۲۵ اسفند ۱۴۰۲ - ۰۷:۰۸
چین و روسیه در اتحاد قطب شمال؛ منافع متقابل با وجود ابهامات قابل توجه در یک پیمان قطبی
با هدف کاهش نفوذ غرب در قطب شمال؛

چین و روسیه در اتحاد قطب شمال؛ منافع متقابل با وجود ابهامات قابل توجه در یک پیمان قطبی

با وجود اعلامیه ها و بیانیه های محکم مبنی بر منافع متقابل در قطب شمال، شکاف های قابل توجهی میان و قدرت روسیه و چین در این رابطه منطقه ای وجود دارد.

بازار؛ گروه بین الملل: بر اساس گزارش دیپلمات، با توجه به اینکه قطب شمال به دلیل تغییرات آب و هوایی خود را تحت نظارت جهانی هر چه بیشتر می بیند و روی خود را به افزایش فعالیت های اقتصادی، از کشتیرانی گرفته تا معدن و ماهیگیری باز کرده است، این سوال که آیا رقابت قدرت های بزرگ در حال سرایت به شمال دورتر است اهمیت بیشتری پیدا کرده است. یکی از جنبه های این توجه، ایده یک پیمان محتمل و شاید حتی اجتناب ناپذیر قطب شمال بین چین و روسیه بوده که بر اساس منافع مشترک شمال و بی اعتمادی مشترک به غرب است.

در نگاه اول، شواهد زیادی برای حمایت از این دیدگاه وجود دارد؛ به ویژه با امتناع پکن از محکومیت تهاجم روسیه به اوکراین و در عوض اتخاذ سیاست مبهم بی طرفی در قبال درگیری. چین و روسیه هر دو در حال عقب نشینی از آنچه به عنوان نظامی گری ناتو و توسعه طلبی در قطب شمال می دانند، هستند. جاده ابریشم قطبی یا یخی (مسیر حمل ونقل قطب شمال که از طریق اقیانوس اطلس به اقیانوس آرام می رسد. این مسیر با ذوب شدن یخ های قطب شمال توسعه پیدا می کند. با این حال، چین جاده ابریشم قطبی را در راستای طرح یک کمربند_یک جاده خود معرفی کرده است)، که دو کشور پس از سال ۲۰۱۷ به طور مشترک توسعه آن را آغاز کردند، قرار بود همکاری‌های شمالی چین و روسیه را با محوریت مسیر دریای شمالی که آسیا و اروپا را از طریق آب‌های مجاور سیبری به هم متصل می‌کند، تقویت کند.

یک شرکت امریکایی گزارش داده که چین به سرعت در حال افزایش حضور اقتصادی خود در قطب شمال روسیه است و مسکو درها را به روی منافع چین در سیبری و خاور دور روسیه باز کرده است

این نقاط همکاری در حال حاضر بیشتر به عنوان سیگنال هایی در نظر گرفته می شوند که یک پیمان قطبی عمیق تر بین دو قدرت در حال شکل گیری است. یکی از نمونه‌های اخیر گزارشی است که در اوایل ماه جاری توسط شرکت اطلاعاتی آمریکایی استرایدر تکنولوژیز منتشر شد که در آن استدلال می‌کرد که چین به سرعت در حال افزایش حضور اقتصادی خود در قطب شمال روسیه است و مسکو درها را به روی منافع چین در سیبری و خاور دور روسیه باز کرده است.

این موضوع نشان می‌دهد که قدرت‌ها اکنون آشکارا به دنبال متعادل کردن و کاهش نفوذ غرب در قطب شمال با توجه به گسترش ناتو در فنلاند و احتمالاً سوئد هستند. بر همین اساس، مشارکت چین و روسیه بدون محدودیت_ که در فوریه ۲۰۲۲، در آستانه حمله به اوکراین اعلام شد_ظاهراً در قطب شمال در حال رشد است. با این حال، نگاه دقیق‌تر به الگوی همکاری چین و روسیه در قطب شمال در دهه گذشته، ابهامات بسیار بیشتری را به‌ویژه از سوی پکن نشان می‌دهد. نگرانی هایی در هر دو دولت در مورد نیات و اهداف آینده یکدیگر در قطب شمال وجود دارد.

پکن به دور از پیگیری شراکت نامحدود، روسیه را به‌طور انتخابی در قطب شمال، در مناطقی که منعکس‌کننده منافع خود چین است، مانند افزایش دیپلماسی علمی، درگیر کرده و با خرید نفت و گاز روسیه (با نرخ‌های تخفیف‌خورده) موافقت کرده است. در مورد حمل و نقل کلی، شرکت های چینی از سال ۲۰۲۲ به دلیل نگرانی در مورد مواجه شدن با تحریم های غرب به دلیل ارائه کمک های اقتصادی به روسیه، تمایلی به استفاده از مسیر دریای شمال ندارند. علاوه بر این، کشتی ثبت شده در هنگ کنگ پس از دست داشتن در قطع کابل های زیردریایی در خلیج فنلاند در اکتبر گذشته تحت یک مرکز توجه ناراحت کننده قرار گرفت.

بر همین اساس، موضع چین در مورد توسعه نفت و گاز در قطب شمال روسیه نیز پراکنده بوده و پکن نسبت به منافع روسیه در توسعه مشترک خط لوله گاز طبیعی «قدرت سیبری ۲» بی تفاوت مانده است؛ در حالی که شرکت های انرژی چین به ندرت به تحریم های غرب علیه روسیه اعتراض کرده اند. در همین راستا، گزارش استرایدر بر افزایش قابل توجه شرکت های چینی که برای فعالیت در قطب شمال روسیه ثبت نام کرده اند، به عنوان نشانه ای از تعمیق همکاری های دوجانبه در این منطقه اشاره کرد.

آنچه باید مورد بررسی قرار گیرد این است که آیا تأثیر بالقوه تعداد فزاینده شرکت های چینی در قطب شمال با توجه به حساسیت مداوم روسیه به حاکمیت اقتصادی سرزمین های قطب شمال و سابقه ناهموار پروژه های مشترک قبلی جاده ابریشم قطبی در سیبری، نشان دهنده تغییر قدرت اقتصادی قابل توجهی خواهد بود یا خیر

با این حال، این موضوع به این سوال منتهی می شود که آیا این گزارشها منعکس کننده افزایش دائمی پروژه های مشترک روسیه در قطب شمال با حمایت چین است یا صرفاً فرصتی برای منافع چینی برای جاسوسی موقعیت، با توجه به فضاهای خالی شرکت های اروپایی که از مشارکت روسیه خارج شده اند، است؟ آنچه باید مورد بررسی قرار گیرد این است که آیا تأثیر بالقوه تعداد فزاینده شرکت های چینی در قطب شمال با توجه به حساسیت مداوم روسیه به حاکمیت اقتصادی سرزمین های قطب شمال و سابقه ناهموار پروژه های مشترک قبلی جاده ابریشم قطبی در سیبری، نشان دهنده تغییر قدرت اقتصادی قابل توجهی خواهد بود یا خیر.

یکی از نمونه های قابل توجه، خط آهن بلکومور در غرب سیبری است که مدت ها برنامه ریزی شده بود که به عنوان یک سرمایه گذاری بالقوه چین و روسیه در یک پیوند زمینی حیاتی برای تجارت اوراسیا معرفی شود. این پروژه همچنان در بلاتکلیفی بوروکراتیک باقی مانده و پرسش‌هایی در مورد قابلیت اقتصادی آن وجود دارد. علاوه بر این، چین در ابتدا جاده ابریشم قطبی را به‌عنوان پیوند دهنده منافع چین با کل قطب شمال، با طرح‌هایی از استخراج معدن در کانادا و گرینلند، تا خطوط ریلی در منطقه شمال اروپا و توسعه گاز طبیعی در آلاسکا در نظر گرفت. با این حال، تعداد کمی از این پروژه ها به احتمال زیاد محقق خواهند شد.

اکنون پکن باید با روسیه به عنوان تنها خروجی اقتصادی بادوام خود به شمال دور برخورد کند؛ وضعیتی که دولت چین در زمان تأسیس جاده ابریشم قطبی پیش‌بینی نمی‌کرد

اکنون پکن باید با روسیه به عنوان تنها خروجی اقتصادی بادوام خود به شمال دور برخورد کند؛ وضعیتی که دولت چین در زمان تأسیس جاده ابریشم قطبی پیش‌بینی نمی‌کرد. بسیاری از بحث‌ها در مورد روابط نزدیک‌تر چین و روسیه در قطب شمال این واقعیت را نادیده می‌گیرند که مسکو به دنبال تنوع بیشتر شرکای قطب شمال خود فراتر از چین از جمله هند و کشورهای منطقه خلیج فارس است. با کاهش مشارکت روسیه در شورای قطب شمال از مارس ۲۰۲۲، مسکو علاقه خود را برای جستجوی شرکای دیگر قطب شمال پنهان نکرده است. سال گذشته، روسیه خواستار ایجاد یک ایستگاه علمی بریکس در پیرامیدن، در مجمع الجزایر سوالبارد نروژ شد که نه تنها به چین، بلکه به سایر اعضای این گروه مانند برزیل و هند نیز اجازه می دهد در آن شرکت کنند.

در حالی که چین به عنوان یک بازیگر اصلی در برنامه ریزی مسکو در قطب شمال باقی خواهد ماند، بدیهی است که دولت روسیه بر روی ایجاد یک دولت جایگزین گسترده تر در قطب شمال حساب کرده است

این مسئله در زمانی اتفاق افتاد که بریکس در حال گسترش عضویت خود بوده و با کشورهایی مانند مصر، ایران و امارات وارد قراردادهای عضویت شده است.(امارات اخیراً نشانه های زیادی مبنی بر اینکه به دنبال گسترش منافع خود در قطب شمال است، ارائه کرده است). در حالی که چین به عنوان یک بازیگر اصلی در برنامه ریزی مسکو در قطب شمال باقی خواهد ماند، بدیهی است که دولت روسیه روی ایجاد یک دولت جایگزین گسترده تر در قطب شمال حساب کرده است. با وجود اعلامیه های بلند و محکم مبنی بر منافع متقابل در قطب شمال، شکاف های قابل توجهی در این رابطه منطقه ای وجود دارد. این مسائل شامل نگرانی های مداوم در مورد تنش های جمعیتی بین مناطق خالی از سکنه قطب شمال روسیه و استان های مجاور چین است.

علاوه بر این، در سال ۲۰۲۰ یک محقق روسی در قطب شمال به جاسوسی برای پکن متهم شد و به طور کلی حرکت کمی فراتر از لفاظی در ابتکارات تحقیقاتی مشترک بیشتر بین دو کشور صورت گرفته است. یکی دیگر از نشانه‌های آشکار مشکل، انتشار یک نقشه استاندارد رسمی چین در آگوست سال گذشته بود که جزیره‌ای مشترک بین دو قدرت را کاملاً متعلق به چین تعیین کرد. وزارت منابع طبیعی چین همچنین در فوریه ۲۰۲۳ حکم داده بود که نقشه‌های خود از خاور دور روسیه برای استفاده از نام‌های چینی سنتی شهرهای روسیه مانند ولادی وستوک تغییر کند.

بر همین اساس، هنگام بحث در مورد استحکام همکاری چین و روسیه در قطب شمال باید این حرکات را نیز در نظر گرفت. همچنین، سوال اساسی این است که آیا حد آستانه ای از اعتماد بین چین و روسیه وجود دارد که امکان تعمیق همکاری های قطب شمال را فراهم کند؟ هر دو کشور در عملیات‌های نظامی مشترک در قطب شمال و نزدیکی آن، مانند سواحل آلاسکا در آگوست سال گذشته شرکت کرده‌اند، اما مشخص نیست که آیا این نمایش‌ها هدفی فراتر از نمایش وحدت در برابر غرب داشته است یا خیر.

امضای یک توافق دوجانبه گارد ساحلی در مورمانسک، نزدیک مرز فنلاند، نمادین بود، اما نشانه‌های کمی وجود دارد که نشان دهد روسیه به طور قابل توجهی فضای دریایی مورد علاقه‌اش در قطب شمال را به کشتی‌های چینی واگذار خواهد کرد. دولت روسیه همچنان نگران اهداف بلندمدت چین در منطقه است، به خصوص که شکاف قدرت بین دو کشور همچنان در حال افزایش است. از طرفی، پکن نگران وابستگی بیش از حد به روسیه است؛ به خصوص که آینده آن کشور در بهترین حالت مبهم است.

افزون بر این، جنگ مرزی چین و اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۶۹ احتمالاً توسط هیچ یک از دو قدرت فراموش نشده و همچنان یک داستان هشداردهنده برای هر دو کشور در مورد خطرات، به عنوان استفاده از عبارت دوران مائوئیست، «تمیل بیش از حد به یک طرف» است.

در حالی که استراتژی‌های شمال دور پکن و مسکو نیاز به تجزیه و تحلیل دقیق دارند،( با این فرض که این دو کشور با سیاست‌های منطقه‌ای خود همگام هستند) در زمانی که به وضوح در مورد امنیت قطب شمال به شدت نیاز است، یک تصویر استراتژیک مخدوش ایجاد می‌کند.

کد خبر: ۲۷۵٬۲۶۶

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha