سرمایهگذاری کند، استانداردهای امنیت اطلاعات را رعایت کند، و با دولت و دانشگاه در شکلگیری اکوسیستم نوآوری همکاری داشته باشد.تجربه جهانی نشان میدهد که پیشرفت واقعی در هوش مصنوعی بدون بخش خصوصی امکانپذیر نیست.
مردم ستون اصلی حکمرانی دیجیتال هستند و باید از حداقلهای سواد دیجیتال و هوش مصنوعی برخوردار باشند. استفاده مسئولانه از فناوری، رعایت اخلاق رسانهای و حفاظت از حریم خصوصی، بخشی از مسئولیتهای شهروندی در عصر جدید است.
هوشمندی رهبر معظم انقلاب در خصوص هوش مصنوعی
مقام معظم رهبری در سالهای اخیر بارها بر اهمیت راهبردی هوش مصنوعی تأکید کردهاند. چند محور اساسی در بیان ایشان برجسته است:
۱. ضرورت پیشتازی و نه دنبالهروی
ایشان تصریح کردهاند که ایران باید در میان ده کشور اول جهان در حوزه هوش مصنوعی باشد و عقبماندن از این عرصه به معنای عقبماندن در همه حوزههای توسعه است.
۲. هشدار درباره وابستگی و لزوم استقلال فناوری
رهبر انقلاب بارها نسبت به وابستگی فناوری، نفوذ اطلاعاتی و تسلط شرکتهای خارجی هشدار دادهاند.
رهبر انقلاب تأکید میکنند که مواجهه با فناوری باید فعال باشد، نه منفعل و به سه نکته راهبردی اشاره دارند. اول اینکه وقتکشی و محافظهکاری خطرناک است زیرا دیگران پیش خواهند افتاد
در حوزه هوش مصنوعی نیز تأکید کردهاند که کشور باید مدلهای بومی، زیرساخت پردازشی داخلی و حکمرانی داده ملی داشته باشد. رهبر انقلاب در این زمینه فرموده اند : «امروز هوش مصنوعی با یک شتاب حیرتدهندهای [دارد پیش میرود]... در مسئلهی هوش مصنوعی، بهرهبردار بودن امتیاز نیست؛ این فنّاوری لایههای عمیقی دارد که باید بر آن لایهها مسلّط شد ... اگر به لایههای زیرساختی هوش مصنوعی نرسیم، ممکن است در دنیا آژانسی برای هوش مصنوعی مانند انرژی اتمی تشکیل دهند و مانع پیشرفت کشور شوند. » 06/۰۶/1403
۳. برخورد فعال، راهبردی و آیندهنگر با فناوری هوش مصنوعی
رهبر انقلاب تأکید میکنند که مواجهه با فناوری باید فعال باشد، نه منفعل و به سه نکته راهبردی اشاره دارند. اول اینکه وقتکشی و محافظهکاری خطرناک است زیرا دیگران پیش خواهند افتاد. دوم؛ حاکمیت باید قوانین و مقررات نوین متناسب با تحول هوش مصنوعی وضع کند. ایشان میفرمایند: « قانون صریح باید باشد… ابزارها باید متناسب با زمان انتخاب شود».02/۰3/1402 و در نهایت اینکه هوش مصنوعی ابعاد جدیدی از قدرت، رقابت و حتی جنگ ایجاد میکند: «تفاوت جنگ در دوران هوش مصنوعی یک جور دیگر است… ولی هست.» 06/۰۶/1403 این سخن نشان میدهد که آینده امنیت، دفاع، رسانه، اقتصاد و جامعه بدون مهار و تسلط بر هوش مصنوعی قابل تصور نیست.
در خاتمه باید در نظر داشت که هوش مصنوعی همانند یک موتور عظیم است که اگر برنامه و راننده نداشته باشد، میتواند خطرآفرین شود؛ اما اگر درست هدایت گردد، میتواند قطار توسعه کشور را سالها جلو بیندازد. در هر صورت چه بپذیریم یا نپذیریم هوش مصنوعی بزرگترین فرصت توسعه برای ایران در دهههای آینده است ؛ اما این فرصت تنها با سیاستگذاری دقیق، تربیت نیروی انسانی، زیرساخت بومی و نظارت اخلاقی به ثمر خواهد نشست. اگر این حوزه بهصورت رهاشده پیش رود، تهدیدهای آن میتواند بهسرعت بر فرصتها غلبه کند. جهان به سمت حکمرانی هوشمند حرکت کرده و انتخاب پیشروی ما روشن است؛ یا هوش مصنوعی را به خدمت توسعه ملی بگیریم، یا در آیندهای نزدیک، از رقابت جهانی عقب بمانیم.



نظر شما