کامران ندری؛ بازار: خروجی سیاستگذاری اقتصادی در چند دهه گذشته به گونهای بوده که مردم همواره در جست و جوی یافتن پناهگاههایی برای محافظت از سرمایه خود بودهاند. در دوره ای بازار مسکن پنگاه سرمایه گذاران بوده و در دورهای دیگر خودرو. سرمایه گذاری در بازار ارز و سکه از دیگر پناهگاههای محبوب سرمایه گذاران بودن است. سپرده گذاری در بازار پول اما فراز و نشیبهای زیادی را تجربه کرده است. بررسی سالهای گذشته نشان میدهد که درست در سالهایی که تناسب بین نرخ سود سپرده و نرخ تورم برقرار بوده تعداد سرمایه گذاران در بازار پول هم بیشتر بوده است. اما متاسفانه مسولان توجهی به این مساله نداشتند و جز فاصله سالهای ۹۲ تا ۹۶ در تمام سالهای دیگر نرخ سود حقیقی منفی بوده یا آنقدر پایین بوده که جذابیت نداشته است.
با وجود اینکه بارها اقتصاد ایران تبعات کاهش نرخ سود بانکی را تجربه کرده است اما بازهم مسئولان به ادامه این سیاست اشتباه اصرار داشته و بر اساس تصمیم شورای پول و اعتبار نرخ سود به ۱۵ درصد کاهش یافت. درست از زمان اجرای این مصوبه بود که سرمایه گذاری در سایر بازارها هم به شدت جذاب شد.
بعد از آن بود که شرایط بازارها یکی پس از دیگری بحرانی میشد. کار به جایی رسیده که قیمت دلار از مرز ۲۶ هزار تومان و سکه هم از مرز ۱۱ میلیون تومان گذر کرده است. بعد از بحرانی شدن این بازارها بود که شورای اقتصاد به اشتباه خود پی برد و در یک تصمیم دیرهنگام و البته نه چندان موثر نرخ سود سپرده گذاری یک ساله در بانکها را از ۱۵ درصد به ۱۶ درصد و نرخ سود سپرده گذاری دو ساله را ۱۸ درصد تعیین کرد. اما باید از مسولان وزارت اقتصاد پرسید آیا در شرایط فعلی که سوددهی بورس روزانه شده اتفاقا سود خوبی هم میدهد و قدرت نقدشوندگی بالایی هم دارد کسی حاضر به سپرده گذاری دو ساله در بانک آن هم با نرخ سود ۱۸ درصد میشود. همین میزان سود را خیلی راحت میتواند ظرف مدت یک هفته در بازار سرمایه کسب کند.
متاسفانه به واسطه سیاستهای گذشته مسئولان وزارت اقتصاد و دارایی انگیزه حفظ ریال تقریبا به صفر رسیده و جز پدربزرگها و مادربزرگها کسی حاضر به سپرده گذاری در بانکها نیست. متاسفانه ریال این روزها همانند سیب زمینی داغی است که کسی تمایل ندارد آن را در دستان خود نگه دارد و آن را مدام از این دست به آن دست میاندازند.
آنگونه که آمارهای بانک مرکزی نشان میدهد نقدینگی کشور حدود ۲۷۰۰ هزار میلیارد تومان است. نقدینگی که پیش از التهابات بازارهای مختلف حدود ۷۰ درصد آن به عنوان ذخیره ارزش نگه داشته میشد و ۳۰ درصدش وسیله مبادله بود. اما حالا کاملا داستان برعکس شده است. حالا تنها ۲۰ درصد نقدینگی ذخیره ارزش بوده و ۸۰ درصدش وسیله مبادله است. وقتی نقدینگی وسیله مبادله باشد تقاضا در کشور افزایش مییابد و به دنبال آن شاهد رشد تورم خواهیم بود. این همان اتفاقی است که از مدتها پیش نسبت به وقوع آن هشدار داده بودیم اما کسی به آن توجه نکرد و حالا شاید دیگر دیر شده باشد.
نظر شما