شکیبا کولیوند؛ بازار: نقش و جایگاه روستاها در فرایندهای توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در سطح منطقهای، فرامنطقه ای، ملی و بین المللی بر کسی پوشیده نیست اما به راستی چه اتفاقی افتاده که این نقش تا حدی کمرنگ شده که این روزها شاهد مهاجرت روستاییان به شهرها هستیم که با خود بیکاری، حاشیه نشینی، رشد نامتوازن شهری، افزایش مشاغل کاذب، بیکاری فصلی و پنهان و مسائلی از این دست را به همراه دارد.
اشتغالزایی روستایی میتواند گام رو به جلوی اقتصاد باشد و از مسائل مطروحه در بالا جلوگیری کند به نوعی که بسیاری از کارشناسان مسائل اقتصادی ضرورت تقدم و توجه به توسعه روستایی را نسبت به توسعه شهری مطرح میکنند و علت این را به سبب آن میدانند که مسیر موردنظر میتواند راه حل نهایی مسئله بیکاری شهری و تراکم جمعیت باشد؛ اما حال در این مسیر، برای بهبود محیط روستایی و البته رونق در این مناطق چه قدمهایی باید برداشت؟
اکثر اقتصاددانها بر این باورند که در این مناطق کارآفرینی میتواند به توسعه اقتصادی منجر شود و با رشد تولید و خدمات و پیش روی به سوی نوآوری بار دیگر چرخهای زنگ زده اقتصاد را به حرکت درآورد.
کارآفرینی در شناسایی فرصتهای جدید شغلی و ایجاد اشتغال، کاهش بیکاری، رشد تولیدات و فناوری محصولات کشاورزی و تولیدی روستایی و در نهایت، ترغیب روستاییان برای مهاجرت معکوس و افزایش میزان تعلق مکان آنها تأثیر به سزایی دارد
آنچه مسلم است کارآفرینی در شناسایی فرصتهای جدید شغلی و ایجاد اشتغال، کاهش بیکاری، رشد تولیدات و فناوری محصولات کشاورزی و تولیدی روستایی و در نهایت، ترغیب روستاییان برای مهاجرت معکوس و افزایش میزان تعلق مکان آنها تأثیر به سزایی دارد و با این فرایند است که میتوان دل زدگیها از محیط روستایی را بار دیگر به ترغیب شدنها مبدل ساخت.
در نتیجه کارآفرینی آن هم از نوعِ روستایی است که میتوان در کنار ایجاد اشتغال پایدار و مولد، نوآوریهای تأثیرگذار در عرصه اقتصادی، ثروت و رفاه را دید؛ بدین سان، امروزه کارآفرینی را راهبردی برای توسعه و شکوفایی میدانند.
روستاها مبدا و خاستگاه تولیدات محصولات کشاورزی و باغی متنوع و باکیفیت، محصولات دامی، شیلات و صنایع دستی هستند و همانا که با زنده بودن این فرایند در روستاها است که جوامع شهری نیز سر پا میمانند؛ اما در این مسیر، ما چه قدمهایی در جهت توسعه، نوآوری برداشته ایم و چه حمایتهایی از این بخش شده است؟
جرقه رونق صنایع تبدیلی و تکمیلی محصولات غذایی و کشاورزی میتواند یکی از موضوعات کمک کننده به این فرایند باشد چراکه شغل عامه روستاییان در کشورمان به ویژه مناطق غربی بر اقتصاد کشاورزی استوار است.
این کشاورزان که با زحمات خود محصولات کشاورزی و باغی متنوع و با کیفیتی از سیب زمینی، گل محمدی و سیر گرفته تا انگور، سیب، هلو و لیموشیرین را از دل خاک بیرون می کشند؛ علی رغم همه تلاشهایشان شاهدند که در این بین، دلالان چه جیب پُر و کشاورزان چه دستانِ خالی ای را تجربه میکنند؛ بدین ترتیب، میتوان با پیش بردن کارآفرینی به سمت و سوی کارگاههای فرآوری و واحدهای صنایع تبدیلی نه تنها محصولات کشاورزی و باغی در کمترین میزان به ضایعات تبدیل شوند بلکه در این مسیر، دلالان و واسطهها حذف شده و ارزش آفرینی یک محصول کشاورزی و باغی را نیز شاهد هستیم.
فرایندهای صنایع تبدیلی و تکمیلی اگر با روند کشاورزی قراردادی در روستاها پیش روند، میتوانند علاوه بر اشتغالزایی آن هم از نوع پایدار و مولد موجب رونق این بخش شده و شاهد رونق تولید، جهش تولید، توسعه صادرات، ایجاد اشتغال، ایجاد ارزش افزوده، ایجاد درآمدهای ارزی، جلوگیری از اتلاف و ضایع شدن محصولات، خودکفایی و غیره باشیم.
اما در صورت بیتوجهی به آن، نهتنها همه این موارد محقق نمیشود، بلکه باید سالانه شاهد این باشیم که بخش زیادی از محصولات کشاورزیمان، تبدیل به ضایعات شده و دور ریخته شود.
با همه این تفاسیر، کارآفرینی را میتوان راهکاری جهت توسعه اشتغالزایی روستایی دانست؛ حال در زمینه محصولات کشاورزی و باغی و دامی چنان که بخشی از آنها را پیش تر مطرح کردیم، حال در زمینه رونق صنایع دستی و گردشگری با تکیه بر داشتههای تاریخی، طبیعی و فرهنگی یک روستا.
از طریق کارآفرینی میتوان همه عوامل، منابع و امکانات مناطق روستایی که همانا نیروی فعال و جوان آن را نیز شامل میشود، به صورت خودجوش گرد هم آورد و در نتیجه آثار و پیامدهای مثبت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را رقم زد
از طریق کارآفرینی میتوان همه عوامل، منابع و امکانات مناطق روستایی که همانا نیروی فعال و جوان آن را نیز شامل میشود، به صورت خودجوش گرد هم آورد و در نتیجه آثار و پیامدهای مثبت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را رقم زد.
با قدم گذاشتن در این مسیر است که میتوان توسعه روستایی که همانا به معنای بهبود زندگی اقتصادی و اجتماعی روستاییان و فقرزدایی، افزایش تولید، کاهش بیکاری، توزیع متناسب درآمد، عدالت اجتماعی، ارتقای بهره وری، ایجاد، افزایش و پایدارسازی اشتغال، افزایش مشارکتهای اجتماعی و بالا بُردن سطح کیفیت زندگی روستاییان در کنار حفظ محیط زیست و فرهنگ است را محقق ساخت.
اما در این مسیر میبایست برنامه ریزی ها و راهبردهایی از جنسِ بدنه روستایی را در پیش گرفت و این موضوع محقق نمیشود مگر با نیازسنجی، مشخص کردن شرایط پیشِ رو و وضعیت بازار هدف فروش محصولات و تولیدات روستاییان و قدم نهادن در وادی تحقق کارآفرینی روستایی؛ موضوعی که فرصتهای جدیدی در نواحی روستایی ایجاد کند و بازدهی و نوآوری و ایجاد فرصتهای جدید در روستاها را ممکن سازد.
کارآفرینی به بدنه جامعه روستایی این اعتماد به نفس را میدهد که میتوان روی پای خود ایستاد و خود را یکی از اصلی ترین حرکت دهندههای سیستم به سوی تحقق رونق و جهش تولید قلمداد کرد؛ کارآفرینان سبب تشویق جامعه به کارهای خلاق و کار آفرین میشوند و با همین سِیر است که رشد و بالندگی در اجتماع را میتوان شاهد بود.
کارآفرینی میبایست به یک شیوه زندگی برای اکثریت افراد جامعه روستایی تبدیل شود تا بتوان با توسعه آن و ایجاد شرکتهای کوچک کارآفرین و تعاونیها، نه تنها شاهد تأمین کالا و خدمات روستاییان و جامعه شهری از محصولات و تولیدات آنها بود بلکه تأثیر منحصر به فرد آن را در رشد اقتصادی روستایی، ارزش آوری، کاهش پدیده مهاجرت و حتی مهاجرت معکوس و افزایش صادرات را شاهد بود.
کارآفرینی، ایجاد اشتغال مولد، پایدار و تنوع اقتصاد روستایی را در پی دارد، یعنی دقیقاً هر آن چه در جهش تولید میتوان چشم انتظار آن بود.
با همه این تفاسیر، امید است تا در سال پیش رو شاهد کمک به توسعه مشاغل خانگی، هموارسازی مسیر برای استفاده از تسهیلات روستایی در تمامی زمینهها، استفاده از پتانسیل جوانان و بانوان، ایجاد مراکز کارآفرینی روستایی و حتی استارتآپی در این راستا باشیم تا بتوان در آینده، علاوه بر جنبههای اقتصادی که پیشتر به آنها اشاره شد، بهبود کیفیت زندگی، ارتقای سرمایه و انسجام اجتماعی و البته مشارکتهای مردمی را شاهد باشیم؛ به امید آن روز.
نظر شما