جواد حیران نیا؛ بازار: دولت آمریکا بخش نفت ایران را مشمول قوانین ادعایی «مبارزه با تروریسم» قرار داد و نهادها، اشخاص و نفتکشهای جدیدی را در همین ارتباط به فهرست SDN (فهرست ویژه اشخاص و نهادهای مشخص شده) اضافه کرد. «بیژن نامدار زنگنه»، وزیر نفت جمهوری اسلامی ایران یکی از اشخاصی است که نامش به فهرست مذکور اضافه شده است.
وزارت خزانهداری آمریکا در بیانیهای در این خصوص اعلام کرد «بازیگران کلیدی در بخش نفت ایران» را به دلیل حمایت از نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تحریم کرده است. وزارت خزانهداری آمریکا در این بیانیه تصریح کرده «وزارت نفت ایران»، «شرکت ملی نفتکش ایران» و «شرکت ملی نفت ایران» را به دلیل حمایت از نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مشمول مفاد فرمان اجرایی شماره ۱۳۲۲۴ قرار میدهد.
این فرمان اجرایی روز ۲۳ سپتامبر سال ۲۰۰۱ به امضای «جورج دبلیو بوش»، رئیسجمهور وقت آمریکا رسید و به قوه مجریه این کشور اختیار میدهد اشخاص و نهادهایی را که مطابق با ادعای واشنگتن در «تأمین مالی تروریسم» نقش دارند تحت تحریم قرار دهد.
با وجود این، دولت آمریکا از اختیارات ذیل این فرمان، برای تحریم نهادهای ناهمسو با منافع آمریکا استفاده میکند و به عنوان مثال، «نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» که نقش فعالی در مبارزه با تروریسم داشته را مشمول این فرمان قرار داده است.
وزارت خزانهداری آمریکا در بیانیه روز دوشنبه گفته مقامهای ارشد شرکت ملی نفت و شرکت ملی نفتکش ایران با «رستم قاسمی»، وزیر نفت اسبق ایران همکاری کردهاند. واشنگتن سال ۲۰۱۹ قاسمی را تحت تحریم قرار داده است.
خزانهداری آمریکا گفته نهادها و اشخاصی که تحریم شدهاند، شرکتهای تابعه، مدیران اجرایی یا شرکتهای صوری مرتبط با «وزارت نفت»، «شرکت ملی نفتکش» و «شرکت ملی نفت» بودهاند. مطابق این بیانیه، ۴ نفر از اشخاص تحریمشده نیز در اقدام اخیر ایران برای فروش بنزین به دولت ونزوئلا نقش داشتهاند.
«استیون منوشین»، وزیر خزانهداری آمریکا در بیانیهای مدعی شد: «رژیم ایران، از بخش نفت برای تأمین مالی فعالیتهای بیثباتکننده نیروی قدس سپاه استفاده میکند.»
اسامی اشخاصی که به فهرست SDN اضافه شدند، عبارتند از:
۱- «مسعود کرباسیان»، تبعه ایران، به بهانه ارتباط با شرکت ملی نفت ایران
۲- «محمود مدنیپور»، تبعه ایران، به بهانه ارتباط با شرکت مبیناینترنشنال
۳- «بهزاد محمدی»، تبعه ایران، به بهانه ارتباط با شرکت ملی پتروشیمی
۴- «علیاکبر پورابراهیم»، تبعه ایران، به بهانه ارتباط با «رستم قاسمی»
۵- «علیرضا صدیقآبادی»، تبعه ایران، به بهانه ارتباط با شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران
۶- «نصرالله سردشتی»، تبعه ایران، به بهانه ارتباط با شرکت ملی نفتکش ایران
۷- «بیژن زنگنه»، تبعه ایران، به بهانه ارتباط با وزارت نفت ایران
۸- «ویان زنگنه»، تبعه ایران، به بهانه ارتباط با نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
۱۱ نهادی که در فهرست SDN آمریکا قرار گرفتند عبارتند از:
۱- شرکت ATLANTIC SHIP MANAGEMENT COMPANY ، مستقر در امارات متحده عربی، به بهانه ارتباط با شرکت ملی نفتکش ایران
۲- شرکت ATLAS SHIP MANAGEMENT، مستقر در امارات متحده عربی، به بهانه ارتباط با شرکت ملی نفتکش ایران
۳- پالایشگاه امامخمینی شازند، مستقر در ایران، به بهانه ارتباط با وزارت نفت ایران
۴- شرکت خط لوله و مخابرات نفت ایران، مستقر در ایران، به بهانه ارتباط با وزارت نفت ایران
۵- هلدینگ مبین، مستقر در انگلستان، به بهانه ارتباط با محمود مدنیپور
۶- شرکت ملی مهندسی و ساختمان نفت ایران، مستقر در ایران، به بهانه ارتباط با وزارت نفت ایران
۷- شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران، مستقر در ایران، به بهانه ارتباط با وزارت نفت ایران
۸-شرکت ملی پخش و پالایش فرآوردههای نفتی ایران، مستقر در ایران، به بهانه ارتباط با وزارت نفت ایران
۹- شرکت OMAN FUEL TRADING، مستقر در انگلستان، به بهانه ارتباط با محمود مدنیپور
۱۰- شرکت مبیناینترنشنال، مستقر در امارات، به بهانه ارتباط با شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران
۱۱- وزارت نفت جمهوری اسلامی ایران، مستقر در ایران، به بهانه ارتباط با نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران.
دولت آمریکا علاوه بر تحریم این ۱۱ نهاد و ۸ فرد دو نفتکش تحت پرچم کشورهای دیگر را به بهانه ارتباط با بخش نفت ایران در فهرست تحریم قرار داده است.
نفتکش LONGBOW LAKE تحت پرچم هندوراس و نفتکش WU XIAN تحت پرچم پاناما به بهانه ارتباط با شرکت ملی نفت ایران در فهرست SDN وزارت خزانهداری آمریکا قرار گرفتند.
واشنگتن میگوید با اقدام امروز تمامی املاک و یا سهام املاک تحت تملک اشخاص فوقالذکر در قلمرو سرزمینی ایالات متحده آمریکا مصادره شده و اشخاص آمریکایی از انجام هر گونه مبادله با آنها منع خوهند شد.
این تحریمها در حالی است که «رابرت اوبراین» مشاور امنیت ملی کاخ سفید اخیرا در اظهاراتی عنوان کرد که ایالات متحده تاکنون تحریمهای زیادی علیه ایران و روسیه اعمال کرده است و واشنگتن گزینههای کمتری برای محدودیتهای جدید علیه این دو کشور در اختیار دارد.
اما پرسش محوری این است که این تحریمها با چه اهدافی اعمال می شوند؟
پیش از پاسخ به این پرسش باید دو نکته را در خصوص تحریمهای آمریکا علیه ایران در نظر داشت. موضوع اول تغییر برچسب تحریمهاست. موضوع دوم متنوع کردن افراد و نهادهایی که تحت تحریم قرار می گیرند.
در ادامه به بررسی اهدافی که واشنگتن از دو موضوع مذکور دنبال می کند می پردازیم.
در خصوص موضوع اول باید توجه داشت که آمریکا پس از آنکه از برجام خارج شد تحریمهای عمدتا هسته ای را از ذیل برچسب هسته ای خارج کرده و آنها را ذیل عناوینی چون مبارزه با تروریسم؛ سلاحهای کشتار جمعی و .... قرار داده است.
این تحریمها چند هدف را دنبال میکنند: بستن معدود منافذ مالی موجود در تحریمها که به دولت ایران اجازه کسب درآمد میدهد و بیاثر کردن وعده «جو بایدن»، نامزد حزب دموکرات برای بازگشت به برجام در صورت پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری ماه نوامبر. همچنین ترامپ با اعلام این تحریمها اعلام می کند که کمپین فشار حداکثری علیه ایران را تا آخرین لحظه دنبال می کند.
ترامپ وعده داده بود با خروج از برجام و پیگیری سیاست موسوم به «کارزار فشار حداکثری» ایران را به حضور پای میز مذاکره برای رسیدن به «توافقی بهتر» -به زعم او- مجاب خواهد کرد.
در حالی که بیش از ۲ سال از این وعده میگذرد دولت آمریکا در تحقق این هدف ناکام مانده و به همین دلیل ترامپ به خصوص در آستانه انتخابات ریاستجمهوری ماه نوامبر از سوی گروههای مختلف در آمریکا آماج انتقادات قرار گرفته است.
ترامپ به دنبال این است که در صورت شکست در انتخابات کار را برای بایدن جهت بازگشت به برجام و برداشتن تحریمهای ایران سخت کند. هر چند بایدن هم با وجود این حجم از تحریمها مطمئناً طلب امتیازات بیشتر از ایران خواهد کرد
از سوی دیگر ترامپ به دنبال این است که در صورت شکست در انتخابات کار را برای بایدن جهت بازگشت به برجام و برداشتن تحریمهای ایران سخت کند. هر چند بایدن هم با وجود این حجم از تحریمها مطمئناً طلب امتیازات بیشتر از ایران خواهد کرد.
چند روز پیش روزنامه والاستریتژورنال در این خصوص گزارش داده بود دولت دونالد ترامپ قصد دارد رفع تحریمها علیه ایران را به رفع اختلاف در حوزههای فراتر از توافقات هستهای گره بزند تا دولت یا دولتهای بعدی این کشور نتوانند با بازگشت به برجام این تحریمها را رفع کنند.
این روزنامه روز جمعه به نقل از منابع آگاه گزارش داده بود که کاخ سفید قصد دارد قبل از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، ایران را ذیل قوانین و مجوزهای مربوط به «تروریسم» که بازگرداندن آنها دشوارتر است تحت تحریم قرار دهد.
مقامهای دولت ترامپ نگرانند که بازگشت احتمالی جو بایدن به برجام، تلاشها برای اعمال فشار بر ایران و وادار کردن این کشور به حضور در میز مذاکره برای رسیدن به «توافقی بهتر» را بیثمر خواهد کرد.
باید در نظر داشت تا زمانی که تحریمهای هسته ای علیه ایران ذیل همین عنوان قرار داشت با بازگشت آمریکا به برجام و قبول تعهد در این خصوص به صورت اتوماتیک برداشته می شد. اما تغییر برچسب تحریمهای ایران از ذیل هسته ای به عناوین ادعایی چون مبارزه با تروریسم؛ سلاح کشتار جمعی و ... باعث می شود تا برداشته شدن آن مستلزم گفتگو در خصوص طیف وسیعتری از موضوعات باشد.
به عبارت دیگر برداشته شدن تحریمهای ذیل برچسب تروریسم یا سلاح کشتار جمعی مستلزم این است که با ایران در خصوص این موضوعات گفتگو صورت گیرد. در واقع این نوعی بازی دستگاه سیاستگذاری آمریکاست.
یعنی به فرض آنکه بایدن نیز رئیس جمهور شود و به برجام بازگردد باز هم تعداد محدودی از تحریمها به صورت خودکار برداشته می شوند و تمام تحریمهایی که از برچسب هسته ای خارج شده اند به قوت خود باقی هستند.
«ریچارد نفیو» عضو تیم مذاکرات هسته ای دولت آمریکا و طراح تحریمهای ایران در دولت اوباما در این خصوص می گوید: «عبارت "تحریمهای مرتبط با هستهای" هیچ جایگاه قانونی در قوانین آمریکا ندارد، بلکه فقط در برجام به عنوان یک عبارت هنرمندانه به آن اشاره شده است. گروه بندی کردن و دسته بندی کردن این تحریمها طی سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ خیلی منطقی و عاقلانه به نظر میرسید، اما اگر قرار بر مذاکره بر سر توافقی جدید میان ایران و دولت آتی آمریکا باشد، شاید منطقی تر این است که تعریف تحریمهایی را که ممکن است حذف شوند، گسترده تر و فراگیرتر کرد. این حقیقت را نیز باید در نظر داشت که خیلی از مقامات آمریکایی و حامیان آنها در خارج از مجموعه اندیشکدهها و مجامع علمی، آشکارا و به صراحت اعلام کردهاند که آنها بدنبال تغییر ماهیت تحریمها از مسائل «مرتبط با هستهای» به موضوعات فراگیرتر و گستردهتری هستند تا این شرایط، مذاکره برای توافق جدید با ایران را سخت تر کند.»
آمریکا از این حربه در تحریم بانک مرکزی ایران، شرکت کشتیرانی ایران و ... استفاده کرده است.
با تغییر برچسب بانک مرکزی ایران ذیل عنوان همدستی با تروریسم که به زعم آمریکا شامل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و حزبالله است؛ تراکنشهای بانکی با هدف تهیه اقلام بشردوستانه، نیز دیگر از معافیت برخوردار نیستند
با تغییر برچسب بانک مرکزی ایران ذیل عنوان همدستی با تروریسم که به زعم آمریکا شامل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و حزبالله است؛ تراکنشهای بانکی با هدف تهیه اقلام بشردوستانه، نیز دیگر از معافیت برخوردار نیستند.
بر این اساس مبادلات بانکی با طرف ایرانی به تفسیر «دفتر کنترل سرمایههای خارجی وزارت خزانهداری آمریکا» (اوفک) (The Office of Foreign Assets Control (OFAC)) واگذار شده است و طرفهای مقابل ایران باید تراکنشهای خود را به اطلاع این نهاد برسانند. از آنجا که تفسیر این نهاد سیاسی است و ریسک بالایی برای طرفهای مقابل ایجاد می کند در عمل آنها مراودات بانکی خود با ایران را قطع کرده اند.
نکته دیگر در مورد تحریمهای ترامپ علیه ایران که در نمونه اخیر نیز مشهود است کشاندن تحریم به لایه های زیرین هز حوزه است. برای نمونه در تحریم اخیر از یک سو کل صنعت نفت مورد تحریم قرار می گیرد و از سوی دیگر اکثر نهادها و سازمانهای ذیل این صنعت با مرتبط با آن مورد تحریم قرار می گیرند و سپس این تحریمها به سطح افراد می رسد.
از سوی دیگر آمریکا از برچسبهای ترکیبی برای تحریمها نیز استفاده می کند. یعنی یک نهاد تنها ذیل یک برچسب مورد تحریم قرار نمی گیرد و در برخی موارد ذیل دو برچسب مورد تحریم قرار گرفته است که برداشته آنها را بسیار سخت و دشوار می سازد.
در خصوص تحریمهای مرتبط با شرکت کشتیرانی ایران باید در نظر داشت آمریکا این تحریمها را پیش از این از ذیل برچسب هسته ای خارج کرده و آنرا ذیل برچسب جدیدی قرار داده است.
کشتیرانی ایران قبلا ذیل عنوان state تحت تحریم بود ولی با تغییر برچسب ذیل سه عنوان «ایران»، «مقررات تحریمهای مربوط به اشاعه سلاحهای کشتار جمعی» و «مقررات تحریم مالی ایران» مورد تحریم قرار گرفت
برای نمونه کشتیرانی ایران قبلا ذیل عنوان state تحت تحریم بود ولی با تغییر برچسب ذیل سه عنوان «ایران»، «مقررات تحریمهای مربوط به اشاعه سلاحهای کشتار جمعی» و «مقررات تحریم مالی ایران» مورد تحریم قرار گرفت. حال برداشته شدن این تحریمها مستلزم رفع این 3 برچسب است که کاری سخت و دشوار است.
ین موضوع در توضیح وزارت خزانه داری آمریکا در خصوص این تحریمها نمایان است: «در ۵ نوامبر ۲۰۱۸، اوفک خطوط کشتیرانی ایران (IRISL) و همچنین E-Sail را تحت برچسب ایران در لیست ملیتهای مشمول تحریم قرار دادند تا آنها را به عنوان نهادهایی مشخص کنند که با تعریف (ارائه شده از) دولت ایران که داراییها و منافع حاصل از آن طبق فرمان اجرایی ۱۳۵۹۹ بلوکه شده است، سازگار هستند.
به دنبال تحریم آنها طبق فرمان اجرایی ۱۳۳۸۲ مورخ ۸ ژوئن ۲۰۲۰، اوفک برچسبهای «اشاعه کنندگان تسلیحات کشتار جمعی» [NPWMD] و «آئیننامههای تحریمهای مالی ایران» [IFSR] را نیز در لیست ملیتهای مشمول تحریم به ورودی (تحریمهای) IRISL و E-Sail اضافه میکند.
در نتیجه این اقدام، معاملات انجام شده از سوی اتباع آمریکایی یا آن دسته از معاملاتی که در ایالات متحده انجام میشود یا این کشور را در (تعامل) با IRISL و E-Sail دخیل میکند طبق قوانین تحریمی مربوط به اشاعه کنندگان تسلیحات کشتار جمعی [۳۱ C.F.R. part ۵۴۴] و همچنین فرمان اجرایی ۱۳۵۹۹ که طبق آئیننامههای تحریمها و معاملات ایران ۳۱ C.F.R. part ۵۶۰ (ITSR) اجرا میشوند؛ مشمول ممنوعیت میشود. اتباع غیرآمریکایی که آگاهانه در معاملات خاص با IRISL و E-Sail دخیل میشوند نیز طبق حکم [۱۲-۱۱-۲۰۱۹] مربوط به دیگر مقامات، خود را معرض تحریمها قرار میدهند.»
گسترش تحریم به لایه افراد و نهادهای زیر مجموعه یک مجموعه بزرگتر مانند صنعت نفت ابهام برای طرفهای خارجی که قصد معامله با ایران در آینده را دارند بیشتر می کند
همچنین گسترش تحریم به لایه افراد و نهادهای زیر مجموعه یک مجموعه بزرگتر مانند صنعت نفت ابهام برای طرفهای خارجی که قصد معامله با ایران در آینده را دارند بیشتر می کند. یعنی طرفهای خارجی حتی با فرض اینکه از تحریم نبودن یک حوزه مثل صنعت نفت مطمئن باشند نمی دانند در لایه های پایین تر آیا سازمان و نهاد طرف تجاری در ایران یا آن فردا تحت تحریم یا با تحریمها مرتبط است یا خیر.
در این خصوص «مارک دابوویتز»، رئیس لابی صهیونیستی موسوم به «بنیاد دفاع از دموکراسی» (افدیدی)(FDD) که جز مشاوران غیررسمی دولت ترامپ برای اعمال فشار علیه ایران است نیز می گوید: «دهها هزار بازیگر بازار مجبور خواهند بود درباره اینکه آیا میخواهند به تجارت با نهادهای ایرانی مرتبط با تروریسم تجارت کنند یا خیر تصمیم بگیرند.»
دابوویتز می گوید تحریم نهادهای ایران ذیل قوانین مرتبط با تروریسم به ایجاد «دیوار تحریمی برای بازدارندگیهای سیاسی و بازاری» کمک خواهد کرد.
جالب است که اعضای لابی افدیدی از مدتها پیش اجرای چنین سیاستی را به دولت ترامپ پیشنهاد دادهاند. افدیدی قبلاً در وبسایت خود توضیحاتی درباره این رویکرد مطرح کرده و آن را به صورت «بکارگیری تمهیداتی برای جلوگیری از ورود بازیگران بازار به تجارت عادی به ایران، حتی در صورت پیوستن دوباره دولت آمریکا به برجام» تعریف کرده است.
بر این اساس مشاهده می شود واشنگتن چگونه در تلاش است تا توافق هسته ای با ایران را صرفا به یک توافق با قابلیت محدود تبدیل کند. چرا که حتی بازگشت احتمالی بایدن(در صورت پیروزی در انتخابات) به برجام نیز به آسانی قادر نخواهد بود تحریمهای ایران را رفع کند.
البته این تفسیر طرف مقابل است و ایران نیز تنها زمانی از کاهش تعهدات برجامی خود باز خواهد گشت که تمام تحریمهای اعمالی ترامپ تحت هر عنوانی برداشته شوند.
در خصوص پیوند خوردن تحریمهای هسته ای با موضوعاتی چون سلاح کشتار جمعی و تروریسم نیز که مستلزم مذاکره در خصوص این موضوعات یعنی مباحث موشکی یا سیاست منطقه ای ایران است نیز دولت ایران بارها اعلام کرده که حاضر به گفتگو در خصوص این موضوعات نیست.
نظر شما