بازار؛ گروه بین الملل: دکتر مجید رفیع زاده در مقاله ای نوشت: منطقه مدیترانه در موجی از آتشسوزیهای جنگلی بیسابقه در تاریخ معاصر فرو رفته است. از تپههای سرسبز جنوب ترکیه گرفته تا کوههای ساحلی سوریه و از حومه آفتابگیر فرانسه گرفته تا یونان، بخشهای وسیعی از زمین در آتش سوخته است.
جنگلهای انبوه و ذخایر حیات وحش نابود شدهاند. صدها خانه و محل کسب به خاکستر تبدیل شدهاند. هزاران نفر آواره شدهاند و دهها نفر جان خود را از دست دادهاند، در حالی که خدمات اورژانسی با حداکثر توان خود در حال مبارزه با آتشسوزیها در شرایطی هستند که با افزایش دما و بادهای خشک و شدید، اوضاع بدتر هم میشود. مقیاس و سرعت ویرانی بیسابقه و این آتشسوزیها پیامد مستقیم و غیرقابل انکار جهانی هستند که آب و هوای آن به سرعت و به طور خطرناکی در حال تغییر است.
حوزه مدیترانه توسط دانشمندان آب و هوا به عنوان یکی از آسیبپذیرترین مناطق جهان در برابر تأثیرات گرمایش جهانی شناخته شده است. این منطقه در مقایسه با سطوح پیش از صنعتی شدن، بیش از ۱.۵ درجه سانتیگراد گرمتر شده است - بالاتر از میانگین جهانی - و با سرعتی تقریباً ۲۰ درصد سریعتر از بقیه سیاره در حال گرم شدن است. این افزایش دما منجر به موجهای گرمای طولانیتر و شدیدتر، کاهش بارندگی، خشکسالیهای طولانیمدت و کاهش رطوبت خاک شده است - که همه اینها شرایط ایدهآلی را برای آتشسوزیهای جنگلی ایجاد میکنند تا شعلهور شوند، گسترش یابند و به طور غیرقابل کنترلی بسوزند.
اگر هیچ اقدام جدی انجام نشود، عواقب آتش سوزی برای مدیترانه - و در واقع جهان - فاجعهبار خواهد بود
اگر هیچ اقدام جدی انجام نشود، عواقب آتش سوزی برای مدیترانه - و در واقع جهان - فاجعهبار خواهد بود. خسارت زیستمحیطی به تنهایی حیرتانگیز است: جنگلهای چند صد ساله و اکوسیستمهای متنوع در عرض چند روز از بین میروند. گونههای گیاهی و جانوری که هزاران سال در تعادل ظریفی زنده ماندهاند، توسط آتش از بین میروند. حاصلخیزی خاک نیز در حال نابودی است و بازگشت باران، خطر سیل و رانش زمین را افزایش میدهد.
هزینههای اقتصادی نیز به همان اندازه دلهرهآور است. گردشگری که بخش عمدهای از تولید ناخالص داخلی کشورهایی مانند یونان، ایتالیا و ترکیه را تشکیل میدهد، با اجتناب مسافران از مناطق آتشسوزیشده، ضربات شدیدی را متحمل میشود. کشاورز که قبلا از خشکسالی هم رنج میبرد، با تبدیل زمینهای کشاورزی به خاکستر، زمینهای بیشتری را از دست میدهد و اثرات بلندمدت سلامتی بر جمعیتهایی که در معرض دود و گرما قرار دارند را نمیتوان دست کم گرفت؛ بیماریهای تنفسی، گرمازدگی و سایر فوریتهای پزشکی در سراسر منطقه در حال افزایش است.
اگر آتشسوزیهای جنگلی در این مقیاس همچنان رخ دهند - یا بدتر از آن، تعداد و شدت آنها افزایش یابد - ما به آیندهای با بحران مداوم نگاه خواهیم کرد. میلیونها نفر میتوانند به پناهندگان اقلیمی، تبدیل و مجبور شوند خانههای خود را در جستجوی مناطق امنتر ترک کنند. دولتها تحت فشار تخلیههای مکرر و هزینههای بازسازی، برای حفظ خدمات اولیه تلاش خواهند کرد. ممکن است کل صنایع و به همراه آنها، معیشت میلیونها نفر از بین برود. مدیترانه میتواند از گهواره تمدن و گردشگری فرهنگی به منطقهای ویران و متروکه تبدیل شود.
بنابراین، چه باید کرد؟ کشورهای مدیترانه ابتدا باید مقیاس تهدید را بپذیرند و با فوریت اقدام کنند. دولتها باید در برنامههای احیای جنگل با استفاده از گونههای مقاوم در برابر آتشسوزی سرمایهگذاری کنند، استراتژیهای مؤثر مدیریت زمین را که شامل پاکسازی درختان خشک و بوتهزارها میشود، ایجاد کنند و سیستمهای هشدار اولیه ملی را توسعه دهند که جوامع را از افزایش خطرات آتشسوزی آگاه کند.
این سیستمها باید شامل دادههای ماهوارهای، حسگرهای زمینی و شبکههای ارتباطی باشد که حتی به روستاهای دورافتاده نیز دسترسی دارند. برنامهریزی شهری نیز نیاز به یک بازنگری کامل دارد. کدهای ساختمانی باید با واقعیتهای اقلیمی، به ویژه در مناطق مستعد آتشسوزی، تطبیق داده شوند. خدمات اضطراری به بودجه بیشتر، آموزش بیشتر و تجهیزات بیشتر - از جمله جدیدترین هواپیماهای آتشنشانی و فناوری نظارتی - نیاز دارند. کمپینهای آگاهیبخشی عمومی باید برای آموزش ساکنان در مورد پیشگیری از آتشسوزی و آمادگی در شرایط اضطراری راهاندازی شوند. سازگاری با آب و هوا نباید یک سیاست فرعی باشد. باید در هسته استراتژیهای امنیت ملی و توسعه باشد.
سازگاری با اقلیم نباید یک سیاست فرعی باشد بلکه باید در هسته استراتژیهای امنیت ملی و توسعه باشد
اما بار مقابله با این بحران نمیتواند صرفاً بر دوش کشورهای مدیترانهای باشد. تغییرات اقلیمی به مرزها احترام نمیگذارد. این یک چالش جهانی است و نیاز به یک پاسخ جهانی دارد. جامعه بینالمللی باید برای حمایت از کشورهای آسیبدیده از آتشسوزی، نه فقط با همدردی، بلکه با منابع، فناوری و هماهنگی سیاستها، گرد هم آیند.
سازمانهای امدادی بینالمللی باید واحدهای استقرار سریع را که بهطور خاص برای بلایای مرتبط با اقلیم آموزش دیدهاند، تأسیس کنند. دانشگاهها و مؤسسات تحقیقاتی باید در سراسر مرزها برای توسعه مدلهای بهتر پیشبینی آتشسوزی و ابزارهای مدیریت خشکسالی همکاری کنند.
کشورهای ثروتمند، بهویژه کشورهای شمال جهان، مسئولیت اخلاقی برای رهبری این تلاش دارند. این کشورها از نظر تاریخی بزرگترین عامل انتشار گازهای گلخانهای هستند. صنایع، اقتصادها و سبک زندگی آنها، شرایطی را ایجاد کرده است که اکنون مدیترانه را در شعلههای آتش میسوزاند. عدالت حکم میکند که آنها در تقبل هزینههای سازگاری، کاهش و بهبود کمک کنند.
حمایت مالی بسیار مهم است. کشورهای مدیترانهای که بسیاری از آنها در حال حاضر با بدهی و تورم دست و پنجه نرم میکنند، به جای وام، به کمکهای بلاعوض نیاز دارند. آنها نیاز به دسترسی به بودجههای بینالمللی اقلیمی بدون کاغذبازی و موانع سیاسی دارند که اغلب کمکهای فوری را به تأخیر میاندازد. علاوه بر این، قدرتهای جهانی باید انتقال فناوری سبز، از جمله راهحلهای انرژی تجدیدپذیر، را تسهیل کنند که میتواند به این کشورها کمک کند تا انتشار گازهای گلخانهای خود را کاهش دهند و در برابر شوکهای اقلیمی مقاومتر شوند. هر آتشسوزی که جلوگیری میشود، هر مایل مربع از جنگل که نجات داده میشود، یک پیروزی است. همکاری اقلیمی خیریه نیست - بلکه خود-حفاظتی است.
آتشهایی که در حال حاضر در مدیترانه شعله ور است، فقط بلایای طبیعی نیستند. آنها هشدار هستند. آنها روش زمین برای فریاد زدن این واقعیت است که چیزی عمیقاً در تعادلی که ما مختل کردهایم، اشتباه است. آنها به ما میگویند که اگر به این مسیر بیعملی، تأخیر و انکار ادامه دهیم، چه اتفاقی خواهد افتاد. آنچه امروز در آنجا اتفاق میافتد، میتواند فردا در جای دیگری - در کالیفرنیا، استرالیا، آمازون یا آفریقای مرکزی - اتفاق بیفتد. بحران اقلیمی، جهانی است و درد مدیترانه، زنگ خطر بشریت است.
در نتیجه، آتشسوزیهای بیسابقهای که در سراسر ترکیه، سوریه، فرانسه و فراتر از آن رخ میدهد، حوادث جداگانهای نیستند. آنها نتیجه مستقیم تغییرات اقلیمی ناشی از فعالیتهای انسانی هستند و نشانگر دوران جدید خطرناکی هستند که در آن آتشسوزی نه یک استثنا، بلکه به یک ویژگی دائمی از زندگی مدیترانهای تبدیل میشود. بدون اقدام فوری و هماهنگ - چه در سطح منطقهای و چه در سطح جهانی - این ویرانی ادامه خواهد یافت و هزینه آن با گذشت هر سال بیشتر خواهد شد. زمان هشدارها به پایان رسیده و زمان اقدام اکنون است.
نظر شما