علیرضا مبصر، گروه بین الملل: بازارهای مالی تحت تاثیر لایحه مالیاتی دولت ترامپ که در ۲۲ مه ۲۰۲۵ از تصویب مجلس نمایندگان آمریکا گذشت و اکنون در سنا تحت بررسی است، شاید در ظاهر رنگ و بویی از رمزارز نداشته باشد، اما در لایههای پنهان خود حامل پیامهایی است که بازار ارزهای دیجیتال نمیتواند بیتفاوت از کنار آن عبور کند. در جهانی که سیاستگذاری مالی، مرز میان اقتصاد سنتی و داراییهای نوین را باریکتر کرده، این لایحه بیش از یک بسته مالیاتی صرف، به مثابه سیگنالی است که به سرمایهگذاران هشدار میدهد: قواعد بازی در حال تغییر است.
سیگنالهای پنهان در دل یک لایحه مالیاتی
یکی از بندهای بحثبرانگیز این لایحه، وضع مالیات ۵ درصدی بر حوالههای مالی مهاجران است؛ تصمیمی که بیش از ۴۰ میلیون نفر را تحت تأثیر قرار خواهد داد. آنگونه که تحلیلها نشان میدهند، این بند میتواند بهطرزی خزنده، اما موثر، مهاجران را به سمت استفاده از ارزهای دیجیتال سوق دهد. رمزارزهایی همچون بیتکوین یا استیبلکوینهایی نظیر USDT و USDC، به دلیل هزینه انتقال کمتر، ماهیت غیرمتمرکز و حذف واسطههای مالی، در موقعیتی قرار دارند که میتوانند نقش جایگزین مسیرهای سنتی حواله را بازی کنند. اگرچه تحقق این تغییر رفتاری نیازمند آموزش مالی، زیرساخت فنی و اعتمادسازی است، اما مسیر آن آغاز شده و لایحه ترامپ شاید به این حرکت شتاب ببخشد و در راستای این اتفاقا ما شاهد رشد فرزاینده رمزارزها تا انتهای ۲۰۲۵ میلادی باشیم.
هم پوشانی این اتفاقات و همچنین موضوع چرخه های ۴ ساله بیتکوین میتواند تا انتهای سال آن را تبدیل به بازار پیشگام سال ۲۰۲۵ کند
کاهش مالیات، برگ برنده بیتکوین و سهام
در سوی دیگر ماجرا، کاهش مالیاتها بر درآمد و بنگاهها که در امتداد قانون مالیاتی سال ۲۰۱۷ تصویب شده، با هدف افزایش نقدینگی و تحریک رشد اقتصادی صورت گرفته است. اما پرسش بنیادین آن است که این منابع آزادشده به کدام سمت سرازیر خواهند شد؟ گاردین در گزارش تحلیلی خود با استناد به آمار گلدمن ساکس هشدار داده که شرکتها عمدتاً این منابع را صرف بازخرید سهام کردهاند؛ اقدامی که در سال ۲۰۲۵ رقمی معادل یک تریلیون دلار را به خود اختصاص داده است. این روند از سال ۲۰۱۷ آغاز شده و طبق گزارشها، تنها یازده شرکت بزرگ کالاهای مصرفی بیش از ۴۶۳ میلیارد دلار سهام بازخرید کردهاند. چنین وضعیتی، ضمن آنکه سودآوری مالی کوتاهمدت را افزایش داده، اما پیامدهای آن برای سرمایهگذاری بلندمدت مبهم است.
این موضوع، بهویژه زمانی اهمیت مییابد که بدانیم بازار رمزارز و بازار سهام طی سالهای اخیر نوعی همبستگی ساختاری از خود نشان دادهاند. به بیان دیگر، اگر کاهش مالیاتها موجب جهش بورس شود، پیامد آن میتواند افزایش شهامت ریسکپذیری و جذب سرمایه به سمت بازارهایی چون بیتکوین نیز باشد. این اثر هرچند غیرمستقیم، اما به لحاظ روانی قابل اعتناست و میتواند به تدریج موقعیت بیتکوین و داراییهای دیجیتال باثبات را در پرتفوی سرمایهگذاران تقویت کند.
رشد بورس، پیامد دومینویی برای بیتکوین؟
اما شاید مهمترین و در عین حال پرابهامترین اثر این لایحه، در کسری بودجهای نهفته باشد که بر جای خواهد گذاشت. تخمینها از افزایش ۴.۶ تا ۶.۸ تریلیون دلاری کسری بودجه آمریکا در دهه پیشرو حکایت دارند؛ رقمی که بیتردید بر نرخ بهره، بازار بدهی و تورم سایه خواهد انداخت. بنیاد مالیاتی آمریکا پیشبینی میکند این لایحه تنها ۱.۱ درصد رشد تولید ناخالص داخلی بلندمدت ایجاد کند، در حالی که کاهش درآمدها ۴.۵ تریلیون دلار خواهد بود و تنها ۱۶ درصد از آن جبران میشود. هرچند دولت ترامپ در تلاش است با کوچ سازی دولت در نهایت تغییرات قابل توجهی در این ارقام تا انتهای ریاست جمهوری خود ایجاد کند.
در این فضا، بیتکوین بار دیگر ممکن است بهعنوان سپری در برابر تضعیف ارزش پول و بیثباتی اقتصادی جلوهگر شود. البته باید توجه داشت که رفتار رمزارزها در برابر شوکهای سیاستی و مالی همیشه یکنواخت نیست. در کوتاهمدت، بازار ممکن است بهدلیل نااطمینانی، نوسانات شدیدی را تجربه کند، اما در بلندمدت، اگر تورم ساختاری شود، بیتکوین میتواند نقش یک دارایی ضدتورمی واقعی را بازی کند البته مشروط به حفظ اعتماد عمومی در فضای سرمایه گذاری بین فعالان رمزارزی.
با وجود جرقههایی از بازسازی اعتماد به بیتکوین در سالهای اخیر، این روند هنوز به مرحله اطمینان قطعی و همهجانبه نرسیده و بیشتر در حد نشانههایی پراکنده از بازگشت اعتماد عمومی است
بیتکوین میان بیثباتی و امید تورمی
افزون بر مفاد لایحه، سیگنالهایی که از سیاستهای کلی دولت ترامپ به بازار مخابره میشود نیز خالی از اهمیت نیست. حمایتهای ضمنی از ارزهای دیجیتال، کاهش فشارهای نظارتی، و حتی پیشنهاد تشکیل ذخایر استراتژیک رمزارزی (در سطح ۲۰۰ هزار بیتکوین)، در کنار حذف برخی مقررات سختگیرانه IRS، نشانههایی از چرخش آشکار در سیاستگذاری مالی و پولی ایالات متحده هستند.
اگرچه هنوز راه درازی تا پذیرش رسمی رمزارزها در ساختار پولی جهانی باقی مانده، اما بهنظر میرسد دولت آمریکا دیگر قصد ندارد این بازار را در حاشیه نگاه دارد. همین تغییر نگاه، ولو تدریجی، میتواند نقطه اتکایی برای سرمایهگذارانی باشد که در پی نشانههای اعتماد حاکمیتی به داراییهای دیجیتالاند.
کدهای مخفی در متن لایحه
در نهایت، اگرچه این لایحه مستقیماً رمزارزها را نشانه نرفته، اما تلاقی آن با شرایط پیچیده اقتصاد جهانی، افزایش نابرابری، نگرانیهای تورمی و دگرگونی در رفتار سرمایهگذاران، بازار کریپتو را در معرض تحولی آرام ولی مؤثر قرار داده است. شاید نتوان از همین امروز جهش یا رکودی قطعی برای بیتکوین پیشبینی کرد، اما بیگمان، سیگنالها ارسال شدهاند و معاملهگران هوشمند، در دل این لایحه به دنبال کدهای نهفته میگردند.
نظر شما