بازار؛ گروه بین الملل: سایت تحلیلی آمریکایی نشنال اینترست در طی مقاله ای نوشت: با حرکت سیستم ژئوپلیتیک جهانی به سمت نظم چندقطبی فزاینده، منطق دوگانه «با ما یا علیه ما» در حال فرسایش است. برای کشورهای کوچک و متوسط، چالش اصلی دیگر این نیست که به کدام بلوک بپیوندند، بلکه این است که چگونه از بسیاری از کشورها ارزش استخراج کنند بدون اینکه در مدار هیچ یک قرار گیرند. در میان کشورهایی که این مسیر جدید را با انسجام غیرمعمول ترسیم میکنند، ازبکستان است - کشوری محصور در خشکی در چهارراه اوراسیا که بیسروصدا به عنوان الگویی برای عدم تعهد استراتژیک در قرن بیست و یکم در حال ظهور است.
در هفدهمین اجلاس بریکس پلاس در برزیل در ماه ژوئیه امسال، به ازبکستان وضعیت رسمی کشور شریک - در کنار کشورهایی مانند قزاقستان، نیجریه و مالزی - اعطا شد که نقطه عطفی در استراتژی گستردهتر این کشور برای تعامل عملگرایانه است. این اقدام پس از پیوستن این کشور به بانک توسعه جدید بریکس (NDB) در ژوئن ۲۰۲۵ صورت گرفت و یک بسته سرمایهگذاری ۵ میلیارد دلاری برای نوسازی سیستمهای آبیاری، گسترش بخش معدن، مشارکتهای آموزشی دولتی-خصوصی و توسعه زیرساختها را فراهم کرد. نکته قابل توجه این است که ازبکستان تنها کشور آسیای مرکزی است که در حال حاضر هم در بانک توسعه بریکس و هم در حلقه شرکای بریکس پلاس نماینده دارد.
ازبکستان تنها کشور آسیای مرکزی است که در حال حاضر هم در بانک توسعه بریکس و هم در حلقه شرکای بریکس پلاس نماینده دارد
با این حال، تعامل تاشکند با بریکس پلاس عمداً غیرایدئولوژیک است. وضعیت شریک، دسترسی به اجلاسهای سطح بالا و هماهنگی فنی را فراهم میکند، در حالی که از گرفتاریهای ژئوپلیتیکی مرتبط با عضویت کامل اجتناب میکند. این یک چرخش به سمت غرب نیست - بلکه امتداد حسابشدهای از دکترین گستردهتر سیاست خارجی ازبکستان است: تنوعبخشی به منابع مالی توسعه، گسترش دامنه دیپلماتیک و به حداکثر رساندن اهرم اقتصادی در عین حفظ استقلال استراتژیک.
برخلاف روند معاملاتی که در برخی پایتختها دیده میشود، رویکرد ازبکستان نشاندهنده چیزی جاهطلبانهتر است: یک رقص نهادی که همکاری با ایالات متحده آمریکا، مذاکرات الحاق با سازمان تجارت جهانی، توافقنامههای سرمایهگذاری با اتحادیه اروپا و تعمیق روابط با چین، کشورهای خلیج فارس، کره جنوبی و اکنون بریکس پلاس را در هم میآمیزد. پیام واضح است: ازبکستان متحد نمیشود - بلکه تعامل میکند.
این اقدام متعادلکننده بیسابقه نیست. کشورهای غیرمتعهد دوران جنگ سرد نیز به طور مشابه در بحبوحه فشارهای دوقطبی به دنبال فضای مانور بودند. آنچه ازبکستان امروز را متمایز میکند، ثبات، زمانبندی و عمق تعامل آن است. این کشور در لحظهای عمل میکند که نهادهای حاکمیت جهانی در بنبست هستند، رقابت قدرتهای بزرگ تشدید میشود و کشورهای جنوب جهان خواستار صدا و سرمایه بیشتری هستند. در این محیط سیال، تاشکند خود را نه به عنوان یک کشور متغیر، بلکه به عنوان یک «کشور پل» قرار میدهد - نقشی که بیشتر با قدرتهای میانی مانند ترکیه یا اندونزی مرتبط است.
اما هزینههای تعادل چندقطبی در حال افزایش است. بریکس پلاس - به ویژه پس از پیوستن ایران، مصر و اتیوپی و گمانهزنیهای فزاینده در مورد دلارزدایی - به طور فزایندهای در واشنگتن به عنوان رقیبی برای برتری جهانی ایالات متحده تلقی میشود. درخواست «دونالد ترامپ» برای اعمال تعرفه ۱۰ درصدی بر کشورهایی که «از سیاست ضد آمریکایی بریکس حمایت میکنند» نمادی از این چارچوببندی با حاصل جمع صفر است. حتی اگر مشارکت ازبکستان متمرکز بر توسعه باشد، اگر به دقت مدیریت نشود، چشمانداز وابستگی آن به بریکس پلاس ممکن است مخرب باشد.
در جهانی که دیگر نه با اتحادهای سفت و سخت بلکه با وابستگی متقابل پویا تعریف میشود، ازبکستان میتواند استانداردی را برای چگونگی عملکرد چابک، هدفمند و مستقل سایر کشورهای کوچک و متوسط تعیین کند
به همین دلیل، هم تاشکند و هم واشنگتن انگیزههای استراتژیک برای ادامه تعامل دارند. ازبکستان همچنان محور سیاست منطقهای ایالات متحده در آسیای مرکزی، نامزد پیوستن به سازمان تجارت جهانی و دریافتکننده کمکهای مالی شرکت توسعه بینالمللی ایالات متحده (DFC) و سایر سازوکارها است. ایالات متحده آمریکا به جای مجازات بازیگران عملگرا که در حال بررسی مشارکتهای متعدد هستند، عاقلانه است که بر تعامل استراتژیک خود تأکید بیشتری داشته باشد و تشخیص دهد که چندقطبی بودن مستلزم مشارکتهای انعطافپذیر است، نه تفکر اتحادی سفت و سخت.
برای تاشکند کلید موفقیت، حفظ موضع عدم تعهد خود بدون طفره رفتن خواهد بود. این امر مستلزم ارتباطات فعال است: روشن کردن این نکته که همکاری با بریکس پلاس و سایر نهادهای نوظهور، ناشی از الزامات توسعه ملی است، نه سیاستهای بلوکی. حفظ شفافیت، پایبندی به استانداردهای جهانی و ادامه اصلاحات نیز به محافظت در برابر پیامدهای منفی بر اعتبار و حفظ استقلال استراتژیک آن کمک خواهد کرد. ازبکستان با ارائه مشارکتهای خود به عنوان مکمل به جای تقابل، میتواند سوء تعبیرهای ژئوپلیتیکی را کاهش داده و مانورپذیری را که با دقت پرورش داده است، حفظ کند.
در جهانی که دیگر با اتحادهای سفت و سخت تعریف نمیشود، بلکه با وابستگی متقابل پویا تعریف میشود، ازبکستان در واقع میتواند استانداردی را برای چگونگی عملکرد چابک، هدفمند و مستقل سایر کشورهای کوچک و متوسط تعیین کند. چه در جنوب شرقی آسیا، قفقاز یا شرق آفریقا، بسیاری از کشورها به دنبال راههایی برای تنوع بخشیدن به مشارکتهای خود، ایجاد تابآوری و اثبات نقش خود بدون تبدیل شدن به مهره در بازیهای قدرتهای بزرگ هستند. ازبکستان، با طراحی دقیق تعامل بین قطبهای رقیب، نشان میدهد که این امر نه تنها ممکن است، بلکه برای رفاه آینده ضروری است.
نظر شما