بازار؛ گروه بینالملل: در عرصه پرمخاطره ژئوپلیتیک انرژی کنونی جهان، ایالات متحده و شرکای غربی آن مدتهاست که تحریمهای نفتی روسیه را به عنوان ضربه به اقتصاد جنگی مسکو اعمال میکنند. هدف این امر کاملا روشن و ساده است؛ قطع درآمدهای انرژی روسیه و تضعیف توانایی آن برای ادامه جنگ در اوکراین.
اما واقعیت داستان بسیار متفاوت است و با وجود افزایش تحریمها و فشارهای سیاسی، صادرات نفت خام روسیه در حال افزایش است به طوری که، کاهش ادعایی واردات هند و چین چیزی بیش از یک توهم دادهای نیست، زیرا تغییر مسیرهای تجاری و تغییر نام محمولهها تحت برچسب «ناشناخته» در این راستا صورت میگیرد. در واقع، تحریمها نه تنها مسکو را منزوی نکردهاند، بلکه یک اقتصاد سایه جدید ایجاد کردهاند؛ اقتصادی که در مسیرهای خاکستری بازار جهانی انرژی فعالیت میکند و با مسیرهای کشتیرانی نامشخص و همکاری بیسروصدای کشورهای بریکس تقویت میشود.
تحریمهای کاغذی
مطبوعات غربی مشتاق ادعای پیروزی بر روسیه در اعمال تحریمها هستند. گزارشهای رویترز، بلومبرگ و سیانان به کاهش صادرات به هند و چین پرداخته و به پیروی از تحریمهای آمریکا و سقف قیمت ۶۰ دلار در هر بشکه اشاره دارند. دولتهای بایدن و بعداً ترامپ، شرکتهای بزرگ نفتی روسیه مانند روسنفت و لوکاویل را به شدت هدف قرار دادهاند و هر خریداری را که از این سقف تجاوز کند، تهدید به تحریمهای ثانویه کردهاند. به گفته واشنگتن، آسیا به ویژه هند و چین، تحت فشارهای فزاینده دیپلماتیک و اقتصادی مجبور به کاهش خرید شدهاند.
اما این روایت با محاسبات مطابقت ندارد. صادرات کلی نفت خام روسیه همچنان نزدیک به بالاترین سطح دو سال گذشته است و دادههای بلومبرگ نشان میدهد که میانگین صادرات در اکتبر ۲۰۲۵ به ۳.۷ میلیون بشکه در روز رسیده که بالاترین میزان از اواسط ۲۰۲۳ است. حتی اختلالات موقت مرتبط با تغییرات اقلیمی نیز به سختی توانسته این روند را تغییر دهد. این اختلاف بین ادعا و واقعیت، به واقعیت مهمی اشاره دارد و اینکه «تحریمها مسکو را در تنگنا قرار ندادهاند، بلکه صرفاً تجارت را به سمت زیرزمینی شدن سوق دادهاند.»
صادرات کلی نفت خام روسیه همچنان نزدیک به بالاترین سطح دو سال گذشته است و دادههای بلومبرگ نشان میدهد که میانگین صادرات در اکتبر ۲۰۲۵ به ۳.۷ میلیون بشکه در روز رسیده که بالاترین میزان از اواسط ۲۰۲۳ است
شاهراه نجات روسیه
براساس گزارش «تیافآی گلوبال» در حالی که غرب از کاهش صادرات اعلامشده به هند و چین استقبال میکند، نفت روسیه صرفاً در حال تغییر برچسب به جای تغییر مقصد است. آسیا اکنون بیش از ۸۰ درصد از کل صادرات نفت خام روسیه را جذب میکند که نسبت به سطح پیش از جنگ اوکراین به طور چشمگیری افزایش یافته است. چین به تنهایی تقریباً ۴۷ درصد از این محمولهها یا حدود ۲ میلیون بشکه در روز را به خود اختصاص میدهد. هند با ۳۸ درصد و به طور متوسط ۱.۶ میلیون بشکه در روز، در جایگاه بعدی قرار دارد.
از نظر ارزش نیز واردات نفت هند از روسیه در آگوست ۲۰۲۵ به ۳.۴ میلیارد دلار رسید که تقریباً با ۳.۶۴ میلیارد دلار واردات چین برابری میکند و افزایش ۹۰۰ درصدی نسبت به سطح قبل از تحریمها را نشان میدهد. حتی با وجود اینکه واشنگتن از پایبندی به تحریمها میگوید، تانکرهای مسکو همچنان روانه بازارهای بمبئی و شانگهای میشوند. این امر با مفهوم «آسیای نامشخص» قابل توضیح است. محمولههایی که مقصد مشخصی ندارند به شدت افزایش یافتهاند. طبق رصد هفتگی نفت بلومبرگ، محمولههای نفت خام با برچسب «مقصد نامشخص» به رکورد ۱.۵ میلیون بشکه در روز رسیدهاند، در حالی که محمولههای رسمی اعلام شده به هند و چین کاهش یافته است.
گسترش ناوگان تاریکی
این تجارت سایه توسط «ناوگان تاریک» رو به رشد تقویت میشود. این ناوگان شبکهای از تانکرهای نفتی قدیمی و بدون ردیاب را تحت مالکیت ناشناس در اختیار دارد. این کشتیها اغلب فرستندههای خود را خاموش میکنند و این امر آنها را از ردیابی ماهوارهای پنهان میکند. این فرآیند ساده اما مبتکرانه است. نفت روسیه بنادری مانند پریمورسک یا نووروسیسک را ترک، به سمت جنوب شرقی آسیا حرکت و محمولهها را از طریق انتقال کشتی به کشتی (STS) در نزدیکی مالزی، سریلانکا یا فجیره در میان دریا جابه جا میکند. پس از تغییر نام تجاری، نفت به عنوان یک محموله «جدید» از یک تأمینکننده ناشناخته ارسال میشود.
وقتی همان نفت خام بعداً به پالایشگاههای هند در گجرات یا پایانههای ساحلی چین میرسد، به جای «روسیه»، به عنوان «آسیای نامشخص» ثبت میشود. در نتیجه، تحلیلگران غربی پیشبینی میکنند که بشکههای کمتری مستقیماً به هند یا چین ارسال میشود؛ البته حجم کل ورودی به این بازارها بدون تغییر باقی میماند. در آگوست ۲۰۲۵، بیش از ۵۳ درصد از محمولههای نفت خام روسیه با تانکرهای غیر از گروه ۷ حمل میشدند. استفاده عمدی از مالکیت نامشخص را سیستمهای بیمه غیر از گروه ۷، تضمین میکند که نیروهای نظامی ایالات متحده یا اروپا تقریباً هیچ صلاحیتی بر رصد آن ندارند.
درآمدهای نفت و گاز بیش از ۴۰ درصد از بودجه فدرال روسیه را تشکیل میدهد و با توجه به اینکه کشورهای عضو بریکس به عنوان یک بازار مشتاق عمل میکنند، تحریمها از یک سلاح به یک مزاحم جزئی تبدیل شدهاند.
تاثیر بریکس
در پس این دورزدن استادانه، اتحاد راهبردی کشورهای عضو بریکس شامل برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی نهفته بوده که اکنون با چندین عضو جدید گسترش یافته است. آنچه که به عنوان یک مجمع اقتصادی آغاز شد، اکنون به یک وزنه تعادل ژئوپلیتیکی در برابر هژمونی غرب تبدیل شده است. اگرچه هیچ «پیمان نفتی بریکس» رسمی روی کاغذ وجود ندارد، اما همکاری بین آنها غیرقابل انکار است. اقتصادهای بریکس همواره در حال ایجاد سازوکارهای مالی هستند که کنترل غرب را دور میزنند. در این راستا، از تسویه حسابهای روپیه-روبل تا سیستمهای پرداخت با پشتوانه طلا و مبتنی بر ارزهای دیجیتال بهره میگیرند.
برای مثال، هند با پالایش نفت خام باتخفیف روسیه که اغلب ۵ تا ۶ دلار ارزانتر از برنت است و فروش گازوئیل، بنزین و سوخت جت به اروپا با قیمتهای بازار توانسته سود بالایی کسب کند. اتفاقا، اروپا در نهایت نفت روسیه را به شکل دیگری وارد میکند، در حالی که هند سود هنگفتی در این میان کسب کرده است. در همین حال، چین از نفت خام روسیه برای تقویت ذخایر راهبردی و سوخترسانی به شبکه گسترده تولیدی خود استفاده میکند و خود را از جنگهای تجاری آینده یا کمبود انرژی مصون نگه میدارد. برای مسکو، این همکاری بسیار مهم است. درآمدهای نفت و گاز بیش از ۴۰ درصد بودجه فدرال روسیه را تشکیل میدهد و با توجه به اینکه کشورهای عضو بریکس به عنوان یک بازار مشتاق عمل میکنند، تحریمها از یک سلاح به یک مزاحم جزئی تبدیل شدهاند.
چه کسی هزینه را میپردازد؟
هرچند توهم موفقیت برای سیاستگذاران غربی آرامشبخش است، اما هزینههای مسکو در حال کاهش است. اروپا که دسترسی مستقیم به نفت روسیه را متوقف کرده است، اکنون سوختهای پالایشی هند را ۱۰ تا ۱۵ دلار بالاتر در هر بشکه وارد میکند. ایالات متحده با افزایش هزینههای انرژی داخلی مواجه است، زیرا بازارهای جهانی نفت خام با محدودیت عرضه مواجه هستند. در همین حال، درآمدهای روسیه تثبیت و مسکو برای تضمین قراردادهای بلندمدت و پروژههای خط لوله مانند «قدرت سیبری ۲» به سمت شرق متمایل شده است. غرب در تلاش برای خفه کردن صادرات روسیه است که در مقابل مسکو را به تعمیق روابط با شرکای غیرغربی سوق داده و این امر تغییر به سمت یک نظم انرژی چندقطبی را تسریع میکند. در واقع، قربانی واقعی تحریمها کرملین نیست، بلکه کاهش نفوذ و اعتبار غرب است.
اروپا که دسترسی مستقیم به نفت روسیه را متوقف کرده است، اکنون سوختهای پالایشی هند را ۱۰ تا ۱۵ دلار بالاتر در هر بشکه وارد میکند. ایالات متحده با افزایش هزینههای انرژی داخلی مواجه است، زیرا بازارهای جهانی نفت خام با محدودیت عرضه مواجه هستند.
آینده چندقطبی و بیتاثیری تحریمها
در بازار کنونی نفت، شفافیت اختیاری است. سازوکارهای نظارتی غربی از ردیابی ماهوارهای گرفته تا بیمه حمل و نقل، دیگر جریان نفت خام جهانی را دیکته نمیکنند. روسیه خریداران، مسیرها و ارزهای جدیدی پیدا کرده است. «آسیای نامشخص» در گزارشهای تجاری به هیچ وجه یک راز نیست، بلکه هند، چین و شبکهای از بازرگانان همسو با کشورهای بریکس بیسروصدا قوانین را بازنویسی میکنند. غرب تلاش میکند تا نفت روسیه را محدود کند و روسیه با محدود کردن نفوذ غرب در بازار نفت، به این اقدام پاسخ داد. یعنی آنچه که به عنوان یک کمپین تحریم برای منزوی کردن مسکو آغاز شد، به کاتالیزوری برای تغییر آرایش انرژی جهانی تبدیل شده است.
بلوک بریکس که زمانی تنها به عنوان یک نماد گرفته میشد، اکنون مظهر فلسفه اقتصادی مبتنی بر اولویت عملگرایی بر سیاست و تجارت بر ایدئولوژی است. همچنان که نفتکشهای روسی به سمت شرق و در زیر رادارها حرکت هستند، پیام واضحی ارسال میکنند مبنی بر اینکه عصر تحریمهای یکجانبه رو به زوال است. نفت روسیه هنوز مبادله میشود، درآمدها همچنان افزایش مییابد و نقشه انرژی جهان در حال ترسیم مجدد است. از همین روی، صادرات نفت روسیه در سال ۲۰۲۵ داستان زوال نیست، بلکه داستان دگرگونی است. این امر نشان میدهد که چین و هند نفت روسیه را رها نکردهاند و آنها صرفاً شراکت خود را در مفهوم «آسیای نامشخص» پنهان کردهاند.



نظر شما