بازار؛ گروه بورس: هر کمکی به بورس در مقطع کنونی میتواند موثر باشد اما اگر جریان مالی در بورس حساب شده نباشد هر میزان پول به دل این بازار پول ریخته شود هیچ فایده نخواهد داشت و توسط افراد دیگر خارج میشود. بنابراین سیاستهای مالی بدون حمایت پایدار در کوتاه مدت شاید یک موج موقت ایجاد کند اما به روند صعودی تبدیل نمیشود. نزدیک به ۲۵۰ هزار میلیارد تومان پول برای کسب یک بازدهی ۲۰ تا ۲۵ درصدی در یک بازه زمانی دو ماهه راهی ثبت نام خودرو شدهاست. تصمیم گیران و سیاستگذاران چرا چنین پولی وارد بورس نکردند؟
به گفته فردین آقابزرگی بازار نیازمند کاهش ریسکهای اقتصادی و ورود پول است. جریان پول زمانی میتواند در بازار موثر باشد که این اعتماد به بازار برگشته باشد. تمامی روشها را برای کمک به بورس پله پله باید در مسیر برگشت اعتماد تجربه کرد، اما تزریق پول بدون اصلاح مقررات دستوری تنها فرصت خروج برخی سهامداران است
فردین آقابزرگی کارشناس بازار سرمایه در گفتگو با خبرنگار بازار گفت: بازار نیازمند کاهش ریسکهای اقتصادی و ورود پول است. جریان پول میتواندزمانی در بازار موثر باشد که این اعتماد به بازار برگشته باشد تمامی این روشها را پله پله باید در مسیر برگشت اعتماد تجربه کرد، اما تزریق پول بدون اصلاح مقررات دستوری تنها فرصت خروج برخی سهامداران است و نمیتواند عاملی برای نجات بازار از این شرایط شود.
او افزود: یکی از راههای موفقیت برای خروج از این بحران نوع خرید در نمادهای شاخص ساز و کوچک است جریان پول باید یکپارچه در بازار حرکت کند و حرکت به سمت چند نماد بزرگ بنیادی شاید موقتاً حال بازار را خوب کند اما دردی دوا نخواهد کرد.
آقابزرگی تصریح کرد: حقوقیها باید در بازار فعالتر عمل کنند. سازمان بورس میتواند یک لیست از این حقوقیها و شرکتها را اختیار بانکها قرار دهد که رفتار فعالانهتری را طی این مدت داشته و بانکها نیز با نگاه بهتر و جریان پول قویتر این حقوقیها را شارژ کنند. برخی از حقوقیها حتی همین حالا نیز فرصت فعلی را فرصتی برای فروش و تبدیل کردن داراییها به اوراق می دانند که مدتها آن را در پرتفوی خود دارند و روی املای نانوشتهای تاکید میکنند که غلط ندارد.
همین حالا ۱۰ تا ۱۵ همت جریان پول واقعی در شرکتهای حقوقیها و صندوقهای ریز و درشت وجود دارد و لذا به نظر یکی از کارهایی که باید بسیار هوشمندانه و دقیق در بازار صورت گیرد حمایت زیرکانه و ریزبینانه از بازار است. در حال حاضر پولی که باید صرف ساختن و تشکیل سرمایه در کشور شود دنبال دلالی در بازار خودرو است!
برای خروج از این بحران نیازمند تشکیل یک تیم برای هدایت نقدینگی به سمت این بازار هستیم که نقدینگی هدایت شده فقط اثر هدایت کوتاه مدت نداشته باشد.
تاثیر اصلاح دامنه نوسان در بازار
از سوی دیگر برای اینکه بازار بتواند علاوه بر این ده همت جریانهای دیگری از پول را به سمت خود بکشاند باید جذابتر شده و این جذابیت بیشتر را باید در افزایش محدودتر دامنه نوسان جستجو کرد.
افزایش محدود دامنه نوسان به سطح دو نیم یا ۳ درصد است احتمالاً از شنبه هفته آینده اتفاق خواهد افتاد. افزایش دامنه متقارن یا نامتقارن هر دو موثر است. اما شاید دامنه نوسان نامتقارن به واسطه اجرای قبلتر آن و تجربه تلخ و انتقادات فراوان اجرایی نشود و همان دامنه نوسان سه درصد محقق شود
بهتر است پلکانی دامنه نوسان افزایش پیدا کند. پس یکی از این پیش زمینهها افزایش محدود دامنه نوسان به سطح دو نیم یا ۳ درصد است که احتمالاً از شنبه هفته آینده شاهد این موضوع خواهیم بود.
افزایش دامنه متقارن یا نامتقارن هر دو موثر است. اما شاید دامنه نوسان نامتقارن به واسطه اجرای قبلتر آن و تجربه تلخ و انتقادات فراوان اجرایی نشود و همان دامنه نوسان سه درصد محقق شود.
پیش زمینه دوم، اصلاح و تعیین برخی ابزارها برای بازار است تا بتوان از آنها به عنوان ابزارهای کمکی برای کاهش ریسک بازار استفاده کرد. این گزینه انتشار گسترده اوراق تبعی توسط شرکتها و صندوقهای تثبیت و توسعه به عنوان یکی از مهمترین گامهاست که آغاز شده است.
باید اوراق با نرخ کم و البته تضمین نرخ منطقی که کمتر از ۲۷ درصد نباشد و با این موضوع که سهامداران خرد هم بتوانند آن را خریداری کنند در اختیار بازار قرار گیرد. اصلاح حد تضمین اعتباریها و کمک گرفتن از صندوقهای درآمد ثابت هم راهکاریست که میتواند در کنار موارد بالا به کمک بازار آمده و فضای بهتری را رقم میزند.
به طور کلی بازار سرمایه و سازمان بورس به عنوان نهاد متولی و ناظر باید در این مسیر پیشرو بوده و خیال سهامداران را از بابت اتفاقات و رویدادهای متعدد راحت کند.
تمام این عوامل شاید جریان خوبی برای کمک به حفظ و ثبات در بازار و جلوگیری از افت بیشتر قیمتها باشد اما آنچه مسیر رشد و بهبود در بازار را ایجاد میکند چیزی جز اصلاح قوانین و روشن کردن چشمانداز بازار نیست. تا وقتی نرخ سود اوراق ۳۰ درصد و حاشیه سود شرکتها زیر ۲۰ درصد است بازار رشد نمی کند.
اختلاف دلار نیما و آزاد حدود ۲۰ درصد است. همچنین موضوع نرخ گذاریهای دستوری صنایع وجود دارد. از این رو هر تزریق و کمک به بازار با یک فشار فروش خنثی میشود.
همچنین سازمان بورس بانک مرکزی و بانکها باید هرچه سریعتر شفاف سازی در مورد این لاین اعتباری، نرخ، مدت زمان تسویه، مبلغ و مواردی از این دست را شفاف کنند.
ریاست سازمان بورس با برخی اختیارات محدود قابلیت اثرگذاری در بسیاری از رویدادها را ندارد اما میتواند در بزنگاههای حساس به خصوص با شجاعتهایی که از خود نشان میدهد و البته پیگیریها و رایزنیهای سیاسی بازی را به سود سهامداران تغییر دهد.
نظر شما