۱۰ آبان ۱۴۰۴ - ۱۴:۵۳
ابتلا مشورت و مقام مشاور در حکمرانی ایران به فرمالیزم
یادداشت/

ابتلا مشورت و مقام مشاور در حکمرانی ایران به فرمالیزم

پژوهشگر سیاستگذاری عمومی می نویسد: در حرکت به سمت اصلاح حکمرانی مؤثرترین اقدام توجه به مشورت و خارج‌ کردن امر مشورت از فرمالیزم و واسپاری مناصب مشورتی به مشاوران صاحب صلاحیت است.

نامه مولا علی (ع) به مالک اشتر نخعی را می‌توان یکی از گران‌سنگ‌ترین چارچوب‌ها برای تحقق حکمرانی متعالی قلمداد نمود. حکمرانی در جمهوری اسلامی ایران، علی‌رغم این که در سطح تئوری از اصول مورد تأکید مولا علی (ع) در نامه به مالک آبشخور گرفته است، لکن در بسیاری از شقوق، این نظریه به سطح اجرا راه نیافته و صرفاً در حد نظریه باقی مانده است.

یکی از محورهای مهم نامه مولا علی (ع) به مالک که با ابتناء بر آیات قرآنی "وَ أمْرُهُمْ شُوری‌ بَینَهُم" و "شاوِرْهُمْ فِی الأمْرِ" استوار گردیده، تأکیدی است که ایشان بر اهمیت مشورت، لزوم مشورت‌پذیری حاکم و سیما و ویژگی‌های مشاور نموده‌اند. در فرازهایی از این نامه، علی (ع)، خواص و نزدیکان را کسانی قلمداد می‌کند که به هنگام فراخی و آسایش بر دوش والی باری گران‌اند و چون حادثه‌ای پیش آید کمتر از هر کس به یاری‌اش برخیزند و خوش ندارند که به انصاف درباره آنان قضاوت شود. با این توصیفات، علی (ع) روابط سببی و نسبی و قومی و قبیله‌ای را شاخص مناسبی برای طلب یاری و کمک نمی‌داند. در جایی دیگر، علی (ع)، مالک را از مشورت‌کردن با بخیلان و حریصان برحذر می‌دارد و به عکس، وی را به مشورت فراوان با دانشمندان و حکیمان توصیه می‌نماید. در راستای عینیت‌بخشی به این اصول مهم، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، سازوکار شوراها اعم از مجلس شورای اسلامی، شورای استان، شهرستان، شهر، محل، بخش، روستا و نظایر این‌ها را برای اداره امور عمومی مورد تجویز قرار داده است.

فرمالیزم (ظاهرگرایی)، پوشاندن لباس نو بر ساختارهای کهنه و منسوخ است. در ساحت عمل، سازوکارهای شورایی در حکمرانی ایران به مَرَض فرمالیزم مبتلا شده است. ساختار حکمرانی ایران در ظاهر، شکل شورایی داشته و علاوه بر تشکیل نهادهای شورایی متعدد و متکثر، کارگزاران در سطوح مختلف، به گماردن مشاور در کنار خود اهتمام داشته‌اند، اما در ساحت عمل، این پوسته و فرم ظاهری نتوانسته محتوا بگیرد. به جای این که در مناصب مشورتی از متفکران، اندیشمندان و نخبگان ملتزم و متعهد و باورمند به پیشرفت ایران استفاده شده باشد، در اغلب موارد این جایگاه‌ها، بستری برای رزومه‌سازی بی‌کارنامه‌ها و محل بده بستان‌های سیاسی و یا جایگاهی برای سلبریتی‌های حوزه فکر و اندیشه بوده است و این نقصان، حتی بالاترین نهادها و ساختارهای مشورتی را نیز مبتلا نموده است.

حکمرانی در ایران چه در بخش عقل متصل (توانمندی و شایستگی مدیران) و چه در بخش عقل منفصل (توانمندی و شایستگی مشاوران) دچار ضعف و ناتوانی گردیده و پیامدهای آن، انباشت مسائل و پیچیده‌ترشدن آن‌ها و نهایتاٌ درگیری کشور با انواع و اقسام بحران‌ها شده است. این در شرایطی است که در کشورهای پیشرو، همواره نسبت به مناصب مشاوره‌ای حساسیت و وسواس بالایی خرج شده است و هوشمندترین، نابغه‌ترین و متفکرترین افراد در این مناصب به کار گرفته شده‌اند. به عنوان یک مصداق عینی می‌توان به ایالات متحده امریکا اشاره نمود. با وجود این که تصمیم‌گیر نهایی در ساختار سیاسی ایالات متحده امریکا، رئیس جمهور است، اما نقش و جایگاه مشاوران در ساختار سیاسی این کشور، آن‌چنان پررنگ است که در موارد مهمی هم‌چون سیاست خارجی، رأی و نظر مشاور امنیت ملی رئیس جمهور و یا نقش و اثرگذاری نهادهای مشورتی خارج از دولت، حتی در پاره‌ای از موارد در نقطه مقابل رأی و نظر وزیر امور خارجه و یا وزیر دفاع قرار گرفته و بر آن ارجحیت می‌یابد.

علی‌رغم این که فلسفه سیاسی در این کشور از نگاه‌های مادی منشعب شده است، اما این کشور با اتکاء بر فکر و ایده اندیشمندان و مشورت تئوریسین‌ها و بهره‌گیری واقعی و نه صوری از امر مشورت توانسته طی چنددهه جایگاه خود را به عنوان یک هژمون در جهان تثبیت نماید. توجه به این امر مهم، تقریباً وجه مشترک همه کشورهایی است که مسیر گذار به توسعه را پیموده‌اند.

باید به این نکته تلخ اما واقعی اذعان داشت که بحران‌های کنونی ایران، حاصل تلاقی مدیران ضعیف و مشاوران ضعیف‌تر از مدیران است. این در حالی است که در طول تاریخ این سرزمین کهن، حضور مشاوران حکیم و خردمند در کنار حاکمان و پادشاهان دارای قدرت مطلقه، سبب جلوگیری از بروز انحرافات و وقوع بسیاری از تحولات مثبت گردیده است که از آن جمله می‌توان به مقام و منزلت خواجه نصیرالدین طوسی در دستگاه هلاکوخان مغول و یا جایگاه و موقعیت بزرگمهر (بوذرجمهر) در دستگاه حکومتی انوشیروان (از پادشاهان ساسانی) اشاره نمود.

در حرکت به سمت اصلاح حکمرانی در ایران، یکی از مهم‌ترین، ضروری‌ترین و مؤثرترین اقدامات و اولویت‌ها، توجه به امر مشورت و خارج‌ساختن امر مشورت از فرمالیزم و واسپاری مناصب مشورتی به مشاوران صاحب صلاحیت است. در این مسیر، سطوح کلان تصمیم‌سازی و خط‌مشی‌گذاری نظام هم‌چون مجمع تشخیص مصلحت نظام و مجلس شورای اسلامی حائز اولویت هستند؛ چرا که فقدان بهره‌گیری از دانش ضمنی مستتر در تفکر اندیشمندان و متخصصان در این سطوح، منجر به سستی شالوده حکمرانی شده و دیوار حکمرانی ایران را ناپایدار خواهد ساخت.

* مهدی برزگر پژوهشگر سیاستگذاری عمومی

کد خبر: ۳۷۴٬۱۳۷

اخبار مرتبط

اخبار رمزارزها

    برچسب‌ها

    نظر شما

    شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha