بازار؛ گروه بین الملل: سایت کارنگی یوروپ اخیرا مقاله ای با قلم «بتز جودی دمپسی» با عنوان «آیا کشور یا گروهی از جنگ اسرائیل و حماس سود می برد؟» منتشر نموده است. این مقاله حاوی نظرات کارشناسان از نهادهای مختلف در مورد جنگ حماس و اسرائیل است. ترجمه متن مقاله در ادامه می آید.
«کورنلیوس آدبهر» عضو کارنگی اروپا:
مطمئناً می توان گفت که هیچ کس از این جنگ سودی نبرد - حداقل در دراز مدت. با این حال جهان مکانی بیرحمانه است و عدالت همیشه اجرا نمیشود، بنابراین برخی از مردم مطمئناً شاهد افزایش ثروت خود خواهند بود، رهبران افراطی و سازندگان اسلحه در میان آنها.
با این حال تحلیلی هوشیارتر به جای انتقام کورکورانه احتیاط را ایجاب می کند. در غیر این صورت، استعاره به سرعت اجرا شده از ۱۱ سپتامبر تنها به شکست اطلاعاتی عظیمی اشاره می کند که اسرائیل با آن مواجه می شود. همچنین درس های مهمی برای کارهای بعدی دارد. همانطور که ایالات متحده آمریکا از حق و حمایت جهان برای حمله به تروریستها برخوردار بود، بیش از تریلیونها دلار و بسیاری از ارزش های خود را با کارزار نظامی متعاقب خود هدر داد. جنگهای افغانستان و عراق که منجر به کشته شدن نزدیک به ۳۰۰ هزار نفر، عمدتاً غیرنظامیان شد، همچنین ذهن آمریکایی را بر یک منطقه خاص جهان متمرکز کرد و به چین اجازه داد بدون هیچ مانعی به رقیب سرسخت واشنگتن تبدیل شود.
بنابراین به اسرائیل توصیه می شود با وجود شوک واکنش خود را بسنجد و به بلندمدت فکر کند. اکنون ممکن است در جنگ علیه حماس برنده شود، مانند ایالات متحده که به سرعت طالبان را شکست داد و دیکتاتور عراق را از قدرت سرنگون کرد. با این حال جایی که میخواهد بیست سال دیگر باشد، باید مشخص کند که در آینده چه خواهد کرد.
«موریل آسبورگ» عضو ارشد بخش آفریقا و خاورمیانه در موسسه آلمانی امور بینالملل و امنیت:
خیلی زود است که بگوییم در نهایت چه کسی از این دور جنگی که با حمله غافلگیرانه حماس آغاز شد و پتانسیل یک آتش سوزی بزرگ منطقه ای و ویرانی عظیم را در خود جای داده است، برتری خواهد یافت و سود خواهد برد.
این جنگ با منطق حاصل جمع صفر است. از یک سو، تصاویر حماس و جهاد اسلامی فلسطین در حال عبور از حصار مرزی، نفوذ به پایگاه های نظامی در اسرائیل و فتح و انهدام تانک ها تحسین بسیاری را در شبکه های اجتماعی و خیابان های عربی برانگیخته است؛ رضایت از تحقیر ارتش اسرائیل و آشکار شدن آسیب پذیری آن. مبارزه مسلحانه به عنوان تنها رویکرد عملی برای آزادی فلسطین تجلیل می شود.
از سوی دیگر در ایالات متحده و پایتخت های اروپایی، بسیاری از رهبران و سیاستمداران خود را به صراحت در سمت اسرائیل قرار داده اند و نیاز به تلافی و پیروزی نظامی را تکرار می کنند، بدون توجه به تأثیری که بر غیرنظامیان غزه دارند.
«ناتان براون»، استاد علوم سیاسی در دانشگاه جورج واشنگتن:
مشخص نیست چه کسی از ابتکار خیره کننده حماس سود خواهد برد. در حال حاضر بازندگان آشکاری وجود دارد: غیرنظامیان کشته شدند و غزه در محاصره شدیدتر رهبران اسرائیل؛ رهبران نامربوط در رام الله؛ دیپلمات های آمریکایی با برنامه های درهم ریخته شده است. در طی پانزده سال، اسرائیل و حماس درباره مجموعهای از شرایط برای غزه مذاکره کردهاند و از خشونت برای تعدیل، اما کنار نگذاردن آن ترتیبات استفاده کردهاند. اما فقط اسرائیل نتیجه را نامعلوم دید. در مقابل، غزه بهای بسیار بالایی پرداخت.
این باعث شده است که برخی در داخل حماس احتیاط را به یاد بیاورند. موفقیت کوتاه مدت آنها واقعی است. آیا اسرائیل غزه را دوباره اشغال خواهد کرد؟ با چه هدفی؟ آیا هیچ یک از اردوگاه های سخت اسرائیل دیدگاه خود را تغییر خواهد داد؟ آیا حماس زنده خواهد ماند و اگر چنین است، به چه شکلی؟ عواقب ناخواسته به جای جسارت تاکتیکی تعیین خواهد کرد که چه کسی از قمار حماس سود خواهد برد.
ارائه گزارش نهایی در مورد اینکه چه کسی از حمله حماس در ۷ اکتبر به اسرائیل سود برده است، غیرممکن است. ما هنوز در روزهای اولیه بحرانی هستیم که میتواند پیچشها و چرخشهای زیادی داشته باشد که میتواند به راحتی برندگان را به بازنده تبدیل کند
«کاوا حسن» همکار غیر مقیم برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در مرکز استیمسون:
این حمله جسورانه حماس نشان دهنده پایان رویارویی کلاسیک بین اسرائیل و گروه های فلسطینی است. خاورمیانه جدیدی در حال ظهور است که در آن تنها از یک خط قرمز باید عبور کرد: جنگ منطقه ای همه جانبه و مستقیم بین اسرائیل و «محور مقاومت» به رهبری ایران.
یکی از درسهای سخت هفتم اکتبر احساس ثبات ساختگی در خاورمیانه و شکست تخیل و عدم یافتن راهحل برای موضوع فلسطین بود که چگونه میتواند منطقه را به لبه پرتگاه بکشاند. همین چند هفته پیش «جیک سالیوان»، مشاور امنیت ملی ایالات متحده آمریکا با اطمینان گفت: «منطقه خاورمیانه امروز آرامتر از دو دهه گذشته است.» اگر سناریوی روز قیامت رویارویی منطقهای محقق شود، فاجعههای ژئوپلیتیکی و انسانی برای خاورمیانه و فراتر از آن به همراه خواهد داشت. سرخوشی حمله برق آسا و ویرانی غزه تقریباً به طور قطع نسل های جدید را در منطقه و در غرب رادیکال خواهد کرد. این پویایی موهبتی برای گروه های تروریستی مانند داعش، القاعده و تکرارهای جدید افراط گرایی خشونت آمیز است.
اگر امروز درگیری پایان می یافت، ذینفعان کاملاً واضح بودند. اول حماس. این گروه شکست اطلاعاتی عظیمی را به اسرائیلی ها تحمیل کرد. مرکزیت مسئله فلسطین را در منطقه و شاید در جامعه بین المللی بازگرداند
«آرون دیوید میلر»، عضو ارشد برنامه استیتکرافت آمریکا در بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی:
ارائه گزارش نهایی در مورد اینکه چه کسی از حمله حماس در ۷ اکتبر به اسرائیل سود برده است، غیرممکن است. ما هنوز در روزهای اولیه بحرانی هستیم که میتواند پیچشها و چرخشهای زیادی داشته باشد که میتواند به راحتی برندگان را به بازنده تبدیل کند.
اما اگر امروز درگیری پایان می یافت، ذینفعان کاملاً واضح بودند. اول حماس. این گروه شکست اطلاعاتی عظیمی را به اسرائیلی ها تحمیل کرد. مرکزیت مسئله فلسطین را در منطقه و شاید در جامعه بین المللی بازگرداند. اسرایی را گرفته است که می توان آنها را با اسیران فلسطینی مبادله کرد - مسئله ای عمیقاً احساسی در فلسطین که می تواند اعتبار حماس را تقویت کند. این امر تشکیلات خودگردان فلسطینی را تقویت کرده است و بیشترین درد و رنج را توسط هر گروه فلسطینی در تاریخ اسرائیل تحمیل کرده است.
دوم ایران که حمایتش از حماس به او اجازه می دهد دریچه ای به درگیری اعراب و اسرائیل داشته باشد که از طریق آن می تواند نفوذ خود را نشان دهد و اسرائیل را تضعیف کند. به وضوح از حمله حماس که بازدارندگی اسرائیل را از بین برده و عادی سازی اسرائیل و عربستان را محدود کرده و ایران را در اسکله قرار داده است، سود برده است. اما مانند حماس، اگر اسرائیل موفق به تضعیف تسلط حماس در غزه شود یا اگر درگیری گسترده شود و به رویارویی مستقیم بین اسرائیل و ایران منجر شود، دستاوردهای ایران ممکن است از بین برود.
در نهایت، برنده سوم جنبش اعتراضی اسرائیل است. غیرقابل تصور است که یک دولت اسرائیل که ریاست بدترین شکست اطلاعاتی و حمله تروریستی در تاریخ اسرائیل را برعهده داشت، از اعتباری برخوردار باشد. برنده ها برنده هستند تا زمانی که بازنده شوند و دستاوردهای حماس و ایران ممکن است به خوبی تثبیت شود.
«پل موریلاس» مدیر مرکز امور بین الملل بارسلون:
هیچ کس نمی تواند از جنگی که به طور بالقوه می تواند منجر به بی ثباتی بیشتر محلی، منطقه ای و جهانی شود، منتفع شود. تعداد کشتهشدگان در پی حملات به اسرائیل به سطوح بیسابقهای رسیده است و مردم غیرنظامی غزه به شدت از تهاجم اسرائیل به آنجا آسیب خواهند دید.
در سطح جهانی یک جبهه جنگ جدید باز شده در حالی که جنگ اوکراین همچنان ادامه دارد. چشم انداز تمرکز جهانی برای صلح و امنیت، چه از طریق همکاری بین قدرت های بزرگ و چه از طریق نهادهای چند جانبه، صفر است. این امر برای هیچ کشوری خوشایند نیست.
اتحادیه اروپا نیز از شعله ور شدن مجدد یک درگیری قدیمی چیزهای زیادی برای از دست دادن دارد. روند صلح خاورمیانه یکی از قدیمی ترین جنبه های سیاست خارجی و دیپلماسی اروپاست. خاویر سولانا، مسئول سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپا با آگاهی از اینکه بازیگران دیگر به ویژه ایالات متحده آمریکا چیزهای بیشتری برای گفتن و انجام دادن در مورد آن دارند، فکر می کرد که بهترین کاری که اتحادیه اروپا می تواند انجام دهد این بود که زمینه های صلح را ایجاد کند. - یا به عبارت دیگر، اقداماتی را داشته باشد که اتحادیه اروپا می تواند برای حمایت از صلح و گفت و گو و در عین حال حفظ موضع روشن مبتنی بر راه حل دو کشوری ارائه کند.
موضع اتحادیه اروپا در مناقشه باید ماهیت و مقیاس پاسخ اسرائیل را در نظر بگیرد و بروکسل نمی تواند از استفاده نامناسب از زور حمایت کند. محکومیت شدید حملات ضروری است، اما اتحادیه اروپا نباید سیگنالهای متناقضی درباره لزوم تلاش برای صلح از یک سو و تشدید تنش از سوی دیگر ارسال کند.
همچنین نباید نشانه های متناقضی در مورد لغو کمک به فلسطین ارسال کند، زیرا دقیقاً در این جبهه است که اعتبار آن به عنوان یک بازیگر سیاست خارجی طرفدار صلح مشخص می شود. اتحادیه اروپا هرگز رابطه آسانی با استفاده از قدرت در امور جهانی نداشته است، بنابراین زبان قدرت امروز باید با موضع سنتی اتحادیه به عنوان یک بازیگر جهانی سازگار باقی بماند.
«مروان معشر»، معاون بخش مطالعات خاورمیانه در بنیاد کارنگی برای صلح بین المللی:
عملیات حماس را باید در چارچوب اشغال اسرائیل و فقدان افق سیاسی در ده سال گذشته دید. غزه از زمان اشغال اسرائیل در سال ۱۹۶۷ عملاً زندان بزرگی بوده است. در این شرایط، عملیات حماس بیش از آنکه تلاشی برای آغاز یک روند سیاسی باشد، بیانگر ناامیدی شدید است.
با این وجود فلسطینیهای غزه بهای هنگفتی را خواهند پرداخت، هزینهای که بهطور مداوم برای سالهای متمادی پرداختهاند. اسرائیل در سالهای ۲۰۰۶، ۲۰۰۹، ۲۰۱۴، ۲۰۲۱ و اکنون حملات گستردهای به غزه داشته است. در نتیجه این عملیات ها هزاران غیرنظامی فلسطینی کشته شدند. ناگفته نماند که هدف قرار دادن غیرنظامیان توسط هر دو طرف نباید قابل چشم پوشی باشد.
بازنده بزرگ دیگر «بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر اسرائیل است. افکار عمومی اسرائیل او را به خاطر رهبری ضعیف و ناتوانی اش در پیش بینی این عملیات سرزنش خواهند کرد، درست مانند آنچه در مورد دولت اسرائیل گلدا مایر و موشه دایان پس از جنگ ۱۹۷۳ انجام داد.
سومین بازنده عربستان سعودی و ایالات متحده آمریکاست. عملیات حماس نشان داد که دستیابی به توافقات صلح بین اسرائیل و کشورهای عربی بدون انجام همین کار با فلسطینی ها افسانه ای است که صلح را به ارمغان نمی آورد.
برندگان؟ اینجا خاورمیانه است. هیچ برنده ای وجود ندارد. در حال حاضر، حماس مطمئناً جایگاهی در میان افکار عمومی عرب به علت ایستادگی در مقابل ارتش قدرتمند اسرائیل به دست آورده است. تا زمانی که جامعه بین المللی این واقعیت را درونی نکند که اشغالگری اسرائیل - طولانی ترین اشغال تاریخ مدرن - باید پایان یابد، کشتار از هر دو طرف ادامه خواهد داشت.
«مارک پیرینی» عضو ارشد در کارنگی اروپا:
با فاجعه ای که از ۷ اکتبر در حال رخ دادن است، رهبری حماس و دولت نتانیاهو وارد یک مارپیچ خشونت شده اند که هیچ منفعت سیاسی در آن دیده نمی شود. با انجام اقدامات تلافی جویانه و ضدحمله، تعداد قربانیان ناگزیر افزایش خواهد یافت. شهروندان عادی، زنان، کودکان، سالمندان و فقرا از هر دو طرف بیشترین آسیب را می بینند.
حمله حماس برای مدتی طولانی در سراسر کشورهای مسلمان، به ویژه در میان جوانان، طنین انداز خواهد شد. از آنجایی که غیرقابل تصور بود، روایت های ضد اسرائیلی را دامن می زند که به نوبه خود بر رهبران سیاسی تأثیر می گذارد.
این امر منجر به نگرانی سیاسی برای کشورهای عربی خواهد شد که با اسرائیل معاهدات یا توافقاتی دارند (مصر، اردن، مراکش) و برای آنهایی که در حال دستیابی به چنین توافقاتی هستند (عربستان سعودی، امارات متحده عربی) منجر به توقف مذاکرات خواهد شد.
کشورهای حامی حماس چه از نظر سیاسی (ترکیه) و چه از نظر مالی (قطر) برای ایفای نقش دیپلماتیک در پایان دادن به جنگ مشکل خواهند داشت، زیرا درخواست راه حل دو کشوری نامفهوم باقی خواهد ماند. تنها ایران، یکی از حامیان دیرینه حماس و دشمن اصلی اسرائیل ممکن است در هرج و مرج کنونی به نفع سیاسی کوتاه مدت بیابد، اما حتی این نیز قطعی نیست. فراتر از این ایالات متحده آمریکا، بریتانیا و اتحادیه اروپا برای متعادل کردن حمایت خود از اسرائیل و جستجوی راه حلی پایدار برای مناقشه اسرائیل و فلسطین تلاش خواهند کرد.
«ماها یحیی» مدیر مرکز خاورمیانه مالکوم اچ کارنگی:
برای چندین دهه، یک مغالطه اساس تصمیم گیری منطقه ای و بین المللی بوده است. این که ثبات در حالی قابل دستیابی است که کل جمعیت را تحت اشغال وحشیانه نگه داریم و حقوق مدنی را از آنها سلب کنیم. امضای توافقنامه ابراهیم بین اسرائیل و برخی کشورهای عربی این سیاست را متبلور کرد که نشان دهنده کنار گذاشتن طرح صلح عربی در سال ۲۰۰۲ بر اساس مبادله زمین با صلح بود.
این تحولات همچنین راه را برای جمهوری اسلامی ایران باز کرد تا با قدرت بیشتری وارد عمل شود و استدلال خود را به عنوان مدافع فلسطینی ها و اماکن مقدس بیت المقدس افزایش دهد و این موضع را تقویت کرد که چیزی کمتر از نابودی اسرائیل قابل قبول نیست.
ایران بار دیگر ظرفیت خود را برای تأثیرگذاری بسیار فراتر از مرزهای خود نشان داده است. در شرایطی که سازمان آزادیبخش فلسطین در حال حاضر به هم ریخته است، حماس نیز خود را به عنوان بازیگری که قادر به برهم زدن وضعیت موجود است، مطرح کرده است.
امروز این مغالطه همچنین پشتوانه حمایت بین المللی از پاسخ اسرائیل به حملات هولناک علیه شهروندانش است. ما می توانیم طبل جنگ را بشنویم که اسرائیل بدون مجازات، مجازات دسته جمعی را برای بیش از ۲ میلیون فلسطینی در غزه که در بیست سال گذشته در محاصره زندگی کرده اند، می زند. تهاجم زمینی ممکن است باعث گسترش درگیری به کشورهای همسایه و احتمالا فراتر از آن شود. هیچ افق سیاسی و هیچ راه حل عادلانه ای وجود ندارد و یک بازی با مجموع صفر تخریب متقابل است. اکنون زمان توقف این امر و بازپس گیری ابتکار عمل سیاسی برای صلح عادلانه و پایدار است.
نظر شما