سمیه شوریابی؛ بازار: سقوط یا ریزش بازار سهام به معنای کاهش چشمگیر و ناگهانی قیمت سهام در بخشهای مهم و تأثیرگذار بازار سهام است که منجر به کاهش قابل توجهی در ارزش اوراق میشود. سقوطهای بازار اغلب از حباب اقتصادی بازار سهام پیروی میکنند.
سقوط بازار سهام در واقع پدیدهای اجتماعی است که در آن رخدادهای بیرونی اقتصادی با روانشناسی و رفتار جمعی، ترکیب شدهاند و در یک چرخه متناوب شکل میگیرد که در آن فروش توسط برخی از شرکت کنندگان بازار، شرکت کنندگان بیشتری را وادار به فروش میکند و در واقع آنها را نسبت به فروش تحریک میکند.
می توان گفت ریزش بورس معمولاً چند علت اصلی دارد؛ کاهش سودآوری شرکتها، خروج نقدینگی، اخبار منفی، ترس سرمایهگذاران و مهمتر از همه مسائل اقتصادی و سیاسی.
فقدان شفافیت در فرآیندهای تصمیمگیری سازمان بورس، تغییرات پیدرپی در ضوابط اجرایی و رفتارهای متناقض نهادهای نظارتی، فضای بیاعتمادی عمیقی را در میان سرمایهگذاران ایجاد کرده است
از نگاه کارشناسان بازار، وضعیت این روزهای بورس بیش از آنکه به متغیرهای خارجی یا کوتاهمدت وابسته باشد، بازتاب مستقیم نارساییهای درونساختاری و خطاهای تصمیمگیری نهادی است.
فقدان شفافیت در فرآیندهای تصمیمگیری سازمان بورس، تغییرات پیدرپی در ضوابط اجرایی و رفتارهای متناقض نهادهای نظارتی، فضای بیاعتمادی عمیقی را در میان سرمایهگذاران ایجاد کرده است.
همچنین نوسانات شدید در ضریب اعتباری، لغو و ابطال معاملات بهصورت سلیقهای و تغییر مکرر دامنه نوسان، همگی در چشم سرمایهگذار خرد، سیگنالی از بیثباتی ساختاری و عدم پاسخگویی متولیان بازار است.
رفتارهایی همچون حمایتگری انتخابی صندوقهای تثبیت و توسعه در برخی نمادها و ورود و خروج بیدلیل منابع از بازار، نهتنها کارکرد تنظیمگری بازار را زیر سؤال برده، بلکه موجب شده سهمهای بسیاری در غیاب تقاضای واقعی، صرفاً با نگاه حمایتی خرید و فروش شوند.
از سوی دیگر، دخالتهای فزاینده وزارت صمت و دیگر نهادهای اجرایی در روند قیمتگذاری، خصوصیسازی و حتی باز و بسته شدن نمادها، اعتماد سرمایهگذاران به قواعد بازی را متزلزل کرده است، نمونه بارز این وضعیت را میتوان در سرنوشت نماد ایرانخودرو مشاهده کرد که علیرغم نقش لیدری در بازار، هنوز پس از چهار هفته از زمان آتشبس، بازگشایی نشده است. این مجموعه عوامل، نه فقط بحرانهای مقطعی بلکه تصویری فراگیر از اقتصاد سیاستزده ایران را در بورس بازنمایی میکند.
عوامل بنیادی موثر بر ریزش بازار سهام؛
۱. کاهش سودآوری شرکتها
۲. سیاستهای پولی و تغییرات نرخ بهره
۳. خروج نقدینگی از بازار سرمایه
۴. ارزشگذاری سهام و شکلگیری حباب قیمتی
تأثیر رفتار سرمایهگذاران بر ریزش سهام
۱. رفتار هیجانی و گلهای در زمان بحران
۲. خطاهای شناختی سرمایهگذاران
۳. ترس از ضرر و فروشهای غیرمنطقی
تأثیر مسائل اقتصادی و سیاسی بر ریزش سهام
۱. ناامنی و تنشهای سیاسی
۲. رکود اقتصادی، تورم یا کاهش رشد تولید ناخالص داخلی
۳. تغییرات ناگهانی در قوانین و مقررات
شبکههای اجتماعی و اثر آنها بر ریزش سهام بورس
۱. اثر رسانههای خبری بر جو روانی بازار
۲. نقش اینفلوئنسرها و تحلیلهای غیرتخصصی
۳. شایعهپراکنی و موجهای فروش اینترنتی
اگرچه برخی کارشناسان معتقدند وضعیت متزلزل بورس موقتی است، اما واقعیت آن است که ترمیم اعتماد از دسترفته تنها با اصلاحات ساختاری، بازگشت شفافیت، حذف مداخلات مقطعی و یکپارچهسازی پیام سیاستگذار امکانپذیر خواهد بود و تا آن زمان، پول از مسیر سهام منحرف شده و به مقصدهایی خواهد رفت که اطمینان، بازده نسبی و نقدشوندگی بیشتری ارائه دهند.
منتقدان معتقدند که دولت در مدیریت بورس ناکارآمد بوده و نتوانسته ثبات و اعتماد لازم را در این بازار ایجاد کند و این ناکارآمدی در موارد مختلفی قابل مشاهده است، از جمله نوسانات شدید قیمت سهام، عدم شفافیت در تصمیمات و سیاستهای مرتبط با بورس و عدم حمایت کافی از سهامداران
انتقادات زیادی متوجه دولت به دلیل عملکردش در بازار بورس است، به طور کلی منتقدان معتقدند که دولت در مدیریت بورس ناکارآمد بوده و نتوانسته ثبات و اعتماد لازم را در این بازار ایجاد کند و این ناکارآمدی در موارد مختلفی قابل مشاهده است، از جمله نوسانات شدید قیمت سهام، عدم شفافیت در تصمیمات و سیاستهای مرتبط با بورس و عدم حمایت کافی از سهامداران.
برخی از مصادیق این ناکارآمدی عبارتند از؛
نوسانات شدید قیمت سهام:
نوسانات شدید قیمت سهام در بازار بورس، سرمایهگذاران را با ضررهای قابل توجهی مواجه کرده است، این نوسانات میتواند ناشی از عوامل مختلفی مانند تصمیمات لحظهای دولت، اخبار و اطلاعات نادرست و عدم شفافیت در تصمیمگیریها باشد.
عدم شفافیت در تصمیمگیریها:
نبود شفافیت در تصمیمگیریهای مرتبط با بورس، اعتماد سرمایهگذاران را کاهش داده است برای مثال، در برخی موارد، تصمیماتی در مورد عرضه یا قیمتگذاری سهام بدون اطلاعرسانی قبلی به سهامداران اتخاذ شده است که این موضوع باعث ایجاد نگرانی و نارضایتی در میان آنها شده است.
عدم حمایت کافی از سهامداران:
برخی از سهامداران معتقدند که دولت به اندازه کافی از آنها حمایت نکرده است به عنوان مثال، در مواقعی که بازار با افت شدید مواجه شده است، دولت اقدام مؤثری برای حمایت از سهامداران انجام نداده است و این موضوع باعث شده که بسیاری از سهامداران متضرر شوند.
تأثیرات منفی تصمیمات دولت:
برخی از تصمیمات دولت، مانند دخالت در قیمتگذاری برخی از کالاها و خدمات، تأثیرات منفی بر بازار بورس داشته است به عنوان مثال، عرضه برخی از کالاها در بورس کالا با مخالفت وزارت صمت مواجه شده است که این موضوع نشاندهنده عدم هماهنگی بین دولت و بازار بورس است.
در مجموع، ناکارآمدی دولت در مدیریت بازار بورس، باعث ایجاد نااطمینانی و ضرر برای سرمایهگذاران شده است. برای بهبود وضعیت بورس، لازم است که دولت در تصمیمگیریهای خود شفافیت بیشتری داشته باشد، از سهامداران حمایت کند و در راستای ایجاد ثبات و اعتماد در این بازار گام بردارد.
نظر شما