۴ مهر ۱۴۰۴ - ۱۰:۰۰
جنوب سوریه؛ آزمایشگاه امنیتی اسرائیل یا کمپ دیوید ۲؟

جنوب سوریه؛ آزمایشگاه امنیتی اسرائیل یا کمپ دیوید ۲؟

طرح امنیتی جدید اسرائیل در جنوب سوریه فراتر از تقسیم‌بندی نظامی است و این منطقه را به صحنه‌ای برای تقابل‌های پیچیده قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای تبدیل می‌کند.

به گزارش بازار، طرح امنیتی جدید اسرائیل برای جنوب سوریه فراتر از یک تقسیم‌بندی نظامی ساده است. این طرح جنوب سوریه را به آزمایشگاهی برای معادلات آینده خاورمیانه تبدیل می‌کند و نه تنها حاکمان جدید سوریه را به چالش می‌کشد، بلکه زمینه‌ساز تقابل‌های پیچیده‌ میان قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای است.

سوریه بار دیگر به خط مقدم رقابت‌های منطقه‌ای تبدیل شده است؛ این بار با طرح امنیتی جدیدی که اسرائیل به «ابومحمد الجولانی»، یا «احمد الشرع»، رئیس خودخوانده حکومت انتقالی در سوریه ارائه داده است. طرحی که بسیاری آن را با توافق کمپ دیوید میان مصر و اسرائیل در سال ۱۹۷۹ مقایسه می‌کنند.

نخستین بار، این رسانه «آکسیوس» بود که جزئیات این طرح را فاش کرد و به دنبال آن، گزارش‌های متعددی در رسانه‌های غربی و منطقه‌ای درباره آن منتشر شد. بر اساس این طرح، جنوب سوریه به سه منطقه امنیتی تقسیم می‌شود که به ارتش و نیروی هوایی اسرائیل، قدرت مانور گسترده‌ای می‌دهد، در حالی که محدودیت‌های بی‌سابقه‌ای بر حضور نیروهای دمشق و شبه‌نظامیان جولانی اعمال می‌کند.

اگرچه دمشق هنوز موضع رسمی خود را اعلام نکرده و واکنش آن نیز برای تل‌آویو و واشنگتن اهمیتی ندارد، اما نکته مهم، واکنش سایر قدرت‌هاست. این طرح می‌تواند زمینه‌ساز تقابل پیچیده‌ای میان قدرت‌های بزرگ و منطقه‌ای درگیر در بحران سوریه شود.

طرح منطقه امنیتی اسرائیل در جنوب سوریه

این طرح در واقع تکرار منطق حاکم بر توافق کمپ دیوید است، که بر اساس آن، شبه‌جزیره سینا به سه منطقه امنیتی با تسلیحات مختلف تحت نظارت بین‌المللی تقسیم شد. حالا قرار است، همین الگو به شرح زیر در جنوب سوریه اجرا شود:

- سطح اول (مناطق هم‌مرز با اسرائیل): در این منطقه، هرگونه حضور یا استقرار نیرو و تجهیزات نظامی سنگین سوری به‌طور کامل ممنوع است و تنها به تعداد محدودی از نیروهای پلیس اجازه فعالیت داده می‌شود. این شرایط عملاً یک منطقه غیرنظامی تحت کنترل کامل اسرائیل ایجاد می‌کند.

- سطح دوم (عمق جنوبی): ورود سلاح‌های سنگین به این بخش از جنوب سوریه با محدودیت مواجه می‌شود. حکومت سوریه تنها اجازه حضور امنیتی سبک و نمادین را خواهد داشت که به‌صورت صوری، حاکمیت رسمی را در این مناطق نشان دهد.

- سطح سوم (هوایی): در این سطح، منطقه پرواز ممنوعی از جنوب غربی دمشق تا منطقه حائل برقرار می‌شود. این محدودیت، دمشق را از هرگونه استفاده آزادانه از حریم هوایی خود در منطقه‌ای استراتژیک و حساس که مسیرهای نظامی و سیاسی مهمی در آن تقاطع دارند، محروم می‌کند.

علاوه بر این، اسرائیل مناطقی را که پس از سقوط دولت سوریه در ۸ دسامبر ۲۰۲۴ اشغال کرده، به‌ویژه جبل هرمون با ارزش استراتژیک بالا، را برای خود حفظ می‌کند. این طرح همچنین شامل بندی اضافی است که به اسرائیل آزادی مطلق حرکت در حریم هوایی سوریه، به ویژه در صورت هرگونه تجاوز نظامی علیه ایران را می‌دهد و عملاً حریم هوایی سوریه را به یک کریدور ترانزیت باز برای هرگونه عملیات آینده اسرائیل علیه تهران تبدیل می‌کند.

امنیت جغرافیایی اسرائیل

این طرح از دیدگاه اسرائیل، ریشه در یک استراتژی دیرینه دارد که از زمان تأسیس این رژیم و آغاز جنگ‌های اعراب و اسرائیل بر آن حاکم بوده است. هدف اصلی این استراتژی، مهندسی جغرافیای امنیتی مناطق پیرامونی به گونه‌ای است که خطرات احتمالی برای بقای آن به حداقل برسد و عمق پیشگیرانه ایجاد شود.

