۱۹ بهمن ۱۴۰۲ - ۰۷:۴۱
تنش ایران و پاکستان و کارت های دیپلماتیک چین؛ چرا بحران میان اسلام آباد و تهران زود فروکش کرد؟
نشنال اینترست گزارش داد؛

تنش ایران و پاکستان و کارت های دیپلماتیک چین؛ چرا بحران میان اسلام آباد و تهران زود فروکش کرد؟

روابط دوجانبه میان اعضای سازمان همکاری شانگهای به طور غیرقابل انکاری پیچیده است و توانایی پکن برای کاهش سریع تنش ها بین آنها همیشه ساده نخواهد بود.

بازار؛ گروه بین الملل: سایت تحلیلی نشنال اینترست اخیرا مقاله ای با قلم «جورجیو کافیرو» استاد دانشگاه جورج تاون آمریکا منتشر نموده است. ترجمه متن مقاله در ادامه می آید.

حملات فرامرزی بی‌سابقه ایران و پاکستان در ۱۶ و ۱۸ ژانویه به همان اندازه که غافلگیرکننده بود، نگران‌کننده بود. اگرچه تهران مدت‌هاست گروه‌های جدایی‌طلب بلوچ را که در استان بلوچستان پاکستان و استان‌های سیستان و بلوچستان ایران فعالیت می‌کنند به‌عنوان یک تهدید جدی می‌بیند، اما مقامات اسلام‌آباد زمانی که ایران بدون هماهنگی با پاکستان رگبار موشکی به دو پایگاه جیش‌العدل شلیک کرد، غافلگیر شدند. ارتش پاکستان سپس با شلیک پهپاد و موشک به اهداف ادعایی ارتش آزادیبخش بلوچستان (BLA) و جبهه آزادیبخش بلوچستان (BLF) در نزدیکی شهر سراوان ایران پاسخ متقابلی داد.

خوشبختانه تهران و اسلام آباد به سرعت بحران را کاهش دادند. سفر اخیر «حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه ایران به پاکستان، بازگشت سفرا و مقامات در تهران و اسلام آباد با پرهیز از لفاظی های تحریک آمیز بر منافع مشترک ایران و پاکستان در جلوگیری از تشدید بیشتر تنش ها تاکید کرد. با توجه به مشکلات اقتصادی ایران و درگیری‌های مداوم در بحبوحه تشدید تنش‌ها در خاورمیانه، تهران می‌دانست که خطر جنگ همه جانبه با همسایه دارای سلاح هسته‌ای در شرق غیرعاقلانه است. به همین ترتیب، پاکستان با چالش‌های داخلی خود تمایلی به از کنترل خارج شدن تنش‌های خود با ایران نداشت.

با توجه به اولویت‌بندی روابط با هر دو کشور، پکن موضعی بی‌طرف در مورد حملات فرامرزی داشت و تثبیت وضعیت در سریع‌ترین زمان ممکن از طریق دیپلماسی را در اولویت قرار داد

پس از حمله تلافی جویانه پاکستان، چین پیشنهاد کرد برای کاهش تنش ها نقش سازنده ایفا کند. چهار روز بعد پکن گفت که در ارتباط نزدیک با مقامات ایران و پاکستان در رابطه با این وضعیت است و سخنگوی وزارت امور خارجه چین، ایران و پاکستان را کشورهای دوست چین خواند و تاکید کرد که چین متعهد به حفظ صلح منطقه‌ای و بین‌المللی است و تهران و اسلام آباد باید اختلافات را از طریق گفتگو حل کنند.

با توجه به منافع چین در حفظ روابط صلح آمیز ایران و پاکستان، واکنش پکن جای تعجب نداشت. با توجه به اولویت‌بندی روابط با هر دو کشور، پکن موضعی بی‌طرف در مورد حملات فرامرزی داشت و تثبیت وضعیت در سریع‌ترین زمان ممکن از طریق دیپلماسی را در اولویت قرار داد.

روابط چین و پاکستان به طور قابل توجهی در دهه گذشته عمیق تر شده است، به ویژه در زمینه دفاع و سرمایه گذاری. فروش تسلیحات یکی از جنبه های مهم این روابط دوجانبه است به طوری که بیش از نیمی از صادرات تسلیحات چین از سال ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۲ به پاکستان انجام می شود. علاوه بر این اهمیت پاکستان برای چین را می توان در محور طرح کمربند و جاده پکن (BRI) مشاهده کرد - کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) که کاشغر در استان سین کیانگ چین را به بندر گوادر در پاکستان متصل می کند و به چین امکان دسترسی به دریای عرب و خاورمیانه را می دهد.

علاوه بر این چین به عنوان سرمایه‌گذار خارجی شماره یک در پاکستان، سرمایه‌گذاری هنگفتی در بندر گوادر و معدن طلا در سایندک نموده و پکن را به شریکی حیاتی در توسعه استان بلوچستان تبدیل کرده است. چین سرمایه گذاری زیادی برای تبدیل گوادر به یک بندر بزرگ دریایی انجام داده است که پیش بینی می شود به یک مرکز تجاری کلیدی تبدیل شود. بلوچستان همچنین مرکز پروژه های انرژی کریدور اقتصادی چین و پاکستان است.

مشارکت چین و ایران نیز در طی سالهای اخیر رشد کرده است. در حالی که تحریم های غرب همچنان اقتصاد ایران را محدود می کند، تهران برای دور زدن فشار واشنگتن و پایتخت های اروپایی به آسیا نگاه می کند. چین با تبدیل شدن به بزرگترین خریدار نفت ایران، حیاتی ترین بخش این محور اقتصادی و ژئوپلیتیکی است و به ایران کمک می کند تا حداقل تا حدی از تحریم های ایالات متحده عبور کند.

پکن و تهران با نگرش‌های ژئوپلیتیکی مشابه نسبت به ایالات متحده آمریکا، منافع متقابلی در تسریع ایجاد دنیای چندقطبی دارند. دولت ایران با چشم پوشی از نزدیکی با غرب، اکنون بر تقویت روابط خود با چین، روسیه و کشورهای «جنوب جهانی» از جمله همسایگان نزدیک ایران متمرکز شده است. از نظر ایران، چین یک قدرت برتر است در حالی که قدرت ایالات متحده رو به زوال است و این امر باعث می شود که رهبری ایران روابط خود با پکن را برای آینده جمهوری اسلامی بسیار حیاتی ببیند.

روابط ارزشمند چین با ایران و پاکستان به پکن انگیزه می دهد تا نقش دیپلماتیک مناسبی در تضمین مدیریت دقیق تنش ها بین پاکستان و ایران ایفا کند

چین روابط خوبی با پاکستان و ایران دارد. قطعاً نمی‌خواهد با حمایت از طرف دیگر، طرفین را از خود بیگانه کند. دکتر مارک کاتز، استاد دانشکده سیاست و دولت دانشگاه جورج میسون در این ارتباط گفت: پکن بدون شک مایل است از هر گونه درگیری بیشتر بین تهران و اسلام آباد اجتناب کند.

منافع چین در امتداد مرز ایران و پاکستان

چین به عنوان یک سرمایه گذار عمده در استان بلوچستان پاکستان منافعی دارد که می تواند با تنش بین اسلام آباد و تهران تضعیف شود. استان بلوچستان پاکستان از نظر منابع طبیعی از جمله مواد معدنی غنی است و در این استان شرکت های چینی در چندین فعالیت معدنی مشغول استخراج منابع ارزشمندی مانند طلا، مس و زغال سنگ هستند. دکتر فردلا توضیح داد که هرگونه بی ثباتی در این منطقه، ایمنی و دوام این سرمایه گذاری ها را تهدید می کند.

در منطقه نزدیک مرز ایران و پاکستان، گروه‌های شبه‌نظامی و جدایی‌طلب از جمله گروه‌هایی که در میان حملات مرزی ماه گذشته هدف قرار گرفتند، تهدیدی برای منافع چین هستند. اتحاد پکن با اسلام‌آباد منجر به این شده که شبه‌نظامیان جدایی‌طلب چین را نیز دشمن خود بدانند. علاوه بر این ناامنی فزاینده در همسایگی چین در غرب - پاکستان و افغانستان - نیز می تواند بر وضعیت سین کیانگ تأثیر منفی بگذارد و مهار ناآرامی و خشونت در این بخش با اکثریت مسلمان چین را دشوارتر کند. بنابراین پکن امنیت نزدیک مرزهای پاکستان، ایران و افغانستان را برای منافع اقتصادی و ژئوپلیتیکی چین حیاتی می‌داند.

در این تلاش بزرگتر برای مقابله با آنچه که چین، پاکستان و ایران آن را تهدیدهای امنیتی جدی می دانند، پکن همکاری ضد تروریسم خود را با اسلام آباد، تهران و طالبان در کابل برای مقابله با جنبش فرامرزی افراط گرایان خشن ضروری می بیند. این مهم ما را به سازمان همکاری شانگهای (SCO) و نقش این نهاد در سیاست خارجی چین می رساند.

نقش سازمان همکاری شانگهای

سازمان همکاری شانگهای به عنوان یک نهاد چندجانبه تحت رهبری چین و روسیه با ابعاد امنیتی حیاتی در زمانی تأسیس شد که دولت جورج دبلیو بوش «جنگ علیه ترور» را در سال ۲۰۰۱ پس از حملات ۱۱ سپتامبر در افغانستان آغاز کرد. در نهایت آشفتگی‌هایی که افغانستان را گرفتار کرده بود، دلیل اصلی این بود که چین و سایر کشورها تأسیس سازمان همکاری شانگهای را ضروری می‌دانستند. مبارزه واشنگتن با گروه‌های تروریستی مانند القاعده و جنبش اسلامی ازبکستان باعث شد مقامات چینی نقش و هدف سازمان همکاری شانگهای را در چارچوب تهدیدات تروریسم در آسیای مرکزی و جنوبی آسان کنند.

سازمان همکاری شانگهای مسئول اطمینان از همکاری اعضای خود در زمینه تقویت امنیت و مبارزه با گروه های تروریستی، جدایی طلب و افراطی است که کشورهای عضو سازمان را تهدید می کنند. بنابراین هرگونه درگیری مسلحانه بین دو عضو سازمان همکاری شانگهای می تواند استواری سازمان همکاری شانگهای و توانایی چین برای ادامه ظهور به عنوان یک رهبر جهانی را به طور جدی به چالش بکشد. با توجه به اینکه ایران و پاکستان اکنون هر دو عضو سازمان همکاری شانگهای هستند، در حملات برون مرزی ماه گذشته چیزهای زیادی برای این سازمان و منافع خود چین در خطر بود.

نقش چین در حل و فصل چنین درگیری‌ها بر شهرت این کشور به عنوان رهبر نوظهور جهانی تأثیر می‌گذارد. توانایی آن در مدیریت و میانجیگری در این درگیری ها به عنوان شاخصی از نفوذ و مسئولیت جهانی آن به دقت مورد بررسی قرار می گیرد. این که دیپلمات‌های اسلام‌آباد و تهران با موفقیت و به‌سرعت نقاط مشترکی پیدا کردند و از یک جنگ فاجعه‌بار همه جانبه جلوگیری کردند، برای پکن که نگرانی‌های خود را در مورد توانایی ایالات متحده برای بهره‌برداری از خصومت‌های بین پاکستان و ایران ابراز کرد، تسکین بزرگی بود.

روابط دوجانبه میان اعضای سازمان همکاری شانگهای پیچیده است و توانایی پکن برای کاهش سریع تنش ها بین آنها همیشه ساده نخواهد بود

اگر تنش ها بین ایران و پاکستان دوباره داغ شود و تهران و اسلام آباد نتوانند به سرعت از طریق گفتگو در سطح دوجانبه تنش ها را کاهش دهند، چین می تواند به عنوان پل دیپلماتیک وارد عمل شود. در چنین شرایطی، چین قویاً از تهران و پاکستان می خواهد که از اقدام نظامی علیه قلمرو کشور دیگر خودداری کنند. با این حال چین مشوق‌های اقتصادی ارائه نمی دهد یا تهدید به استفاده از زور برای توقف درگیری نمی کند. همانطور که چین به ایران و عربستان سعودی برای بازگرداندن روابط دیپلماتیک کمک کرد، میانجیگری چین تنها در صورتی می تواند موفقیت آمیز باشد که خود ایران و پاکستان بخواهند از حوادث بعدی جلوگیری کنند.

در نهایت در حالی که دیپلماسی ماهرانه بین ایران و پاکستان مانع از تبدیل شدن حملات فرامرزی ماه گذشته به یک بحران شدیدتر شد، می توان حدس زد که به دلیل اقدام نظامی هر دو کشور علیه اهداف، اعتماد کمتری بین تهران و اسلام آباد وجود خواهد داشت. بنابراین سیاستگذاران پکن در طول سال جاری تحولات روابط ایران و پاکستان را زیر نظر خواهند داشت و در عین حال نگران پیامدهای بی ثباتی در نزدیکی منطقه مرزی و سازمان همکاری شانگهای و همچنین شهرت چین به عنوان رهبر جهانی جنوب هستند. روابط دوجانبه میان اعضای سازمان همکاری شانگهای پیچیده است و توانایی پکن برای کاهش سریع تنش ها بین آنها همیشه ساده نخواهد بود.

کد خبر: ۲۷۱٬۸۶۹

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha