۳ شهریور ۱۳۹۹ - ۱۰:۱۳
شیوه‌های آمریکا در ممانعت از حضور شرکت‌های بزرگ در ایران
گفتگو با مولایی؛ کارشناس حقوق بین الملل

شیوه‌های آمریکا در ممانعت از حضور شرکت‌های بزرگ در ایران

مولایی، اعتقاد دارد که آمریکا با اتکا به قدرت خودش، دنبال تحقق اهداف با روش های مختلف از جمله حقوقی و یک جانبه است و عادی سازی روابط اقتصادی ایران با دنیا در چارچوب توافق هسته ای، فقط با رضایت آمریکا می توانست تحقق پیدا کند.

بازار؛ گروه ایران: برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) یا توافق هسته ای ایران با شش کشور ایالات متحده آمریکا، بریتانیا، فرانسه، آلمان، فدراسیون روسیه و چین در تیر ۱۳۹۴ و پس از دو سال مذاکره دولت حسن روحانی به ثمر رسید و در دی ۱۳۹۴ به اجرا درآمد.

در این توافق، ایران از برخی دستاوردهای هسته ای خود چشم پوشی کرد و کشورهای دیگر طرف مذاکره، متعهد به عادی سازی روابط اقتصادی با ایران شدند. چند ماه پس از به قدرت رسیدن ترامپ (۱۳۹۵/ ۲۰۱۷)، او در اردیبهشت ۱۳۹۷ (۲۰۱۸)، آمریکا را به صورت یک جانبه از این توافق خارج کرد و عملاً مانع عادی سازی روابط اقتصادی ایران با دنیا شد.

در روزهای اخیر، ترامپ و دولت ترامپ تلاش کردند که در ادامه فشار حداکثری بر ایران، تحریم های بین المللی را علیه کشورمان برگردانند و «مکانیسم ماشه» را برای اِعمال تحریم ها فعال کنند.

به منظور تحلیل وقایع اخیر مرتبط با توافق هسته ای ایران، «بازار» با دکتر یوسف مولایی گفت و گو گرده است. مولایی، دکترای حقوق بین الملل خود را در سال ۱۳۷۰ از دانشگاه لوون له نوو بلژیک دریافت کرد و پس از آن به عنوان عضو هیات علمی دانشگاه  تهران به فعالیت پرداخت.

*اجرای توافق هسته ای ایران یا برجام، دچار وضعیت خاصی شده و آمریکا با این که یکی از طرف های این توافق بود و بعداً از آن خارج شد، الان تلاش می کند که بیش ترین فشار را به ایران وارد کند. به نظر شما، چرا وضعیت برجام این طور شد و نتوانست توافق باشد که اعضایی که طرف آن هستند به آن پایبند باشند؟
این وضع اصلاً ربطی به برجام ندارد و به ساختار جامعه بین الملل مربوط است. کدام تعهد در جامعه بین الملل وجود دارد که صد در صد ضمانت اجرا داشته باشد. کدام معاهده است که هیچکس نتواند از آن خارج شود. حتی اگر برجام، یک معاهده قوی و محکم هم بود باز هر کشوری می توانست هر موقع که دلش می خواهد، از آن خارج شود.

فقط به خاطر خروج از معاهده و توافق، باید هزینه آن را پرداخت کند ولی کشورهایی که قدرت دارند هیچوقت هزینه ای پرداخت نمی کنند. بنابراین، این نوع مشکلات ربطی به برجام ندارد. برجام، در زمانی که تولید شده، ظرفیت های درست خودش را داشت. وقتی شرایط تغییر کند، این ظرفیت ها کم و زیاد می شود و ربطی به سند به عنوان یک متن حقوقی ندارد.

قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد، برای ضمانت اجرای موثر برجام تصویب شد ولی اعضای دائم شورای امنیت، به نوعی در جامعه جهانی مصونیت دارند یعنی اگر کار خلاف انجام بدهند معمولا برای اَعمال خودشان، خیلی پاسخگو نیستند.

اگر ایرادی وجود دارد به ظرفیت جامعه بین الملل برمی گردد که متفاوت از جامعه داخلی است و در آنجا ضمانت های اجرا، مثل ضمانت جامعه داخلی نیست. برای این که هیچ دولتی، به صورت فراگیر وجود ندارد که همه دولت های دیگر را تحت حاکمیت قرار بدهد. بر این اساس، کشورها بنا به منافع ملی خودشان اقدام می کنند. مگر آمریکا از پیمان محیط زیستی پاریس خارج نشد؟ مگر از یونسکو خارج نشد؟ آمریکا هر وقت اراده کند از نهادها و پیمان ها خارج می شود پس ربطی به سند برجام ندارد. این وضع، برمی گردد به رفتار آمریکا به عنوان یک ابرقدرت در جامعه جهانی.

قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد، برای ضمانت اجرای موثر برجام تصویب شد ولی اعضای دائم شورای امنیت، به نوعی در جامعه جهانی مصونیت دارند یعنی اگر کار خلاف انجام بدهند معمولا برای اَعمال خودشان، خیلی پاسخگو نیستند

*در سال های گذشته بحث هایی که در ارتباط با توافق هسته ای و برجام مطرح شد امیدواری های زیادی ایجاد کرد اما به طور مشخص گفته نشد که ممکن است رئیس جمهوری بعدی آمریکا زیر همه توافق ها بزند.
اصلاً فرض کنید که ایرانی ها می دانستند ولی چه کاری می توانستند انجام بدهند. من می گویم کسانی که این توافق را از طرف ایران امضا کردند، می دانستند. به همین دلیل، حداکثر چیزی که به ذهن آنها رسیده، این بوده که آن را در قالب قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد ببرند.

در جامعه جهانی، ما بالاتر از قطعنامه شورای امنیت، سند نداریم ولی ایران چگونه می توانست تضمین دریافت کند یعنی ایران چگونه می توانست آمریکا را وادار کند که تا ابد به این توافق پایبند بماند.

ایران، چنین قدرت مادی واقعی نداشت. آمریکا هم اگر الان دارد به اقداماتی دست می زند به خاطر قدرت خودش بوده وگرنه به این دلیل نیست که این سند، ضعف هایی دارد یا نه. آمریکا از طریق تحریم های یک جانبه و تحریم های ثانویه، اموراتش را پیش می برد و نه از مسیر حقوقی و مسیر قابل قبول برای حقوق بین الملل.

در جامعه جهانی، ما بالاتر از قطعنامه شورای امنیت، سند نداریم ولی ایران چگونه می توانست تضمین دریافت کند یعنی ایران چگونه می توانست آمریکا را وادار کند که تا ابد به این توافق پایبند بماند.

*مردم ما و کسانی که در ایران زندگی می کردند این تصور را نداشتند که اگر رئیس جمهور بعدی آمریکا بخواهد می تواند از این توافق خارج شود یعنی به طور دقیق گفته نشد که این توافق، توافق بین ایران و رئیس جمهور آمریکا است و نه حکومت آمریکا.
الان این بحث ها، هیچ فایده ای ندارد.

*به هر حال، این تجربه ای است که باید بررسی شود.
من کُل ظرفیت جامعه بین الملل و حقوق بین الملل را تا حدی می دانم. می گویم اگر دوباره اتفاق بیفتد و شرایط مشابهی باشد، باز هم کشورهایی مثل ایران به غیر از این کار، چاره ای ندارند. فرض کنید اصلاً سند برجام امضا نمی شد، خُب قطعنامه های قبلی سازمان ملل متحد علیه ایران، سر جایش بود. الان بدترین حالت این است که دوباره آن قطعنامه ها فعال شوند.

همین الان آمریکا خیلی گرفتار شده و در سطح جهانی به لحاظ سیاسی، حالت انزوا را دارد. در قطعنامه اخیر آمریکا علیه ایران، کشورهای دیگر به آن رای ندادند و الان که می خواهد مکانیسم ماشه را فعال کند کشورهای دائم و غیر دائم شورای امنیت سازمان ملل، بیانیه صادر کردند که با آمریکا همراهی نخواهند کرد.

همین وضع، یک موفقیت برای ایران است. الان ایران توانسته آمریکا را در یک وضعیت دشوار قرار بدهد و آمریکا نمی تواند از ظرفیت های قانونی برای پیشبرد اهداف سیاسی خودش استفاده کند.

*جنابعالی به انزوای فعلی آمریکا اشاره کردید ولی آمریکا از نظر قدرت نَرم و وضع مقررات در سطح جهانی، توانمندی هایی دارد. در همین وضعیتی که در شورای امنیت وجود دارد آیا آمریکا می تواند با ظرفیت سازی و به عنوان عضو شورای امنیت، مکانیسم ماشه را بر ضد ایران فعال کند و تحریم های همه جانبه و بین المللی  سازمان ملل علیه ایران برگردد؟
ما تا حالا وضعیت مشابه این حالت نداشته ایم و سند برجام مشابهی وجود نداشته است. یعنی تا حالا مکانیسم ماشه در مورد دیگری اجرا نشده. البته کشورهای طرف توافق هسته ای، پای این سند را امضا نکرده اند و فقط تعهد کرده اند. با این حال، آمریکا به قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت رای مثبت داد و برجام در آن قطعنامه، به نوعی منعکس شده است.

بنابراین، ما وضعیت مشابهی نداشته ایم تا با استناد به آن، بگوییم چه اتفاقی می تواند در مورد برجام و ایران بیفتد. الان آمریکا یک درخواست داده و این تفسیر را دارد که چون آمریکا جزو شرکت کنندگان در فرآیند تنظیم برجام و بعد هم در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت بوده، می تواند از این مکانیسم استفاده کند.

همه کشورهای دیگر گفتند آمریکا نمی تواند از این مکانیسم استفاده کند. الان شورای امنیت سازمان ملل متحد، احتمالاً باید بتواند بیانیه صادر کند و بگوید این درخواست آمریکا قابل بررسی نیست و در نتیجه این درخواست رد شود.

حتی اگر شورای امنیت بیانیه هم صادر نکند، وقتی برای بررسی درخواست آمریکا در خصوص فعال شدن مکانیسم ماشه، نتوانند تشکیل جلسه بدهند، آمریکا در این حالت شکست می خورد و نمی تواند از این مسیر به جایی برسد. این هم یک موفقیت برای ایران است. برای اولین بار، ابرقدرتی مثل آمریکا که عضو دائم شورای امنیت هم هست، نمی تواند از ظرفیت حقوقی شورای امنیت برای فعال کردن مکانیسم ماشه استفاده کند.

*در چارچوب توافق هسته ای، ایران مجاز شده چند سال بعد از اجرای کامل این توافق، در خرید و فروش تسلیحات نظامی متعارف آزاد باشد. بر این اساس، ایران می تواند از ۲۷ مهر ۱۳۹۹ (۱۸ اکتبر ۲۰۲۰) به بعد اقدام به خرید و فروش تسلیحات نظامی کند. با فرارسیدن این زمان، آیا شورای امنیت باید تصویب کند که ایران دیگر می تواند سلاح بفروشد؟

خیر. در یک دوره ایران محروم شده بود یا منع شده بود یا امکان خرید و فروش سلاح به حالت تعلیق درآمده بود. دوره ۵ ساله این حالت در اکتبر ۲۰۲۰ میلادی تمام می شود و ایران به شرایط عادی برمی گردد.

ممکن است که آمریکا درخواست های دیگری داشته باشد و از مسیر دیگری اقدام کند ولی به نظر من، بعد از این که آمریکا در قضیه مکانیسم ماشه شکست بخورد، آمریکا رفتارش را در شورای امنیت تغییر خواهد داد و به سمت این می رود که شورای امنیت را ضعیف تر، بی اعتبارتر و زمین گیرتر کند.

بعد از این که آمریکا در قضیه مکانیسم ماشه شکست بخورد، آمریکا رفتارش را در شورای امنیت تغییر خواهد داد و به سمت این می رود که شورای امنیت را ضعیف تر، بی اعتبارتر و زمین گیرتر کند

*پس ایران به صورت اتوماتیک مجاز می شود سلاح متعارف بفروشدو یا بخرد؟

بله. ایران دیگر وضعیت عادی پیدا می کند. در اینجا ما کاری نداریم که سلاح می خرد یا می فروشد ولی از فشار قطعنامه بیرون می آید.

*ترامپ، حداکثر فشار را وارد می کند برای این که بیش ترین مشکلات اقتصادی را برای ایران ایجاد کند...
من نمی گویم درست است یا غلط. آمریکا کاری به ظرفیت شورای امنیت یا جای دیگر ندارد. این کشور از قدرت مادی خودش استفاده می کند.

*آمریکا علیه ونزوئلا به صورت یک جانبه  اعمال کرده و عملاً در آن راستا فعالیت می کند.
بله. آمریکا فعالیت خودش را بعد از شکست در قضیه مکانیسم ماشه، ادامه می دهد و فشارهایش علیه ایران را از مسیرهای دیگر بیش تر خواهد کرد. همین هم که آمریکا تحریم یک جانبه می کند در چارچوب هیچکدام از ظرفیت های حقوقی حقوق بین الملل و نهادهای بین المللی نیست. بنابراین، آمریکا از قدرت خودش استفاده می کند. آمریکا به شرکت ها می گوید بین ایران و بازار من، یکی را انتخاب کنید.

*معمولاً شرکت ها هم بازار آمریکا را که بزرگتر است انتخاب می کنند.
پس این دیگر ربطی به مسائل حقوقی ندارد. این وضع نشان می دهد که قدرت واقعی، حضوری در مناسبات بین المللی دارد. وقتی که آمریکا مثلاً به شرکت توتال می گوید که اگر در ایران فعالیت داشته باشی بازار من را از دست می دهی، همان لحظه توتال تصمیم می گیرد و بازار ایران را رها می کند.

این کار، اصلاً سنکشن (Sanction) هم نیست یعنی «تحریم» به معنای حقوقی نیست. این کار، «ناگزیر سازی» است یعنی شما را بین دو گزینه قرار می دهد و شما هم گزینه ای که به نفع خودتان هست، انتخاب می کنید. هر کشور دیگری هم به لحاظ حقوقی می تواند مثل آمریکا عمل کند ولی به لحاظ قدرت واقعی، حرکت آن کشور موثر نیست.

*به هر حال، چند کشور با ایران توافق کردند و آمریکا به عنوان یکی از کشورهای طرف مذاکره در توافق هسته ای، از این توافق خارج شد. الان هم ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا حداکثر فشار را از نظر اقتصادی به ایران وارد می کند اما در چارچوب برجام باید عادی سازی روابط اقتصادی تحقق پیدا کند. در همین وضعیت فعلی، آیا بقیه کشورهای طرف مذاکره با ایران، تلاش می کنند که با ایران عادی سازی روابط را انجام بدهند؟
اتحادیه اروپا حداکثر تلاشش را به لحاظ سیاسی انجام داد ولی مسائل اقتصادی، به شدت پیچیده است. شما حساب کنید که بخش بزرگی از صادرات چین، به آمریکا است. چین هیچوقت نمی آید دوباره با ایران همکاری کند اگر منافعش در آمریکا به خطر می افتد.

اتحادیه اروپا هم همین طور است. شرکت هایی در اتحادیه اروپا ثبت شده و فعال هستند و اتحادیه اروپا خیلی تلاش کرد این شرکت ها را متقاعد کند که با ایران فعالیت اقتصادی داشته باشند ولی منافع شرکت ها ایجاب می کند که این کار را انجام ندهند. بنابراین، اصلاً ربطی به مسائل سیاسی و اراده دولت ها ندارد. اقتصاد، منطق خودش را در بازار جهانی دارد و شرکت ها نیز به دنبال منفعت خودشان هستند.

*پس کشورهای اروپایی طرف مذاکره، به صورت آگاهانه در برنامه جامع اقدام مشترک، گنجاندند که عادی سازی روابط اتفاق بیفتد در حالی که می دانستند ممکن است اتفاق نیفتد؟
اتحادیه اروپا تلاش کرد که آمریکا پای برجام بایستد. از اول هم معلوم بود که اگر آمریکا پای برجام نایستد این عادی سازی اتفاق نمی افتد. به غیر از آمریکا، هر کشور دیگری می خواست از برجام خارج شود مکانیسم برجام اجرایی می شد ولی آمریکا فرق دارد. این وضع نشان می دهد که قدرت آمریکا، متفاوت با کشورهای دیگر است. برای مثال، اگر روس ها از برجام خارج می شدند یا فرانسه خارج می شد، هیچ اتفاقی نمی افتاد.

ایران هم در حد توان خودش عمل می کند. الان ایران، بیش تر از قدرت نَرم استفاده می کند تا باعث شرمنده سازی آمریکا شود و در دنیا یک مقدار اعتبار آمریکا را پایین می آورد

*ولی آمریکا یک قدرت اقتصادی و سیاسی است و قابلیت هایی دارد که کشورهای دیگر را متاثر می کند و خواسته آن را اجرا می کنند.
همین دیگر و منافع آن ایجاب می کند. همه کشورها به دنبال منافع خودشان هستند. از نظر محاسبات بین المللی هم، آمریکا نمی تواند بدون در نظر گرفتن قدرت واقعی حرکت کنند. در مورد این کشور می توان گفت قدرت واقعی وجود دارد و عمل هم می کند.

ایران هم در حد توان خودش عمل می کند. الان ایران، بیش تر از قدرت نَرم استفاده می کند تا باعث شرمنده سازی آمریکا شود و در دنیا یک مقدار اعتبار آمریکا را پایین می آورد ولی ایران عملاً نمی تواند جلو  آمریکا را بگیرد که آمریکا، ایران را تحریم نکند. همه کشورهای دنیا هم جمع شوند عملاً نمی توانند جلو  تحریم های یک جانبه آمریکا علیه ایران را بگیرند یا آنها را خنثی کنند.

*ترامپ با روشی که در پیش گرفته است باعث منزوی شدن آمریکا شده و آمریکا نمی تواند علیه ایران، اجماع ایجاد کرده و کشورهای دیگر را با خودش همراه کند. از طرفی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در آبان ۱۳۹۹، برگزار می شود و احتمال موفقیت و پیروی جو بایدن وجود دارد. بایدن هم موافق پیوستن دوباره آمریکا به برجام است. شما در حد امکان و اطلاعات خودتان، انتخابات آمریکا را چگونه پیش بینی می کنید؟
من الان نمی توانم این انتخابات را پیش بینی کنم. چون خود آمریکایی ها نیز یک سورپرایز در ماه اکتبر دارند و تمام مسائل آنها برای ماه آخر و روزهای آخر می ماند. اصلاً قابل پیش بینی نیست.

فقط فرق دموکرات ها و جمهوری خواهان در این است که دموکرات ها معمولاً اعتقاد دارند در مسائل جهانی باید با همکاری بقیه کشورها، برای صلح و امنیت جهانی تلاش کنند ولی جمهوری خواهان، یک مقدار یک جانبه حرکت می کنند و خیلی به این موضوع اعتقاد ندارند که با کمک و همکاری کشورهای دیگر، اهداف خودشان را پیش ببرند.

اگر جو بایدن پیروز شود سنت دموکرات ها را احیا می کند در ارتباط با این که دوباره به اروپا نزدیک شود، در شورای امنیت همگرایی بیش تری ایجاد شود و آمریکا در سازمان های بین المللی فعال شود. در این چارچوب، یک مقدار با هماهنگی بقیه کشورها حرکت می کند ولی ترامپ، خیلی اعتقادی به همسویی و همکاری با بقیه کشورها ندارد و سعی می کند با اتکا به قدرت آمریکا، اهداف خودش را پیش ببرد.

*سازوکار مالی حمایت از مبادلات تجاری توسط اتحادیه اروپا و در چارچوب برجام به نفع ایران تاسیس شد تا شرکت های اروپایی بدون این که در معرض تحریم های آمریکا قرار بگیرند، با ایران تجارت داشته باشند. آیا این ابزار و سازوکار در وضعیت فعلی، دیگر خاصیت ندارد؟
این موضوع را باید از متخصصان اقتصادی بپرسید. به هر حال، اروپایی ها تلاش کردند این کار انجام شود ولی اقتصاد اروپا در دست شرکت های خصوصی است و این شرکت ها منافع بیش تری برای همکاری با آمریکا دارند.

بر این اساس، از این مسیر اتفاق خوشایندی نیفتاد از جمله در خرید نفت ایران. این شرکت ها هستند که نفت را می خرند و برای مثال شرکت توتال نفت می خرد یا شرکت شل نفت می خرد ولی وقتی این شرکت ها از ایران نفت نخرند، دولت ها نمی توانند کار خاصی انجام بدهند.

معاملات با ایران از سرمایه گذاری تا ارسال کالا و قطعات یدکی، در اختیار شرکت های اروپایی است. برای مثال شرکت پژو، وقتی تحت فشار آمریکا قرار بگیرد با ایران معامله ای انجام نمی دهد. هر چقدر هم دولت های اروپایی بگویند با ایران همکاری کن، فایده ندارد.

این وضعیت، به طبیعت و ماهیت اقتصاد جهانی برمی گردد که در بازار، جدا از اراده دولت ها حرکت می کند. علت این که اروپایی ها واقعاً موفق نشدند به این دلیل بود که به این مشکلات برخورد کرد یا به توانمندی شرکت های اروپایی و آن شرکت ها علاقه ای نداشتند که بازار آمریکا را از دست بدهند.  

کد خبر: ۳۷٬۳۰۴

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha