بازار؛ گروه بین الملل: سایت تحلیلی فارن افرز اخیرا در مقاله ای با قلم «کامیل گراند» نوشت: شاید بزرگترین خطری که ترامپ برای اروپا ایجاد می کند، ارزش های آن باشد: چندجانبه گرایی، مراقبت از محیط زیست، حاکمیت قانون و خود دموکراسی. ترامپ با لفاظی های خود ارزش این اصول را در افکار عمومی پایین می آورد.
ترجمه متن مقاله در ادامه می آید.
چهار سال اول ریاست جمهوری ترامپ، سیاستگذاران اروپایی را مجبور کرد در مورد رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا که به مراتب کمتر سازگار و متعهد باشد، برنامه ریزی کنند- فردی که دیدگاهی کاملاً مبادله ای از روابط ترانس آتلانتیک داشت. رهبران اروپایی به طور سنتی اشتراکات بیشتری با روسای جمهور دموکرات داشتند تا جمهوری خواهان و روابط فراآتلانتیک مدت ها قبل از روی کار آمدن ترامپ تیره شده بود.
اما چالش هایی که ترامپ مطرح کرد جدید بود. او اولین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا بود که با اروپا به عنوان خانواده رفتار نکرد. به نظر میرسید او با حاکمانی مانند پوتین و رئیسجمهور چین «شی جین پینگ» راحتتر از رهبران اروپایی مانند «آنگلا مرکل»، صدراعظم آلمان کنار آید.
ترامپ از خروج از توافق سال ۲۰۱۵ با ایران که «باراک اوباما»، رئیس جمهور آمریکا همراه با اتحادیه اروپا و کشورهای E۳ (فرانسه، آلمان و بریتانیا) منعقد کرده بود، تردید نکرد و همچنین از تهدید اروپاییها به مجازات تحریمها در صورت رعایت آن تردید نکرد.
او همچنین نتوانست با رهبران اروپایی مشورت کند یا حتی قبل از انجام اقدامات مهم سیاست خارجی مانند امضای توافقنامه ۲۰۲۰ ابراهیم یا خروج نیروهای آمریکایی از سوریه، آنها را آگاه کند. ترامپ نه تنها برنامه های ایالات متحده برای توافق تجاری با اتحادیه اروپا را رها کرد بلکه اقدامات حمایت گرایانه بی سابقه ای را انجام داد که صادرکنندگان اروپایی را هدف قرار می داد.
ترامپ نه تنها برنامه های ایالات متحده برای توافق تجاری با اتحادیه اروپا را رها کرد بلکه اقدامات حمایت گرایانه بی سابقه ای را انجام داد که صادرکنندگان اروپایی را هدف قرار می داد
ترامپ به دنبال تضعیف همکاری های چندجانبه در زمینه هایی مانند تغییرات آب و هوایی، تجارت، مهاجرت و حقوق بشر و خروج از توافقنامه آب و هوای پاریس – یکی از اولویت های اتحادیه اروپا بود. او سازمانهای بینالمللی مانند سازمان بهداشت جهانی و یونسکو و همچنین تلاشهای سازمان ملل برای دستیابی به توافق در مورد رسیدگی به مهاجرت و پناهندگان را تضعیف کرد.
با این وجود اقدامات ترامپ بر اروپا تأثیر مثبت داشت: ایالات متحده آمریکا نقش مهمی در شکل دادن به خود اتحادیه اروپا ایفا کرد اما پس از آن به نظر می رسید این کشور از نقش اصلی خود در حمایت از نظم بین المللی مبتنی بر قوانین خارج شد.
رهبران اروپا متوجه شدند که قاره آنها باید مستقل تر و خودمختارتر شود - به زبان ساده، تواناتر و مسئول امور جهانی شود. آنها باید برای حفظ نظام چندجانبه گام برمی داشتند. برای مثال اتحادیه اروپا حمایت خود از سازمان بهداشت جهانی را افزایش داد.
تهدید ترامپ مبنی بر اعمال تحریمهای اقتصادی علیه اروپا، جرقه رهبران این قاره را برای تقویت یورو از طریق یکپارچهسازی بیشتر بانکها و سیستمهای مالی خود و امضای قراردادهای تجاری با شرکای جدید در آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین برانگیخت.
