یاسر دشتی زاده؛ بازار: طی سالیان متمادی گذشته همواره شاهد فعالیتهای اندکی در بازاریابی و تبلیغات گردشگری توسط سازمان میراث فرهنگی و گردشگری آنهم فقط در بازارهای اروپایی بودیم . از هزینههای میلیاردی در چند نمایشگاه اروپایی در اواخر دهه هشتاد تا چاپ بروشورهایی فقط به زبان انگلیسی تا همین اواخر. این اوج هنر مدیران دولتی، در بازاریابی و تبلیغات گردشگری بود. و این وقتی نگرانکننده است که هیچ استراتژی مشخصی در حوزه بازاریابی و تبلیغات حتی برای انجام همین اندک اقدامات، از سوی متولیان امر وجود نداشت.
در دو سال اخیر شاهد بودیم که دفتر بازاریابی و تبلیغات وزارت میراث فرهنگی و گردشگری برخلاف همیشه با یک استراتژی مشخص وارد عمل شد و به نظر میرسد فعالیتهایش را منبعث از آن استراتژی طراحی میکرد.
استراتژی نگاه به شرق و کشورهای همسایه در توسعه گردشگری و بزرگ کردن بازار و تنوع محصول و عبور از تکمحصولی و تک بازاری همچنین استراتژی پوستاندازی در ابزارها و روشهای تبلیغاتی و عبور از روشهای سنتی و استفاده از روشهای تبلیغاتی متنوع، دیجیتال و به زبانهای متعدد و منطبق بر علاِیق و سلایق کشورهای هدف.
وزارت گردشگری توان خود را معطوف بازار اروپا و ۱۵ الی ۲۰ آژانس کرد
در دو سال اخیر شاهد یک رویکرد جدید در بازاریابی و تبلیغات گردشگری کشور بودیم.
برای اولین بار به دفاتر خدمات مسافرتی گفته شد فقط اروپا بازار هدف ما نیست و سی کشور بازار هدف با اولویتهای مختلف جلوی پای فعالان گردشگری گذاشته شد. برای اولین بار هم حضور ایران در نمایشگاههای کشورهای غیراروپایی نیز جدی گرفته شد.
برای اولین بار تعاملات دولتی وزارت گردشگری، دیدارها، ملاقاتها و حتی سفر بالاترین مقام وزارتخانه به سمت کشورهای غیراروپایی و توجه به کشورهای همسایه و منطقه هدایت شد.
به عبارتی وزارت گردشگری گویا توان خود را از بازار اروپا که حداکثر ۱۵ تا ۲۰ آژانس، در آن فعال و ذینفع هستند به روی کشورهای دیگر هم متمرکز کرد و اجازه داد که دهها و بلکه صدها آژانس دیگر بیآنکه باهم رقابت فرسایشی روی یک بازار خاص داشته باشند وارد عمل شوند و در دهها بازار هرکسی به فراخور توان و شناخت خود وارد عمل شود.
استراتژی نگاه به منطقه در توسعه گردشگری به عدالت اجتماعی نزدیک تر است
برای اولین بار بود که وزارت گردشگری وارد تسهیل روابط بین کسبوکارهای بخش خصوصی ایران با بخش خصوصی کشورهای هدف شد اقدامی که در عمان و چین ، پاکستان ، هند ، ترکیه، اتریش و برخی کشورهای دیگر در قالب نشستهای « b۲b» برگزار شد که بنده خودم در دو سفر عمان و چین شاهد هدایت و حمایت وزیر گردشگری از فعالان بخش خصوصی بودم ازجمله این اقدامات است.
یا برای اولین بار بود که ابزارهای مختلف تبلیغاتی، بهجز بروشور و نمایشگاه، در دستور کار وزارت گردشگری قرار گرفت.
واقعیت این است که استراتژی نگاه به منطقه و کشورهای همسایه و چین و روسیه و هند و غیره در توسعه گردشگری به عدالت اجتماعی نزدیکتر بود چرا که اولاً با توجه به تعدد کشورهای مشمول این استراتژی، تعداد بیشتری از دفاتر خدمات مسافرتی میتوانستند نقشآفرینی کنند و تعداد بیشتری از محصولات گردشگری و مقاصد گردشگری از همه ایران درگیر این استراتژی میشدند.
در استراتژی نگاه به شرق کل ایران مقصد گردشگران است
از طرفی در گردشگری با نگاه به منطقه و همسایگان ، برخلاف نگاه به غرب فقط هتل پنج ستاره نیست که بهرهمند میشود بلکه هتلها با ستارههای پایینتر هم میتوانند میزبان باشند همانگونه که این توزیع عادلانه در آژانسها هم اتفاق میافتد. و یا فقط چهار پنج ماه سال یا فقط ۵ استان و مقصد کلاسیک نیست که از ورود گردشگران نفع میبرند بلکه در استراتژی نگاه به شرق، کل ایران مقصد است.
استراتژی نگاه به شرق دفتر بازاریابی و تبلیغات در عمل هم جواب داد هرچند در ابتدای راه است. رشد بیش از پنجاهدرصدی گردشگران ورودی به کشور عمدتاً از کشورهای همسایه و شرق در سال ۹۷ بهویژه در شرایط تحریمی آمریکا که سفر اروپاییها به ایران را تحت تأثیر و کاهش قرار میداد و رشد ۲۰ درصدی در ورود گردشگران در نهماهه اول سال ۹۸ نشان داد که اگر وزارت گردشگری هدایت درستی انجام دهد میتواند هم کشور و هم دفاتر خدمات مسافرتی و هم، همه فعالان گردشگری را منتفع کند.
هماینک و با تحولات اخیر وزارتخانه؛ بهویژه با استعفای مدیرکل بازاریابی و تبلیغات، بیم آن میرود که آیا این روند نوپا اما امیدبخش، در حوزه بازاریابی و تبلیغات وزارت گردشگری، تداوم مییابد یا خیر؟
بیم آن میرود که آیا نگاه به کشورهای همسایه و منطقه، که اتفاقاً در پساکرونا، بیش از هر زمان دیگری میتواند راهگشا باشد و یا آن روحیه کار اجرایی که در دفتر بازاریابی و تبلیغات در دو سال گذشته شاهد بودیم ، ادامه مییابد یا خیر ؟
این نگرانی ازاینروست که سلایق و تفکرات مدیریتی نقش زیادی در سوگیریها و تصمیم سازیها دارد . بخصوص با توجه به این که دکترین نگاه به شرق در توسعه گردشگری که در دو سال اخیر در اجزا و ارکان تصمیمگیریها و پروژههای دفتر بازاریابی و تبلیغات وزارت گردشگری خود را شفافتر نشان میداد، ایده و تفکری بود که اولین بار آقای محمدابراهیم لاریجانی در سال ۹۰ وقتیکه مدیرکل میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران بودند آن را بیان کردند. و همین موضوع در سالهای بعد به موضوع پایاننامه و رساله دکترای مدیریت حرفهای (DBA) ایشان نیز تبدیل شد.
۹۰ درصد ورودی گردشگران از کشورهای منطقه و همسایه است
لذا هماینک بیم آن میرود که این رویکرد رو به فراموشی گذارد و یا کمرنگ شود و بازهم، همانند چند دهه گذشته جذابیتهای بصری و سفری بازار غرب برای برخی از یکسو و زور فعالان این حوزه بر مدیران جدید الانتصاب وزارت گردشگری برای جذب و جلب تمرکز و منابع مادی و معنوی وزارخانه از سوی دیگر، باعث شود تا مجددا شاهد تمرکز وزارت گردشگری بر روی صرفا اروپا باشیم.
بازاری که وفق آمار اعلامی از سوی وزارت گردشگری در بهترین سالها حداکثر میتواند، پنج درصد از گردشگران ورودی به کشور را تامین کند و این در حالیست که بازارهای شرقی، منطقه ای و همسایه؛ بیش از ۹۰ درصد گردشگران ورودی به کشور و استان مرکزی را به خود اختصاص می دهند.
لذا با تغییر مدیرکل بازاریابی و تبلیغات وزارت میراث فرهنگی و گردشگری این سوال پیش می آید که آیا استراتژی نگاه به شرق؛ و کشورهای منطقه و همسایه در توسعه گردشگری ایران با ظرفیت فعال سازی صدها دفتر خدمات مسافرتی در ۳۱ استان و اکثر مراکز اقامتی با درجات مختلف در تمامی ماهای سال و در تمامی استانها ادامه مییابد؟
یا آب در هاون بازار غرب کوبیدن، آنهم با ۲۰ آژانس و چند هتل پنج ستاره در چهار یا پنج استان و برای چهار یا پنج ماه سال جایگزین آن میشود؟
نظر شما