بازار؛گروه بورس: یکی از بهترین گزینهها برای نگهداری پول، حفظ ارزش پول و همچنین بی نصیب نبودن از سود مورد انتظاری هر سرمایه گذاری، بازار سرمایه است. این جمله را فردین آقابزرگی میگوید که هم سابقه مدیرعاملی کارگزاری دارد و هم به عنوان مشاور کمک حال سازمان بورس و دولت بوده است. وی در عین حال، از ضرورت حضور مسئولین بازار سرمایه، به عنوان یک نظم دهنده بدون تاثیر سخن می گوید. این گفتگو در روزهای گذشته و متناسب با دغدغه هایی که درباره ریزش بازار وجود داشته، انجام شده است.
*بعد از رشد حدود ۳۰۰درصدی بازار سرمایه از ابتدا سال تا کنون، بازار با یک اصلاح روبه رو شد، اصلاحی که تقریبا حدود ۳ هفته به صورت نوسانی در حال انجام بود، این نگرانی وجود داشت که حجم بالای از نقدینگی از بازار سرمایه به سمت بازارهای موازی حرکت کند، نظر شما در رابطه با وضعیت کنونی بازار چیست؟
به طور خلاصه اگر بخواهیم یک تحلیل از وضعیت کنونی بازار سرمایه داشته باشیم اولین آیتمی که باید به آن بپردازیم بحث نقدینگی ۲هزار ۷۰۰هزار میلیارد تومانی است که بسیار پر وزن و نسبت به تولید ناخالص ما نسبت خیلی بالای را تشکیل میدهد. به خصوص که این میزان نقدینگی در گذشته به مراتب بیش از اندازه و حجم بازار سرمایه و اقتصاد ما بوده اما الان بالغ بر ۹ هزار و ۴۰۰ هزار میلیارد تومان ارزش بازار بورس و فرابورس است. در مقایسه با این میزان از حجم نقدینگی که بر اساس آمار و ارقام رسمی منتشر شده کمتر از ۳۰ درصد از حجم کل بازار ما را این نقدینگی تشکیل میدهد اما کماکان سیاستهای پولی، سیاستهای مالی، اتخاذ تصمیمات مناسب در راستای هدایت نقدینگی به سمت نیروهای مولد اقتصاد که همین حوزه بازار سرمایه باشد باعث شد که با این سطح از اقبال مواجه شدیم و به نوعی از آن حد و حدود متعارف اقتصادی و منطقی خارج شدیم اما در حال حاضر البته به منزله اوور ولیو (بیش از ارزش واقعی) بودن صنایع و شرکتهای ما نمیتوان تلقی کرد ولی به جهت جلوگیری از سرایت و گسیل نقدینگی به سایر بازارهای که بعضا ممکن است آزار دهنده برای اقتصاد ما باشد. مجموع این سیاستها باعث شده که بازار سرمایه با اقبال خوبی روبه رو شود و کماکان این نگرانی وجود دارد که از آن حد و حدود بگذرد و زمانی به اقتضای شرایط اجتناب ناپذیر اقتصاد این نقدینگی بخواهد به شکلی از بازار سرمایه خارج شود و این نگرانی هم وجود دارد که این نقدینگی به کدام بازار و به چه شکلی رخنه خواهد کرد؟ اما من فکر میکنم با بحثهای که امروزه با آن درگیر هستیم مانند ایجاد بورس املاک و یا اتخاذ چنین سیاستهای شاید بتوانیم بخشی از نقدینگی را به سایر بازارها هدایت کنیم.
*چقدر امکان مقایسه بازار امروز با گذشته وجود دارد؟
اساسا بازار فعلی ما نسبت به ۱۰ تا ۵ سال گذشته قابل مقایسه نیست به جهت اینکه عمق بازار ما و حجم معاملات روزانه ۲۵ تا ۳۰ هزار میلیارد تومان معاملات بورس و فرابورس را داریم و این نکات باعث میشود که ما آن ریزش یا تعدیل سریع قیمتها را نداشته باشیم اما و به مرور آن سطح بازدهی که فکر کنم در یکسال گذشته بالغ بر ۳۰۰درصد رشد را تجربه کردیم در شاخص برخی از صنایع و شرکتها، آن ریزش و تعدیل قیمت را به آن شکل نخواهیم داشت اما در مرداد ماه این بازدهی به یک سطح پایینتری نسبت به ابتدای سال ۹۹ و حتی سه ماه پایانی سال ۹۸ تغییر کرده و به نظر من این روش، روش مناسبی است، یعنی اتفاق خوبی افتاد و خود این مقوله یعنی اصلاح جلوگیری میکند از خروج نقدینگی از بازار سهام.
مشابه آن اصل و اساسی که در اقتصاد میگوید که وظیفه اصلی بانک مرکزی حفظ و صیانت از ارزش پول ملی است و بانک مرکزی باید استقلال خود را حفظ کند مشابه همان اصل در همه جای دنیا بازار سرمایه یک مقام ناظری به عنوان رگلاتور نظم دهند
*بازار سرمایه ما هم اکنون در حال تجربه کردن شرایط جدیدی است، مطمئنا با توجه به ورود این میزان از حجم نقدینگی به بازار، یکسری از کمبودها در بازار احساس میشود، به نظر شما اگر بازار بخواهد در روند کاری شرایط بهتری را برای سرمایهگذاران محیا کند باید چه مواردی را رعایت کند؟
مشابه آن اصل و اساسی که در اقتصاد میگوید که وظیفه اصلی بانک مرکزی حفظ و صیانت از ارزش پول ملی است و بانک مرکزی باید استقلال خود را حفظ کند مشابه همان اصل در همه جای دنیا بازار سرمایه یک مقام ناظری به عنوان رگلاتور نظم دهند و قانون گذار ضابط میبایست نظارت خاص خودش را بدون دخالت در فرایند انجام معاملات و یا تاثیرگذاری قابل توجه یا غیر قابل توجه یا بدون هیچ تاثیرگذاری در فرآیند معاملات انجام دهد.
به این مسئله باید دقت کنیم که برخی از مواقع ارکان تصمیم گیر به عنوان مسئولین اقتصادی که به صورت قانونی در جای جای اقتصادی ما با تعاریف مشخص حضور دارند. به عنوان مثال شورای عالی بورس، شورای پول و اعتبار یا اخیرا هم سران سه قوا به عنوان مسئولین اقتصادی اتاق فکر اقتصادی مسئولیتی در سازمان بورس حتی شرکتهای تابعه بورس مانند فرابورس و بورس کالا و انرژی و غیره دارند. به نظر من وظیفه اصلی آنها همانطور که در قانون تعریف شده ایجاد تسهیلات، روان سازی و در حقیقت کمک به نقدشوندگی سرمایه سرمایهگذاران است.
چنان چه اگر مجری سیاستهای انقباضی و یا انبساطی یا هر گونه از سیاستهای اقتصادی در غالب بازار سرمایه از سوی مسئولین اقتصادی باشند، بازار از حالت اصلی خود خارج میشود و ممکن است تبعاتی برای آن ایجاد شود،به عنوان مثال در سالهای گذشته مسئولین عالی رتبه در بازار سرمایه اظهار نظری مبنی بر اینکه که تناسب خاصی بین افزایش قیمت سهمها حتی با شاخص ۴۰۰ هزار ، با متغیرهای اثر گذار بر وضعیت اقتصاد وجود ندارد؛ در صورتی که در حال حاضر با توجه به شرایط پیش آمده و حمایتهای که انجام میشود شاهد هستیم که نظری معکوس دو سال پیش اعلام میکردند و کماکان دلایل و توجیهات اقتصاد و منطقی را به کار میبرند که سرمایهگذاری با این سطح و شاخص توجیه دارد و به نظرم این موضوع نشان دهنده تاثیرپذیری مسئولان بازار سرمایه از سیاستهای کلی اقتصادی کشور است.
*بعد از اصلاح اخیر بازار بورس به نظر میرسد که سهامداران تازه کار از این بازار ترس دارند و در حال خارج شدن از این بازار هستند. آنچه باعث شده که این افراد با هیجان وارد بازار شوند تشویقها و جذابیتهای بود که دولت ایجاد کرد به نظر شما در این مسئله کدام بخش (دولت یا سهامداران تازه کار) سبب نگرانی در بازار سرمایه در دوران اصلاح شده است؟
یکی از بهترین گزینهها برای ذخیره پول و حفظ ارزش پول بی نصیب نبودن از سود مورد انتظاری است که هر سرمایه گذاری به دنبال آن است و یکی از بهترین گزینهها به جهت مختلف مانند قانونمندی، شفایت، متشکل و خود انتظام در فضای اقتصادی خود را نشان داده به خصوص با حمایتهای که شاید بتوان گفت حمایتهای بیدریغ مسئولین اقتصادی دولت از بازار بورس به منظور جلوگیری از ورود نقدینگی به سایر بازارها این شرایط در حال حاضر شرایط محیای است برای ورود سرمایه و سرمایه گذاران به بازار سرمایه، اما برخلاف بازار سرمایه در دنیا هیچ جای در اقتصاد و بازار سرمایه در دنیا را به ندرت و انگشت شمار گیر میآوریم که هر سرمایه گذار بعد از اخذ کد بورسی به طور مستقیم در بازار سرمایه سرمایه گذاری کند این روش، روش پر ریسک و پر خطری است به خصوص برای کسانی که نه تحلیل نه آموزش و نه تجربه مناسبی در این زمینه دارند و هر سرمایه گذاری در کنار بازدهی که دارد یک ریسک هم در کنار آن دارد.
*توصیه شما به سهامداران تازه کار و جدید چیست؟
توصیه به دو بخش کلی میشود انجام داد یک گروهی که تحلیل گر و آموزش دیده هستند و وقت کافی برای تجربه و تحلیلی و ارزیابی قیمت سهام شرکتها و صنایع را دارند این گروه کار خودشان را بلد هستند و هیچ توصیه خاصی نمیشود کرد به هر حال خودشان با تجربه و آموزشی که دیدند یکی از ارکان فعال در حوزه معاملات را همین گروه تشکیل میدهند به نوعی که در روزهای که خرید و فروش صورت میگیرد یک طرف خریدار است یک طرف فروشند و فروشند معتقد است که آن سهم به این قیمت ارزش ندارد و خریدار متقابلا که قیمت این سهم در این نقطه ارزش دارد و معامله انجام میشود.
گروه غیرحرفهای بنا بر عرف بینالمللی میبایست به صورت غیر مستقیم سرمایه گذاری کنند از طریق خرید یونیتهای سرمایه گذاری یا دریافت کد پی ار ایکس سبد گردانی و یا دریافت آفرها و نظرات کارشناسی از متخصصین دارای مجوز رسمی به این شکل وارد بشوند. مطمئنا ریسک سرمایه گذاری آنها در درجه اول مدیریت میشود و به تبع آن به دلیل متخصص بودن گروهی که به نیابت این سرمایه گذاران سرمایه گذار میکنند یک بازدهی شاید کسری از بازدهی کل را دریافت خواهند کرد.
گروه دوم که مخاطب ما هستند توصیه میکنم در حال و فضای که خیلی از سهامها در حد اشباع شده قیمتها قرار داریم در بازار سرمایه و دلایل و توجیهاتی که در بلند مدت بخواهیم بازدهی مناسبی مثل ماههای گذشته انجام دهیم، غیر مستقیم سرمایه گذاری کردن بهترین توصیه به آنها است.
نظر شما