علیرضا مبصر؛ گروه بورس: بورس تهران در ماههای اخیر صحنه رکودی عمیق بوده است؛ رکودی که خود را در افت حجم معاملات، فشار مداوم نرخهای بالای بهره و خروج مداوم پول حقیقی نشان داده است. در چنین فضایی، سرمایهگذاران با بیاعتمادی گسترده و نوسانات غیرقابل پیشبینی دستوپنجه نرم میکنند؛ بیاعتمادی که هر روز بر شدت آن افزوده میشود و عملاً بازار سهام را از کارکرد اصلی خود دور کرده است. در این میان، یک پرسش کلیدی مطرح میشود: آیا میتوان ابزاری برای پوشش این ریسکها بهکار گرفت تا سهامداران از آسیبهای ناشی از تصمیمات سیاسی و شوکهای اقتصادی مصون بمانند؟ پاسخ این پرسش را باید در تجربه جهانی جستوجو کرد؛ جایی که «اختیار معاملات» یا همان آپشنها، سالهاست بهعنوان سپر دفاعی و ابزار کارآمد مدیریت ریسک به کار گرفته میشوند.
نبود ابزار مناسب، بلای جان بازار بورس
یکی از ریشههای اصلی وضعیت نابسامان بورس تهران، نبود ابزارهایی است که امکان مدیریت و کنترل ریسک را برای سرمایهگذار فراهم کند. در بیشتر بورسهای معتبر دنیا، فعالان بازار از مجموعهای از ابزارهای مشتقه، بهویژه قراردادهای اختیار معامله (Options)، برای پوشش ریسکهای قیمتی، جلوگیری از زیان سنگین، و حتی افزایش بازدهی استفاده میکنند. اما در ایران، سرمایهگذار عملاً فقط یک گزینه دارد: خرید و فروش مستقیم سهام، آن هم در بازاری که نوساناتش ناشی از شوکهای سیاسی، تصمیمات ناگهانی سیاستگذار، اخبار غیرمنتظره و ساختارهای معیوب اقتصادی است.
این در حالی است که ریسکهای بازار سهام ایران بیشتر از جنس ریسکهای سیستماتیک و غیرقابل کنترل است؛ از تحولات بینالمللی و تحریمها گرفته تا قیمتگذاری دستوری، دخالتهای غیربازاری و تغییرات ناگهانی قوانین معاملاتی. در چنین محیطی، نداشتن ابزار پوشش ریسک نهتنها آسیبپذیری سهامداران را بالا میبرد، بلکه به تدریج سرمایهگذار خرد را از بازار، فراری و نقدشوندگی را کاهش میدهد.
این وضعیت نهتنها به کاهش اعتماد عمومی منجر شده، بلکه سهم بازار سرمایه از تأمین مالی اقتصاد را نیز کوچکتر کرده است. وقتی فعال بازار حتی از بیمه کردن سهم خود در برابر ریزش عاجز است، نمیتوان انتظار داشت که سرمایهگذاری بلندمدت شکل بگیرد یا بازار به ابزار توسعه اقتصادی تبدیل شود.
بازاری بیدفاع در برابر ریسک؛ وقتی سهامدار تنها با امید معامله میکند
آپشن ها کمربند ایمنی بازار سهام در روزهای خونین
بازار «اختیار معامله» یا همان Option، یکی از پیشرفتهترین ابزارهای مالی در بازارهای جهانی است که به سرمایهگذار این امکان را میدهد تا بدون نیاز به خرید یا فروش فوری دارایی، موقعیت خود را در برابر نوسانات قیمت کنترل کند.
در سادهترین تعریف، اختیار معامله قراردادی است که به خریدار آن «حق» میدهد و نه الزام تا دارایی مشخصی (مثلاً یک سهم) را در قیمتی از پیش تعیینشده و در زمانی مشخص بخرد یا بفروشد.
این ابزار دو نوع اصلی دارد:
-
اختیار خرید (Call Option): حق خرید دارایی
-
اختیار فروش (Put Option): حق فروش دارایی
مثلاً تصور کنید یک سرمایهگذار، سهام یک شرکت بنیادی را در اختیار دارد، اما نگران ریزش بازار در ماههای آینده است. او میتواند با خرید یک «اختیار فروش»، سهم خود را در برابر افت قیمت بیمه کند. اگر بازار سقوط کند، سود حاصل از این اختیار، زیان او را جبران میکند. در بازارهای جهانی، اختیار معامله صرفاً برای نوسانگیری یا معاملات هیجانی بهکار نمیرود، بلکه یکی از اصلیترین ابزارهای مدیریت ریسک و طراحی استراتژیهای مالی است. شرکتها، صندوقهای سرمایهگذاری و حتی بانکها از این ابزار برای محافظت از پرتفوی خود، تثبیت سود، یا حتی ایجاد درآمدهای جانبی از طریق فروش آپشنها استفاده میکنند.
متأسفانه در ایران، علیرغم راهاندازی اولیه بازار مشتقه، هنوز این ابزار در سطح عمومی جا نیفتاده است. تعداد کم نمادهای قابل معامله، نبود بازارگردانی حرفهای، و ضعف زیرساختهای آموزشی و فنی باعث شده «آپشن» بیشتر شبیه یک ابزار ناشناخته بماند تا یک راهحل حیاتی برای کنترل ریسک در بازار سرمایه.
اختیار معامله؛ ابزار قرن بیستویکم برای مهار ترس در بازارهای بیثبات تلقی می شود
مروری بر انواع معاملات اختیار
در فضای ناپایدار و پرریسک بورس تهران، استفاده از استراتژیهای ساده اما مؤثر اختیار معامله میتواند نقطه تفاوت میان یک سهامدار ورشکسته و یک سرمایهگذار حرفهای باشد. این استراتژیها با وجود سادگی مفهومی، قدرت بالایی در پوشش ریسک و افزایش بازدهی دارند؛ بهویژه در شرایطی که بازار درگیر ترس، نوسان، و بیاعتمادی است.
۱. Protective Put (اختیار فروش حمایتی)
فرض کنید سرمایهگذار، سهام فملی را دارد و نگران سقوط قیمت است. میتواند اختیار فروش روی همان سهم بخرد. اگر بازار سقوط کند، سود اختیار فروش، زیان سهم را جبران میکند. این دقیقاً مثل بیمه بدنه خودروست؛ با پرداخت پرمیوم، ریسک افت ارزش را پوشش میدهید.
۲. Covered Call (فروش اختیار خرید با پشتوانه سهم)
اگر سهم بنیادی دارید که انتظار رشد ملایم برایش دارید، میتوانید روی آن اختیار خرید بفروشید. در این حالت، هم از سهم سود میگیرید و هم از فروش اختیار. اگر قیمت سهم بالا نرفت، باز هم از پرمیوم فروش سود کردید. این استراتژی در بازارهای راکد یا کمنوسان عالی جواب میدهد.
۳. Collar (یقه حمایتی)
ترکیبی از دو حالت بالاست: سرمایهگذار یک Put برای پوشش ریسک سقوط میخرد و همزمان یک Call میفروشد تا هزینه خرید پوشش را جبران کند. در این حالت، هم ریسک مدیریت و هم بازدهی تا حدی حفظ می شود.
۴. Straddle / Strangle (بازی روی نوسان شدید)
اگر فکر میکنید یک خبر سیاسی یا اقتصادی ممکن است باعث جهش یا ریزش بزرگ در بازار شود (مثلاً مذاکرات، انتخابات، تحریم)، میتوانید همزمان یک اختیار خرید و یک اختیار فروش بگیرید. در این حالت، هر طرف که بازار بترکد، یکی از آپشنها سود خوبی میدهد.
وقتی ابزار هست اما فرهنگ نیست؛ چرا آپشنها در ایران هنوز غریبهاند؟
با وجود پتانسیل بالای اختیار معاملات برای مدیریت ریسک، این ابزار هنوز در بازار سرمایه ایران جایگاه قابل قبولی ندارد. دلایل این عقبماندگی روشن است:
اول، ضعف آموزش و فرهنگسازی جدی است. بسیاری از فعالان بازار هنوز درک درستی از مفاهیم پایه آپشن ندارند و این ابزار را یا با قمار اشتباه میگیرند یا صرفاً برای نوسانگیری کوتاهمدت استفاده میکنند.
دوم، نقدشوندگی پایین و نبود بازارگردان حرفهای باعث شده ورود و خروج به موقع در معاملات آپشن دشوار باشد. اسپردهای بالا و کمبود تقاضای واقعی، این ابزار را عملاً غیرفعال کردهاند.
سوم، ناپایداری در سیاستگذاری و دستورالعملهای متغیر هم مانع توسعه این بازار شده است. فقدان چشمانداز باثبات، ریسکهای مقرراتی را افزایش داده و سرمایهگذار را از ورود به ابزارهای مشتقه منصرف میکند.
با این حال، اگر آموزش اصولی، توسعه زیرساختهای فنی، و حضور نهادهای حرفهای مانند صندوقها در این بازار تقویت شود، اختیار معاملات میتواند مسیر بازی بازار سهام ایران را عوض کند. این ابزار، نهتنها راه نجاتی برای سهامداران در دوران پرریسک است، بلکه پلی است برای عبور از بازار سنتی به بازار حرفهای، پیشرفته و مقاوم در برابر شوکها. بورس تهران امروز بیش از هر زمان دیگری به ابزارهای مدیریت ریسک نیاز دارد. بازار بدون آپشن، بازاری لخت و بیدفاع است؛ جایی که سرمایهگذار در هر ریزش، مجبور به فرار میشود. در مقابل، بازارهای دنیا به ما نشان دادهاند که پوشش ریسک، نه تجمل، بلکه ضرورت بقاست.
نظر شما