علیرضا مبصر؛ گروه ببین الملل: به گزارش بازار به نقل از اکونومیست؛ در زبان ییدیش، اصطلاحی وجود دارد به نام «farshlepteh krenk»؛ یعنی بیماریای که ریشهکن نمیشود و همیشه به شکلی باقی میماند. همین تعبیر، بهترین توصیف برای وضعیت تورم در برخی کشورهاست؛ بیماریای که درمان نشده، بلکه صرفاً موقتاً تسکین یافته است و به ایران هم میشه دقیقا از همین جنس اشاره کرد. اکونومیست گزارش اشاره می کند که از سال ۲۰۲۲ تاکنون، نرخ تورم در کشورهای توسعهیافته عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) به جز ترکیه از ۱۱ درصد به حدود ۲.۵ درصد در ژوئن ۲۰۲۵ کاهش یافته است؛ رقمی که فقط اندکی از اهداف رسمی بانکهای مرکزی بالاتر است. با این حال، کشورهای انگلیسیزبان هنوز از علائم مزمن تورمی رنج میبرند.
شاخص «چسبندگی تورم»؛ مدلی برای سنجش عمق فاجعه
برای ارزیابی دقیقتر این وضعیت، اقتصاددانان اکونومیست شاخصی تحت عنوان «چسبندگی تورم» طراحی کردهاند. این شاخص ترکیبی از پنج معیار مختلف است:
-
تورم هسته (بدون غذا و انرژی)
-
هزینه نیروی کار به ازای هر واحد تولید
-
پراکندگی تورم میان کالاها
-
انتظارات تورمی مردم
-
حتی رفتار جستوجوی کاربران در گوگل پیرامون تورم
با رتبهبندی کشورها بر اساس این پنج مؤلفه، یک نمره ترکیبی برای هر کشور به دست آمده است.

تفاوت زبانی یا تفاوت ساختاری؟
نتایج این بررسی یک شکاف جالب را آشکار کردهاند: کشورهای اروپایی و آسیایی در مهار تورم موفقتر بودهاند، اما کشورهای انگلیسی زبان همچنان با مشکل تورم مزمن دستوپنجه نرم میکنند.برای مثال، فرانسه کمترین میزان چسبندگی تورم را در بین ده کشور مورد بررسی دارد. ژاپن نیز طبق الگوی همیشگیاش، با تورمی بسیار ضعیف مواجه است.
در سوی مقابل، بریتانیا بدترین وضعیت را دارد. در یک سال منتهی به سهماهه دوم ۲۰۲۵، تورم هسته در بریتانیا به ۴.۳ درصد رسید؛ همچنین، بیش از سهچهارم کالاهای موجود در سبد مصرفی شهروندان بریتانیایی افزایش قیمتی بیش از ۲ درصد داشتهاند. این سطح از پراکندگی قیمتی، نشاندهنده عمق نهادینه شدن تورم در اقتصاد این کشور است.
استرالیا نیز عملکرد ضعیفی داشته؛ هزینه نیروی کار در این کشور تقریباً ۵ درصد نسبت به سال قبل افزایش یافته است. کانادا، با اینکه اقتصاد ضعیفتری نسبت به همسایه جنوبی خود دارد، اما وضعیت تورمیاش تفاوت چندانی با بریتانیا و استرالیا ندارد.
فرانسه در مهار تورم خوش درخشید؛ ژاپن همچنان با تورمی ضعیف رو به رو است
چه عواملی تورم را در این کشورها مزمن کردهاند؟
بررسیها نشان میدهد دو عامل اصلی در این میان نقش داشتهاند:
-
سیاست مالی انبساطی
از سال ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۴، دولتهای کشورهای انگلیسیزبان بهطور میانگین کسری بودجه خود را ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی افزایش دادهاند؛ درحالیکه سایر کشورها در همین دوره سیاستهای انقباضی در پیش گرفتند. این انبساط مالی به معنای تقویت تقاضاست؛ اقدامی که در شرایط تورمی، مثل خوردن قهوه و چای برای مشکل بی خوابی است! -
افزایش مهاجرت
کشورهای انگلیسیزبان در سالهای اخیر پذیرای تعداد زیادی مهاجر بودهاند. هرچند مهاجرت در بلندمدت میتواند به افزایش عرضه نیروی کار و رشد اقتصادی منجر شود، اما در کوتاهمدت ممکن است فشار مضاعفی بر بازار مسکن و خدمات وارد کرده و تورم را تشدید کند.
نورهای امید در افق؟
با وجود وضعیت نامطلوب برخی کشورها، در مجموع میزان «چسبندگی تورم» نسبت به سال گذشته کاهش یافته است. برای مثال، ژاپن که در سال ۲۰۲۴ بهترین عملکرد را داشت، در رتبهبندی امسال به رده ششم سقوط کرده؛ به این معنا که بقیه کشورها در مهار تورم پیشرفت کردهاند.
بانک مرکزی بریتانیا میتواند با اتکا به کاهش انتظارات تورمی مردم، به کاهش فشارهای قیمتی امیدوار باشد. بانک مرکزی کانادا نیز میتواند به پراکندگی پایینتر تورم در مقایسه با دیگر کشورها اشاره کند. همچنین، اکثر دولتهای انگلیسیزبان اکنون به سمت سیاستهای مالی انقباضی و کاهش نرخ مهاجرت حرکت کردهاند.
با این حال، آمریکا از این روند مستثناست. هرچند مهاجرت به این کشور در حال کاهش است، اما دولت آمریکا همچنان سیاستهای مالی انبساطی را دنبال میکند. علاوه بر آن، اعمال تعرفههای تجاری جدید نگرانیهایی درباره افزایش بیشتر قیمتها به دنبال داشته است؛ چرا که شرکتها این هزینهها را به مصرفکننده منتقل میکنند.
در همین حال، دادهها نشان میدهد جستوجوهای مرتبط با تورم در گوگل در آمریکا بیشتر از سایر کشورهاست. همچنین، مردم آمریکا انتظار دارند در سال آینده، قیمتها ۵.۵ درصد افزایش یابد؛ رقمی که از هر کشور دیگری بالاتر است.
پیش بینی تورم ۵.۵ درصدی مردم آمریکا؛ بیشترین در بین کشورهای بررسیشده
تورم در ادبیات اقتصادی به صورت کلی می تواند یک بیماری مزمن آزاردهنده باشد؛ اما اگر این بیماری رو به وخامت باشد، تحمل آن بسیار دشوارتر خواهد بود. تورم در جهان غرب انگلیسی زبان هنوز به نقطه پایان نرسیده است و برای درمان کامل آن، صرفاً کاهش اعداد کافی نیست؛ بلکه باید به ریشههای رفتاری، ساختاری و سیاستی آن نیز توجه کرد.
نظر شما