۲۸ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۰:۱۹
چرا طرح گشایش جبهه دوم پاس گل به صهیونیست هاست؟

چرا طرح گشایش جبهه دوم پاس گل به صهیونیست هاست؟

گشایش جبهه دوم به این معناست که ما با یک کشور دیگر به جز اسراییل مستقیما وارد جنگ شویم.

سید آرش وکیلیان؛ بازار: این روزها برخی دوستان با یک مقدمه درست نتیجه بسیار غلطی میگیرند.

مقدمه درست این است که بسیاری کشورها از آمریکا و اروپا گرفته تا برخی همسایگان ما، پنهان و آشکار ، در حال کمک به رژیم صهیونیستی در جنگ با ایران هستند و لازم است برای این کمک تاوان بپردازند. این به خصوص در مورد آمریکا صدق می کند.

اما گشایش جبهه دوم به این معناست که ما با یک کشور دیگر به جز اسراییل مستقیما وارد جنگ شویم. البته منظور حملات متحدان منطقه ای یا هر شکل اقدامی که مسئولیتش مستقیما متوجه ایران نباشد، نیست.

اما چرا این کار پاس گل به صهیونیست هاست:

۱- اسراییل جنگی را به راه انداخته که خود به تنهایی توان پیروزی در آن را ندارد بلکه با فرسایشی شدن جنگ تدریجا شکست می خورد. لذا دنبال متحدانی میگردد که در حمله به ایران کمک کنند.

۲- برخی قدرت ها به خصوص آمریکا انگیزه برای حمله به ایران دارند اما در پی پرداخت حداقل هزینه هستند. این هزینه شامل هزینه سیاسی ترامپ در قبال حامیان انزواگرا و هزینه افزایش قیمت نفت برای اروپا می باشد. شروع حمله از سوی ایران، مداخله آنها را موجه و هزینه شان را کاهش می دهد.

۳- از حیث نظامی گشایش جبهه دوم حتی برای یک قدرت نظامی مثل آلمان نازی به شدت پرهزینه و پر مخاطره بوده و تنها در صورتی جواب میدهد که جنگ سریعا تمام شود. حال آنکه اگر دشمن ضربه غافلگیرانه اول را تحمل کند و وارد فاز آفندی بشود، هزینه اش برای ایران سر به فلک می‌کشد. یعنی ایران مزیت ابعاد بزرگتر سرزمینی و ظرفیت بیشتر منابع را از دست می دهد.

۴- برخی می‌گویند به هر حال آمریکا وارد جنگ خواهد شد ، پس بهتر است ضربه اول را ما بزنیم. در اینکه وقتی اسراییل به شکست نزدیک شود آمریکا وارد جنگ شود، تقریبا شکی نیست اما این موضوع به فراخواندن آمریکا به ورود در جنگ فرق دارد. تجربه پرل هاربر نشان میدهد حتی یک عملیات نظامی بسیار موفق هم در تعیین نتیجه نهایی در برابر یک قدرت نظامی برتر، کافی نیست.

۵- طرح بستن تنگه هرمز از آن جهت که علاوه بر آمریکا ، دیگر قدرت های اقتصادی به خصوص چین را نیز تهدید می کند، بدترین کار ممکن است و منجر به تشکیل ائتلافی نظیر ۱۹۹۰ علیه صدام می گردد.در چنین طرحی افزایش شدید قیمت نفت باعث آسیب گسترده به بسیاری کشورها و موضع گیری آنها علیه ایران می شود که به ویژه شامل کشورهای جنوب و غیرمتعهد می باشد.
با این مقدمات لازم است ایران بر جنگ با اسراییل تمرکز کند، چون هدفی بسیار آسیب پذیر است. جنگ با صهیونیست ها هم توجیه حقوقی دارد، هم اخلاقی و هم اعتقادی. این جنگ باعث انسجام در جامعه ایران می شود و صف بندی حامی و مخالف نظام را به صف بندی وطن دوست و وطن فروش تغییر می دهد.

همزمان به آمریکا و اروپا و سایر دول همسو با اسراییل نشان دهد که توان ایجاد ضربه دردناک را دارد تا آنها مجبور شوند برای مداخله حسابگری بیشتر بکنند. برای این منظور متحدان منطقه ای می‌توانند مفید باشند.همزمان ، ایران باید روابط خود را با دول بیطرف منطقه تقویت کند و به آنها یادآور شود که در صورت شکست ایران ، آنها باید باج گزافی به اسراییل بپردازند لذا بهتر است که تا حد امکان به ایران در مقاومت یاری دهند.

در نهایت ایران باید به جای پیام مذاکره با آمریکای فریبکار و زورگو، ابتکار عمل را با یک طرح سیاسی برای پایان بحران فراهم سازد. در این مسیر میتواند از ظرفیت چین بهره برداری کند و طرحی را فراهم سازد که ضمن حفظ حقوق ملی ایران از جمله غنی سازی، سطح قابل توجهی از بازدارندگی را در برابر تهدیدات آتی اسراییل فراهم سازد.

البته تا رژیم صهیونیستی پابرجاست هیچ گاه نمی توان به تامین امنیت مطمئن بود و حتما باید کشور در حداکثر آمادگی دفاعی آفندی و پدافندی قرار داشته باشد و نظام بر اساس دکترین رئالیسم تهاجمی ساختارها و سیاست های خود را مورد بازنگری قرار دهد.

کد خبر: ۳۴۷٬۸۸۷

اخبار مرتبط

اخبار رمزارزها

    برچسب‌ها

    نظر شما

    شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha