به گزارش بازار، آمریکا در رؤیای بازگشت به افغانستان است. واشنگتن برای آنکه این بار اشغالگر به نظر نرسد، استقرار زمینی آزادانه در سراسر خاک این کشور را نمیخواهد، بلکه میگوید تنها پایگاه و فرودگاه نظامی بگرام را مدنظر دارد.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا نیز برای مشروع ساختن این اقدام و کاستن از مقاومتهای درونی افغانها، ادعا دارد که برای مهار توان هستهای چین به پایگاه مزبور نیاز دارد؛ او نه هدفی برای تعیین نظام سیاسی افغانستان اعلام کرده، نه به بازیگر دیگری اشاره دارد و نه کلیت مهار چین را مطرح میکند بلکه اصرار دارد هدفش مهار توان هستهای این کشور است. این مواضع اما برای دولتمردان کشورهای شرقی فریبنده نیست. آنها به خوبی از نیات آمریکا باخبرند.
این مسئله باعث شده تا همزمان با درگرفتن بحثها در حلقه درونی طالبان و در شرایطی که برخی از اعضای این گروه از تهدیدات آمریکا بیمناک شده و خواهان بررسی واگذاری بگرام به این کشور بودند، دولتهای شرقی ضمن ارائه مشورت به طالبان، برای موازنه اوضاع داخلی فشارهایی به این گروه اعمال کنند.
نکات
۱. تا پیش از اوکراین، موفقیت تحرکات آمریکا برای تبدیل نقاط پیرامونی روسیه به کانون درگیرسازی مستقیم مسکو، دور از ذهن بود. آمریکاییها که در پایان جنگ سرد به روسها قول داده بودند با وجود عقبنشینی آنها از قلب و شرق اروپا گامی برای گسترش زیرساختهای نظامی خود در این مناطق برنخواهند داشت، نه تنها در کشورهای بلوک شرق، بلکه در سه جمهوری بالتیکی زیرساختهای نظامی خود را ایجاد کردند. عضویت این سه جمهوری که جزئی از خاک اصلی شوروی بودند، نسبت به عضویت دیگران همانند لهستان که صرفاً عضو بلوک شرق یا پیمان ورشو بودند، اهمیت بالاتری داشت.
۲. وقوع جنگ اوکراین و تضعیف توان نظامی، سیاسی و اقتصادی روسیه در مقاطعی از آن باعث شد تا برخی جمهوریهای استقلال یافته از شوروی، برخلاف منافع مسکو جهتگیری کنند؛ در این زمینه آذربایجان، ارمنستان و تا حدی قزاقستان جهتگیریهایشان را با توجه به این شرایط بازتنظیم کردند. بازگشت آمریکا به بگرام به معنای استقرار رادارهای قدرتمند و دوربرد، دستگاههای شنود، دهها جنگنده و بمبافکن به همراه هزاران سرباز آموزش دیده و کماندو است.
۳. ترامپ بارها اعلام کرده پایگاه بگرام به دلیل نزدیکی به یک پایگاه مهم هستهای و موشکی چین اهمیت بالایی دارد. چین کشور وسیعی است اما مناطق شرقی، جنوبی و مرکزی آن در تیررس پایگاههای آمریکا در هاوائی، کره جنوبی، ژاپن و ناوگان دریایی این کشور قرار دارند. از این رو چین در راستای پراکندگی تأسیسات، بخشی از زیرساختهای بازدارندگی هستهای خود را در غرب کشور مستقر کرده است.
این اقدام هرچند به معنای فاصله بیشتر با آمریکا و متحدانش در شرق آسیا جهت واکنش خواهد بود، اما همزمان با رعایت پراکندگی زیرساختهای هستهای، از بعد فاصله برای دورنگه داشتن آنها از دسترس دشمن بهره میبرد. اگر آمریکا در بگرام مستقر شود در مجاورت غرب چین قرار گرفته و در این صورت این منطقه دیگر ناحیهای با فاصله زیاد از نقاط تمرکز قوای نظامی آمریکا نخواهد بود. این مسئله اما تنها شامل چین نمیشود بلکه عمق خاک روسیه، پاکستان، هند و ایران را هم در دسترس نظارتی و نظامی آمریکا قرار میدهد.
۴. آمریکا با توجه به موقعیت این پایگاه در صورت بازگشت امکان تحرک در فضای داخلی افغانستان را نیز پیدا میکند. اگر طالبان در برابر فشارهای آمریکا کوتاه بیاید، در برابر قدرت تحرک این کشور در داخل نیز کوتاه آمده و ناچار از انطباق خواهد بود. آنگونه که گفته میشود، قرار بود طبق توافق طرفین در دوحه، طالبان به قدرت بازگردد؛ اما این بازگشت به شکل احیای حکومت پیشین نبود، بلکه در نوبت جدید، طالبان شریک قدرت میشد.
نظر شما