۲۸ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۹:۰۰
وسواس صنعت رسانه جهانی نسبت به پست های ترامپ هیچ فایده عملی ندارد
جهان نباید نگران مسائل سیاسی بی‌اهمیت آمریکا باشد

وسواس صنعت رسانه جهانی نسبت به پست های ترامپ هیچ فایده عملی ندارد

کاری که شهروندان این عصر به هم پیوسته به عنوان مصرف‌کنندگان اخبار می‌توانند انجام دهند، وادار کردن ارائه‌دهندگان محتوا به تعیین اولویت‌های روزنامه‌نگاری‌شان است.

بازار؛ گروه بین الملل: زمانی بود که سازمان‌های خبری با وضعیت مالی خوب، بودجه کافی برای اعزام خبرنگاران خود به گوشه‌های دورافتاده جهان داشتند. دفاتر خارجی با کارکنان خوب در پایتخت‌ها از بیروت تا بوگوتا، تضمین می‌کردند که رویدادهای مهم - جنگ‌ها، انقلاب‌ها، کودتاها، بیماری‌های همه‌گیر و بلایای طبیعی - نه تنها در تیترها قرار می‌گرفتند بلکه پوشش مداومی نیز داشتند. اما فروپاشی مدل کسب‌وکار سنتی از زمان ظهور اینترنت با گذشت زمان توجه رسانه‌های خبری و منابع کمیاب روزنامه‌نگاری را از نقاط عطف تاریخ به سمت پیچ و خم‌های بی‌اهمیت سیاست آمریکا معطوف کرده است. این تغییر از پوشش جامع جهانی به گزارش‌های متمرکز بر داخل، یکی از مهم‌ترین تغییرات روزنامه‌نگاری در عصر دیجیتال را نشان می‌دهد.
بنیان مالی در حالی فرسوده شد که روزنامه‌های سودآور قدیمی به طور پیوسته درآمد تبلیغات طبقه‌بندی‌شده را از دست دادند و شبکه‌های تلویزیونی غول‌پیکر با کاهش بودجه کارکنان خارجی خود مواجه شدند. این اتفاق حتی در حالی رخ داد که تحولات اقتصادی که به طور کلی جهانی شدن نامیده می‌شوند، الهام‌بخش کتاب‌هایی با نام‌های خوش‌بینانه مانند «یک جهان، آماده هستید یا نه»، «جهان مسطح است» و «همگرایی بزرگ» بوده‌اند.
امروزه، الزامات اقتصادی به گونه‌ای است که پوشش خبری جهانی اغلب بر پست‌های رسانه‌های اجتماعی رئیس جمهور یا معاون رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، اشتباهات انتخاباتی آن یا مناظرات مبهم در رقابت شهرداری نیویورک متمرکز است. در همین حال در سراسر آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین تصمیمات و تحولاتی که زندگی میلیون‌ها نفر را تحت تأثیر قرار می‌دهد، تا حد زیادی نادیده گرفته می‌شوند.
آسیا را در نظر بگیرید. آمار واقعی مرگ و میر ناشی از بیماری همه‌گیر کووید-۱۹ حتی اکنون نیز یک راز باقی مانده است. داده‌ها نشان می‌دهد که مرگ و میر بیش از حد قابل توجهی در سراسر منطقه در طول سال ۲۰۲۲ و پس از آن رخ داده است و چندین کشور گزارش‌های کمتری از مرگ و میر را تجربه می‌کنند، اگرچه زمان و مقیاس دقیق آن به طور قابل توجهی در هر کشور متفاوت است. چنین داستان‌های ناگفته‌ای شایسته توجه رسانه‌ها هستند، نه به این دلیل که تعداد انگشت‌شماری از سازمان‌های غیردولتی چنین فکر می‌کنند، بلکه به این دلیل که جهان باید اشتباهاتی را که احتمالاً باعث این بیماری همه‌گیر شده است، بهتر درک کند - اشتباهاتی که به نوبه خود منجر به اختلالات شدید اجتماعی و اقتصادی و مرگ و میر جمعی شده است.

وسواس صنعت رسانه جهانی نسبت به پست های ترامپ و درگیری رویه‌ای سنا هیچ فایده عملی ندارد

به آمریکای جنوبی برگردیم. تحولات نگران‌کننده نیکاراگوئه، ونزوئلا، کلمبیا و بولیوی در سال‌های اخیر چقدر در سطح بین‌المللی پوشش خبری داشته‌اند؟ تقریباً هیچ پوشش خبری. کوبا که از نظر سیاسی در زمان متوقف شده است، بسته به اینکه اخبار این کشور جزیره‌ای بد یا بدتر باشد، مدام در تیتر اخبار قرار می‌گیرد و از آن خارج می‌شود. حتی مسیر نسبتاً پایدار شیلی پس از پینوشه - ترکیبی از ثبات اقتصادی و اعتراضات علیه نابرابری - داستانی جذاب است که به ندرت روایت می‌شود.
در همین حال داستان‌های موفقیت در حوزه سلامت، آموزش، محیط زیست، مهاجرت و فناوری از جهان عرب با تفسیرهای بی‌پایان در مورد سیاست‌های انتخاباتی آمریکا، بریتانیا، فرانسه و آلمان و زندگی خصوصی رهبران آنها رقابت می‌کنند. یک گزارش یونسکو نشان داد که صادرات جهانی خدمات فرهنگی بین سال‌های ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۹ دو برابر شده است، اما در مقایسه با داستان‌هایی در مورد فراز و نشیب‌های خانواده سلطنتی بریتانیا در همان دوره مورد توجه کمی قرار گرفته است.
همانطور که قبلاً گفته شد یکی از دلایل این ساده‌سازی بیش از حد پوشش خبری، مالی است. روزنامه‌ها زمانی با درآمد حاصل از تبلیغات چاپی، پوشش جهانی را پشتیبانی می‌کردند. اکنون آنها به کلیک‌های وب متکی هستند که عمدتاً توسط سیاست‌های داخلی هدایت می‌شوند. دلیل دیگر کمتر ملموس است: اعتقاد اغراق‌آمیزی به استثناگرایی آمریکایی وجود دارد. وقتی ایالات متحده عطسه می‌کند، وقتی یک سرمایه‌گذار برجسته یا مدیرعامل فناوری جلوی دوربین سرفه می‌کند، ظاهراً می‌تواند عواقب جهانی داشته باشد. در مقابل وقتی طوفان یا سیل یک جزیره کارائیب یا اقیانوس آرام را غرق می‌کند، احتمالاً به عنوان یک داستان زودگذر با ارتباط محدود با بقیه جهان تلقی می‌شود.
رئیس جمهور آمریکا هنوز بر بزرگترین ارتش و اقتصاد جهان نظارت دارد. ایده‌های بنیادی سیاست جهانی همچنان از مؤسسات و دفاتر واشنگتن و نیویورک پدیدار می‌شوند. اما وسواس صنعت رسانه‌های خبری جهانی به هر پست ترامپ در پلتفرم رسانه‌های اجتماعی وی و درگیری رویه‌ای سنا هیچ فایده عملی ندارد. این امر باعث می شود روزنامه‌نگاری به نوعی شایعه‌پراکنی تبدیل شود و شهروندان را در همه جا از چالش‌های عمیق محلی و منطقه‌ای منحرف کند.
جهان در چندین نقطه عطف قرار دارد: اتکای بیش از حد آسیا به صادرات به ایالات متحده و تعمیق شکاف‌های ژئوپلیتیکی؛ پویایی اقتصادی آفریقا و فشارهای جمعیتی؛ عقب‌نشینی دموکراتیک آمریکای لاتین و ظهور مجدد چپ‌گرایان؛ اختلافات شمال و جنوب جهانی بر سر مسئولیت و هزینه‌های تغییرات اقلیمی؛ و تأثیر مهاجرت بر جوامع و سیاست‌های غربی. اینها مسائل مرگ و زندگی هستند. چیزی که حتی ذره‌ای هم اوضاع جهانی را تغییر نمی‌دهد، تبادل نظر بین مفسران بی‌تجربه آمریکایی است. اما آنها کلیک ایجاد می‌کنند و بنابراین، صدای بقیه جهان را خفه می‌کنند.
اعتیاد رسانه‌ها به تئاتر سیاسی صرف نظر از موقعیت جغرافیایی آن، یک مشکل است. این رسانه یک جهان‌بینی محدود را ترویج می‌دهد، کوته‌بینی را پرورش می‌دهد، قبیله‌گرایی و وفاداری کورکورانه را تشویق می‌کند و تأثیر منفی بر ذهن‌های جوان تأثیرپذیر دارد.

کاری که شهروندان این عصر به هم پیوسته به عنوان مصرف‌کنندگان اخبار می‌توانند انجام دهند، وادار کردن ارائه‌دهندگان محتوا به تعیین اولویت‌های روزنامه‌نگاری‌شان است

تمرکز مالکیت رسانه‌های سنتی، عدم تعادل پوشش خبری را بدتر کرده است. پخش‌کنندگان خدمات عمومی و رسانه‌های مستقل - که برای گزارش‌های منصفانه و متعادل همراه با تحلیل غیراحساسی بسیار مهم هستند - کوچک شده‌اند یا سکوت کرده‌اند. در واقع برخی از رسانه‌های غیرغربی اکنون پوشش بسیار بیشتری از بحران‌های جهانی نسبت به شبکه‌های تلویزیونی بزرگ ارائه می‌دهند، اگرچه آنها نیز از تعصب سیاسی و خشم گزینشی مبرا نیستند.
کاری که شهروندان این عصر به هم پیوسته به عنوان مصرف‌کنندگان اخبار می‌توانند انجام دهند، وادار کردن ارائه‌دهندگان محتوا به تعیین اولویت‌های روزنامه‌نگاری‌شان است. این به معنای احیای دفاتر بین‌المللی، سرمایه‌گذاری در روزنامه‌نگاری به زبان خارجی و آموزش به مخاطبان است که چرا مثلاً اصلاحات اقتصادی برجسته در آرژانتین از مناظره در سنای ایالات متحده مهم‌تر است.
این امر همچنین مستلزم آن است که صاحبان شرکت‌های بزرگ رسانه‌ای سوالات سختی بپرسند: چرا به خبرنگاران آزادی داده می‌شود تا گزارش‌های خود را به گونه‌ای تحریف کنند که به آنها در جمع‌آوری دنبال‌کنندگان در پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی کمک کند؟ چرا معیارهای سرگرمی جایگزین تحلیل تأثیر بر سیاست‌ها و افکار عمومی شده‌اند؟ چرا به برخی از درگیری‌ها اهمیت بسیار بیشتری نسبت به بقیه داده می‌شود؟
شرکت‌های رسانه‌ای باید متعهد شوند که حداقل ۱۵ درصد از منابع تحریریه را به پوشش بین‌المللی اختصاص دهند و معیارهایی برای تنوع داستان‌های جهانی تعیین کنند. مزایای بلندمدت داستان‌های عمیق از نایروبی، کاراکاس و جاکارتا را تصور کنید. چه اشکالی می‌تواند در فرستادن خبرنگاران برای صحبت با پناهندگان بدشانس آب و هوایی آفریقایی در ساحل یا جانبازان کرد فراموش‌شده مبارزه با داعش در شمال شرقی سوریه وجود داشته باشد؟ مخاطبان بین‌المللی بالاخره خواهند دید که آمریکا جهان نیست. ایالات متحده احتمالاً یک ابرقدرت باقی خواهد ماند، اما همه چیز و پایان همه هستی بشر نیست. بقیه جهان هم مهم هستند.

کد خبر: ۳۴۷٬۶۸۰

اخبار مرتبط

اخبار رمزارزها

    برچسب‌ها

    نظر شما

    شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha