به گزارش بازار به نقل از فرهیختگان، دادگاه قدس اشغالی روزهای گذشته میزبان بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی بود. روند رسیدگی به اتهامات مالی نتانیاهو در جریان بود که در تاریخ ۵ تیر ۱۴۰۴، خبر رسید دادستانی رژیم صهیونیستی درخواست او برای تعویق دوهفتهای جلسه دادگاهش را رد کرده است. اما بعد از جلسه استماع محرمانه و با دخالتهای سیاسی و امنیتی، قاضی با این درخواست موافقت کرد. نتانیاهو که از سال ۱۳۹۸ درگیر پروندههای فساد مالی با اتهاماتی چون رشوه، کلاهبرداری و... است، بار دیگر در مرکز توجه قرار گرفت، اما این بار، داستان تنها به دادگاههای قدس اشغالی و اتهامات مالی محدود نمیشود؛ این ماجرا با دخالت مستقیم دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده و شکست صهیونیستها در جنگ ۱۲روزه با ایران و تعمیق اختلافات داخلی در شهرکهای اشغالی، ابعاد مهمی پیدا کرده است.
ترامپ با ورود مستقیم در فرایند قضایی رژیم صهیونیستی و با لحنی تند، صهیونیستها را بهدلیل دادگاهیکردن نتانیاهو تهدید کرده است. موضوعی که بار دیگر نشان داد داستان نتانیاهو و ترامپ، داستان دو بازیگر نیست؛ داستان یک تیم است که با تقسیم کار، اهداف مشترکی دنبال میکنند. حمایت بیچونوچرای ترامپ از شریک شفیقش پیامی به جهان فرستاد که هرگونه تلاش برای تضعیف نتانیاهو، تلاشی برای تضعیف استراتژی مشترک اسرائیل و آمریکاست. یائیر لاپید، نخستوزیر پیشین رژیم، در واکنش به خواسته ترامپ مبنی بر لغو محاکمه نتانیاهو گفت: «بهتر است ترامپ در امور حقوقی و قانونی داخلی ما دخالت نکند.» روزنامه صهیونیستی هاآرتص هم این حرکت ترامپ را «اشتباهی بزرگ» خواند که باعث شد اینطور نشان داده شود که اسرائیل به آمریکا وابسته است.
روز محاکمه
نتانیاهو از سال ۱۳۹۸ با پروندههای قضایی متعددی دستوپنجه نرم میکند. پرونده موسوم به «۱۰۰۰» او را به دریافت هدایای گرانقیمت، ازجمله مشروبات الکلی و سیگار به ارزش ۷۰۰ هزار شِکِل از آرنون میلچان، تهیهکننده هالیوودی و تاجر ثروتمند، متهم میکند. در مقابل، نتانیاهو به تأمین منافع تجاری میلچان کمک کرده است. پرونده «۴۰۰۰» نیز به زدوبند او با شائول الویچ، مالک شرکت مخابراتی «بیزک» و پایگاه خبری «واللا»، بازمیگردد. اتهام این است که نتانیاهو میلیونها دلار تسهیلات مالی به الویچ داده تا واللا از او و خانوادهاش حمایت رسانهای کند. این اتهامات که نتانیاهو آنها را قویاً رد میکند، او را هفتهای دو بار به دادگاههای رژیم صهیونیستی کشانده است.
این روزها اما ماجرا پیچیدهتر شده است. نتانیاهو با استناد به «مشغلههای دیپلماتیک و امنیتی» پس از جنگ ۱۲روزه با ایران، درخواست تعویق دو هفتهای جلسات دادگاه را مطرح کرد. دادگاه منطقهای اورشلیم در ابتدا این درخواست را رد کرد و گفت که وکیل نتانیاهو دلایل کافی و مشخصی ارائه نکرده است. اما تنها دو روز بعد، پس از جلسهای محرمانه با حضور رئیس موساد، رئیس اطلاعات نظامی (آمان) و خود نتانیاهو، دادگاه تصمیم گرفت جلسات هفته آینده را لغو کند. قضات اعلام کردند که یک «تغییر واقعی» در وضعیت ایجاد شده و توضیحات نتانیاهو و مقامات امنیتی آنها را متقاعد کرده است که جلسات فعلاً برگزار نشود.
تحریم اسرائیل توسط ترامپ!
همزمان با تحولات قضایی در اسرائیل، ترامپ با پستی آتشین در شبکه اجتماعی «تروث سوشال» به دفاع تمامقد از نتانیاهو پرداخت. او با لحنی تند، محاکمه نتانیاهو را «وحشتناک» و «دیوانگی» خواند و آن را به «شکار جادوگر سیاسی» تشبیه کرد که خود نیز تجربهاش را داشته است. ترامپ در این پست نوشت: «خیلی وحشتناکه کاری که دارن توی اسرائیل با بیبی نتانیاهو میکنن. اون یه قهرمان جنگه و نخستوزیریه که کار فوقالعادهای انجام داد و با ایالات متحده همکاری کرد تا موفقیت بزرگی در از بین بردن تهدید خطرناک هستهای ایران بهدست بیاد.»
او نتانیاهو را نهتنها یک رهبر قوی، بلکه شریکی وفادار در «نبرد سخت با دشمنی دیرینه» یعنی ایران توصیف کرد و افزود: «مهمتر از اون، الآن داره برای رسیدن به توافقی با حماس مذاکره میکنه که شامل آزادی گروگانها هم میشه. چطور ممکنه که نخستوزیر اسرائیل رو مجبور کنن تمام روز توی دادگاه بشینه، اونم برای هیچچیز (سیگاربرگ، عروسک باگزبانی و از این قبیل چیزا).»
ترامپ این اتهامات را «بیمعنا» و محاکمه را مانعی برای مذاکرات حساس منطقهای دانست که میتواند به روند صلح با حماس و حتی مذاکرات با ایران لطمه بزند. اما آنچه این حمایت را از یک دفاع ساده فراتر برد، تهدید صریح ترامپ بود: «آمریکا سالانه میلیاردها دلار خرج میکنه (خیلی بیشتر از هر کشور دیگهای) برای حفاظت و حمایت از اسرائیل. ما نمیتونیم با این وضعیت کنار بیایم. ما تازه با نخستوزیری بیبی نتانیاهو یه پیروزی بزرگ داشتیم و این اتفاق، اون پیروزی رو خراب میکنه. بیخیال بیبی بشید! اون یه کار خیلی مهم داره که باید انجام بده.»
کارگردان و مجری
برای فهم رابطه نتانیاهو و ترامپ، باید به ماهیت همکاری میان اسرائیل و ایالات متحده نگاهی عمیقتر انداخت. این دو، بیش از آنکه دو شخصیت سیاسی مستقل باشند، بخشی از یک تیم هماهنگاند که هدفی مشترک را دنبال میکنند. آن هدف چیزی جز «حفظ برتری استراتژیک اسرائیل در منطقه و مهار ایران» نیست. این همکاری در سالهای گذشته، بهویژه در دوره اول ریاستجمهوری ترامپ (۱۴۰۰–۱۳۹۶) و پس از بازگشت او به قدرت در ۱۴۰۳، به اوج خود رسیده است.
در ۲۳ خرداد ۱۴۰۴، زمانی که موشکهای اسرائیلی به خاک ایران اصابت کردند، بسیاری گمان کردند که این اقدام، تلاشی از سوی اسرائیل برای برهم زدن مذاکرات ایران و آمریکا بود. اما واقعیت پیچیدهتر از این تصور سادهانگارانه است. ترامپ در همان روز، نهتنها حمله را محکوم نکرد، بلکه آن را به مهلت ۶۰روزهای که ادعا میکرد به ایران داده بود، مرتبط دانست. این اظهارات نشان داد که حمله اسرائیل، نه یک اقدام خودسرانه، بلکه بخشی از یک استراتژی هماهنگ با ایالات متحده بود. مذاکراتی که ظاهراً برای رسیدن به توافقی با ایران طراحی شده بود، در عمل به ابزاری برای خرید زمان و توجیه حمله نظامی تبدیل شد. گویی نتانیاهو و ترامپ، هر یک نقشی در این نمایش داشتند؛ یکی با موشک و دیگری با نقاب دیپلماسی.
چرا بیبی برای آمریکا مهم است؟
با وجود تمام اختلافات داخلی در اسرائیل، نتانیاهو همچنان مهرهای کلیدی در سیاست این رژیم است. او که از سال ۱۳۸۸ (۲۰۰۹) بهطور مداوم نخستوزیر بوده، توانسته با تکیه بر روابط نزدیک با ایالات متحده، هر جرم و جنایتی که مدنظرش بوده را در منطقه پیاده کند. اما این جایگاه، بدون حمایت آمریکا، بهویژه در دورهای که برایش «ایران» بهعنوان یک چالش جدی مطرح است، شکننده خواهد بود. به گمان برخی، اما، محاکمه نتانیاهو میتواند این معادله را برهم بزند. لغو جلسات دادگاه، پس از دخالت مقامات امنیتی و فشارهای سیاسی، نشان داد که حتی دستگاه قضایی اسرائیل نیز تحت تأثیر ملاحظات امنیتی و سیاسی قرار دارد. اما این تنها بخشی از ماجراست. حمایت آشکار ترامپ از نتانیاهو، پیامی روشن به مخالفان داخلی او در اسرائیل ارسال کرد که «بیبی» نهتنها برای اسرائیل، بلکه برای استراتژیهای سیاه و قدرتطلبانه آمریکا در منطقه، غیرقابلجایگزین است.
اختلافات داخلی در اوج
ایمن عوده، نماینده پارلمان رژیم صهیونیستی، در ارزیابی شرایط سیاسی و اجتماعی داخلی اسرائیل، تصویری آشوبناک از وضعیت کنونی ترسیم کرد. او اظهار داشت: «اختلافات داخلی در اسرائیل بهدلیل شرایط سخت جنگی تشدید شده و احتمال جدی شکست بنیامین نتانیاهو در انتخابات آینده وجود دارد.» عوده به احتمال برگزاری انتخابات در مهر ۱۴۰۴ اشاره کرد و افزود که نتانیاهو به دلیل همزمانی با سالگرد عملیات ۷ اکتبر (۱۵ مهر) توسط حماس، از پذیرش این تاریخ امتناع کرده و تلاش دارد زمان انتخابات را به تعویق بیندازد.
عوده معتقد است «در حال حاضر، نتانیاهو در هر شرایطی با خطر قطعی شکست در انتخابات روبهرو است.» او همچنین به یکی از چالشهای اصلی جامعه اسرائیل اشاره کرد و گفت: «قانون معافیت مذهبیون حریدی از خدمت نظامی، موجب اختلاف شدید در جامعه اسرائیل شده و مردم میپرسند: چرا در حالی که خانوادههای ما در بحران اقتصادی و شرایط جنگی آسیب میبینند، باید به جنگ برویم اما حریدیها معاف باشند؟»
به اعتقاد او، این مسئله به شکاف جدی اجتماعی دامنزده و شهرکنشینان را درگیر بحرانی عمیق کرده است. یائیر لاپید، نخستوزیر پیشین رژیم صهیونیستی هم بهشدت از دخالتهای ترامپ انتقاد کرده و با تأکید بر لزوم قطع این دخالتها گفت: «معتقدم حمایتهای ترامپ از نتانیاهو به این دلیل انجام میشود که رئیسجمهور آمریکا بر وی برای پایان دادن به جنگ غزه فشار خواهد آورد.»
روزنامه عبریزبان هاآرتص در گزارشی تند، مداخله ترامپ در روند محاکمه بنیامین نتانیاهو را «اشتباهی بزرگ» خواند. این روزنامه در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴ نوشت: «این مداخله باعث میشود اینطور به نظر آید که اسرائیل دولتی وابسته به آمریکا است.» این گزارش، حمایت آشکار ترامپ از نتانیاهو را عاملی دانست که استقلال قضایی و سیاسی رژیم صهیونیستی را زیر سؤال میبرد.
توهم دوگانگی
یکی از اشتباهات محاسباتی برخی، جداسازی نتانیاهو و ترامپ و تصور آنها بهعنوان دو بازیگر مستقل است. این توهم، که گاه در مذاکرات با ایران نیز دیده میشد، ریشه در عدم درک ماهیت رابطه اسرائیل و آمریکا دارد. اسرائیل، بهویژه تحت رهبری نتانیاهو، نهتنها یک متحد، بلکه بازوی نظامی و سیاسی آمریکا در خاورمیانه است. حمله ۲۳ خرداد به ایران که ظاهراً توسط اسرائیل انجام شد، بدون هماهنگی با آمریکا ممکن نبود. خود ترامپ همان روز این هماهنگی را تأیید کرد.
این پیوند در مذاکرات جاری با حماس نیز مشهود است. نتانیاهو که به گفته ترامپ، در حال مذاکره برای توافقی شامل آزادی گروگانهاست، حمایت آمریکا را دارد. اما این مذاکرات نیز، مانند مذاکرات با ایران، بخشی از یک بازی بزرگتر است که هدفش نه صلح، بلکه تثبیت برتری رژیم صهیونیستی و مهار رقبای منطقهای است. تصور اینکه میتوان با آمریکا مذاکره و نتانیاهو را مهار کرد، خطای استراتژیکی است که شخص این دو نفر با کنشهای سیاسی خود بارها به آن اعتراف کردهاند.
نظر شما