۶ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۶:۰۰
هراس های اتحادیه اروپا؛ چند دلیل چرخش بروکسل به سمت فلسطین
بازار گزارش می‌دهد؛

هراس های اتحادیه اروپا؛ چند دلیل چرخش بروکسل به سمت فلسطین

اگر جنگ بین اسرائیل و ایران رخ دهد و تهران تنگه هرمز را ببندد، اروپا با آسیب‌پذیری‌های شدید انرژی مواجه خواهد شد، به ویژه که واردات نفت و گاز روسیه را به شدت کاهش داده است.

بازار؛ گروه بین‌الملل: اگرچه بسیاری از کارشناسان روابط بین‌الملل معتقدند که جغرافیا به دلیل توسعه فناوری و نفوذ ژئواکونومیک بر ژئوپلیتیک، وزن خود را در شکل‌دهی به سیاست‌های خارجی از دست داده، اما هنوز درک برخی از تغییرات سیاست خارجی بدون اذعان به تداوم جغرافیا دشوار است. این امر به وضوح در تغییرات دیپلماسی اروپا نسبت به مسائل خاورمیانه به طور کلی و به ویژه آرمان فلسطین، منعکس شده است.

براساس گزارش ورد پالیسی هاب؛ محکومیت‌های شفاهی پیاپی اروپایی‌ها در مورد سیاست‌های شهرک‌سازی اسرائیل و زیاده‌روی صهیونیست‌ها در نسل‌کشی علیه فلسطینی‌ها، اقدامات محتاطانه در جهت به رسمیت شناختن دولت فلسطین، احضار مکرر سفرای اسرائیل در برخی از کشورهای اروپایی و حتی تبادل نظرات تند بین مقامات اسرائیلی و اروپایی همگی تحولاتی هستند که نیاز به توضیح دارند. آیا این امر آغاز یک روند در سیاست خارجی اروپا است؟ و مهمتر از آن، چرا این اتفاق می‌افتد؟

علل تغییر مواضع اروپا

چندین شاخص، اروپا را به «بازنگری» مواضع خود نسبت به رژیم صهیونسیتی سوق می‌دهد:

جغرافیا و نزدیکی: مؤسسات تحقیقاتی اروپایی همواره تأکید می‌کنند که قدرت‌های بزرگ جهانی از جمله ایالات متحده، چین، ژاپن و روسیه از نظر جغرافیایی از خاورمیانه دور هستند، در حالی که اروپا همسایه نزدیک آن است و دریای مدیترانه را با سواحل عربی که بیش از ۶۵۰۰ کیلومتر امتداد دارد، مشترک هستند. یعنی درگیری‌های خاورمیانه مستقیماً بر اروپا تأثیر می‌گذارد و آن را به اولین منطقه‌ای تبدیل می‌کند که از بی‌ثباتی منطقه‌ای رنج می‌برد.

مسیرهای تجاری مدیترانه: حدود ۳۰ درصد از تجارت دریایی جهانی از طریق مدیترانه عبور و هرگونه اختلالی مانند بحران فعلی در دریای سرخ، این امر را به طور قابل توجهی مختل می‌کند. تنش‌های اخیر در دریای سرخ که مهمترین گذرگاه برای تجارت اروپا و آسیا است (بیش از ۱ تریلیون دلار در سال ۲۰۲۴)، این آسیب‌پذیری را آشکار می‌کند. این امر احتمالاً اروپا را به حمایت از کریدورهای زمینی جایگزین، به ویژه طرح کمربند و جاده که با منافع ایران همسو است، تشویق کند اما بازگرداندن ثبات در منطقه، دوباره مرکزیت مدیترانه را افزایش می‌دهد.

حدود ۳۰ درصد از تجارت دریایی جهانی از طریق مدیترانه، عبور و هرگونه اختلالی مانند بحران فعلی در دریای سرخ، این امر را به طور قابل توجهی مختل می‌کند.

فشار بر ناتو برای صرف هزینه‌ها: یک خاورمیانه باثبات، درخواست‌های ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، برای افزایش هزینه‌های دفاعی اروپا در چارچوب ناتو از ۲ به ۵ درصد تولید ناخالص داخلی را تضعیف می‌کند.

مهاجرت: مناطق بی‌ثبات، جریان‌های مهاجرتی ایجاد می‌کنند. منطقه عربی بالاترین رتبه را در بی‌ثباتی سیاسی دارد و این امر مهاجرت به سمت اروپا به عنوان نزدیکترین و جذاب‌ترین مقصد را تشدید می‌کند. این امر چالش‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، ایجاد می کند اما مسئله فلسطین در صورت حل شدن، به میزان زیادی به ثبات منطقه‌ای کمک خواهد کرد. فرانسه، آلمان، بریتانیا، اسپانیا، ایتالیا و هلند میزبان بزرگترین جمعیت مهاجران عرب هستند. از سال ۲۰۱۰، اروپا سالانه حدود ۹۰۰ هزار درخواست پناهندگی دریافت کرده که بیشتر آن‌ها عرب بوده‌اند.

اگر جنگ بین اسرائیل و ایران رخ دهد و تهران تنگه هرمز را ببندد، اروپا با آسیب‌پذیری‌های شدید انرژی مواجه خواهد شد، به ویژه که واردات نفت و گاز روسیه را به شدت کاهش داده است. این امر در نهایت موضع آن را در قبال درگیری اوکراین تضعیف می‌کند.

وابستگی به نفت: اروپا دومین واردکننده بزرگ نفت جهان است که روزانه حدود ۹.۳ میلیون بشکه نفت مصرف می‌کند. حمله اخیر اسرائیل به ایران، قیمت نفت را ظرف چند ساعت ۷ درصد افزایش داد. هر ۱ دلار افزایش در هر بشکه، روزانه ۹.۳ میلیون دلار برای اروپا هزینه دارد، البته بدون احتساب هزینه‌های بالاتر حمل و نقل و بیمه که با بی‌ثباتی تشدید می‌شوند.

سناریوی درگیری ایران و اسرائیل: اگر جنگ بین اسرائیل و ایران رخ دهد و تهران تنگه هرمز را ببندد، اروپا با آسیب‌پذیری‌های شدید انرژی مواجه خواهد شد، به ویژه که واردات نفت و گاز روسیه را به شدت کاهش داده است. این امر در نهایت موضع آن را در قبال درگیری اوکراین تضعیف می‌کند.

افکار عمومی اروپا: اکثر نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که تنها ۱۳ تا ۲۱ درصد اروپایی ها از سیاست اسرائیل در قبال غزه در سراسر کشورهای اروپایی حمایت می‌کنند، در حالی که مخالفت‌ها بین ۶۳ تا ۷۰ درصد متغیر است. این امر دولت‌ها و احزاب را به تعدیل مواضع سوق می‌دهد. تظاهرات طرفدار فلسطین در ۱۸ کشور اروپایی فوران کرده و اسرائیل را نگران کرده است - به ویژه اینکه اکثر معترضان جوان هستند، واقعیتی که پیامدهای بلندمدتی دارد.

توانایی اروپا در اعمال فشار

از نظر تاریخی، اروپا موجودیت اسرائیل را شکل داده است. نقش بریتانیا در ایجاد آن و حمله مشترک فرانسه، بریتانیا و اسرائیل به مصر در سال ۱۹۵۶ گویای این واقعیت است. با این حال، امروز اگر منافع اروپا آسیب ببیند، این قاره احتمالا در رابطه خود با اسرائیل تجدید نظر کند. یک سوم تجارت اسرائیل با اروپا است و آلمان به تنهایی حدود ۳۲ درصد از نیازهای دفاعی اسرائیل را تأمین می‌کند. برخی کشورهای اروپایی نیز تمام فروش‌های دفاعی به اسرائیل را متوقف کردند.

همچنین، بلوک رأی‌گیری اروپا (۴۴ کشور، از جمله ۲۸ کشور در اتحادیه اروپا) به خصوص با توجه به حق وتوی بریتانیا و فرانسه در سازمان ملل بسیار تأثیرگذار است. اسپانیا، بلژیک، ایرلند، لوکزامبورگ و اسلوونی در خط مقدم منتقدان اسرائیل قرار دارند. تا به امروز، ۷ کشور اروپایی فلسطین را به رسمیت شناخته‌اند (۶ کشور در سال ۱۹۸۸) و پس از «طوفان الاقصی» ۵ کشور دیگر نیز این کار را انجام داده‌اند و انتظار می‌رود این تعداد افزایش یابد.

در این میان، «راه حل دو کشوری اروپا» نتانیاهو را عمیقاً نگران می‌کند، زیرا مستلزم برچیدن شهرک‌ها و افزایش شبح جنگ داخلی در میان اسرائیلی‌ها می‌شود. از این رو، نتانیاهو به همراه متحدان عادی‌سازی روابط از جمله ایالات متحده و برخی کشورهای عربی، برای موارد زیر تلاش می‌کند: ۱- محدود کردن کشور فلسطین فقط به غزه ۲- متمرکز کردن فلسطینی‌ها در مناطق کوچک کرانه باختری و الحاق آن‌ها به اردن ۳- سازماندهی رویدادهایی که منجر به جابجایی داوطلبانه یا اجباری می‌شود ۴- مسدود کردن یا به تعویق انداختن نامحدود مذاکرات سازمان ملل ۵- به فلسطینیان ساکن در سرزمین‌های ۱۹۶۷، خودمختاری بدون حاکمیت پیشنهاد می‌دهد.

عامل تعیین‌کننده مهم در موضع اروپا، نقش اعراب است. اگر این کشورها همچنان در «شعار محکومیت» گیر کنند، اسرائیل از طریق حمایت ایالات متحده، گسترش عادی‌سازی روابط اعراب و دامن زدن به درگیری‌های داخلی کشورهای عربی، واکنش منفی اروپایی‌ها را کاهش خواهد داد.

عامل تعیین‌کننده؛ موضع اعراب

عامل تعیین‌کننده مهم در موضع اروپا، نقش اعراب است. اگر این کشورها همچنان در «شعار محکومیت» گیر کنند، اسرائیل از طریق حمایت ایالات متحده، گسترش عادی‌سازی روابط اعراب و دامن زدن به درگیری‌های داخلی کشورهای عربی، واکنش منفی اروپایی‌ها را کاهش خواهد داد. در این صورت، اعراب و نه اسرائیل، به خاطر بی‌ثباتی که به اروپا آسیب می‌رساند، سرزنش خواهند شد.

در حال حاضر، صحنه کشورهای عربی آشفته به نظر می‌رسد. گروه‌هایی مانند هیئت تحریر الشام (در سوریه) با اسرائیل «روابط سیاسی» برقرار می‌کنند؛ برخی از بازیگران عرب از لیبی و سودان اسکان مجدد فلسطینیان را می‌پذیرند؛ برخی دیگر از طریق معاملات مخفی چند میلیارد دلاری از اقتصاد اسرائیل حمایت می‌کنند. برخی حتی احتمالا با اسرائیل همکاری کنند تا بار اروپا را از درگیری اعراب و اسرائیل کاهش دهند و رسانه‌های خلیج فارس در حال عادی‌سازی چنین روابطی هستند به طوری که جلسات هیئت تحریر الشام با وزرای اسرائیلی را پوشش می‌دهند.

کد خبر: ۳۶۰٬۵۷۹

اخبار مرتبط

اخبار رمزارزها

    برچسب‌ها

    نظر شما

    شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha