بازار، گروه استانها، عارف اصفهانی: اگر تا چند سال پیش، کوچه تلفنخانه و فروشگاه های عمده لوازم التحریر اصفهان زیر فشار شانههای مشتریها نفس چاق میکرد، حالا مثل یک پیاده راه باریک و آرام شده است.
پیرمردی که ۴۰ سال است اینجا مغازه دارد، دفتر ۸۰ برگ ها را مثل کتب خطی روی هم می گذارد، نفسی تازه می کند و به بازار می گوید: تا چند سال پیش، اول شهریور، مشتری ها از دم مغازه تا ابتدای کوچه صف می کشیدند. امسال دفتر ۸۰ برگ خارجی از ۴۵ هزار به کمی بالای ۶۰ هزار رسیده، ولی مشتری ها بیشتر همون دفتر ۴۰ برگ ایرانی ۱۶ هزار و ۵۰۰ تومنی رو می گیرند. فرقش فقط توی جلد نیست، توی حس خرید هم هست!
عمدهفروش ها؛ سیاست انتظار و ریسک انبار
حاجرضوانی نیز عمده فروش سه نسل در انباری که راهروهایش به زحمت یک نفر را رد میکند، با تردید به کارتن ها نگاه میکند: «با دلار ۸۰ هزار تومنی خرید کردم، ولی پیش فروش مثل گذشته نیست. همه صبر میکنند تا قیمت تثبیت بشود، اما این یعنی خطر ماندن میلیون ها تومان جنس روی دست ما.»
او یک مدادرنگی ۱۲ تایی خارجی را بالا میگیرد و خطاب به من ادامه می دهد: پارسال ۴۵ هزار بود، الان ۶۱ هزار. ولی فروشش کمتره؛ مداد ساده 5 هزار و 500 تومانی را هر کسی هنوز می تواند بخرد.
در این میان خانواده ها هم دل خوشی از این گرانی ها ندارند. فاطمه مادر سه بچه مدرسه ای است؛ لیست خریدش شامل کیف ۷۰۰ هزار تومانی، چند دفتر ایرانی (هر کدام حدود ۲۰ هزار تومان) و مداد رنگی داخلی ۳۰ هزار تومانی است.
وی به بازار می گوید: کیف رو هفته قبل خریدم، چون گفتند ممکن است دوباره گران شود. ولی برای لباس فرم، مجبور شدیم هر چه مدرسه می گوید هزینه کنیم. بعضی از کالاهای مدرسه بچه ها را می شود از سال گذشته استفاده کرد اما بعضی ها را هم نه. باید میلیونی خرج کنیم تا خرج اول مهرشان دربیاید تا بعد.
رسول، کارگر ساختمانی و پدر چهار فرزند و ساکن در محله زینبیه است؛ با لبخند تلخی دفترها را روی پیشخوان میگذارد: پسر کوچکم دلش کیف فانتزی میخواست، یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومن بود؛ نگرفتم. با ۶۰۰ هزار تومن کیف ساده گرفتیم. میخواهم یاد بگیرد که الان باید حساب کرد.
خسروی: من هر سال می گویم وسایل ساده بیاورید، اما رقابت بچه ها سر کیف و دفتر قشنگ هست. وقتی خانواده توان ندارد، بچه اذیت می شود. بعضی خانواده ها دفتر ۱۰۰ برگ را نصف می کنند برای دو درس
نگاهی به سه دفتر ۴۰ برگ برای چهار بچه می اندازد و ادامه می دهد: کتابای مدرسه رو هنوز نخریدیم. دفترهای خارجی رو فقط نگاه میکنیم. پسر کوچیکم هنوز میگه دفتر با طرح ابرقهرمان میخوام، ولی میگم نه. نمیتونم. پارسال خرج اول مهر حدود سه میلیون شد، امسال تا همین حالا سه میلیون هزینه کردم، هنوز کفش نخریدم. ولی جالبه بدونی درآمد من همان است، فقط قدرت خرید نصف شده است.
خانم خسروی، معلم دبستان در خیابان پروین هم به بازار می گوید: من هر سال می گویم وسایل ساده بیاورید، اما رقابت بچه ها سر کیف و دفتر قشنگ هست. وقتی خانواده توان ندارد، بچه اذیت می شود. بعضی خانواده ها دفتر ۱۰۰ برگ را نصف می کنند برای دو درس!
اما آنچه که کارشناسان اقتصادی در اصفهان میگویند این است: ۷۰ درصد لوازم التحریر بازار به صورت مستقیم یا غیرمستقیم وابسته به واردات است. تولیدکننده داخلی هم مجبور به خرید مواد اولیه خارجی است. با این وضعیت هر نوسان دلاری، مثل موجی به دفترهای خط دار می رسد. علاوه بر آن، فشار تورم عمومی، افزایش کرایه مغازهها در بازار اصفهان و رکود نسبی، حاشیه سود را برای فروشندهها کوچک و آنها را محتاط تر کرده است.
ردپای سیاست و اقتصاد کلان
حمیدرضا توکلی، کارشناس اقتصادی و استاد دانشگاه اصفهان، در گفت و گو با بازار، رابطه افزایش قیمتها را اینطور توضیح میدهد: لوازمالتحریر گرچه کالاهای اساسی نیستند، ولی سه عامل، قیمت شان را شتاب دار کرده: اول، تورم عمومی که در کشور بالای ۴۰ درصده و همه کالاها را درگیر کرده؛ دوم، وابستگی به واردات مواد اولیه حتی برای محصولات داخلی، مثل کاغذ، مقوا و جوهر؛ سوم، کاهش ارزش پول ملی که باعث شده کالاهای خارجی و حتی داخلی به سرعت گران شوند.
وی ادامه میدهد: در بازاری مثل لوازمالتحریر، وقتی قدرت خرید خانوادهها افت میکند، فروشنده مجبور می شود تنوع را کم کند تا روی کالاهای پرفروش تمرکز کند، این موضوع باعث افت کیفیت و کاهش لذت خرید برای دانشآموز می شود.
به گفته توکلی، سهم بالای هزینههای جانبی هم مهم است؛ اجاره مغازه در مرکز اصفهان گاهی سالانه ۵۰ درصد افزایش پیدا میکند و این هزینه از جیب مشتری نهایی جبران می شود.
این کارشناس در این رابطه دو سناریو را تعریف می کند و می گوید: سناریوی اول؛ ادامه روند فعلی، با تورم بلندمدت و کاهش سرمایهگذاری، به معنی کوچ بیشتر خانوادهها به کالاهای داخلی ارزان و حذف نیازهای غیراصلی (مثل دفتر نقاشی) است که احتمال خروج بخشی از فروشندگان سنتی و تبدیل کوچه تلفنخانه به یک بازار محدود فصلی زیاد میشود و سناریوی دوم: اجرای برنامه ملی برای برند سازی داخلی، تسهیل واردات مواد اولیه و ایجاد گالری های دائمی نمایش نوشت افزار ایرانی است که این مسیر میتواند سهم صادرات را تقویت کند و کوچه تلفنخانه را دوباره به نماد رونق قبل از مهر تبدیل کند.
خارجی هایی که گوی رقابت را از ما دزدیده اند
گرچه اتحادیه بر ۳۲ فروشگاه با سود مجاز نظارت دارد، اما بازار آزاد کوچه پس کوچهها از این قاعده پیروی نمی کند. نبود یارانه یا وام خرید لوازم التحریر برای خانوادههای کم درآمد، باعث شده هر سال فاصله طبقاتی در «کیف مهر» بچهها بیشتر شود.
سیدمحمدرضا اعتصامی، رئیس اتحادیه صنف کتاب و لوازم التحریر اصفهان نیز در گفت و گو با بازار، اعداد را مثل مُهر روی دفتر مِهر می چسباند: امسال، خارجیها ۳۵ درصد گران شدند، ایرانیها ۱۰ درصد. سهم تولید داخل به ۶۰ درصد رسیده است. ارزش بازار کشور حدود شش هزار میلیارد تومن شده و ۱۴ تا ۱۵ میلیون نفر مصرفکننده مستقیم داریم.
دولت میتوانست با واردات هدفمند اقلام ضروری یا حذف تعرفه برای مواد اولیه، اثر گرانی را کاهش دهد اما در این میان نبود تبلیغات مؤثر برای نوشت افزار داخلی نیز بر ذهن خریدار اثر گذاشته است و مردم با وجود گرانی ها سعی دارند خارجی خرید کنند و تا آنجا که توانشان هست به سمت لوازم التحریر ایرانی نروند
او به صادرات چین (۴ میلیارد دلار) و آلمان (۳ میلیارد) اشاره میکند و میگوید: ما هم پتانسیل داریم ولی باید سرمایه گذاری و برنامه طولانی مدت کرد.
اعتصامی هشدارش جدی تر میشود وقتی میرسد به مدارس و بیان می کند: برخی بستههای ۵۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومانی رو به اجبار می فروشند و این مساله غیرقانونی است و مردم باید مقاومت و گزارش کنند.
رئیس اتحادیه صنف کتاب و لوازم التحریر اصفهان، درباره نمایشگاه های فصلی هم می گوید: دایه مهربان تر از مادر نشوید، اینها به بازار ما ضربه میزنند.
کارشناسان اقتصادی میگویند که دولت میتوانست با واردات هدفمند اقلام ضروری یا حذف تعرفه برای مواد اولیه، اثر گرانی را کاهش دهد اما در این میان نبود تبلیغات مؤثر برای نوشت افزار داخلی نیز بر ذهن خریدار اثر گذاشته است و مردم با وجود گرانی ها سعی دارند خارجی خرید کنند و تا آنجا که توانشان هست به سمت لوازم التحریر ایرانی نروند.
صحنه نهایی؛ پاییز بیهیجان و بی مهر
آخرین روزهای شهریور، در چهارراه کوچه تلفنخانه، مغازه دار جوان دفترهای ۶۰ برگ ایرانی را یکی یکی روی پیشخوان میگذارد. بوی کاغذ تازه با هوای خنک غروب قاطی شده است. پشت سرش، دو بچه بر سر طرح جلد دفترها آهسته بحث میکنند، پدرشان نگاه میکند و بی کلام دفتر ساده تری را انتخاب میکند.
مغازه دار میگوید: اول مهر دیگر آن روزی نیست که همه با لبخند خرید کنند. این دفترها بوی قصههای شاد نمیدهند، بوی تورم و نداری می دهند.
صدای بسته شدن کرکره مغازه های کناری، با رنگ نارنجی آسمان گره می خورد. درخشش جلدها باقی میماند، ولی برق شادی در چشم بچهها، کم سو شده است.
در پایانِ این مسیر از کوچه تلفنخانه تا حسابهای خالی خانوادهها، میتوان یک حقیقت ساده را دید: لوازمالتحریر فقط دفتر و مداد نیست؛ بخشی از خاطره و هیجان کودکی است. اما وقتی قیمت یک دفتر ساده با عددهای حقوق ماهیانه رقابت میکند، شادیِ خرید جای خود را به حساب و کتاب خشک میدهد.
بازار امروز، آینهای از اقتصاد کلان و سیاستهای دیرهنگام است؛ بازاری که اگر به سوی حمایت هوشمند و تولید خلاق داخلی حرکت نکند، مهر کم کم رنگ و بوی خودش را از دست میدهد.
نظر شما