بازار؛ گروه بین الملل: آیا ممکن است بانکهای مرکزی منسوخ شوند؟ این مهمترین سوالی است که در سراسر اروپا با جایگزینی پرداختهای دیجیتال با پول نقد مطرح میشود. آیا یک پلتفرم خصوصی میتواند استیبل کوینی منتشر کند که در تجارت روزمره به پذیرش گسترده دست یابد؟ ممکن است شبیه داستانهای علمی تخیلی به نظر برسد، اما با افزایش فشارهای اقتصادی در سراسر کشورهای اروپایی، به ویژه با سطح بالای بدهیهای دولتی در کشورهای پیشرو اتحادیه اروپا و صحبت از خطرات سیستمی، مشروعیت ارزهای دولتی در حال تضعیف است و همانطور که اغلب در مواقع بحران دیدهایم، اعتماد میتواند به سرعت از پول عمومی به جایگزینهای خصوصی تغییر کند.
بحثهای اتحادیه اروپا در مورد صدور یوروی دیجیتال ماه گذشته با تصویب قانون جنیوس GENIUS توسط ایالات متحده متزلزل شد. این قانون جدید، آمریکا را به عصر امور مالی غیرمتمرکز سوق میدهد، زیرا یک چارچوب نظارتی برای بازار ۲۸۸ میلیارد دلاری استیبل کوین ایجاد میکند که تحت سلطه توکنهای با پشتوانه دلار مانند تتر و یواسدیسی است. ترکیبی از بدهی بالای اروپا، کندی رشد و ظهور پول دیجیتال خصوصی، سیاستگذاران اروپایی را مجبور کرده است تا برنامههای خود را برای یوروی دیجیتال سرعت بخشند.
اکنون این نگرانی وجود دارد که استیبل کوینهای وابسته به دلار، سهم بیشتری از پرداختهای فرامرزی را به خود اختصاص دهند و سپردهها را از اروپا خارج کنند. بانک مرکزی اروپا یوروی دیجیتال را به عنوان یک جایگزین عمومی برای شبکههای پرداخت خصوصی معرفی کرده است، اما اکنون به وضوح شاهد حرکت ایالات متحده هستیم که همه چیز را تغییر داده است. همچنین شایان ذکر است که چین پیش از این، طرحهای آزمایشی گستردهای را برای یوان دیجیتال راهاندازی کرده و بریتانیا در حال پیشبرد پوند دیجیتال خود است. اگر همه جایگزینها به سپردهای از ارز فیات معادل متکی باشند، پذیرش گسترده در یک سیستم واحد میتواند امکان عدم اتصال آن را فراهم کند، همانطور که دلار آمریکا در سال ۱۹۷۱ از وابستگی به طلا متوقف شد.
واقعیت این است که اتحادیه اروپا اکنون تهدیدی واقعی از ترکیب کیف پولهای فناوری و ارزهای دیجیتال میبیند. شرکتهای پردازش کارت سنتی مانند ویزا یا مسترکارت، اتحادیه اروپا را نگران نمیکنند، زیرا چنین پردازندههایی در شبکه مالی کار میکنند. اما کیف پولهای فناوری مانند اپل پی، گوگل پی، پیپال و حتی علیپی چین با افزایش سفارشات مستقیم از تأمینکنندگان یک خطر محسوب میشوند.
بانک مرکزی اروپا یوروی دیجیتال را به عنوان یک جایگزین عمومی برای شبکههای پرداخت خصوصی ارائه کرده است
در واقع اگر این پلتفرمها پذیرفته شوند، بدان معناست که با توجه به پذیرش گسترده، بانک مرکزی اروپا نقش مستقیم خود را در پرداختهای روزمره از دست میدهد، حاکمیت پولی تضعیف میشود و اروپاییها برای دسترسی و استفاده از پول به سیستمهای خصوصی اغلب غیراروپایی وابسته میشوند. به طور خلاصه، این پلتفرمها که توسط یک سیستم غیرمتمرکز توانمند میشوند، کل زنجیره تأمین پول را کنترل میکنند.
قانون جنیوس ایالات متحده آمریکا یک چارچوب نظارتی ارائه کرده است که در هیچ جای دیگری در جهان وجود ندارد. پاسخ سیاستگذاران اروپایی این بوده است که بحث کنند که آیا یوروی دیجیتال باید روی بلاکچینهای عمومی مانند اتریوم یا سولانا یا روی یک سیستم بسته و متمرکز راهاندازی شود - اما این رویکرد واقعیت تحول را نادیده میگیرد.
در یک سیستم غیرمتمرکز، همه چیز توسط قراردادهای هوشمند بین کاربران و خود شبکه اداره میشود، با قوانینی که به طور خودکار توسط کد اجرا میشوند تا توسط یک مرجع مرکزی. از همین حالا مشخص است که اتحادیه اروپا برای حفظ کنترل، قوانینی را که توسط تعداد محدودی از بازیگران تعیین شده است، اجرا خواهد کرد. به طور خلاصه، این اتحادیه یک فرآیند تصمیمگیری مرکزی را بر یک سیستم غیرمتمرکز اعمال خواهد کرد. این اقدامی خود-برانداز است و اگر یک جایگزین خوب وجود داشته باشد، کاربران به طور طبیعی به سمت آن هجوم خواهند آورد.
این تنها مخالفت یا خطر برای یوروی دیجیتال نیست؛ نگرانیهای کنترلی و حریم خصوصی نیز وجود دارد. منتقدان تأکید میکنند که برخلاف پول نقد، یوروی دیجیتال به مقامات اجازه میدهد تا تک تک تراکنشها را ردیابی و تجزیه و تحلیل کنند و از این رو آزادی شخصی شهروندان را سلب کنند. این ترس با این واقعیت که بانک مرکزی قدرت بیسابقهای خواهد داشت، افزایش مییابد. یوروی دیجیتال به مقامات این امکان را میدهد که هزینهها را محدود کنند، برداشتهای مستقیم را تنظیم کنند یا به اجبار تعطیل کنند. این ترسها بسیار اغراقآمیز به نظر میرسند، به خصوص با کاهش شدید استفاده از پول نقد، اما در یک محیط سیاسی بسیار قطبی، این امر پتانسیل سوءاستفاده علیه مخالفان سیاسی یا حامیان آنها را نشان میدهد.
اگر اتحادیه اروپا احساس کند که در حال از دست دادن کنترل بر سیستم پولی خود است، به اقدامات سختگیرانهای برای محافظت از حاکمیت خود متوسل خواهد شد
با نگاهی به نحوه عملکرد اتحادیه اروپا و قالب بسیار تنظیمشده آن، اگر اتحادیه اروپا احساس کند که در حال از دست دادن کنترل بر سیستم پولی خود است، به اقدامات سختگیرانهای برای محافظت از حاکمیت خود متوسل خواهد شد که احتمالاً شامل ممنوعیت سیستمهای پرداخت خصوصی یا محدود کردن دسترسی شهروندان به آنها و مجبور کردن همه تراکنشها به پلتفرم خود، یعنی یوروی دیجیتال خواهد بود. چنین اقدامی با هدف حفظ نظارت بانک مرکزی بر جریانهای پولی و حفظ ثبات مالی انجام میشود، اما اگر این محدودیتها بیش از حد سختگیرانه تلقی شوند، میتواند منجر به ایجاد سیستمهای موازی غیرقانونی نیز شود. به همین دلیل است که اتحادیه اروپا نمیتواند کنترل خود را از دست بدهد. اولاً، این امر ظرفیت کنترل عرضه و توزیع را از دست میدهد و از این رو جعبه ابزار خود را برای تأثیرگذاری بر تورم، نرخ بهره، مالیات و نقدینگی در اقتصاد از دست میدهد. ثانیاً و حتی مهمتر از آن، این امر به معنای از دست دادن قابل توجه حاکمیت و اقتدار خواهد بود که مرجع مرکزی را در معرض خطر قرار میدهد.
در دهه ۱۹۷۰، هنگامی که اروپا بحث در مورد یک ارز مشترک را آغاز کرد، «والری ژیسکار دستن»، رئیس جمهور فرانسه نام ECU را پیشنهاد داد که مخفف واحد پول اروپایی بود. در واقع او به سکه تاریخی فرانسه، اکو، اشاره میکرد و به همین دلیل به عنوان نام رسمی یورو رد شد. این نشان میدهد که چگونه یک سکه چیزی بیش از یک پرداخت است؛ نمادی از دولت است و منعکس کننده حاکمیت و اقتدار است. از این رو، سیاستگذاران اروپایی هرگز نمیتوانند اجازه دهند که یوروی دیجیتال جایگزین شود. با این حال، اولین قدم راهاندازی خود ارز نیست، بلکه بازسازی اعتماد به نهادهای اتحادیه اروپا است - و این کار آسانی نیست.
نظر شما