در این میان، تجربه کمپ دیوید تنها یک توافق صلح نبود، بلکه موجب بازطراحی فضای نظامی شبه‌جزیره سینا شد تا هرگونه تهدید احتمالی علیه اسرائیل، صدها کیلومتر از مرزهای آن دور بماند. همین منطق اکنون در جنوب سوریه در حال پیاده‌سازی است، اما با این هدف که یک منطقه حائل دوگانه، گسترده‌تر از آتش‌بس سال ۱۹۷۴، ایجاد شود و سقف جدیدی از محدودیت‌های هوایی به وجود آید.

زمان‌بندی ارائه این طرح از سوی اسرائیل کاملاً هوشمندانه به نظر می‌رسد. در شرایطی که اسرائیل با جبهه‌های همزمان در غزه و لبنان روبه‌رو است و واشنگتن نیز درگیر مسائل دیگری است، تل‌آویو با این اقدام به دنبال ایجاد واقعیت‌های جدید در میدان است. این طرح به اسرائیل اجازه می‌دهد تا فضای بیشتری برای مانور در آینده منطقه داشته باشد و در عین حال، دمشق را از هرگونه ابزار نظامی کارآمد محروم سازد.

دمشق و فقدان حاکمیت واقعی

تاکنون، واکنش سوریه به طرح اسرائیل تنها سکوت بوده و هیچ نشانه‌ای از ارائه یک «طرح متقابل» مشاهده نشده است. این سکوت، بیانگر سردرگمی و تردید آشکار در میان حاکمان جدید سوریه است. پذیرش این طرح به معنای پذیرش از دست دادن حاکمیت سوریه بر یکی از حیاتی‌ترین مناطق کشور است؛ در حالی که رد کامل آن، با توجه به انحلال ارتش و نیروهای امنیتی سوریه و اتکای حکومت جولانی به شبه‌نظامیانش برای تشکیل ارتش جدید، می‌تواند به یک رویارویی نامتوازن در میدان منجر شود.

اگرچه برای حکومت جولانی که به دنبال کسب مشروعیت است، واگذاری جنوب سوریه به منزله تن دادن به خواسته‌های اسرائیل و افزایش شکنندگی ساختار سیاسی آن تلقی می‌شود، با این حال، ورود به یک رویارویی آشکار، خطر متحمل شدن خسارات سنگین را برای آن افزایش می‌دهد که فراتر از توانایی آن است، به‌ویژه با توجه به عدم حمایت روسیه و جدی نبودن متحدان منطقه‌ای مانند قطر و ترکیه در دفاع از آن.

بُعد منطقه‌ای طرح اسرائیل

تحریک‌آمیزترین بخش این طرح، تلاش اسرائیل برای ایجاد یک کریدور هوایی است که امکان استفاده از آن را در هرگونه رویارویی آتی با ایران فراهم می‌کند و هم‌زمان، مانع از حضور مجدد حزب‌الله لبنان در جنوب سوریه می‌شود.

مسکو با وجود حضور نظامی در سوریه، خود را در برابر این طرح در وضعیتی دشوار می‌بیند. از یک سو، نمی‌خواهد با اسرائیل که با آن توافقاتی در خصوص «مکانیسم رفع اختلاف» دارد، درگیری مستقیم داشته باشد. از سوی دیگر، نمی‌تواند ترتیبات امنیتی را بپذیرد که نفوذ آن را به حاشیه براند و حضورش را پس از فروپاشی نظام اسد، که متحد قدرتمند مسکو بود، محدود کند.

روسیه پیش از این با آمریکا برای احیای توافق‌نامه تفکیک نیروها در سال ۱۹۷۴ در جنوب غربی سوریه همکاری کرده بود و اکنون با یک آزمون دیپلماتیک دشوار روبه‌رو است که آینده حضور آن در پرونده سوریه را تعیین خواهد کرد.

حقوق بین‌الملل و عدم مشروعیت جولانی

بحث مشروعیت حکومت جولانی، کلید اصلی بررسی طرح امنیتی پیشنهادی اسرائیل است. بر اساس توافق آتش‌بس سال ۱۹۷۴ و قطعنامه‌های سازمان ملل، حاکمیت سوریه بر تمام قلمرو این کشور به رسمیت شناخته شده است. بنابراین، هرگونه تغییر یکجانبه یا دوجانبه خارج از نظارت سازمان ملل، نقض آشکار حقوق بین‌الملل محسوب می‌شود.

اگرچه اسرائیل روی پذیرش ضمنی این طرح از سوی آمریکا و غرب حساب باز کرده، اما این اقدام می‌تواند مشروعیت بین‌المللی را تضعیف کرده و به رویه‌ای خطرناک برای بازترسیم مرزها با زور در سایر مناطق تبدیل شود.

علاوه بر این، یک پرسش مهم حقوقی و سیاسی نیز مطرح است: آیا حکومت جولانی اصلاً صلاحیت ورود به چنین مذاکراتی با اسرائیل را دارد؟ یک حکومت انتقالی به‌طور ذاتی اختیاراتی محدود و موقت دارد و وظیفه‌اش مدیریت دوره گذار و فراهم کردن شرایط برای قانون اساسی جدید و انتخابات است. امضای توافقات استراتژیک بلندمدت، به‌ویژه آنهایی که بر حاکمیت و تمامیت ارضی کشور تأثیر می‌گذارند، فراتر از وظایف این حکومت خواهد بود.

این مسائل باعث می‌شود، هرگونه مذاکره در این خصوص با چالش‌های حقوقی و سیاسی متعددی روبه‌رو شود، هم از سوی جریان‌های ملی سوریه در داخل و هم از سوی طرف‌های خارجی که اعتقاد دارند هر توافقی با یک حکومت انتقالی، برای دولت بعدی سوریه الزام‌آور نخواهد بود.

پیامدهای بالقوه: سناریوهای آینده

سناریوهای محتمل در صورت اجرای این طرح تنها سوریه را تحت تأثیر قرار نمی‌دهد، بلکه کل منطقه را درگیر خواهد کرد و هر یک از آنها پیامدهای استراتژیک گسترده‌ای به همراه خواهد داشت. این سناریوها به یک چارچوب دوجانبه محدود نمی‌شوند، بلکه به شبکه‌ای پیچیده از گزینه‌ها وابسته هستند که سیاست، امنیت و دیپلماسی را در هم می‌آمیزند. در ادامه به این سناریوها می‌پردازیم:

- پذیرش مشروط: احتمالاً جولانی با اعمال تعدیلاتی در طرح، مانند کاهش منطقه پرواز ممنوع یا حفظ حضور نمادین شبه‌نظامیانش در برخی مناطق، با آن موافقت خواهد کرد. این گزینه اگرچه یک فضای تنفس سیاسی صوری برای او ایجاد می‌کند، اما واقعیت امنیتی جدیدی را تثبیت می‌کند که به نفع اسرائیل است.

- رد کامل طرح: این سناریو به معنای احتمال تشدید تنش‌ها در میدان است، چه از طریق درگیری‌های محدود در جنوب و چه از طریق حملات هوایی اسرائیل. این امر، جنوب سوریه را به عرصه‌ای باز برای درگیری تبدیل می‌کند و سوریه را به رویارویی مستقیمی سوق می‌دهد که در دهه‌های گذشته آمادگی کمتری برای آن داشته است. این در حالی است که حاکمان جدید سوریه از همان ابتدا، تمایل خود را برای سازش با اسرائیل و برقراری روابط بر اساس حسن هم‌جواری اعلام کرده‌اند.

- میانجی‌گری بین‌المللی: در این سناریو، طرف‌هایی مانند سازمان ملل یا کشورهای اروپایی با هدف ایجاد تعدیلاتی در طرح و ارائه تضمین‌های امنیتی به اسرائیل، بدون به خطر انداختن اساسی حاکمیت سوریه، مداخله خواهند کرد. این سناریو بیشترین تطابق را با قوانین بین‌المللی دارد، اما نیاز به اراده سیاسی دارد که در حال حاضر وجود ندارد.

فراتر از نقشه‌ها: جنوب سوریه آینه خاورمیانه

طرح اسرائیل برای جنوب سوریه فراتر از یک تقسیم‌بندی ساده جغرافیایی یا نظامی است؛ این طرح آزمایشی برای معادلات آینده خاورمیانه محسوب می‌شود. در این طرح، به پرسش‌های مهمی پاسخ داده می‌شود: مناطق نفوذ چگونه توزیع می‌شوند؟ مرزهای میان اسرائیل و جهان عرب پس از دهه‌ها جنگ چطور مدیریت خواهند شد؟ و قدرت‌های بزرگ چگونه نقش خود را در منطقه بازتعریف خواهند کرد؟

این طرح، رویکرد اسرائیل را برای بازطراحی مرزها و امنیت از طریق زور و تحمیل واقعیت به جای گفت‌وگوهای دیپلماتیک نشان می‌دهد. این استراتژی، تصویری از یک مرحله جدید و پرآشوب در جغرافیای سیاسی منطقه ارائه می‌دهد؛ مرحله‌ای که در آن قدرت نظامی، نقشه‌های امنیتی را می‌کشد و حاکمیت ملی تحت عنوان «امنیت منطقه‌ای» به حاشیه رانده می‌شود.

اما نباید فراموش کرد که ثبات در خاورمیانه مفهومی نسبی است. حتی اگر اسرائیل بتواند واقعیت جدیدی را بر روی زمین تحمیل کند، به این معنا نیست که این واقعیت غیرقابل تغییر است. جنوب سوریه همچنان صحنه‌ای برای درگیری‌های احتمالی، آزمونی برای توانایی کشورها در مقاومت در برابر مهندسی خارجی و محکی جدی برای جامعه بین‌المللی در اجرای قانون و و احترام به حاکمیت ملی کشورها خواهد بود.

کد خبر: ۳۶۶٬۵۷۸

اخبار مرتبط

اخبار رمزارزها

    برچسب‌ها

    نظر شما

    شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha