بازار؛ گروه بین الملل: وبسایت «Responsible Statecraft» وابسته به اندیشکده کوئینسی در مقاله ای با قلم «جورجیو کافایرو» نوشت: کشتار غزه به افزایش تعامل بین دیپلمات های ایرانی و سعودی و همچنین دیدارهای سطح بالا منجر شده است که مقامات ارشد هر دو کشور را گرد هم آورده است. با گذشت زمان سطح بالاتر دیپلماسی بین تهران و ریاض می تواند به سوق دادن دو کشور به سمت درک بهتر از دیگری کمک کند.
ترجمه متن مقاله در ادامه می آید.
تأثیر بلند مدت جنگ غزه بر نظم ژئوپلیتیکی و معماری امنیتی خاورمیانه نیازمند زمان بسیار بیشتری برای درک کامل است. اما یکی از مهمترین پرسشهایی که مطرح می شود این است که این جنگ چه تأثیری برروند تنشزدایی ایران و عربستان خواهد داشت؟
دو روایت عمده درباره تأثیرات لشکرکشی اسرائیل بر روابط تهران-ریاض وجود دارد. یکی این که عملیات «طوفان الاقصی» حماس و رفتار سایر بازیگران تحت حمایت ایران در منطقه مانند حزب الله لبنان و شبه نظامیان شیعه عراق، نگرانی عربستان سعودی را در مورد رفتار تهران در خاورمیانه افزایش داده است.
مورد دیگر این است که همبستگی پان اسلامی اکنون جمهوری اسلامی و پادشاهی سعودی را به هم نزدیکتر می کند، زیرا هر دو دولت خواستار آتش بس فوری هستند، تخریب بی سابقه ای را که لشکرکشی اسرائیل به مردم و زیرساخت های غزه تحمیل کرده است محکوم می کنند و عزم خود را برای حفظ صلح و ثبات در منطقه اعلام می کنند.
عربستان نگرانیها و حتی نارضایتیهایی از فرصتطلبی ایران در جنگ غزه دارد، اما تنش بین ایران و عربستان به خارج از چارچوب دیپلماسی و مذاکرات سرازیر نمی شود
در نهایت حقیقتی در هر دو روایت وجود دارد: اگرچه ایران و عربستان سعودی در مورد بحران غزه نگرانیهای مشترکی دارند، اما ریاض نگران توانایی تهران برای بهرهبرداری از این درگیری به شیوههایی است که میتواند به طور بالقوه به پادشاهی و همسایگان عرب آن آسیب برساند. «عزیز القاشیان»، یکی از همکاران پروژه فرقه گرایی، نیابت ها و فرقه زدایی در دانشگاه لنکستر معتقد است که جنگ اسرائیل علیه غزه لزوماً تأثیر زیادی بر روابط ایران و عربستان نخواهد داشت. اما او فکر میکند که این جنگ پادشاهی را در برابر ایران در وضعیت مبهمی قرار میدهد. در حالی که رهبری عربستان سعودی هم ایران و هم اسرائیل را در آشفتگی منطقه سهیم میداند، ریاض کاملاً درک میکند که تهران تا چه اندازه تلاش خواهد کرد از پاسخ ویرانگر اسرائیل به حمله ۷ اکتبر استفاده کند.
وی همچنین گفت: عربستان میداند که اشغالگری اسرائیل و بمباران بیرویه آن در غزه بخشی از بیثباتی منطقهای است. در حالی که ممکن است عربستان نگرانیها و حتی نارضایتیهایی از ایران داشته باشد، اما من نمیبینم که تنش بین ایران و عربستان به خارج از چارچوب دیپلماسی و مذاکرات سرازیر شود.
مهم است که بدانیم اگرچه ایران و عربستان سعودی هر دو خواهان اجرای آتشبس در غزه هستند، اما اهدافی را برای آینده نزدیک دنبال میکنند که متفاوت است، بهویژه در مورد حکومت پس از جنگ در منطقه تحت محاصره طولانی مدت.
یکی از مهمترین دلایلی که هر دو کشور به آتش بس می پردازند، به وضعیت اقتصادی ایران و عربستان سعودی مربوط می شود. در حالی که جمعیت ایران تحت تحریمها با مشکل مواجه است، مقامات تهران نگران این هستند که چگونه سرریز احتمالی جنگ غزه به بخشهای بیشتری از خاورمیانه میتواند به اقتصاد ایران آسیب برساند. عربستان سعودی نگرانی های خاص خود را در مورد اینکه بحران در فلسطین می تواند برای چشم انداز ۲۰۳۰ ولیعهد محمد بن سلمان تاثیر منفی داشته باشد دارد - با توجه به گستره ای که منطقه غربی دریای سرخ این کشور، جایی که بسیاری از پروژه های متنوع سازی اقتصادی پادشاهی در آن انجام می شود و نئوم آینده نگر و مقاصد مختلف گردشگری قرار دارند، تحت تأثیر گسترش و بین المللی شدن جنگ قرار می گیرند.
ایران و عربستان سعودی به عنوان دو کشور اصلی با اکثریت مسلمان که به دنبال ایفای نقشهای پیشرو در جهان اسلام هستند، از ویرانی و مرگ ناشی از بمباران و عملیات زمینی اسرائیل انزجار دارند
ایران و عربستان سعودی به عنوان دو کشور اصلی با اکثریت مسلمان که به دنبال ایفای نقشهای پیشرو در جهان اسلام هستند، از ویرانی و مرگ ناشی از بمباران و عملیات زمینی اسرائیل انزجار دارند. در ۱۱ اکتبر «ابراهیم رئیسی» رئیسجمهور ایران و محمد بن سلمان اولین گفتگوی تلفنی خود از زمان امضای توافقنامه عادیسازی روابط در پکن داشتند. رهبران دو کشور به لزوم پایان دادن به جنایات جنگی علیه فلسطین، وحدت اسلامی و حمایت واشنگتن از اقدامات اسرائیل در غزه پرداختند.
علاوه بر این حضور رئیسی در اجلاس اضطراری مشترک اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی (OIC) درباره غزه که در ۱۱ نوامبر در ریاض برگزار شد، اولین سفر یک رئیس جمهور ایران به پادشاهی بعد از حضور محمود احمدی نژاد از کشورش در نشست OIC در مدینه در اوت ۲۰۱۲ بود. به گفته «طلال محمد» که در دانشگاه آکسفورد تدریس می کند و نویسنده کتاب رقابت ایران و عربستان است: سفر رئیسی به عربستان سعودی برای ایران بسیار مهم بود و با تمرکز استراتژیک آن بر فلسطین و پیگیری رهبری منطقه ای و اسلامی همسو بود. مناقشه غزه فرصتی را برای ایران فراهم کرد تا اولین اقدام را به صورت دیپلماتیک انجام دهد. این مهم به تهران اجازه داد تا بر معضل چه کسی اول بازدید می کند غلبه کند. این دیدار به عنوان تلاشی برای وحدت اسلامی و همبستگی با آرمان فلسطین انجام شد.
کشتار غزه به افزایش تعامل بین دیپلمات های ایرانی و سعودی و همچنین دیدارهای سطح بالا منجر شده است که مقامات ارشد هر دو کشور را گرد هم آورده است
به گفته «حمیدرضا عزیزی»، عضو مدعو در موسسه آلمانی امور بین الملل و امنیت در برلین از ۷ اکتبر، عربستان سعودی در دستور کار دیپلماتیک جمهوری اسلامی قرار داشته است. در این دوره وزیر امور خارجه ایران به طور مداوم با همتایان عرب خود از جمله وزیر خارجه عربستان سعودی تعامل داشت و دو هدف اصلی را دنبال کرد. اولی تحکیم تنش زدایی ایران و عربستان و دوم متقاعد کردن ریاض برای کنار گذاشتن هرگونه فکری برای وارد کردن پادشاهی به توافق ابراهیم. تهران همچنین به دنبال استفاده از این فرصت بوده است تا خود را به عنوان بازیگر مهم و فعال منطقه ای که قادر به تأثیرگذاری بر پویایی های منطقه با همکاری سایر کشورها است، نشان دهد.
با این حال در واقعیت، محدودیتهایی برای موفقیت ایران در این جبهه وجود دارد. برخی گزارشها در صورت صحت نشان میدهند که عربستان سعودی صرفاً برنامههای عادیسازی روابط دیپلماتیک با تلآویو را در حالی که جنگ اسرائیل علیه غزه ادامه دارد به تعویق میاندازد، اما آن را کنار نمیگذارد.
تلاش های ایران برای ایجاد نظم منطقه ای پان اسلامی مبتنی بر همبستگی ایرانی-عربی که اسرائیل را منزوی می کند، نتایج مورد نظر تهران را به همراه نداشته است. با این وجود نمی توان انکار کرد که کشتار غزه به افزایش تعامل بین دیپلمات های ایرانی و سعودی و همچنین دیدارهای سطح بالا منجر شده است که مقامات ارشد هر دو کشور را گرد هم آورده است. با گذشت زمان سطح بالاتر دیپلماسی بین تهران و ریاض می تواند به سوق دادن دو کشور به سمت درک بهتر از دیگری کمک کند.
نظر شما