۲۰ آذر ۱۴۰۲ - ۱۰:۰۹
بریکس؛ هدفی مشترک در تقویت نظم چند قطبی| تغییر ساختار بازار جهانی و پیامدهای عظیم برای غرب
بازار گزارش داد؛

بریکس؛ هدفی مشترک در تقویت نظم چند قطبی| تغییر ساختار بازار جهانی و پیامدهای عظیم برای غرب

ظهور بریکس و تغییر ساختار بازار جهانی به همراه پیامدهای آن برای غرب، به کشورهای این گروه اهرمی برای جذب بسیاری از کشورها در آفریقا، آمریکای لاتین، خاورمیانه و آسیا برای پیوستن به این سازمان می دهد.

بازار؛ گروه بین الملل: بریکس یک گروه اقتصادی مهم است که بخش قابل توجهی از جمعیت، قلمرو و منابع جهان را نشان می دهد. این گروه چندین نهاد و سیاست را برای ارتقای همکاری و یکپارچگی اقتصادی ایجاد کرده است که می تواند به آنها در دستیابی به نفوذ سیاسی و اقتصادی بیشتر در سال های آینده کمک کند.

در حالی که کشورهای عضو دارای مدل‌های اقتصادی و سطوح مختلف توسعه هستند، اما منافع مشترکی در رشد پایدار و فراگیر، کاهش فقر و ارتقای صلح و ثبات دارند. در همین راستا، نظرات در مورد اینکه تا چه حد کشورهای بریکس می توانند سلطه آمریکا در اقتصاد جهانی را به چالش بکشند، متفاوت است. بدون شک این کشورها بازیگران مهمی در اقتصاد جهانی هستند و می توانند تأثیر قابل توجهی بر اقتصادی و سیاسی داشته باشند، ضمن اینکه کشورهای بریکس در حال ایجاد یک نظم جهانی جدید هستند.

همانطور که این گروه از نظر اقتصادی، سیاسی و نظامی قوی تر می شود، نظم بین المللی موجود را به چالش می کشد. اتحاد بریکس به دنبال جایگزینی ساختار فعلی با نظم جهانی جدید است که به نفع اقتصادهای نوظهور است و از نفوذ غرب در حوزه‌هایی مانند مالی، تجارت، امنیت و دیپلماسی می‌کاهد. ظهور چین و هند در آسیا، برزیل در آمریکای جنوبی، و موقعیت استراتژیک آفریقای جنوبی در جنوب آفریقا، واقعیت جدیدی از دنیای چندقطبی ایجاد می کند که سلطه ایالات متحده را در جهان کاهش می دهد.

دیدگاههای متفاوت در خصوص به چالش کشاندن سلطه غرب

بر همین اساس، برخی استدلال می کنند که گروه بریکس نشان دهنده تغییر قابل توجهی در توازن قدرت اقتصادی است، در حالی که برخی دیگر نسبت به توانایی آنها در به چالش کشیدن نهادها و هنجارهای اقتصادی تثبیت شده تردید دارند. به عنوان مثال، در یک مطالعه منتشر شده در مجله تجارت جهانی، آرتی راماسوامی و نامگیو کوون استدلال کرده اند که کشورهای بریکس این پتانسیل را دارند که نظم اقتصادی جهانی تحت سلطه غرب را به چالش بکشند. آنها استدلال می کنند که کشورهای بریکس سهم فزاینده ای از تولید ناخالص داخلی جهان، جمعیت جوان و طبقه متوسط رو به رشد دارند که می تواند فرصت های جدیدی برای تجارت و سرمایه گذاری ایجاد کند.

با این حال، این نویسندگان همچنین هشدار می دهند که کشورهای بریکس با چالش هایی مانند فساد، ضعف های نهادی و بی ثباتی سیاسی روبرو هستند که می تواند رشد اقتصادی و نفوذ آنها را محدود کند.

از سوی دیگر، نیکلاس بلانچارد در گزارشی که توسط موسسه اقتصاد بین‌الملل پترسون منتشر شد، استدلال کرده که بعید است کشورهای بریکس نظم اقتصادی جهانی را در کوتاه‌مدت تا میان‌مدت به چالش بکشند؛ ضمن اینکه کشورهای بریکس متنوع و دارای نظام های اقتصادی و سیاسی متفاوتی هستند که می تواند مانع همکاری و هماهنگی آنها شود.

علاوه بر این، بلانچارد ادعا کرده که کشورهای بریکس بیش از حد به صادرات به بازارهای غربی متکی هستند و در سازمان های بین المللی مانند سازمان تجارت جهانی و صندوق بین المللی پول نفوذ کمی دارند.

چگونه کشورهای بریکس نظم نوین جهانی را ایجاد می کنند؟

کشورهای بریکس از طریق اقدامات مختلف، نظم بین المللی کنونی را که تحت کنترل ایالات متحده است، به چالش می کشند. نمونه هایی از این روش ها عبارتند از: نظم اقتصادی، اتحاد نظامی و همکاری سیاسی.

نظم اقتصادی

بریکس به دنبال به چالش کشیدن نظم موجود اقتصادی جهانی بوده است. رهبران بریکس استدلال کرده اند که سیستم مالی بین المللی کنونی علیه آنها متمایل شده است. دلار آمریکا ارز ذخیره جهانی غالب است و کشورهای غربی نفوذ نامتناسبی بر سازمان های مالی بین المللی دارند.

به گفته کشورهای بریکس، این ساختار اقتصادی فقر کشورهای در حال توسعه را تداوم می بخشد. بر همین اساس، آنها استدلال کرده اند که ساختار موجود برای ارائه حمایت بیشتر از کشورهای در حال توسعه نیاز به اصلاح دارد. از این رو، بریکس یک بانک توسعه جدید را پیشنهاد کرده که هدف آن تامین مالی زیرساخت ها و سایر پروژه های توسعه در اقتصادهای نوظهور است.

برخی از کارشناسان معتقدند که راه اندازی بانک توسعه جدید در سال ۲۰۱۴ با ۵۰ میلیارد دلار سرمایه اولیه، نقطه عطف دیگری بوده است. ایجاد همزمان قرارداد ذخایر مشروط بریکس، ابزاری برای نقدینگی که به اعضایی که در کوتاه‌مدت فشارهای تراز پرداخت‌ها یا نوسانات ارزی را تجربه می‌کنند، کمک می‌کند.

اتحاد نظامی

کشورهای بریکس نیز اقدامات نظامی خود را هماهنگ کرده اند. چین و روسیه مجموعه‌ای از رزمایش‌های نظامی مشترک را رهبری کرده‌اند؛ از جمله تمرین‌های دریایی مشترک که «ائتلاف نظامی چین و روسیه» نامیده می‌شود. تمرین‌های نظامی میان روسیه و آفریقای جنوبی نیز انجام شده است که به نظر می‌رسد آفریقای جنوبی از حمله روسیه به اوکراین حمایت می‌کند. این فعالیت های نظامی مشترک حاکی از تغییر قدرت از غرب به شرق است.

با این حال، هنوز مشخص نیست که آیا سایر اعضای بلوک بریکس به چنین ائتلاف نظامی ملحق خواهند شد یا خیر، اما موفقیت این اتحاد می تواند نشانه چالشی برای ساختارهای امنیتی بین المللی موجود باشد.

همکاری سیاسی

کشورهای بریکس نیز در جهت همکاری سیاسی تلاش می کنند. این کشورها واکنش خود را به بحران های بین المللی مانند جنگ در سوریه و لیبی هماهنگ کرده اند که این موضوع جایگاه آنها را در مجامع جهانی مانند سازمان ملل تقویت کرده است.

قدرت اقتصادی بلوک بریکس می تواند موقعیت دلار را به عنوان ارز ذخیره جهانی به چالش بکشد

پیامدهای بریکس برای نظم بین المللی موجود

ایجاد نظم جهانی جدید توسط کشورهای بریکس پیامدهای مهمی برای نظم بین المللی موجود دارد. اولاً، قدرت اقتصادی بلوک بریکس می تواند موقعیت دلار را به عنوان ارز ذخیره جهانی به چالش بکشد. تشکیل بانک توسعه جدید بریکس سلطه بانک جهانی، صندوق بین المللی پول و سایر سازمان های مالی تحت رهبری غرب را به چالش خواهد کشید.

مجموع تولید ناخالص داخلی کشورهای بریکس بیش از ۱۹ تریلیون است در حالی که انتظار می رود این رقم تا سال ۲۰۳۰ افزایش یابد و چین و هند از رشد اقتصادی بیشتر کشورهای توسعه یافته غربی پیشی بگیرند. این امر تمرکز تجارت جهانی و تعادل سلطه اقتصادی را از جهان غرب به کشورهای بریکس تغییر داده است.

موضوع دوم این است که همکاری سیاسی و نظامی کشورهای بریکس می تواند جایگزینی برای ساختار امنیتی موجود به رهبری غرب باشد. کشورهای بریکس دارای قابلیت ها و نفوذ نظامی عظیمی در مناطق مربوطه خود هستند که آنها را به بازیگران ژئوپلیتیکی حیاتی تبدیل می کند. چین، به ویژه، به عنوان یک قدرت جهانی مهم مطرح شده است که برتری ایالات متحده در منطقه آسیا و اقیانوسیه را به چالش می کشد. همچنین، روسیه با عملیات خود در اوکراین و سوریه نیز در صحنه جهانی قوی تر شده است.

تغییر سرمایه داری جهانی به کشورهای بریکس اهرمی برای جذب بسیاری از کشورها در آفریقا، آمریکای لاتین، خاورمیانه و آسیا برای پیوستن به این سازمان می دهد

سوم، گروه بریکس در تلاش برای ایجاد نظم جهانی برابرتر و فراگیرتر است که ممکن است پیامدهای مهمی برای غرب داشته باشد. ظهور بریکس موجب تغییر ساختار بازار جهانی است که پیامدهای عظیمی برای غرب دارد. تغییر سرمایه داری جهانی به کشورهای بریکس اهرمی برای جذب بسیاری از کشورها در آفریقا، آمریکای لاتین، خاورمیانه و آسیا برای پیوستن به این سازمان می دهد؛ ضمن اینکه تشکیل این سازمان برای سرمایه داری غربی و توسعه اقتصادی غرب فاجعه بار بوده است.

در نهایت، کشورهای بریکس هدف مشترکی در تقویت نظم بین المللی چند قطبی با افزایش نمایندگی و تقسیم قدرت در بسیاری از مناطق و کشورها دارند. این مدل حکمرانی جهانی نظم بین‌المللی تحت سلطه غرب را تهدید می‌کند و ممکن است منجر به افزایش رقابت و درگیری بین غرب و کشورهای بریکس شود. همچنین، ظهور بریکس می تواند منجر به تغییر توازن قدرت جهانی شود

کد خبر: ۲۶۰٬۷۶۹

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha