بازار؛ گروه بین الملل: جنگ تجاری که توسط دولت ترامپ آغاز شد، با تمرکز بر چین، بحثهای گستردهای را در مورد پیامدهای آن برای بخشهای مختلف به ویژه کشاورزی برانگیخته است. با اعمال تعرفه بر کالاهای متعدد، بخش کشاورزی ایالات متحده آمریکا با چالشهای قابل توجهی به ویژه در مورد صادرات اقلام ضروری مانند سویا و ذرت روبرو است.
این مقاله به بررسی پیامدهای درگیری تجاری به ویژه در مورد امنیت غذایی و تسلیحات و همچنین ارزیابی موقعیت کشورهای در حال توسعه با تمرکز ویژه بر عربستان سعودی میپردازد. درک این پویاییها برای تدوین استراتژیهایی که اثرات منفی را کاهش میدهند و همکاری را در یک اقتصاد جهانی به طور فزایندهای وابسته به یکدیگر تقویت میکنند، بسیار مهم است.
جنگ تجاری ایالات متحده و چین با هدف اصلاح عدم تعادل تجاری و محافظت از صنایع آمریکایی آغاز شد. تعرفههای دولت ترامپ با هدف محافظت از تولیدکنندگان داخلی در برابر رقابت خارجی و رسیدگی به مسائل مربوط به سرقت مالکیت معنوی وضع شده بود. با این حال پیامد فوری این تعرفهها، اختلال در صادرات کشاورزی به ویژه به چین بوده است که از نظر تاریخی یکی از بزرگترین بازارهای محصولات کشاورزی ایالات متحده آمریکا بوده است.
کشاورزان آمریکایی به ویژه کسانی که در پایگاههای جمهوریخواهان هستند، کاهش قابل توجهی در فروش محصولات خود گزارش دادهاند که منجر به پریشانی مالی شده است. پیامدهای این امر فراتر از مزارع انفرادی است و حیات بخش کشاورزی را تهدید میکند و بر امنیت غذایی جهانی تأثیر میگذارد. این درگیری، شکنندگی بازارهای کشاورزی را که به طور پیچیدهای با پویایی تجارت بینالمللی مرتبط هستند، برجسته کرده است.
اقدامات حمایتگرایانه میتواند نتیجه معکوس داشته باشد و به تولیدکنندگان داخلی آسیب برساند- در حالی که بر رقبای خارجی تاثیر چندانی نداشته باشد
اعمال تعرفهها منجر به کاهش قابل توجه صادرات کشاورزی ایالات متحده به چین، به ویژه کالاهایی مانند سویا شده است. در حالی که برزیل و آرژانتین تولید خود را افزایش داده و سهم بازار را به دست آوردهاند، کشاورزان آمریکایی دسترسی مجدد به این بازارهای حیاتی را به طور فزایندهای دشوار مییابند. نمونه تاریخی تحریم غلات علیه اتحاد جماهیر شوروی در دهه ۱۹۸۰ به عنوان یک داستان عبرتآموز عمل میکند و نشان میدهد که چگونه اقدامات حمایتگرایانه میتواند نتیجه معکوس داشته باشد و به تولیدکنندگان داخلی آسیب برساند در حالی که رقبای خارجی آسیب چندانی ندیدهاند.
علاوه بر این، بار روانی بر کشاورزان آمریکایی را نمیتوان نادیده گرفت. عدم قطعیت پیرامون روابط تجاری منجر به ترس از بیثباتی اقتصادی شده است، به طوری که کشاورزان نگرانیهایی را در مورد محصولات فروخته نشده و حیات بلندمدت عملیات خود ابراز میکنند.
امنیت غذایی از نظر تاریخی جنبهای محوری در روابط بینالملل بوده است. ایالات متحده آمریکا اغلب از قدرت کشاورزی خود برای اعمال نفوذ بر سایر کشورها بهویژه کشورهای در حال توسعه، استفاده کرده است. پس از تحریمهای خود علیه روسیه، ایالات متحده تلاش کرد تا اقتصادهای کشاورزی را با اقتصاد خود در هم تنیده کند و از این طریق وابستگی را از طریق شیوههای استراتژیک تقویت کند. این امر سؤالاتی را در مورد پیامدهای اخلاقی استفاده از امنیت غذایی به عنوان ابزاری برای قدرت مطرح میکند.
در مقابل، رویکرد عربستان سعودی به خودکفایی کشاورزی، روایتی متضاد و قانعکننده ارائه میدهد. این پادشاهی با سرمایهگذاری قابل توجه در کشاورزی داخلی قصد دارد وابستگی به منابع خارجی را کاهش دهد و از این طریق امنیت غذایی ملی را افزایش دهد. این چرخش استراتژیک، اهمیت حاکمیت در تولید مواد غذایی را برجسته میکند و پتانسیل کشورهای در حال توسعه را برای ترسیم مسیرهای خود در مواجهه با فشارهای تجارت جهانی برجسته میسازد.
تلاش برای خودکفایی نه تنها امنیت غذایی عربستان سعودی را افزایش داده بلکه با ایجاد شغل، تقویت صنایع محلی و ادغام آنها در جریان اصلی کشاورزی، شهروندان این کشور را از نظر اقتصادی نیز توانمند ساخته است. اخیرا کشاورزان عربستان آموزش و منابعی دریافت کرده اند که به آنها اجازه میدهد در بخش کشاورزی داخلی قویتر مشارکت کنند و در نهایت منجر به غرور ملی و تابآوری بیشتر در برابر نوسانات بازار جهانی می شود.
رویکرد عربستان سعودی بر اهمیت حاکمیت ملی در امنیت غذایی تأکید میکند و نشان میدهد که خودکفایی میتواند از طریق برنامهریزی استراتژیک و سرمایهگذاری به جای اتکا به منابع خارجی حاصل شود. این سیاست موفق، درس ارزشمندی برای سایر کشورها به ویژه کشورهایی که در موقعیتهای ژئوپلیتیکی مشابه هستند، محسوب میشود و تأکید میکند که اولویت دادن به توسعه کشاورزی محلی میتواند به امنیت غذایی پایدار و توانمندسازی اقتصادی منجر شود.
تلاش عربستان سعودی برای خودکفایی کشاورزی؛ درس ارزشمندی برای سایر کشورهاست
علاوه بر این با ادامه تکامل سیستمهای غذایی جهانی، مدل عربستان سعودی نشان میدهد که کشورها میتوانند به طور مؤثر خودکفایی را با تجارت بینالمللی متعادل کنند. عربستان سعودی با توسعه یک بخش کشاورزی داخلی قوی در عین حفظ روابط تجاری، خود را در موقعیتی قرار داده است که بتواند پیچیدگیهای بازارهای جهانی غذا را به طور مؤثرتری مدیریت کند. این رویکرد دوگانه نه تنها تأمین مواد غذایی آن را تضمین میکند، بلکه این کشور را قادر میسازد تا نقش مؤثرتری در مباحث امنیت غذایی منطقهای و جهانی ایفا کند.
در نتیجه در حالی که ایالات متحده آمریکا خودکفایی را در کشورهای در حال توسعه به عنوان وسیلهای برای تشویق استقلال ترویج میکند، تجربه عربستان سعودی نشان میدهد که دستیابی به امنیت غذایی میتواند شامل سرمایهگذاریهای استراتژیک در کشاورزی محلی نیز باشد. با درک متقابل بین خودکفایی و همکاری بینالمللی، کشورها میتوانند سیستمهای غذایی مقاومتری ایجاد کنند که از منافع آنها محافظت کند و در عین حال به تلاشهای جهانی برای امنیت غذایی کمک کند.
کشورهای در حال توسعه که اغلب در آتش تنشهای تجاری ایالات متحده و چین گرفتار میشوند، با چالشهای منحصر به فردی روبرو هستند. بسیاری از این کشورها برای حفظ اقتصاد خود به صادرات کشاورزی متکی هستند و این امر آنها را به ویژه در برابر نوسانات بازار ناشی از جنگهای تجاری آسیبپذیر میکند. درگیری تجاری میتواند نابرابریهای موجود را تشدید کند، زیرا کشورهای ثروتمندتر با منابع بیشتر میتوانند شوکهای تعرفهها و اقدامات تلافیجویانه را بهتر جذب کنند.
در مورد عربستان سعودی، اگرچه این کشور گامهایی به سوی خودکفایی کشاورزی برداشته است، اما همچنان به شدت به واردات محصولات غذایی مختلف وابسته است. جنگ تجاری این پویاییها را پیچیده میکند، زیرا افزایش قیمت مواد غذایی و بیثباتی بازار میتواند امنیت غذایی را برای جمعیتهای آسیبپذیر تهدید کند. بنابراین، تعامل تجارت جهانی و سیاستهای کشاورزی داخلی برای اطمینان از اینکه کشورهای در حال توسعه میتوانند به طور مؤثر از این چالشها عبور کنند، بسیار مهم میشود.
تعامل تجارت جهانی و سیاستهای کشاورزی داخلی برای اطمینان از اینکه کشورهای در حال توسعه میتوانند به طور مؤثر از چالشهای جنگ تجاری عبور کنند، بسیار مهم است
تأثیرات جنگ تجاری فراتر از پیامدهای اقتصادی فوری برای کشاورزان آمریکایی است. آنها پایههای امنیت غذایی جهانی را به چالش میکشند و استراتژیهای به کار گرفته شده برای عبور از این درگیری، تابآوری بخشهای کشاورزی در سراسر جهان را تعیین خواهد کرد. در حالی که کشورها تلاش میکنند با این تغییرات سازگار شوند، درسهای آموخته شده از ایالات متحده و عربستان سعودی برای توسعه مسیرهای پایدار برای امنیت غذایی و همکاری اقتصادی در آینده ضروری خواهد بود.
جنگ تجاری مداوم بین ایالات متحده آمریکا و چین پیامدهای قابل توجهی برای کشاورزی و امنیت غذایی جهانی دارد. در حالی که کشاورزان آمریکایی با چالشهای ناشی از تعرفهها و اختلالات بازار دست و پنجه نرم میکنند، ضروری است که پیامدهای گستردهتر این اقدامات را بر کشورهای در حال توسعه در نظر بگیریم. با اتخاذ رویکردی متعادل که بر همکاری، نوآوری و تعامل استراتژیک تأکید دارد، ایالات متحده میتواند پیچیدگیهای چشمانداز تجارت جهانی را مدیریت کند.
تصمیمات گرفته شده امروز، آینده کشاورزی و روابط بینالملل را برای نسلهای آینده شکل خواهد داد. کشاورزی آمریکا از طریق تابآوری و آیندهنگری استراتژیک، نه تنها میتواند طوفانهای درگیری تجاری را پشت سر بگذارد، بلکه نقش خود را به عنوان رهبر در تولید جهانی غذا نیز مجدداً تأیید میکند. در جهانی به هم پیوسته، تقویت همکاری و پذیرش واقعیتهای تجارت جهانی برای تضمین آیندهای پایدار و امن برای همه ملتها بسیار مهم خواهد بود.
نظر شما