بازار؛ گروه بین الملل: فاینشنال اکسپرس اخیرا مقاله ای با قلم «موداسیر کومار» دانشیار مرکز مطالعات غرب آسیا دانشکده مطالعات بین المللی دانشگاه جواهر لعل نهرو با عنوان جنگ اسرائیل و حماس و تاثیر آن بر رقابت های ژئوپلیتیکی در غرب آسیا منتشر نموده است. ترجمه متن مقاله در ادامه می آید.
جنگ حماس و اسرائیل جامعه جهانی را به دو اردوگاه طرفدار اسرائیل و فلسطین تقسیم کرده است و فضای کمی برای تحلیل سنجیده و عینی اوضاع باقی می گذارد. رهبران جهان نیز بر اساس ترجیحات شخصی و منافع و جاه طلبی های استراتژیک کشور خود موضع گیری کرده اند که این امر غیرمنتظره نیست.
از این رو رئیس جمهور آمریکا «جو بایدن» به طور کامل از اقدام نظامی اسرائیل در نوار غزه حمایت کردند. به همین ترتیب اکثریت رهبران و کشورهای اروپایی حمایت خود را از اسرائیل اعلام کرده اند. همین امر در مورد کانادا و چند کشور در جنوب جهانی نیز صادق است.
از سوی دیگر، اکثر کشورهای غرب آسیا ضمن محکوم کردن حمله حماس در ۷ اکتبر، از استفاده بیش از حد از زور توسط اسرائیل انتقاد کرده و هدف قرار دادن غیرنظامیان و کودکان را محکوم کرده اند. قدرتهای جهانی غیرغربی مانند روسیه، چین و هند با توجه به روابط پیچیدهترشان با اسرائیلیها و فلسطینیها، موضع متعادلتری اتخاذ کردهاند.
همانطور که مناقشه تند و حل نشده اسرائیل و فلسطین زمینه اصلی جنگ است، رقابت ژئوپلیتیکی بین قدرت های منطقه ای نیز مهم است
با ادامه جنگ و افزایش تلفات، درخواست ها برای اجازه دادن به کمک های بشردوستانه به مردم فلسطین افزایش یافته و درخواست های متناوب برای آتش بس افزایش یافته است. رهبران سیاسی و نظامی اسرائیل، اگرچه اجازه داده اند تا برخی از کمک های بشردوستانه از طریق مرز رفح با مصر وارد غزه شود، اما هرگونه آتش بس تا رسیدن به اهداف دوگانه نابودی حماس و نجات نزدیک به ۲۰۰ گروگان اسرائیلی را رد کرده اند.
حماس و دیگر سازمانهای مستقر در غزه، تسلیم یا آزادی گروگانهای اسرائیلی را رد کردهاند و خود را متعهد به مبارزه با تهاجم زمینی اسرائیل میدانند. بنابراین خطر جنگ شهری بین اسرائیل و حماس همچنان محتمل است.
در این میان درک موقعیت ژئوپلیتیک منطقه ای جنگ جاری مهم است. در حالی که مناقشه تند و حل نشده اسرائیل و فلسطین زمینه اصلی است، رقابت ژئوپلیتیکی بین قدرت های منطقه ای نیز مهم است.
یک جنبه کلیدی موضع ایران است که مشکلات مهم و زیادی با ایالات متحده آمریکا دارد. تنش ها بین ایران و کشورهای عربی خلیج فارس پس از توافق مارس ۲۰۲۳ برای احیای روابط دیپلماتیک بین ایران و عربستان سعودی شروع به فروکش کرده است. برخی بر احتمال آغاز نزدیکی میان دو همسایه خلیج فارس تاکید کرده بودند که می تواند دوران جدیدی از ثبات در غرب آسیا را آشکار کند.
نزدیکی کشورهای عربی خلیج فارس و اسرائیل در آنکارا یا تهران با دید مثبت نگریسته نشد
از سوی دیگر، امضای توافقنامه ابراهیم و امکان برقراری روابط دیپلماتیک بین عربستان سعودی و اسرائیل منجر به بحث بیشتر در مورد صلح و ثبات در غرب آسیا شد که در آن تمرکز از ژئوپلیتیک به ژئواکونومیک تغییر کرد. وابستگی متقابل اقتصادی و ارتباط منطقهای از سالهای ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۱ به عنوان کلید واژه در منطقه مطرح شده بود، بهویژه زمانی که دولت بایدن تلاش میکرد انسجام منطقهای بیشتر را تشویق کند، برخلاف دولت ترامپ که سیاستهایش به تنشها دامن میزد.
نزدیکی کشورهای عربی خلیج فارس و اسرائیل لزوماً در آنکارا یا تهران مثبت نگریسته نشد. در ترکیه، دولت اسلامی-ناسیونالیست حزب عدالت و توسعه- اردوغان از اسرائیل به دلیل ادامه اشغال سرزمین های فلسطینی انتقاد کرده است. ایران همچنان حق موجودیت اسرائیل را رد کرده است. ایران همچنین درگیر درگیری نیابتی با اسرائیل در سوریه و عراق است که در آن توانسته است خود را به عنوان یک قدرت نظامی بالفعل از طریق گروههای شبهنظامی متعهد به آرمانهای انقلابی جمهوری اسلامی تثبیت کند.
ایران همچنین خیرخواه اصلی گروه هایی مانند حزب الله لبنان، انصارالله (حوثی ها) در یمن و حماس و جهاد اسلامی در غزه است. راهبرد ایران برای تسلیح گروههای شبهنظامی مبتنی بر ایده خنثی کردن هرگونه تهدیدی است که از سوی بازیگران دولتی و غیردولتی ناشی از مبارزه ایدئولوژیک با اسلامگرایان سنی و نبرد ژئواستراتژیک با آمریکا و متحدان منطقهای آن برای تسلط بر منطقه است.
از نظر ایران نظم منطقه ای باید عاری از مداخله خارجی باشد که در این صورت مقامات در تهران فرض می کنند که ایران بتواند نظم منطقه ای به رهبری ایران را برقرار کند. با توجه به مخالفت ایدئولوژیک، ایران نیز ترجیح میدهد اسرائیل در شبکهای از درگیریها با بازیگران غیردولتی درگیر بماند بدون اینکه تهران لزوماً مستقیماً در جنگ دخالت کند. جاه طلبی های هسته ای ایران و مخالفت ها و اقدامات اسرائیل در مورد امکان دستیابی آن به توانایی تسلیحات اتمی نیز به محل اختلاف در نبرد بین دو قدرت منطقه ای تبدیل شده است.
با توجه به این موضوع، این سوال بزرگتر را مطرح می شود که آیا مسئله فلسطین تنها به یک مهره در جنگ نیابتی بین ایران و اسرائیل تبدیل شده است؟ اگرچه تاکنون هیچ مدرکی دال بر دخالت مستقیم ایران در تحریک یا برنامه ریزی حمله حماس به اسرائیل وجود ندارد، اما واقعیت این است که حمایت و آموزش ایران همراه با کمک قطر، در زنده نگه داشتن حماس و تبدیل آن به یک گروه نیرومند مؤثر بوده است.
با توجه به افزایش احساسات ضد اسرائیلی، توجیه روابط با اسرائیل اعم از دیپلماتیک یا غیر آن برای پادشاهی های عرب خلیج فارس دشوار خواهد شد
همانطور که زمینه مهم است، پیامدها نیز مهم هستند. یکی از جنبه های کلیدی جنگ جاری این است که احساسات ضد حماس و ضد فلسطینی در اسرائیل بیشتر تشدید خواهد شد و همین را می توان در مورد احساسات ضد اسرائیلی حاکم در فلسطین، جهان عرب و اسلام و طرفداران فلسطین گفت.
با توجه به افزایش احساسات ضد اسرائیلی، توجیه روابط با اسرائیل اعم از دیپلماتیک یا غیر آن برای پادشاهی های عرب خلیج فارس دشوار خواهد شد. این جنگ ممکن است منجر به تشدید جنگ نیابتی بین اسرائیل و ایران شود و در مقطعی سایر نیابت های ایران در منطقه ممکن است به درگیری بپیوندند. در نهایت این جنگ امکان راهحل دو کشوری برای مناقشه اسرائیل و فلسطین را رد میکند.
مشخص نیست که رهبری حماس با حمله به اسرائیل امیدوار بود به چه چیزی دست یابد. اگر قرار باشد قدرت و آسیب پذیری اسرائیل را به نمایش بگذارند، می توانند بگویند که موفق شده اند. بنابراین حمله ۷ اکتبر به اسرائیل، هرگونه امکان حل و فصل مناقشه اسرائیل و فلسطین را نیز دفن کرده است.
نظر شما