به گزارش بازار، اظهارات اخیر الهام علیاف، رئیسجمهور جمهوری آذربایجان، در گفتوگو با شبکه العربیه و بازنشر گزینشی آن توسط رسانههای وابسته به دولت باکو، حاوی نکاتی است که از منظر ژئوپلیتیک منطقه و ساختار سیاسی ایران، نیازمند بررسی و نقد کارشناسانه است.
القای تفکیک در ساختار سیاسی ایران:
تلاش برای القای تفکیک میان دولت و رهبری در ایران، آنهم از سوی رسانههایی که آشکارا در خدمت اهداف سیاسی باکو هستند، نشاندهندهی نوعی مداخلهی غیرمستقیم در امور داخلی جمهوری اسلامی ایران است. این رویکرد، نهتنها فاقد وجاهت دیپلماتیک است، بلکه با اصول روابط بینالملل و احترام به حاکمیت ملی کشورها نیز در تضاد قرار دارد.
بهرهبرداری سیاسی از مؤلفههای هویتی:
حمایت آشکار علیاف از تیم تحت رهبری مسعود پزشکیان، با تأکید بر اشتراکات قومی و زبانی، نشاندهندهی بهرهبرداری سیاسی از مؤلفههای هویتی است. این نوع نگاه، اگرچه ممکن است در ظاهر دوستانه جلوه کند، اما در بطن خود حامل پیامهایی است که میتواند زمینهساز سوءتفاهمهای قومی و تضعیف انسجام ملی در ایران باشد. تأکید بر «خون مشترک» و «زبان واحد» در فضای سیاسی منطقهای، بهویژه در شرایط حساس کنونی، نیازمند دقت و پرهیز از سادهانگاری است.
تقلیل ساختار تصمیمگیری ایران:
علیاف در بخش دیگری از سخنان خود، موضع رسمی ایران را صرفاً در سطح رئیسجمهور و وزیر امور خارجه تعریف میکند و سایر نهادها و شخصیتهای تأثیرگذار، از جمله مشاوران رهبری، را فاقد اعتبار میداند. این نگاه، نه حاصل درکی سطحی یا ناقص از ساختار تصمیمگیری در سیاست خارجی ایران، بلکه تلاشی عامدانه برای القای دوگانگی در مواضع جمهوری اسلامی است. چنین رویکردی با هدف ایجاد شکاف میان نهادهای حاکمیتی و تضعیف انسجام سیاسی ایران صورت میگیرد و در چارچوب یک سیاست هدفمند رسانهای و دیپلماتیک قابل تحلیل است. در ایران، سیاست خارجی محصول هماهنگی میان نهادهای مختلف حاکمیتی است و تقلیل آن به روابط شخصی میان رؤسای جمهور، نوعی سادهسازی غیرواقعگرایانه محسوب میشود.
کریدور زنگهزور و بیتوجهی به نگرانیهای ایران:
اظهارات علیاف دربارهی کریدور زنگهزور و تأکید بر بیتهدید بودن آن برای ایران، در حالی مطرح میشود که این پروژه از منظر بسیاری از تحلیلگران ایرانی، دارای ابعاد ژئوپلیتیکی حساسی است. نادیدهگرفتن نگرانیهای مشروع ایران در این زمینه، نهتنها کمکی به بهبود روابط نمیکند، بلکه میتواند زمینهساز بیاعتمادی بیشتر شود.
هشدار راهبردی درباره رویکرد نسبت به رژیم علیاف و منطقه قفقاز:
گفتوگوی اخیر رئیسجمهور آذربایجان، بیش از آنکه حامل پیام دوستی و حسننیت باشد، نشانههایی از تلاش برای مدیریت افکار عمومی ایران و بهرهبرداری سیاسی از فضای داخلی کشور دارد—رویکردی که نیازمند هوشیاری و پاسخگویی دقیق و مستدل از سوی نخبگان و کارشناسان ایرانی است.
دو تذکری که پیشتر نیز اشاره کرده بودیم، فراموش نشود:
۱. ماهیت رژیم علیاف و ضرورت انسجام سیاسی:توصیهی اکید ما به سیاسیون کشور این است که همواره در نظر داشته باشید رژیم علیاف، یک پروژهی انگلیسی-صهیونیستی است؛ بنابراین، چندصدایی و اتخاذ مواضع سطحی نهتنها سودی ندارد، بلکه ممکن است طرف مقابل را دچار سوء برداشت نماید. همچنین نگاه پروژهای به رژیم علیاف را فراموش نکنید که یا القائات دیکته شده اربابان خود را بازگویی خواهد کرد و یا کلاً ممکن است این ساختار حاکمیتی دچار تغییر شود.
۲. زبان قدرت در قفقاز:قفقاز، زبان دیپلماسی را بهخوبی نمیفهمد؛ زبان قفقاز، زبان قدرت است. هرچقدر قدرتمند و مقتدر باشی، همانقدر محترم خواهی بود. (هم نزد مردم و هم نزد دولتها که چارهای جز سازش و همراهی نخواهند داشت.)
نظر شما