بازار؛ گروه بین الملل: سایت تحلیلی گلوبال تایمز اخیرا مقاله ای در مورد آسیب های اتحادیه اروپا از پیگیری سیاست های آمریکا در قبال چین منتشر نموده است. در این مقاله آمده است: اگر اتحادیه اروپا رویکرد ایالات متحده آمریکا در قبال چین را اتخاذ کند، ممکن است بیشتر به ایالات متحده متکی باشد و بیشترین آسیب را در میان سه طرف متحمل شود. از آنجایی که اتحادیه اروپا از سیاست مهار ایالات متحده آمریکا در قبال چین به ویژه در تجهیزات تولید نیمه هادی پیروی می کند، خطر از دست دادن بازار پرسود با قوی ترین ظرفیت تولید محصول نهایی را دارد و شکاف را با ایالات متحده آمریکا افزایش می دهد.
ترجمه متن مقاله در ادامه می آید.
«شی جین پینگ» رئیس جمهور چین اخیرا در پکن با «الکساندر دی کرو»، نخست وزیر بلژیک دیدار کرد. سفر دی کرو به چین یکی از مهم ترین تماس های سطح بالا بین چین و اتحادیه اروپا در سال جاری است که پس از بازدیدهای «چارلز میشل» رئیس شورای اروپا و «اورسولا فون درلاین» رئیس کمیسیون اروپا در ماه دسامبر به چین انجام شد.
این دیدار بر گفتگوها و تعاملات جاری بین چین و اتحادیه اروپا تاکید می کند، به ویژه اینکه بلژیک اخیراً ریاست دوره ای شورای اتحادیه اروپا را بر عهده گرفته است و دی کرو در موقعیتی محوری برای هماهنگی برنامه سیاست اتحادیه اروپا برای شش ماه آینده خواهد بود.
روابط اتحادیه اروپا با چین پیچیده و چند وجهی است: با اختلافات بین دو طرف در تعدادی از زمینه ها از جمله عدم تعادل تجاری و یارانه ها و درگیری در اوکراین. با این حال این مسائل خاص در پس زمینه تغییرات قدرت ژئوپلیتیکی و جهانی گسترده تر بوده که باعث ناراحتی اتحادیه اروپا شده است. اروپایی ها به طور فزاینده ای از حضور رو به رشد چین در صحنه جهانی نه تنها در حوزه اقتصادی بلکه در حوزه های فناوری و ژئوپلیتیک نیز آگاه هستند.
در حالی که ایالات متحده به رهبری خود ادامه می دهد، چین و اتحادیه اروپا نقش فزاینده ای را در صحنه جهانی ایفا می کنند که در پی پیشرفت استقلال استراتژیک اروپا و ظهور چین برجسته تر شده است
تغییر روابط بین سه قطب چین، آمریکا و اروپا پدیده جدیدی نیست. در حالی که ایالات متحده به رهبری خود ادامه می دهد، چین و اتحادیه اروپا نقش فزاینده ای را در صحنه جهانی ایفا می کنند که در پی پیشرفت استقلال استراتژیک اروپا و ظهور چین برجسته تر شده است. اتحادیه اروپا به عنوان متحد ایالات متحده آمریکا همچنان به شدت نگران رشد چین است.
اگر چین، ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا را به عنوان سه دونده در یک مسیر تصور کنید، ایالات متحده آمریکا همچنان پیشتاز است و چین گهگاه از اتحادیه اروپا جلوتر است اما بیشتر اوقات، برعکس است. اغلب این دونده مقام دوم است که بیشتر مضطرب است. این صحنه مسابقه تفاوت سیاست آمریکا و اروپا در قبال چین را به ما نشان می دهد.
اتحادیه اروپا در حال حاضر بر کاهش اتکا به تامین کنندگان فناوری پیشرفته خارجی متمرکز شده است - به ویژه جهت جلوگیری از پیشی گرفتن یا جایگزینی چین در مناطق بحرانی - در حالی که اقدامات محافظتی را برای مقابله با تأثیر تولید چین در بازار اروپا اجرا می کند.
در مقابل، ایالات متحده آمریکا میکوشد با محدود کردن چین، سلطه جهانی خود را در زمینههای فناوری پیشرفته و حوزههای تولیدی کلیدی حفظ کند. نتیجه این رقابت با آنچه ایالات متحده انتظار داشت متفاوت است: به جای بازسازی زنجیره تامین برای حذف تولید چینی، هر بازیکن به دنبال تحکیم و تقویت موقعیت خود در زنجیره تامین موجود است.
«جداسازی» و «شکستن زنجیره تامین» امکان پذیر نیست و بعید است که هر یک از طرفین بتواند یک زنجیره تامین جهانی جدید و کاملا مستقل بسازد
«جداسازی» و «شکستن زنجیره» امکان پذیر نیست و بعید است که هر یک از طرفین بتواند یک زنجیره تامین جهانی جدید و کاملا مستقل بسازد. اگر اتحادیه اروپا رویکرد ایالات متحده آمریکا در قبال چین را اتخاذ کند، ممکن است بیشتر به ایالات متحده متکی باشد و بیشترین آسیب را در میان سه طرف متحمل شود. از آنجایی که اتحادیه اروپا از سیاست مهار ایالات متحده آمریکا در قبال چین به ویژه در تجهیزات تولید نیمه هادی پیروی می کند، خطر از دست دادن بازار پرسود با قوی ترین ظرفیت تولید محصول نهایی را دارد و شکاف را با ایالات متحده آمریکا افزایش می دهد.
معضل راهبردی اتحادیه اروپا با چین نیز منعکس کننده معضل استراتژیک آن با ایالات متحده است. اتحادیه اروپا قصد دارد اقتصاد جهانی پیشرو باشد، اما همچنین میخواهد اتکای خود را به ایالات متحده حفظ کند و به طور استراتژیک از این اتحاد برای ایجاد موقعیت تأثیرگذار خود در سطح جهانی استفاده کند.
اتحادیه اروپا باید رویکرد خود را در قبال چین به طور مستقل تعریف کند. این بدان معنا نیست که اتحادیه اروپا باید خط مشخصی را با ایالات متحده آمریکا ترسیم کند، اما نیاز به نگرش عملگرایانهتر، منطقیتر و جامعتر در رابطه با چین دارد و نباید همیشه بر رقابت با چین تمرکز کند و شکاف رو به افزایش با ایالات متحده را نادیده بگیرد.
همکاری به طور بالقوه شکاف بین چین، اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا را کاهش میدهد و در نتیجه ثبات را در جهان چند قطبی به ارمغان میآورد
اگر اتحادیه اروپا بتواند روابط خود با چین را از منظری متفاوت در نظر بگیرد، آنگاه چین و اروپا هر دو جنبههای رقابتی و همکاری دارند، با این که همکاری به طور بالقوه شکاف بین دو طرف و ایالات متحده را کاهش میدهد و در نتیجه ثبات را در جهان چند قطبی به ارمغان میآورد.
بنابراین، ایجاد ارتباطات بیشتر بین اتحادیه اروپا و چین بسیار مهم است - با پل های بیشتر، جاده های هموارتر، ارتباطات بهبود یافته و درک بهتر. چین و اتحادیه اروپا می توانند روابط جدیدی برقرار کنند که از توسعه متوازن جهانی حمایت کند.
نظر شما