از نظر امنیتی حملات ترامپ به هزینههای دفاعی کم اروپا و تهدیدهای او مبنی بر خروج از ناتو، اتحادیه اروپا را به سمت ایجاد انگیزههای نهادی، قانونی و مالی برای کشورهای اروپایی سوق داد تا برای دفاع بیشتر هزینه کنند. تسهیلات صلح اروپا، مکانیزم اتحادیه اروپا برای ارائه کمک نظامی به سایر کشورها - که اتحادیه اروپا از سال ۲۰۲۲ برای ارائه کمک نظامی به اوکراین استفاده کرده است - در پاسخ به فشارهایی که ترامپ بر این قاره وارد کرد ایجاد شد.
مسئله مهمی که اروپایی ها باید درک کنند این است که خطر ناشی از یک ایالات متحده انزواطلب تر از مرزهای شرقی اروپا فراتر می رود
اما مدیریت سایر پدیدههایی که در سالهای ریاست جمهوری ترامپ ظاهر شدند دشوارتر بود - مهمتر از همه حملات و لفاظی او به نظم و قانون و دموکراسی میانهرو بود. ترامپ ممکن است در دور دوم با اروپا و ارزشهای اروپایی مخالفت کند و خطرات امنیت این قاره را به طرز چشمگیری افزایش دهد و مشکلات موجود آن را تشدید کند.
ترامپی که مجدداً انتخاب شده باشد، کاملاً از تشکیلات جمهوری خواه قدیمی و طرفدار دموکراسی رها خواهد شد. او احتمالاً خود را با مدیران وفاداری احاطه می کند که او را به چالش نمی کشند. علاوه بر این، جهان به اظهارات و تصمیمات ظالمانه او عادت کرده است و باعث می شود که تجاوزات فردی کمتر تکان دهنده باشد و مقاومت در برابر آن کمتر ضروری باشد.
بزرگترین خطر فوری که در دوره دوم ترامپ ایجاد میشود، واضح است: ترامپ قبلاً اعلام کرده است که به حمایت ایالات متحده از اوکراین پایان خواهد داد. اگرچه اروپاییها حمایت مالی و نظامی خود را از کیف چه به صورت دوجانبه و چه با استفاده از جعبه ابزار اتحادیه اروپا افزایش دادهاند، اما تلاشهای آنها برای جایگزینی کامل کمکهای نظامی ایالاتمتحده کم اثر خواهد بود.
در واقع حمایت نظامی کوتاه مدت اتحادیه اروپا از اوکراین تنها ۵۵ درصد از آنچه ایالات متحده ارائه کرده است را تشکیل می دهد. سناریویی که در آن ایالات متحده به طور کامل کمک خود به اوکراین را خاتمه دهد، در قلمرو خیال پردازی نیست و اروپایی ها را ملزم می کند که سریعتر و همه جانبه تر از اوکراین حمایت کنند.
مسئله مهمی که اروپایی ها باید درک کنند این است که خطر ناشی از یک ایالات متحده انزواطلب تر از مرزهای شرقی اروپا فراتر می رود. برای چندین دهه اروپایی ها کمبودهای قابل توجهی در بودجه و توانایی های دفاعی خود را تحمل کرده اند و به طور منطقی تصور می کردند که ایالات متحده آمریکا در شرایط اضطراری رهبری را بر عهده خواهد گرفت.
خطرات ریاست جمهوری دوم ترامپ بسیار فراتر از دفاع و امنیت است. در دوران ترامپ، روابط آمریکا و چین ممکن است بدتر شود. این امر شرکتهای اروپایی را که در هر دو حوزه قضایی فعالیت میکنند در موقعیت دشواری قرار میدهد: با تهدید تحریمهای ثانویه، ترامپ میتواند فعالانه شرکتهای اروپایی را مجبور به توقف فعالیت در چین کند یا اروپاییها را برای جلوگیری از سرمایهگذاری چین در اروپا تحت فشار قرار دهد.
ترامپ وعده داده است که در صورت انتخاب مجدد، تعرفه ۱۰ درصدی بر همه کالاهای وارداتی اعمال خواهد کرد و تأثیر چنین اقدامی - در صورتی که کنگره آن را تصویب کند - به شدت در اروپا احساس خواهد شد. اروپا همچنین می تواند حاکمیت دیجیتال خود را تحت تأثیر رئیس جمهور منتخب مجدد ایالات متحده ببیند. برای قابلیت هایی از جمله مکان یابی جغرافیایی، ارتباطات مبتنی بر ماهواره، محاسبات ابری، حریم خصوصی داده ها و هوش مصنوعی، اروپا به ایالات متحده آمریکا وابسته است و در برابر اختلال آسیب پذیر است.
تقویت ظرفیت دفاعی اروپا از نظر مالی در دسترس است، اما نیاز به برنامه ریزی دقیق تری دارد
اروپایی ها خواهان حفظ روابط ارزشمند ترانس آتلانتیک هستند و باید بهطور قاطعتری نگرش خود را نسبت به دفاع از اروپا تغییر دهند. در آینده نزدیک، رهبران اروپایی باید تولید و تهیه مواد را برای حمایت از اوکراین افزایش دهند: کیف به حدود دو میلیون گلوله یا بیشتر در سال نیاز دارد، همچنین به لولههای توپخانه جایگزین، قطعات یدکی و سیستمهای دفاع هوایی نیاز دارد. اروپا باید فورا تصمیم بگیرد که آیا توانایی خود را برای تولید مهمات و سایر سلاح های حیاتی گسترش دهد یا خیر. برخی از پیشروترین تولیدکنندگان تسلیحات در جهان اروپایی هستند و تقویت توانایی های آنها عملا و از نظر مالی در دسترس است، اما نیاز به برنامه ریزی دقیق تری دارد.
حتی اگر اوکراین چنین نیازهای فوری نداشت، اروپا باید تولید تسلیحات و مهمات خود را افزایش دهد زیرا ارتش های اروپایی باید تجهیزات دفاعی خود را بازسازی کنند و کمبودها را برطرف کنند. سرعتی که کشورهای اروپایی با آن نیروهای خود را از سال ۲۰۲۲ به سمت شرق ناتو مستقر کرده اند، چشمگیر بوده است. اما برای اطمینان از اثربخشی طولانی مدت این نیروها، اروپایی ها باید برنامه ریزی آموزشی و لجستیکی خود را بهبود بخشند. این قاره همچنین باید ناوگان خود از توانمندسازهای استراتژیک حیاتی مانند هواپیماهای بدون سرنشین و ماهواره ها را ایجاد کند و قابلیت های سایبری و حمل و نقل هوایی خود را توسعه دهد.
کسب و کار در خطر
از آنجا که اروپا یک اقتصاد باز است و روابط تجاری بین اقیانوس اطلس بسیار عمیق است، ایالات متحده خصمانه تر می تواند به شدت به اروپا آسیب برساند. در حال حاضر اتحادیه اروپا چارچوب نهادی مناسبی برای واکنش به خطرات امنیتی اقتصادی ناشی از چین یا ایالات متحده خصمانهتر ندارد. امنیت اقتصادی عمدتاً توسط کشورهای عضو اداره میشود نه خود اتحادیه اروپا و سیاستهای امنیتی ناهماهنگ در واردات، صادرات، سرمایهگذاری و جریانهای مالی یک تهدید فزاینده برای اقتصاد اروپا است.
امنیت دیجیتال را در نظر بگیرید: پیامدهای ریاست جمهوری دوم ترامپ می تواند به ویژه در فضای دیجیتال شدید باشد، مگر اینکه اروپا اکنون اقدام کند. تعداد کمی از کشورهای اروپایی سیستمهای محاسبات ابری، نرمافزارهای کلیدی و زیرساختهای مخابراتی خود را تولید میکنند. آنها به هر دو محصول آمریکایی و چینی وابسته هستند. اما زمانی که یک اپراتور اروپایی فعال در چندین کشور تجهیزات چینی را در زیرساخت های خود قرار می دهد، خطرات امنیتی می تواند به راحتی از مرزها سرایت کند.
در صورت تشدید تقابل سیاسی بین چین و ایالات متحده آمریکا، ترامپ می تواند اپراتورهای بزرگ مخابراتی را که از تجهیزات چینی استفاده می کنند، تحریم کند. اتحادیه اروپا باید پاسخی آماده و قاطع داشته باشد وگرنه بازار مخابرات اتحادیه اروپا ممکن است تکه تکه شود. کشورهای اروپایی همچنین باید برای کاهش وابستگی خود به محصولات مخابراتی چین تلاش کنند خود را برای یک خط سخت تر از سوی کاخ سفید آماده کنند.
پیامدهای ریاست جمهوری دوم ترامپ می تواند به ویژه در فضای دیجیتال شدید باشد
چین به طور فزاینده ای در زیرساخت های استراتژیک اروپا سرمایه گذاری می کند و مشکل داشتن یک بازار یکپارچه بدون امنیت یکپارچه مناسب را روشن می کند. در سال ۲۰۱۶، هلند اجازه سرمایه گذاری عمده چینی در بندر روتردام را داد و در سال ۲۰۲۳، شرکت کشتیرانی اقیانوس چین سهمی در بندر هامبورگ گرفت.
اتحادیه اروپا به عنوان یک نهاد در زمینه محدودیت های صادراتی و سیاست تحریم ها ضعیف عمل می کند. صادرات کالاهای دارای فناوری پیشرفته با استفاده دوگانه اغلب توسط کشورها محدود می شود و گاهی اوقات تحت فشار ایالات متحده آمریکاست.
از آنجایی که ترامپ به جای همکاری با اتحادیه اروپا از روابط دوجانبه حمایت می کند، نظارت اتحادیه اروپا بر امنیت اقتصادی است که باید بهبود یابد تا مبادا هر یک از کشورها حتی بیشتر از این در سیاست های خود اختلاف نظر داشته باشند.
اتحادیه اروپا باید به اصلاحات نهادی متعهد شود؛ همچنین باید کمیته امنیت اقتصادی متشکل از اقتصاددانان و کارشناسان امنیتی از نهادهای اتحادیه اروپا و همچنین کشورهای عضو تشکیل دهد تا ارزیابی های امنیتی تصمیماتی را که بر کل اتحادیه اروپا تأثیر می گذارد، انجام دهد.
سیاست های حمایت گرایانه که توسط ترامپ وضع شده است به جهان آسیب می رساند، اما می تواند به ویژه به اتحادیه اروپا آسیب برساند. اروپا باید با ایجاد قراردادهای تجاری با بازارهای سوم و تعمیق بازار واحد خود، از نظر اقتصادی رقابتی تر شود.
اتحادیه اروپا به اندازه کافی بازار واحد خود - به ویژه بخش های مالی، دیجیتال و خدمات - را یکپارچه نکرده است. بانکداری و بازارهای سرمایه یکپارچه تر، سرمایه های بسیار مورد نیاز را برای کسب و کارها فراهم می کند و از کارآفرینانی حمایت می کند که اغلب اتحادیه اروپا را ترک می کنند تا به سرمایه های خطرپذیر ایالات متحده دسترسی پیدا کنند. پیشبرد یکپارچگی اقتصادی اتحادیه اروپا یک هدف سیاسی نیز دارد. برای مقابله با افزایش پوپولیسم در کشورهایی مانند فرانسه، آلمان، ایتالیا، هلند و اسپانیا، اتحادیه اروپا باید نشان دهد که ادغام اقتصادی بیشتر می تواند به شهروندان عادی کمک کند.
بزرگترین خطری که ترامپ برای اروپا ایجاد می کند، ارزش های آن است: چندجانبه گرایی، مراقبت از محیط زیست، حاکمیت قانون و خود دموکراسی
شاید بزرگترین خطری که ترامپ برای اروپا ایجاد می کند، ارزش های آن باشد: چندجانبه گرایی، مراقبت از محیط زیست، حاکمیت قانون و خود دموکراسی. ترامپ با لفاظی های خود ارزش این اصول را در افکار عمومی پایین می آورد. اروپا باید از هم اکنون برای مقاومت در برابر این فشار داخلی آماده شود و خود را برای دفاع بهتر از حاکمیت قانون در داخل مرزهایش ببندد.
اتحادیه اروپا همچنین باید با استفاده از مؤثرترین ابزاری که دارد یعنی گسترش اتحادیه اروپا، دموکراسی را در همسایگی مستقیم خود ترویج دهد. دوره های قبلی توسعه نشان داده است که فرآیند الحاق به اتحادیه اروپا به خودی خود اهرم قابل توجهی را برای تغییر حاکمیت و فرهنگ سیاسی کشورهای متقاضی می دهد. جنگ روسیه و اوکراین به روند الحاق معنا و فوریت جدیدی بخشیده است.
اروپا دیگر نمی تواند به ایالات متحده آمریکا به عنوان یک شریک ثابت تکیه کند، مهم نیست که چه کسی مسئول کاخ سفید است
در سرتاسر جهان اروپا باید در دفاع از دموکراسی، حاکمیت قانون و چندجانبه گرایی صریح تر و مصمم تر شود. اروپا در حال حاضر سنگ اصلی تلاش های جهانی برای حفاظت از آب و هوا و دفاع در برابر تهدیدات سلامت عمومی است. پیش از انتخاب مجدد ترامپ، باید سخت تلاش کند تا شرکای جهانی خود را پشت سر این اهداف نگه دارد. اتحادیه اروپا همچنین باید از شراکت های موجود خود با اقتصادهای پیشرفته و در حال توسعه استراتژیک تر استفاده کند. ابتکار دروازه جهانی اتحادیه اروپا می تواند به عنوان ستون فقرات تجارت، سرمایه گذاری و مشارکت های مالی عمیق تر با کشورهای در حال توسعه که از همکاری های بین المللی در جهانی که با انزواگرایی ایالات متحده و رقابت ژئوپلیتیک فزاینده مشخص می شود، حمایت کند.
حتی اگر ترامپ در ماه نوامبر پیروز نشود، اروپا باید اقدامی فوری در راستای استقلال خود از امریکا انجام دهد. اروپا دیگر نمی تواند به ایالات متحده آمریکا به عنوان یک شریک ثابت تکیه کند، مهم نیست که چه کسی مسئول کاخ سفید است.
ایالات متحده در حال حاضر بدون مشورت با اروپا در حال انجام تحرکات سیاست خارجی به ویژه در حوزه اقتصادی است. به عنوان مثال، قانون کاهش تورم سال ۲۰۲۲ رئیس جمهور جو بایدن اقدامی حمایتی بود.
با استفاده از یارانهها و الزامات تولید داخلی، شرکتهای اروپایی را وادار کرد تا به ایالات متحده آمریکا نقل مکان کنند که هزینه آن برای اقتصاد اروپا تمام شد. قانونگذاران جمهوری خواه و دموکرات هر دو به صراحت اعلام کرده اند که قصد دارند در آینده هند و اقیانوسیه را در اولویت قرار دهند و شرایط ممکن است تلاش های نظامی ایالات متحده را به سمت خاورمیانه و آسیا بکشاند.
حزبگرایی که کنگره ایالات متحده آمریکا را آزار میدهد احتمالاً به یک مانع دشوار برای شکوفایی روابط فراآتلانتیک تبدیل خواهد شد و وضعیت نگران کننده دموکراسی آمریکا در داخل به احتمال زیاد انرژی سیاسی بیشتری نسبت به اولویت های اروپایی مانند مبارزه با تغییرات آب و هوایی جذب می کند.
در صورت انتخاب مجدد ترامپ، خطرات برای اتحاد اروپا قابل توجه خواهد بود. برخی از رهبران اروپایی ممکن است وسوسه شوند که قراردادهای دوجانبه با ایالات متحده منعقد کنند تا امنیت کشورشان را در کوتاه مدت تضمین کنند. اما اروپایی ها باید به خاطر داشته باشند که نمی توان به ترامپ اعتماد کرد و ایالات متحده امریکا نمی تواند امنیت اروپا را برای همیشه تضمین کند. به جای قمار روی خوداتکایی ملی، آنها باید روی اروپای یکپارچه تر شرط بندی کنند.
نظر شما